-معنای بورژوازی-Bourgeoisie-انقلاب بورژوازی-پرولتاریا- Proletaria- /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

لطفا بورژوازی و پرولتاریا را توضیح دهید


یکم . بورژوازى(Bourgeoisie): این واژه در مورد طبقه سرمایه دار به کار مى رود که مالک وسایل اساسى تولید است و از استثمار کار دیگران زندگى مى کند. سابقاً بورژوا - مشتق از کلمه بورگ به معنى شهر - به شهرنشین مرفه مى گفتند. بورژوازى بر حسب این که سرمایه خود را در کدام رشته به کار اندازد، به بورژوازى صنعتى، تجارى، مالى و روستایى تقسیم مى شود. از نظر قدرت مالى و نفوذ اقتصادى و سیاسى، بورژوازى به بزرگ و متوسط و کوچک تقسیم مى شود. یک تقسیم بندى دیگر بورژوازى مربوط به نقش قشرهاى مختلف این طبقه در جوامع مستعمره و وابسته است؛ بورژوازى ملى که بر تولید داخلى متّکى است و از این رو منافعش با انحصارات بیگانه اغلب در تضاد است و بورژوازى کُمپرادور(دلال) یعنى قشر عالى و ثروتمند. این قبیل جوامع که روابط محکمى با انحصارات بیگانه دارد. این واژه همچنین براى اشاره به شیوه زندگى کسانى به کار مى رود که آرایش و لباس خاصى دارند و به زندگى پرزرق و برق عادت کرده اند(فرهنگ علوم سیاسى، مرکز اطلاعات و مدارک علمى ایران، بهار 1347، ص 35). بر این اساس دولت بورژوایی، دولتی است که براساس تفکرات، سرمایه داری شکل گرفته و مهمترین هدف و وظیفه خویش را حفاظت از منافع طبقه سرمایه دار می داند. در ادامه جهت آشنایی بیشتر شما با چگونگی شکل گیری دولت بورژوایی، مقاله ای با مشخصات ذیل آورده می شود: انقلاب بورژوایی انگلیس نویسنده: شهریار زرشناس -منبع: باشگاه اندیشه 3/8/1382 در انگلستان قرن هفدهم، مناسبات اقتصادی سرمایه‌سالارانه رو به گسترش بود و اشراف و بخشی از نمایندگان سرمایه‌داران در پارلمان، گرد هم آمده و سعی داشتند قدرت پادشاه را محدود سازند. اربابان فئودال از حامیان اصلی پادشاه بودند. پادشاه، سرمایه‌داران شهرنشین را ناگزیر می‌ساخت تا مالیات‌های سنگین بپردازند و به او هدایایی گرانبها ببخشند. او امتیاز انحصاری تولید و فروش صابون، شراب، زغال و آهن‌ را در دست داشت و بازرگان ثروتمند و بورژواها را اذیت می‌کرد و در سودجویی محدود می‌ساخت و بعدها به دلیل مخالفت‌های پارلمان با سیاست‌های وی برای مدتی پارلمان را تعطیل کرد. در سال 1640 میلادی، پارلمان دوباره گشوده شده و علیه پادشاه و به نفع سرمایه‌داران و بورژواها موضع گرفت. یک سلسله شورش‌ها سراسر انگلیس را فراگرفت و مرحلة اول انقلاب بورژوایی انگلیس آغاز شد. شاه دستور انحلال پارلمان را صادر کرد، اما موفق به اجرای آن نشد و پارلمان به کارش ادامه داد و به “پارلمان طولانی” معروف شد. بورژواها در رأس و پیشه‌وران و خرده مالکان و روستاییان در پی آن به نفع پارلمان مسلح شده و خواهان محدود کردن قدرت پادشاه شدند. پارلمان که اینک به پایگاه بازرگانان و زرسالاران سرمایه‌دار تبدیل شده بود، خواهان محدود کردن قدرت پادشاه به نفع خود بود. از سال 1642 میلادی، مرحلة دوم انقلاب انگلیس که جنگ بین پادشاه از یک سو و ارتش پارلمان از سوی دیگر بود، آغاز گردید. فرماندهی ارتش پارلمان با خرده مالکی به نام “الیور کراموِل” بود که با نظام فئودالی مخالف و وابسته به فراماسونری بود. ارتش پادشاه در این جنگ‌ها شکست خورد و “چارلز استوارت اول” پادشاه انگلستان دستگیر و اعدام شد (1649). به دنبال اعلام جمهوری در سال 1649 میلادی، “کرامول” رئیس‌جمهور و دیکتاتور مطلق‌العنان گردید. حکومت استبدادی کرامول تا سال 1658 میلادی (سال مرگ او) به نفع سرمایه‌داران و نیز همسو با سیاست‌های استعماری دولت انگلیس ادامه ‌یافت اما به خواست‌های تودة مردم و محرومین توجهی نشد و این خصیصة ذاتی انقلاب‌های بورژوایی است که سرمایه‌داران آن را به نفع خود رهبری می‌کنند. پس از مرگ کرامول در سال 1658 میلادی، مردم ناامید و درمانده - که رژیم کرامول به وضع آنها رسیدگی‌ای نکرده بود - دست به اعتراض می‌زدند و سرمایه‌داران و بازرگانان و بورژوازی‌ انگلیس از ترس شورش مردم خواهان بازگشت سلطنت استوار‌ت‌ها و سرکوب جنبش مردمی می‌شدند. بدینسان سلطنت در انگستان احیاء ‌گشت و تا امروز ادامه یافت. اما این همة ماجرای انقلاب بورژوایی انگلیس نیست؛ در سال 1688 میلادی، پارلمان که پایگاه بورژواها و سرمایه‌داران و مروّج‌ اندیشه‌های لیبرالی بود، کودتایی بدون خونریزی علیه خاندان استوارت انجام داد که “انقلاب با شکوه” نامیده شد. با سرنگونی پادشاه، فردی به نام “ویلیام اورانژ” که از خویشاوندان دور خاندان سلطنتی بود به عنوان پادشاه مشروطه به قدرت ‌رسد و قدرت به پارلمان که پایگاه سرمایه‌داران و نجبای بزرگ و بورژواها بود منتقل شد. انقلاب 1688 میلادی انگلستان که موسوم به “انقلاب باشکوه” است یک انقلاب بورژوا - لیبرالی بود که به لحاظ فکری تحت تأثیر آراء “جان لاک” فیلسوف لیبرال انگلیسی قرار داشت. انقلاب‌های 1649 و 1688 انگلستان موجب تحکیم و گسترش فوق‌العادة مناسبات سرمایه‌دارانه و تخریب نظام‌ فئودالی این کشور گردید؛ اگرچه با “انقلاب باشکوه” خرده مالکان و روستائیان بسیاری که در راه انقلاب جان‌فشانی‌ها کرده بودند، دچار ورشکستگی گردیده و آوارة شهرهای بزرگ گردیدند و سرمایه‌داران آنها را از هستی ساقط کردند. اکثر اینها بعداً به عنوان کارگر یا “پرولتر” در کارخانجات سرمایه‌داران بزرگ انگلیسی به کار مشغول شدند. بدینسان با انقلاب انگلستان و به ویژه “انقلاب باشکوه”، اندیشه‌ها و ساختار مناسبات سیاسی مدرن جانشین مناسبات فئودالی گردید و بسط فوق‌العادة مدرنیته در انگلستان آغاز شد. انقلاب‌های انگلستان را چون در مسیر تأمین منافع سرمایه‌داران و استقرار حاکمیت روح دنیامداری و سوداگری بورژوایی طی مسیر کرده است، انقلاب‌های بورژوایی می‌نامند. به این ترتیب شالوده های دولت بورژوایی و سرمایه داری شکل می گیرد.دوم . ‌ تعریف‌ پرولتاریا Proletaria این واژه نخست در امپراتوری روم در قرن ششم پیش از میلاد پدیدار شد. در آن زمان به موجب قانون، زمین داران و دیگر طبقات می­بایست با پرداخت مالیات یا خدمت سربازی به دولت خدمت کنند و آنان که چیزی نداشتند تا به دولت بپردازند می­بایست فرزندان خود را به خدمت دولت بفرستند. این کلمه در سده دوم مسیحی ناپدید شد و در سده پانزدهم و شانزدهم به معنای مردمی که زمین خود را از دست داده و تنها با نیروی کار خود زندگی می­کنند به کار رفت و در سده نوزدهم نویسندگان سوسیالیست مانند سیسموندی آن را به کار بردند و کسی که آن را رواج داد یک نویسنده آلمانی به نام لورنتزفن اشتاین بود. کارل مارکس با به کار بردن این اصطلاح در کتا­های خود، به خصوص مانیفست کمونیست در سال 1848.م اعتبار تازه­ای به آن داد و پرولتاریا را به عنوان طبقه­ای که فاقد مالکیت ابزار تولید بوده و جز نیروی کار خود وسیله دیگری برای تأمین معاش ندارند، بزرگترین نیروی انقلابی جامعه و سازندگان دنیای فردا خواند. رسالت اصلی مارکسیسم به حرکت درآوردن این طبقه و متشکل ساختن آنها برای دگرگون ساختن جامعه و سرانجام در دست گرفتن قدرت حکومت است که مارکس از آن به عنوان «دیکتاتوری پرولتاریا» یاد می­کند. تجربه طولانی حکومت کمونیست­ها در شوروی و کشورهای اروپای شرقی نشان داد که شعار دیکتاتوری پرولتالیا در جوامع کمونیست نه فقط تحقق نمی­یابد؛ بلکه حقوق و آزادی­های نسبی و محدود پرولتاریا در جوامع سرمایه داری نیز در کشورهای کمونیستی از میان می­رود. ( طلوعی، محمود؛ فرهنگ جامع سیاسی، تهران، نشر علم، چاپ دوم، 1377 ) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image