تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
نشست تخصصی مکتب آزاداندیشی روز گذشته در دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد. در این نشست، که با همکاری اندیشکدهی برهان و با مشارکت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران، مؤسسهی پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (رحمت الله علیه) و کانون اندیشهی جوان برگزار گردید، به یکی از مهمترین مباحث فکری و علمی کشور، یعنی آزادی اندیشه و آزاداندیشی پرداخته شد که با استقبال جمع کثیری از دانشگاهیان و علاقهمندان مباحث علمی و فکری مواجه گردید.
سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین غلامی
در ابتدای این نشست، حجتالاسلام والمسلمین رضا غلامی، به عنوان اولین سخنران، در جایگاه قرار گرفت و به ایراد سخن پرداخت. وی محور سخنان خود را مفهوم و مختصات «مکتب آزاداندیشی» عنوان کرد و این مکتب را در یک بیان کلی، روشی جامع برای تفکر صحیح دربارهی هستی، انسان و جامعهی انسانی دانست. در زیر خلاصهای از مهمترین صحبتهای ایشان قابل مطالعه است:
- در این سبک زندگی، انسان به خوش بودن و آسایش در لحظه و غرق شدن در زندگی مادی سوق مییابد و سؤالات اصلی بشر را به فراموشی میسپارد و اساساً سبک زندگی غربی، انسان را از خود واقعیاش غافل میسازد. اگر هم انسان غربی بخواهد از زندان سبک زندگی خود خارج شود و برای این سؤالات مهم جواب پیدا کند، با این فلسفههای غربی، جز اضطراب فکری و نهیلیسم، چیزی عائد او نخواهد شد.
- اسلام انسان را به آزاداندیشی و تفکر آزادانه در باب این پرسشها فرامیخواند. در این تفکر آزاد، اسلام انسان را به عالیترین کمال و مقصد بزرگ و نهایی خود فرامیخواند که زندگی انسان را نورانی میکند و او را از ظلمتهای زندگی میرهاند. اساساً آزاداندیشی مولود اسلام است و سبک زندگی اسلامی، بر خلاف سبک زندگی غربی، هوشیارکننده و به دنبال خارج کردن انسان از تاریکیها و نورانی کردن اوست. زندگی مدرن و غربی دقیقاً مخالف آزادی و نوعی اسارت است که اجازهی شناخت صحیح را به انسان نمیدهد، ولی اسلام زمینهی رهایی انسان از قیدوبندهای دنیایی و اسارت اندیشههای حیوانی و پست را فراهم میسازد.
- حال ممکن است این سؤال برای برخی ایجاد شود که چرا میگویید مکتب؟ زیرا مکتب آزاداندیشی نه تنها مجموعه تعالیمی برای درست اندیشیدن است، بلکه طرز تفکر و سلوک فکری انسان مسلمان را نیز شکل میدهد.
- در اسلام، عقل یکی از منابع دینی و یکی از ابزارهای شناخت و معرفت انسان و یک منبع دروندینی است. لذا عقل به هیچ وجه در تقابل با دین قرار ندارد؛ در حالی که در غرب، به دلیل سیطرهی مسیحیت تحریفشده، دین و عقل در مقابل یکدیگر قرار داده شدهاند.
- تفکر مادی غرب، عقل را در مقابل سایر منابع معرفتی، یعنی وحی، الهام، شهود و عقل برهانی، قرار میدهد و معتقد است فقط عقل ابزاری و تجربهی حسی قابل اتکا و معرفتزاست؛ اما مکتب آزاداندیشی تمامی این منابع معرفتی را در کنار یکدیگر به رسمیت میشناسد و آنها را مکمل یکدیگر میداند.
- طهارت و پاکی قلب و دوری از گناه، لازمهی تفکر آزاد است که نه تنها یک امر اعتقادی و دینی است، بلکه یک امر عقلی و اخلاقی نیز محسوب میشود.
- علوم انسانی اسلامی، که امروز در حال تبدیل شدن به یک گفتمان عمومی است، زاییدهی همین مکتب آزاداندیشی است. علوم انسانی در کشور ما از تراز علوم انسانی غربی نیز پایینتر است و به تقلید کورکورانه از نظریات سست غربی تبدیل شده است. امروز تحول بنیادین در علوم انسانی، یعنی پایان دادن به یکصد سال تقلید شبهعلمی، اما جاهلانه در ایران. آنهایی که مخالف تحول در علوم انسانی هستند و مدافع علوم انسانی فعلی هستند، در حقیقت، مدافع تقلید و سرسپردگی فکریاند.
- مکتب آزاداندیشی با تحجر دشمنی دارد؛ چه تحجر و دگماندیشی مدرن که محصول فلسفههای مادی است و چه تحجر سنتی در جوامع اسلامی که از سویی محصول عدم درک صحیح از اسلام و از دیگر سو، مشترکاً محصول مثلث جهل، تکبر و لجاجت است. آزاداندیشان با هر اندیشهای که بخواهد به اسم دین، قلمرو عقل را تنگ کند، مخالفاند و معتقدند که این نوع از اندیشه، محصول عدم فهم صحیح مغز و گوهر اسلام است؛ زیرا در شرایط تضعیف علوم عقلی، باب ظهور انواع انحرافات، بدعتها و رویکردهای وهنآمیز به اسلام باز میشود و کسانی که به اسم اخباریگری، مکتب تفکیک، عرفانهای بیمبنا و امثال اینها، به دنبال کاهش حضور عقل فلسفی در میدان دینداری هستند، دانسته یا ندانسته، بیشترین مساعدت را به تضعیف دین و دینداری میکنند.
- اصولاً آزاداندیشان نسبت به مسائل عینی جامعهی خود بیتفاوت نیستند و در بین آزاداندیشان کسی پیدا نمیشود که بر سر حق و حقطلبی و مبارزه با ظلم و ستم، با کسی معامله کند. نمونهی بارز این آزاداندیشان، شیخ فضلالله نوری و سید حسن مدرس هستند که هر دو برای حفظ عزت و استقلال کشور و جاری شدن احکام مترقی اسلام و مبارزه با غربزدگی، که حقیقتاً روی دیگر استبداد و دیکتاتوری است، به درجهی رفیع شهادت نائل آمدند.
- از نظر اسلام و به تبع آن، انقلاب اسلامی، هیچ خط قرمزی برای طرح اندیشههای گوناگون وجود ندارد. ما از تشکیل کرسیهای آزاداندیشی و مناظره کاملاً حمایت میکنیم و معتقدیم تنگنظریهای مدیریتی یا اتخاذ رویکرد امنیتی در این زمینه باید از بین برود. اینکه بعضیها بروند در دانشگاههای اروپایی و آمریکایی بر روی مبل لم بدهند و علیه قرآن و وحی بیانیه صادر کنند، هیچ هنری نیست. کار علمی با بیانیه صادر کردن و پروپاگاندا جور درنمیآید.
سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین دکتر خسروپناه
در ادامهی نشست، حجتالاسلام والمسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه به سخنرانی در خصوص موانع آزاداندیشی پرداخت. در زیر خلاصهای از مهمترین صحبتهای ایشان قابل مطالعه است:
- برخی موانع، از جمله پخش شدن شبهات و آسیبی که شبهات در جامعه ایجاد میکند، نمونهای از موانع فرهنگی و اجتماعی آزاداندیشی است؛ زیرا برای تفکر آزاد باید سؤالات و شبهات را مطرح کرد تا بتوان به حل آنها پرداخت.
- دومین مانع آزاداندیشی، از موانع سیاسی و امینتی است. احزاب حاکم در دولتها و هیئتهای حاکمهی کشورها، متناسب با منافع و مصالح خود، موانعی برای اندیشمندان ایجاد میکنند و معمولاً با تغییر دولتها و حاکمان، عدهای ممنوعالبیان میشوند. به همین طریق، برخی افراد و نهادهای امنیتی و یا سلایق فردی مدیریتی نیز سوای از حاکمان، موانعی برای آزاداندیشی ایجاد میکنند؛ حتی اگر حاکمان و سران کشور به آزادی اندیشه اعتقاد داشته باشند.
- اندیشه باید از موانع معرفتی آزاد باشد، اما این مفهوم که آزادی بیان و آزاداندیشی دارای شرایط پیشینی است و باید شرایطی برای آن فراهم شود به این معنا نیست که باید پیشداوری نیز داشته باشد. به عبارت دیگر، کسانی که باید شرایط آزاداندیشی را فراهم نمایند (اعم از خود اندیشمند، اطرافیان او، متولیان امر و...) نباید از پیش، نسبت به اندیشهای قضاوت و داوری کنند. مثلاً در آزاداندیشی و آزادی بیان، باید اخلاق رعایت شود، ولی نباید از قبل مشخص شود که فلان شخص سخن نگوید یا سخن او صحیح نیست.
- یکی از لوازم و شرایط معرفتی آزاداندیشی، اجازه دادن به طرف مقابل برای ابراز نظرات خود است و نقد اصل ادعای طرف مقابل علاوه بر نقد دلایل او (که به تنهایی برای نقد اصل ادعا کافی نیست) و اجازه دادن به او برای پاسخ دادن به نقدها، از دیگر لوازم معرفتی آزاداندیشی است. همچنین پرداختن به اموری که واقعاً مسئلهی مبتلابه و مورد نیاز ما هستند، لازمهی معرفتی آزاداندیشی محسوب میشود.
میزگرد و پاسخ به سؤالات
سپس جناب حجتالاسلام والمسلمین دکتر سید مهدی ساداتینژاد، عضو هیئت علمی گروه حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، به همراه آقای دکتر فرزاد جهانبین، عضو هیئت علمی دانشگاه بینالملل امام خمینی (رحمت الله علیه) در جایگاه میزگرد قرار گرفتند.
هر دو استاد مقدمهای در خصوص بحث و روششناسی علمی ارائه کردند و ضمن نقد روش علمی پوزیتیویستی، این زمینه را آماده کردند که قرار است در فضایی فراتر از پوزیتیویسم و علوم تجربی بحث صورت گیرد تا زمینهی آزاداندیشی فراهم گردد.
سپس دکتر جهانبینی، در کنار نقد این تصور که هر چه از غرب بیاید وحی منزل است و ما اجازهی نقد تفکرات غربی را نداریم، به نقد غربیها به بسیاری از تفکرات همفکران خود اشاره کرد و افزود بسیاری از مطالبی که ما آنها را خدشهناپذیر میدانیم و سخن گفتن در مورد آنها را افراطیگری و تندروی و اقدامی غیرعلمی میپنداریم، توسط متفکران غربی، خصوصاً در حوزهی علوم انسانی، نقد شده، زیر سؤال رفته و حتی رد شده است.
در ادامهی نشست، عدهای از دانشجویان و استادان حاضر در جلسه، پرسشهای خود را به صورت مکتوب و شفاهی بیان کردند و میهمانان میزگرد به آنان پاسخ دادند.
در ادامه گزارش تصویری این نشست را مشاهده میکنید.
http://borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=5933
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.