ادیان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

ماه ها و تقويم يهودي به چه ترتيب و منطبق با کدام ماه هاي ايراني است؟


تقويم ايراني نمونه اصلاح شده تقويم جلالي يا خيامي است و سالها را خورشيدي ميشمارد. به گفته کيومرث نخستين پادشاه ايران اعتدال بهاري و روزي را که آفتاب به اولين دقيقه برج حمل در ميآيد، مبدا تقويم خود نهاد. در سال 465ق به امر جلال الدين ملک شاه سلجوقي و سعي حکيم عمر خيام و دانشمندان ديگر، اين تقويم بر اساس گاه شمار خورشيدي يا اوستايي که متعلق به ساسانيان بود، تدوين شد. اين گاه شمار در سال 1304 هجري شمسي به نام تقويم رسمي کشور ايران در مجلس شوراي ملي پذيرفته شد و مبدا آن هجرت پيامبر اسلام قرار گرفت، اما شمارش سالها، خورشيدي است و هر چهار سال يکبار اسفند ماه 30 روزه محاسبه ميشود. نيز پس از انقلاب فرانسه تقويم جلالي به سفارش منجمان مدني در آن کشور استفاده شد. تقويم عبري براي برگزاري مراسم و جشنهاي مذهبي يهوديان به کار مي رود. نخستين دستور خدا به بني اسرائيل توسط حضرت موسي (ع) تعيين حلول ماه عبري نيسان براي مبدا شمارش ماههاي سال بود. خدا به مشه (موسي) و اهرون (هارون) در سرزمين مصر چنين فرمود: «اين ماه (نيسان) براي شما اول ماه ها باشد. اين ماه براي شما اولين ماه از ماههاي سال خواهد بود». طبق آيه ذکر شده در بالا، ماه هاي عبري با حلول ماه آغاز ميشود و با حلول بعدي (يک دور گردش ماه به گرد زمين) پايان مي يابد. زمان دقيق شروع ماه، وقتي است که کره ماه بين زمين و خورشيد قرار دارد و در اين حالت قابل ديدن نيست. اين زمان به زبان عبري «مولاد» و به معناي تولد است. فاصله زماني دو مولاد برابر 29 روز و 12 ساعت و 44 دقيقه و 3/1 1 ثانيه است. بنابراين يک سال قمري 354 روز و 8 ساعت و 48 دقيقه و 40 ثانيه خواهد بود و از سال شمسي که حدود 365 روز و 6 ساعت است، 10 روز و 21 ساعت و 11 دقيقه و 20 ثانيه (حدوداً 11 روز) کوتاه تر است و اين موجب تفاوت گردش ماههاي قمري نسبت به سال شمسي مي شود. از سوي ديگر طبق فرمان تورات، عيد پسح همواره بايد در اوايل بهار و سوکوت نيز در اوايل پاييز برگزار شود. در صورتي که اگر سال عبري طبق ماههاي قمري شمرده شود، پس از گذشت 9 سال، عيد پسح از اول بهار به آخر پاييز منتقل خواهد شد و اين خلاف فرمان خدا در تورات است. اين اعياد و جشن ها افزون بر يادبود مذهبي و تاريخي جنبه کشاورزي هم دارند. عيد پسح هنگام برداشت جو، شاووعوت وقت تقديم نوبرانه برداشت گندم و سوکوت زمان گردآوري محصولات از کشتزار به انبار است. ايام ويژه توبه يا روش هشانا و کيپور هم بايد در محدوده زماني اوايل پاييز قرار گيرند. براي تطبيق اين دو موضوع (قمري بودن ماهها و تطابق اعياد و مناسبت ها با سال شمسي) چنين مقرر شد که هر 2 يا 3 سال يکبار کبيسه اعلام شده و يک ماه به آن افزوده شود (سال 13 ماهه) و به اين ترتيب از چرخش ماهها و مناسبت ها نسبت به سال شمسي جلوگيري مي شود. اعلام سال کبيسه را در ابتدا مجمع عالي روحانيون يهود به صورت مشورتي انجام ميداد چنانکه شروع ماهها (به ويژه ماه هايي که اعياد مهم در آنها بود) با ديدن حلول ماه توسط همين مجمع انجام و با ارسال پيک به آگاهي مناطق يهودي نشين رسانده ميشد. علما و دانشمندان يهود براي تنظيم و تثبيت تقويم عبري بسيار کوشيدند و در حدود سال 1410 عبري گونه نهايي و امروزي آن را دانشمندي بنام هيلل دوم تنظيم کرد. مبناي شمارش گاهنامه عبري آفرينش حضرت آدم در نظر گرفته شده است. طبق گفتار تورات، خدا در شش مرحله، دوره يا شبانه روز، جهان را آفريد و در آخرين مرحله بشر متعقل را پديد آورد. سپس بطور دقيق عمر آدم اول را ميفرمايد و تاريخ جهان (يهود) را با طول عمر نسلهاي پسين حضرت آدم تا حضرت نوح، ابراهيم، موسي و انبياي بعدي بني اسرائيل تا اوايل آبادي معبد دوم بيت هميقداش شرح ميدهد. با محاسبه اين سالها از مبدا مذکور طول تاريخ گاهشمار عبري به 5768 سال (در سال 87ـ1386 هجري شمسي) ميرسد. اين تقويم از دوره هاي 19 ساله تشکيل شده است و علت گزينش اين عدد، آن است که هر دوره 19 ساله که 12 سال آن معمولي و 7 سال کبيسه باشد، دقيقا برابر 19 سال شمسي خواهد بود. دوره 19 ساله تنها 1 ساعت و 27 دقيقه از مجموع زمان 19 سال شمسي کمتر خواهد بود که بشمار نميآيد که در نتيجه ماههاي قمري و همه سالها شمسي خواهند بود. با دانستن زمان حلول هر دوره 19 ساله و افزودن 2 روز و 16 ساعت و 33 دقيقه ميتوان به راحتي و با دقت حلول دوره بعدي 19 ساله را حساب کرد. سال هاي کبيسه يا 13 ماهه در هر دوره عبارتند از: سال 3، 6، 8، 11، 14، 17 و 19براي تعيين سال هايي که کبيسه هستند آن سال را بر 19 تقسيم مي کنيم. اگر مانده، يکي از اعداد، 6، 8، 11، 14، 17 يا 19 باشد، آن سال کبيسه خواهد بود. بطور مثال در تقسيم سال 5760 بر 19، عدد 3 مي ماند که جزء سال هاي کبيسه است. ماه هاي عبري در ابتدا اسم مشخصي نداشتند و در تورات و ديگر متون مذهبي و کهن يهود با ذکر شماره (ماه اول، دوم...) نام برده شده اند. بعدها بر اثر حمله بخت النصر به سرزمين مقدس و اسارت يهوديان به بابل با تاثير از فرهنگ بابلي ماههاي عبري نام ويژه خود را يافتند ـ تشري (ايثانيم) 30 = (فروردين 31)، مرحشوان (بول) 30 = (ارديبهشت 31)، کسليو (کسليف) 30 = (خرداد 31)، طبيث (طيبيث) 29 = (تير 31)، شباط (شبط) 29 = (مرداد 31)، آذار (آذر) 29 = (شهريور 31)، نيسان (ابيب) 30 = (مهر 30)، ايار (زيو) 29 = (آبان 30)، سيوان (سيون) 30= (آذر 30)، تموز (تمز) 29 = (دي 30)، آب (اوب) 30= (بهمن 30)، ايلول (ايلل) 29 = (اسفند 30 يا29). ماه هاي عبري هر سال در محدوده 20 روزه اي نسبت به ماههاي ايراني در نوسان هستند و ترتيب آن با توجه به اين ماهها همانگونه است. چون دوران چرخش ماه بدور زمين سي روز کامل نيست و 29 روز و 12 ساعت و 44 دقيقه است، نمي توان اول ماه را در بخشي از روز اعلام کرد چنانکه در سفر بميدبار، فصل 11، آيه 20 آمده است و علما از اين آيه نتيجه گرفته اند که روزها را ميتوان براي آغاز ماه برشمرد و ساعتها را نه. از اين رو براي کامل بودن روز، ماه هاي سال قمري را به طور متناوب 29 روزه و 30 روز تعيين کرده اند. با دانستن زمان حلول ماه قبل و افزودن 1 روز و 12 ساعت و 1080 حِلق ميتوان زمان حلول ماه بعد را دريافت و با افزايش اين زمان به حلول ماه بعد و ماه هاي آتي حتي تا پايان جهان را ميتوان محاسبه کرد. برابر آيه مذکور، خداوند ماه نيسان را که خروج بني اسرائيل از مصر در آن رخ داد، اول ماههاي عبري نهاد و ماههاي ديگر نسبت به اين ماه شمرده مي شوند (طبق ترتيب فوق). اما مبدا شمارش سال يا آغاز سال نو (تقويمي) در گاهشمار عبري از ماه تيشري يا هفتمين ماه است. نيز روشن است که در سال هاي 13 ماهه، ادار دوم به ترتيب ماهها افزوده مي شود و مناسبت هايي که در ماه ادار قرار دارند (مانند جشن پوريم) در دومين ادار برگزار مي شوند. در تقويم عبري سه نوع «سال» ازنظر تعداد روزهاي آن وجود دارد. با توجه به اينکه سال قمري، معادل 354 روز و 8 ساعت و 48 دقيقه است، براي آساني در محاسبات، در هر دوره سه نوع سال داريم: ناقص (353 روز)، منظم (354 روز) و کامل (355 روز) طبق نظم خاصي در نظر گرفته ميشوند. در سالهاي کبيسه تعداد روزهاي ماه سيزدهم به اين روزها اضافه مي شود. يکي از دلايل تنظيم گاهنامه به اين روش آن است که تا حد امکان سه روز پياپي تعطيل مذهبي واقع نشود زيرا در بيشتر اعياد مذهبي کار براي يک يا دو روز حرام اعلام شده است و قرار داشتن اين ايام بلافاصله پيش يا پس از روز شنبه که در آن کار کردن منع شرعي دارد، را دشوار مي سازد، از اين رو دستورهاي زير درباره تقويم داده شده است: 1. هرگز عيد پسح از روز دوشنبه، چهارشنبه يا جمعه آغاز نمي شود. 2. هرگز عيد شاووعوت از روز سه شنبه، يا شنبه آغاز نمي شود. 3. هرگز عيد سوکوت و روش هشانا از روز يکشنبه، چهارشنبه يا جمعه آغاز نمي شود. 4. هرگز يوم کيپور در روزهاي يکشنبه، سه شنبه يا جمعه قرار نمي گيرد. براي آساني در تنظيم تقويم، دانشمندان يهودي مانند هارامبام جداول چند صد ساله يا حتي هزار ساله تقويم عبري را فراهم کرده اند که با اندک تجربه و دقت در قوانين تقويم هر سال عبري قابل محاسبه است. هم اکنون جدول تقويم عبري تا سال 6000 عبري (حدود 2 قرن آينده) تنظيم شده و آماده است. اول ماه نو عبري «روش حودش» نام دارد که در گذشته هاي دور مراسم ويژه اي برگزار مي شد اما امروزه تنها يک نوبت نماز اضافي بنام موساف با متن ويژه هيلل به معناي مدح خداوند و آياتي از تورا خوانده مي شود. برگزاري سوگواري يا روزه در اين روز منع شده است. در مورد ماههايي که 30 روزه هستند، مراسم ماه نو يا روش حودش 2 روزه برگزار مي شود يعني روز سي ام ماه قديم و روز اول ماه جديد. در يکي از شب هاي بين هفتم تا پايان چهاردهم هر ماه نيز دعايي بنام دعاي ماه نو خوانده مي شود و قدرت خداوند در تنظيم مدارات و گردش اجرام آسماني مانند ماه ستايش مي شوند. به عقيده علماي يهود هر 28 سال يکبار منظومه شمسي و در مرکز آن خورشيد به نقطه و مداري که در روز آفرينش قرار داشته است، داخل مي شود. آخرين دعاي آفتاب در روز چهارشنبه 14 نيسان سال 5769 عبري (19 فروردين 1388 شمسي) بود و مراسم بعدي در روز چهارشنبه 23 نيسان سال 5797 عبري (20 فروردين 1416 شمسي) برگزار خواهد شد. اعتقاد بر اين است که زمان گفتن براخا (دعا) تا 1/4 از طول روز مي باشد (حدودا 10 صبح) پس از آن تا ظهر شرعي، مي توان بدون ذکر نام خداوند دعا را خواند. و براخا را بايد در مکاني گفت که بتوان مستقيما خورشيد را را رويت نمود. تاريخ مراسم شرعي يهود مانند برميتصوا، بت ميتصوا (زمان به تکليف رسيدن پسر و دختر) و سالگرد فوت افراد هم بر پايه تقويم عبري سنجيده مي شوند. براي تبديل تاريخ عبري به هجري شمسي، در شش ماه اول سال شمسي، رقم 4381 و در نيمه دوم، رقم 4382 از سال عبري کم مي شود. بعنوان مثال: ارديبهشت 5770 با کسر 4381 معادل 1389 شمسي خواهد شد. براي تبديل تقريبي سال عبري به ميلادي بايد 3760 سال را از تاريخ عبري کاست. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image