ابن تیمیه و حدیث «ان الله یغضب لغضب فاطمه...» /

تخمین زمان مطالعه: 21 دقیقه

شبهه: ابن تیمیه گفته است که حدیث «ان الله یغضب لغضب فاطمه...» سند ندارد و ساخته دست شیعیان است آیا صحیح است؟


در این نوشتار یکی از حقایقی را که مورد انکار بی دلیل ابن تیمیه قرار گرفته، بررسی کرده ایم وآن روایت مشهور نبوی(ص) است که فرمودند: «یافاطمه ان الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک»که صحت این روایت مورد انکار ابن تیمیه ناصبی قرارگرفته وما در اینجا صحت روایت وشهرت آن را اثبات کرده و دروغ بودن ادعای ابن تیمیه را آشکار ساخته ایم برای این منظور، نخست علمایی که متقدم بر ابن تیمیه بودند واین حدیث را نقل کرده اند آورده ایم ،همچنین بعضی از بزرگانی که بعد ازابن تیمیه این حدیث را نقل کرده اند، معرفی کرده ایم وکسانیکه تصریح به صحت روایت کرده اند جداگانه آورده ایم وراویان روایت را ازحیث وثاقت مورد بررسی قراردادیم.همچنین احادیث دیگری که میتوانند مؤید صحت این حدیث باشند جمع کرده وبحث کرده ایم ودرآخر بحث کوتاهی در مورد دلالت این حدیث آورده ایم.مقدمه:یکی از کسانیکه در طول چندین قرن، مورد توجه خاص وهابیت قرار گرفته وبرای او ارزش فراوانی ازنظرعلمی قایلند،ونظرات خود رابر مبنای تفکر او بیان می کنند، تقی الدین احمدبن عبدالحلیم معروف به (ابن التیمیه)است اوکسی است که افکار وهابیان ازاو سرچشمه می گیرد.اودرشهر حران درسال 661ه.ق متولد شد ودرسال 728 ه.ق در دمشق وفات یافت ودر خانه ای پرورش یافته که اعضای آن بیش ازیک قرن پرچم دارمذهب حنبلی بوده اند.تضعیف مغرضانه روایات و وقایع تاریخی توسط ابن تیمیهابن تیمیه روایاتی راکه مخالف عقاید وآرای خودش بود،بدون آنکه سندش رابررسی کند،نسبت جعل ووضع به آنها می دهد، همچنین هنگامیکه باحقایق تاریخی که مخالف باعقیده ومذهب اوست برخورد میکند آن را بطور کلی منکر میشود بدون آنکه توجهی به مسلم بودن آن بکند.مخصوصا اگر این روایت یا واقعه تاریخی مربوط به فضایل اهل بیت(ع) باشد، و یکی از این روایاتی که بدون دلیل مورد انکار ابن تیمیه قرار گرفته روایت مشهور «ان الله یغضب لغضب فاطمه ویرضی لرضاها»است.دشمنی ابن تیمیه با اهل بیت(علیهم السلام):کمتر کسی است که کتابهای ابن تیمیه رابخواند وپی به نصب وعداوت ودشمنی اونسبت به اهل بیت (ع) نبرد باهربهانه ای سعی می کند فضایل اهل بیت(ع) را انکار کند وجنایات وظلمهای دشمنان ایشان راتوجیه کند، وبزرگان عامه نیز نصب وعداوت ابن تیمیه نسبت به اهل بیت(ع) وحتی کفراورا تصریح کرده اندکه به بعضی اشاره می کنیم:- ابن حجر عسقلانی در(الدررالکامنه،ج1،ص155) گفته:" مردم درباره ابن تیمیه اختلاف دارند: برخی اورابه تجسیم نسبت میدهندوگروهی نیزاورابه کفروعده ای به نفاق نسبت داده اند،به جهت نسبت ناروایی که به علی(ع)میدهد"- علامه زاهد کوثری در رد ابن تیمیه گفته " ازکلمات اوآثاربغض ودشمنی باعلی(ع) ظاهر میگردد" [1]طرح شبهه:ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه می گوید: «حدیث أنّ النبیّ صلى الله علیه و سلم قال: «یا فاطمة إنّ اللَّه یغضب لغضبک و یرضى لرضاک» فهذا کذبٌ منه، ما رووا هذا عن النبیّ صلى الله علیه و سلم و لا یُعرف هذا فی شیء من کتب الحدیث المعروفة، و لا الإسناد معروف عن النبیّ صلى الله علیه و سلم لا صحیح و لا حسن»[2]حدیثى که پیغمبر (ص) فرموده باشد: "یا فاطمة انّ اللّه یغضب لغضبک و یرضى لرضاک " دروغى از او (علّامه حلی ) است. نه این روایت را از پیغمبر (ص) نقل کرده اند و نه در کتابهاى حدیث معروف، چنین حدیثى شناخته شده و نه سلسله سندى صحیح یا حسن دارد.جواب شبهه:امّا برخلاف دروغگوییهای ابن تیمیه این حدیث، اسناد معروفى نزد حفّاظ و محدثین دارد، برخى اعتراف به صحت آن کرده و پاره اى حسن بودن آن را تأیید کرده اند و آن رابه پیغمبر اکرم (ص) رسانده اند.علما وبزرگانی که این روایت را ازنبی اکرم(ص) نقل کرده اند اکثرشان متقدم برابن تیمیه- قبل ازسال 728- هستند و انکاراین شخص یا نشان جهل اوبه کتب اهل سنت است ویانشان کینه توزی وبغض اوبر اهل بیت(ع) است که می خواهد عمدا فضایل ایشان را انکار نماید، وبعضی از ناقلین حدیث از علمای متاخر برابن تیمیه هستند که روایت را نقل کرده وآن را صحیح دانسته اند وما هردو گروه راجداگانه معرفی میکنیم تا حقانیت وصحت روایت وهمچنین خبث باطنی ودروغگویی ابن تیمیه مشخص گردد بعضی از علمای متقدم برابن التیمیه که حدیث رابا لفظ( ان الله یغضب لغضبک) روایت کرده اند:1- ابن المثنى البصری، أبو موسى: المتوفّى (252). فی معجمه.(کما فی الغدیر)2- ابن أبی عاصم، أبو بکر: المتوفّى (287). فی کتابه الاحادوالمثانی ج5 ص363 رقم الحدیث 29593- أبو یعلى الموصلی: المتوفّى (307). فی المعجم ج1ص233 رقم الحدیث 1414- الطبرانی،أبو القاسم: المتوفّى (360) فی المعجم الکبیرج1ص89 رقم180– ج16ص255 رقم الحدیث 184345- الدولابی، محمدبن احمد: المتوفّى(320). فی الذریه الطاهره النبویه ص168 رقم الحدیث 2266- ابن عدی، عبدالله: المتوفّى(365). فی الکامل ج2ص3517- الحاکم النیسابوری أبو عبد اللَّه: المتوفّى (405). فی المستدرک على الصحیحین:ج6 ص25(11/38) رقم الحدیث 4730 و صحّحه.8- أبو سعید الخرکوشی: المتوفّى (406). فی شرف المصطفی ج5ص3509- أبو نعیم الأصبهانی: المتوفّى (430). فی فضائل الصحابة ج 1ص381 رقم الحدیث 33810- أبو نعیم الأصبهانی: المتوفّى (430). فی فضایل الخلفاج1ص251 رقم الحدیث 14111- ابن عساکر، أبو القاسم: المتوفّى (571). فی تاریخ مدینة دمشق ج3ص156 رقم الحدیث 59812- الحافظ أبو العبّاس محبّ الدین الطبری: المتوفّى (694). فی الذخائر (ص 39).13- ابن اثیر الجرزی: المتوفّى(630). فی اسدالغابه ج5 ص52314- رافعی(یافعی) القزوینی، عبدالکریم: المتوفّى(623). فی التدوین فی اخبارالقزوین ج1ص168- باب الذال15- ابن الغطریف: المتوفّى(377). فی الجزء، ج1 ص32 رقم3116-ابن الجوزی ابوالفرج : المتوفّى(597) . فی المدهش ج1ص3817-ابن النجارالبغدادی: المتوفّى(643).فی ذیل تاریخ بغداد ج2ص14018- ابن کرامه،المحسن: المتوفّى(494). فی تنبیه الغافلین عن فضایل الطالبین ص4019- الحافظ أبو المظفّر سبط ابن الجوزی: المتوفّى (654). فی تذکره الخواص ص31020- قاضی نعمان مغربی: المتوفّى(363) فی شرح الاخبار ج3ص29 (بلفظ :ان الله لیغضب لغضب فاطمه)21- خوارزمی، موفق بن احمد: المتوفّى(568) فی مقتل الحسین ج1ص5222- گنجی الشافعی : المتوفّى(658)فی کفایه الطالب ص21923- ابن المغازلی،محمدبن محمدالواسطی: المتوفّى(483) فی المناقب ص351اکثرعلما بعداز ابن تیمیه نیز این حدیث را نقل کرده اند وبعضی برصحت آن اذعان کرده اند وما برای مراعات اختصار فقط بعضی از آنهارا اشاره می کنیم.علما وحدیث شناسانی که برصحت این روایت تصریح کرده اند:1- الحاکم النیسابوری: ابوالعباس محمدبن یعقوب ثناالحسن بن علی بن عفان العامری(واخبرنا) محمد بن علی بن دحیم بالکوفه ثنا احمد بن حاتم بن ابی غرزه قالا ثنا عبدالله محمدبن سالم ثناحسین بن زیدبن علی عن عمر بن علی عن جعفربن محمد عن ابیه عن علی بن الحسین عن ابیه عن علی رضی الله عنه « قال رسول الله(ص) لفاطمه«ان الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک»« هذا حدیث صحیح الاسناد ولم یخرجاه.»[3]طبق گفته حاکم نیشابوری این روایت براساس شروط بخاری ومسلم برصحت یک روایت، صحیح میباشد ولی آن دو درکتب خود نیاورده اند.[واین مطلب جای تأمل است که چرا این روایت را بااینکه صحیح میدانند ولی در صحاح خودجای نداده اند وسرآن برکسیکه بغض نویسندگان این صحاح رانسبت به اهل بیت(ع) می داند،پوشیده نیست]2- الهیثمی متوفای (807): عن علی بن أبی طالب رضی اللّه عنه عن النبی(ص) قال:« یا فاطمة إن اللّه یغضب لغضبک و یرضى لرضاک»،رواه الطبرانی واسناده حسن.[4]نقل اصل روایت، باسند آن ازمحدثین عامه:اهل سنت غالبا این روایت را یک سند ذکر کرده اند که به که اکثرراویان آن هم معصومین(ع) می باشند:1- الحافظ الطبرانیّ فی «المعجم الکبیر» قال:حدّثنا محمّد بن عبد اللّه الحضرمی، نا عبد اللّه بن محمّد بن سالم القزّاز، حدثنا أبو العباس محمّد بن یعقوب، ثنا الحسن بن علیّ بن عفّان العامری، (و أخبرنا) محمّد بن علیّ بن دحیم بالکوفة، ثنا أحمد بن حاتم بن أبی غرزة، (قالا) ثنا عبد اللّه محمّد بن سالم، ثنا حسین بن زید بن علیّ، عن عمر بن علی، عن جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن علیّ بن الحسین، عن أبیه، عن علیّ رضی اللّه عنه قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم لفاطمة: إنّ اللّه یغضب لغضبک ویرضى لرضاک .[5]2- ابن أبی عاصم درکتاب الآحادوالمثانی قال:حدثنا عبدالله بن سالم المفلوج- وکان من خیار الناس- ناحسین بن زیدبن علی عن عمر بن علی عن جعفربن محمد عن ابیه عن علی بن الحسین عن ابیه عن علی رضی الله عنه قال رسول الله صلی الله علیه واله وسلم لفاطمه ان الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک"[6]3- ابن عساکر: أخبرنا أبو محمد هبة اللّه بن سهل بن عمر الفقیه، أنبأنا أبو عثمان سعید بن محمد العدل، أنبأنا أبو عمرو محمد بن أحمد الحیری.قالا: أنبأنا أبو یعلى الموصلی، أنبأنا عبد اللّه بن محمد بن سالم- زاد الحیری: المفلوج کوفی- نا حسین بن زید، عن علی بن عمر بن علی، عن جعفر بن محمد، عن أبیه، عن جده، عن الحسین بن علی، عن علی أن النبی صلى اللّه علیه و سلّم قال لفاطمة: «یا فاطمة إن اللّه تبارک و تعالى لیغضب- و قال الحیری: یغضب- لغضبک و یرضى لرضاک» [7]راویان حدیث:تمامی راویان حدیث ازنظر حدیث شناسان اهل سنت مورد وثوق میباشند ودر مورد هیچکدام جرحی را وارد نکرده اند، مخصوصا که سند روایت به چند امام معصوم ختم میشود ،فقط ذهبی به دفاع ازاستادش ابن تیمیه برآمده واین حدیث رابا سند حاکم نیشابوری تضعیف کرده است و گفته:" حسین بن زید" منکر الحدیث است ودرست نیست که به او احتجاج شود ولی این جرح ونقد اوغریب است چون دلیلی برجرح خود نیاورده است، ودر مقابل او دیگر علما اوراتوثیق کرده اند مانند:- ابن عدی در (الکامل) گفته :"عموم حدیث او از اهل بیت (ع) است وامید است که دراوباکی نباشد"[8]- ابن حجر گفته:"اوصدوق است وچه بسا دربرخی مواردبه خطا رفته است"- ونیزضیاء مقدسی این حدیث را درکتاب (الاحادیث المختاره) نقل کرده است،با التزام به این که احادیثی که نقل میکند همگی موثقند.[9]ازطرفی ذهبی متهم به تشدد و سختگیری دراحادیثی است که درباب فضایل اهل بیت(ع) وارد شده است وگاهی بدین جهت افراد جلیل القدری را تضعیف کرده است وابن حجر گفته است :سزاوار است کسانیکه ازناحیه ذهبی تضعیف میشوند راخوب بررسی کنیم".[10]پس راویان روایت نیز مورد وثوقند وحتی باشروط بخاری ومسلم نیزروایت صحیح میباشند.تایید صحت این حدیث توسط ابوبکر وعمر...بعدازجریان سقیفه و هجوم به خانه وحی، عمر به ابوبکر گفت:نزد فاطمه برویم گویا که ازما غضبناک است،هردو به منزل فاطمه(س) آمدندوحضرت با آن دو محاجه کردند وفرمودند: آیا ازپیامبر(ص) شنیدید که خداباغضب من غضب میکند وبارضای من راضی می شود؟ گفتند بلی شنیدیم، فرمو خدا وملایکه راشاهد می گیرم که شما مراغضبناک کردیدومن ازشما راضی نیستم ونزد پیامبر(ص) ازشما شکایت خواهم کرد.این واقعه درکتب اهل سنت نیز نقل شده ونشان میدهد بزرگان منکرین برصحت این روایت شهادت داده اند:1- درکتاب الامامه والسیاسه: قالت فاطمة علیها السلام لهما(ابی بکر وعمر):«نشدتکما اللّه ألم تسمعا رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله یقول: «رضی فاطمة من رضای و سخط فاطمة من سخطی؛ فمن أحب فاطمة ابنتی فقد أحبّنی و من أرضى فاطمة فقد أرضانی، و من أسخط فاطمة فقد أسخطنی»؟ قالا: نعم سمعناه من رسول اللّه. قالت: فإنی أشهد اللّه و ملائکته أنکما أسخطتمانی و ما أرضیتمانی و لإن لقیت النبی لأشکونّکما إلیه.[11]وقتی که ابوبکر وعمر به عیادت فاطمه(س) آمده بودند حضرت به آنها فرمود«شمارا به خداآیا از پیامبرنشنیدید که فرمود: خوشنودی فاطمه از خوشنودی من وغضب او ازغضب من است هرکس اورا دوست بدارد مرا دوست داشته وهرکس اوراخوششنود کند مرا خوشنود کرده وهرکس فاطمه را غضبناک کند مرا غضبناک کرده است؟ گفتند بله ازرسول خدا شنیده ایم، فرمود:خدا و ملائکه را شاهد می گیرم که شما مرا غضبناک کردید وخوشنود نکردید و اگر پیامبر راملاقات کنم ازشما شکایت می کنم»2- وفاضل المعاصر أستاذ عباس محمود العقاد درکتاب «المجموعة الکاملة- العبقریات الإسلامیة» (ج 2 ص 328 ط دار الکتاب اللبنانی بیروت) همان جریان رانقل کرده است:و فی خلال الخلاف على هذه القضیة قال عمر لأبی بکر: «انطلق بنا إلى فاطمة فانا قد أغضبناها». فانطلقا فاستأذنا علیها فلم تأذن لهما، فأتیا علیا فکلماه، فأدخلهما.فلما قعدا ... فقالت: «أ رأیتکما ان حدثتکما حدیثا عن رسول اللّه تعرفانه و تفعلان به؟» قالا: «نعم». فقالت: «نشدتکما اللّه ألم تسمعا رسول اللّه یقول: رضاء فاطمة من رضائی و سخطها من سخطی؟» قالا: «نعم سمعناه من رسول اللّه» قالت: «فانی أشهد اللّه و ملائکته إنکما أسخطتمانی و ما أرضیتمانی، و لئن لقیت النبی لأشکونکما الیه»[12]پس انکارابن تیمیه درمقابل تأیید رهبرانش(ابوبکروعمر) هیچ ارزشی ندارد.روایاتی که صحت این روایت را تأیید می کنند:الف: روایت " فاطمه بضعه منی فمن اغضبها اغضبنی "ازاحادیثی که مضمون این روایت را اثبات میکند ودلیل بر صحت آن می باشد ،روایت متواتر «فاطمة بضعة منى فمن أغضبها أغضبنى» میباشد که درآن غضب فاطمه(س)، غضب رسول الله معرفی شده است ومعلوم است که خدا هم باغضب رسولش غضب میکند وبا رضایش راضی میشودو به این مطلب (غضب کردن خدا با غضب رسولش) در احادیث اهل سنت نیز تصریح شده ازجمله درصحیح بخاری ومسلم این روایت در مورد زنان پیامبروارد شده که «أفتأمنین أن یغضب اللّه لغضب رسوله فتهلکین»[13]. (آیا درامانید که خدا با غضب پیامبرش غضب کند وشماهلاک شوید؟)واین نشان میدهد که خدا با غضب رسولش غضب میکند.در اینجا به بعضی ازمنابع مهم عامه که این روایت رانقل کرده اند اشاره میکنیم:1- بخاری : المتوفّى (253) فی صحیح البخارى باب مناقب المهاجرین: ج4 ص210و ج4 ص219 (دارالفکر للطباعه): «حدثناابوولید حدثناابن عیینه عن عمروبن دینار عنابی ملیکه عن المسوربن مخرمه ان رسول الله صلی الله علیه واله قال:فاطمه بضعة منّی فمن أغضبها أغضبنی».[14]2- عن نصر بن مزاحم، عن زیاد بن المنذر، عن زاذان، عن سلمان، قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله: یا سلمان من أحبّ فاطمة ابنتی فهو فی الجنّة معی.....حتی قال: فمن رضیت عنه ابنتی فاطمة رضیت عنه، و من رضیت عنه رضی اللّه عنه، و من غضب علیه ابنتی فاطمة غضبت علیه، و من غضب علیه غضبت اللّه علیه، یا سلمان ویل لمن یظلمها و یظلم بعلها علیّا، و ویل لمن یظلم ذرّیّتها و شیعتها.[15]3- ابن عیینه عن عمرو عن محمدبن علی قال:قال رسول الله (ص):"انما فاطمه بضعه منی فمن اغضبها اغضبنی"[16]ب : روایت "ان الله یغضب لغضب علی (ع)"روایات دیگری در کتب روایی داریم که مضمون ومفهوم آنها، صحت روایت مورد بحث را تأیید میکنند ازجمله آنها روایتی است که درآن غضب حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام را موجب غضب خداوند ورضایت آن حضرت را رضایت الهی میداند و دلیل این مطلب این است که هردو بزرگوار درمقامات معنوی یکسان ومساوی هستند، که به نمونه هایی از آن روایات اشاره میکنیم:1- روى حدیثا عن أبی موسى الحمیدی قال :کنت مع رسول اللّه صلّى اللّه علیه و سلم ومعه ابوبکر وعمر وعثمان ونفرمن الصحابه وعلی ،فالتفت الی ابی بکر فقال:یا ابابکر هذاالذی تراه وزیری فی السما ووزیری فی الارض –یعنی علی بن ابی طالب- فان احببت ان تلقی الله وهوعنک راض فارض علیا فان رضاءه رضی الله وغضبه غضب الله.[17]2- العلامة الزمخشرىّ، قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله لام هانی: لا تغضبی علیّا، فان اللّه یغضب لغضبه الحدیث[18].3 - قال الخرکوشی النیشابوری فی شرف المصطفى ،ص272(متن): زید بن على عن لبانة عن عبد اللّه قال بینا انا عند رسول اللّه و جمیع المهاجرین و الانصار الا من کان منهم فى سریة فاقبل على یمشى و هو مغضب فقال من اغضبه فقد اغضبنى.[19]ج : روایات شفاعت حضرت زهرا موید دیگر بر صحت این روایتیک گروه دیگر از روایاتی که میتوانند مؤید برای صحت مضمون حدیث (ان الله یغضب لغضب فاطمه ) باشند احادیثی است که دلالت دارند برشفاعت آن حضرت و قبولی شفاعت ایشان در محضر الهی و همچنین غضب آن حضرت بر قاتلین امام حسین(ع) وغضب خدا به غضب آن حضرت، که بعنوان نمونه به یکی از این روایات اشاره می کنیم:- تحشر ابنتی فاطمة و معها ثیاب مصبوغة بدم، فتعلّق بقائمة من قوائم العرش و تقول: یا عدل یا جبّار! احکم بینی و بین قاتل ولدی! قال صلّى اللّه علیه و آله: فیحکم لابنتی و رب الکعبة.[20]دلیل انکار این روایت توسط ابن تیمیه: بعد از رحلت پیامبراکرم(ص)، بزرگان عامه وغاصبین خلافت، رفتار مناسبی با تنها یادگار پیامبر (ص) نکردند ازجمله، اموال حضرت فاطمه (ص) رامصادره کردند ودرب خانه اش را آتش زدند چنانکه بزرگانشان نقل کرده اند مثلا:- « إن أبا بکر تفقد قوما تخلفوا عن بیعته عند علی کرم الله وجهه، فبعث إلیهم عمر فجاء فناداهم و هم فی دار علی، فأبوا أن یخرجوا فدعا بالحطب»«ابوبکر وقتی دیدکسانی باعلی (ع)از بیعت او سرزده اند عمر را بسوی آنها فرستادوعمر به خانه علی(ع)آمد ولی آنهاازبیعت امتناع کردند عمرگفت :هیزم بیاورید...» [21]- ابن عبدربه الاندلسی: المتوفّى(328) :"فأما علی و العباس و الزبیر فقعدوا فی بیت فاطمة حتى بعث إلیهم أبو بکر عمر بن الخطاب لیخرجوا من بیت فاطمة ، و قال له: إن أبوا فقاتلهم فأقبل بقبس من نار على أن یضرم علیهم الدار»[22]- بلاذری، احمدبن یحیی، فی الانساب الاشراف:"أن أبا بکر أرسل إلى علىّ یرید البیعة، فلم یبایع. فجاء عمر، و معه فتیلة فتلقته فاطمة على الباب، فقالت فاطمة: یا ابن الخطاب، أتراک محرّقا علىّ بابى؟ قال: نعم"[23]وفرزندش محسن بن علی (علیه السلام) را باضربات خود سقط کردند:- الصفدی،خلیل بن ابیک بن عبدالله: المتوفّى(764) فی الوافی بالوفیات: ج 5 ص 347: " أنه ذکر فی ترجمة النظام- أستاذ الجاحظ- أنه قال:: إن عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتى ألقت المحسن من بطنها"[24]وباضربات خود باعث شهادت آن حضرت شدند:جوینی شافعی در کتاب فرائد السمطین ازپیامبر(ص) نقل می کند: «و إنی لما رأیتها ذکرت ما یصنع بها بعدی؛ کأنی بها و قد دخل الذلّ بیتها و انتهکت حرمتها و غصبت حقها و منعت إرثها و کسرت جنبتها و أسقطت جنینها، و هی تنادی: یا محمداه، فلا تجاب و تستغیث فلا تغاث...... فتکون اوّل من یلحقنی من أهل بیتی فتقدم علیّ َ محزونة مکروبة مغمومة مغصوبة مقتولة». [25]«عالم بزرگ سنى شافعی جوینی - استاد جمعى از علماى اهل سنت ، که یکى از شاگردانش - ذهبى – که به شاگردیش افتخار مى کند و مى گوید : سمعت من الإمام المحدّث الأوحد الأکمل فخرالإسلام صدرالدّین . . . و کان دیّناً صالحاً (تذکرة الحفاظ ، ج 4 ، ص 1505 ، رقم 24 .) - . از پیامبر اکرم ( ص ) نقل مى کند که فرمود : « چون به دخترم فاطمه مى نگرم بیاد مى آورم آنچه را که بعد از من بر سر او خواهد آمد و حال آنکه در خانه اش ذلّت وارد گردیده ، از وى هتک حرمت شده ، حقش غضب ، و ارثش منع شده ، پهلویش شکسته و جنینش سقط گردیده و او فریاد برمى آورد « یا محمداه » . . . .تاجایی که معتبر ترین کتابشان نقل کرده که حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) ازدنیا رفت در حالیکه ازابوبکر وعمر غضبناک بود ووصیت کرد که حضرت علی(ع) شبانه غسل و کفن ودفن کند وکسی ازآنها رااطلاع ندهد:- صحیح البخاری ،ج8، ص3،کتاب الفرائض: "فهجرته(ابابکر) فاطمه(س)فلم تکلمه حتی ماتت"[26]- صحیح البخاری ج5، ص83، (باب غزوه خیبر) :" فوجدت فاطمة على أبی بکر فی ذلک فهجرته فلم تکلمه حتى توفیت وعاشت بعد النبی صلى الله علیه و سلم ستة أشهر فلما توفیت دفنها زوجها علی لیلا ولم یؤذن بها أبا بکر وصلى علیها ولم یکن یبایع علی تلک الاشهر"[27]واین جنایات سبب شد که آن حضرت با حالت غضب ازآنها ازدنیا رحلت فرمودند، ازطرفی هم ار پیامبر(ص) نقل کرده اند که فرمود: ان الله یغضب لغضب فاطمه"حال اگرعلمای عامه این مسایل راکنارهم بگذارند،یا باید بگویند بزرگانشان مورد غضب الهی هستند ومصداق (مغضوب علیهم) میباشند یا این روایات صحیح راتکذیب کنند تا وجهه بزرگانشان راازاین ننگ پاک نمایند.دراین میان علمای اهل سنت درمواجهه بااین حقایق تاریخی واحادیث مشهوره چند گروه شده اند:گروه اول، مقدمه اول را نفی کرده اند وجنایات وظلمهایی راکه بزرگانشان مرتکب شده اند را انکار می کنند ولی این جنایات آنقدر درتاریخ ذکر شده اند که قابل انکار نیستند ودرجای خود از طریق کتب عامه صحت این ظلمها به اثبات رسیده است.گروه دوم، اشخاصی مانند ابن تیمیه هستند که سعی کرده اند مقدمه دوم یعنی (غضب خدا با غضب حضرت فاطمه) را انکارکنند که در این نوشته اثبات کردیم که طبق اعتراف علمای عامه این روایات صحیح السند ومشهور هستند، اگرچه بعضی از محدثین مغرض مانند بخاری ومسلم این روایت را درکتب خود نیاورده اند ولی با معیارهای آنها این روایت صحیح میباشد وخداوند حق راتوسط دیگر محدثین آشکارساخته است.گروه سوم که منصف بودند بعضی از ظلمهای ایشان وغضب حضرت برایشان وروایت غضب خدا با غضب حضرت فاطمه(س) رانقل کرده اند ولی خودشان را به غفلت زده وتوجهی به نتیجه این دومطلب نکرده اند.نتیجه: پس معلوم می شود که غرض ابن تیمیه از انکار این روایت شبهه علمی وضغف سند نیست بلکه غرض اظهار دشمنی با اهل بیت(ع) ونصرت دشمنان آنهاست.وعلی رغم دروغ پردازیهای ابن تیمیه این روایت صحیح السند است ونزد علمای اسلام شهرت دارد وکسانیکه درمورد حضرت فاطمه (س) مطلبی نوشته اند غالبا این روایت راهم جزء فضائل آن حضرت ذکر کرده اند.بحثی در مورد دلالت و معنای روایت:الف: گستره صدق روایت:بعضی از علمای عامه در مقابل این حدیث ، این شبهه را مطرح کرده اند که منظور از این روایت این است که خدا باغضب حضرت فاطمه(س) غضبناک می شود ولی در صورتی که غضب حضرت زهرا(س) به حق باشد واگر غضب حضرت به حق نباشد خدا با غضب او غضب نخواهد کرد، ونتیجه گرفته اند که در جریان غصب فدک وحمله به خانه وحی که حضرت بر ابوبکر وعمر غضب کردند غضبشان به حق نبوده است وابوبکر وعمر مورد غضب خدا نیستند.در جواب گفته می شود که: اولا: روایت مطلق است وتخصیص زدن آن بدون دلیل جایز نیست.ثانیا: این روایت درمقام بیان فضیلت حضرت زهرا(س) است واگر این روایت را به غضب حق تخصیص بزنیم هیچ فضیلتی برای حضرت با این حدیث اثبات نمیشود و فرموده پیامبر(ص) در مورد آنحضرت، باآن تاکیدات لغو خواهد بودواین فضیلت در صورتی است که بطورمطلق غضب و رضای حضرت موجب غضب ورضای الهی باشد.این مطلب را آیه تطهیر نیز تایید می کند چون درآن آیه حضرت زهرا(س) ازهر پلیدی مبرا وپاک معرفی شده است ومعلوم است که غضب نابحق نیز گناه وپلیدی است، پس باید بگوییم حضرت فاطمه(س) همیشه بحق غضب ورضا می کند وهمیشه خدا با غضب او غضب کرده وبا رضایش راضی میشود.ب: آیا خداوند در غضب و رضا تابع بنده است؟باید دقت داشته باشیم که منظور روایت این نیست که خدا در غضب ورضا تابع فاطمه زهرا(س) است ، بلکه منظور این است که حضرت چنان مرتبه بالایی از قرب الی الله دارند که لحظه ای بدون مشیت الهی چیزی را اراده نمیکنند وغضب و رضای حضرت و دیگر تصمیماتشان بدون ذره ای خطا دقیقا مطابق با اراده الهی می باشد ومقتضای عصمت فاطمه زهرا(س) نیز همین میباشد وروایات غضب خدا به غضب پیامبر اسلام وامیرالمومنین(ع) نیز به همین معنا هستند.ولی درمورد دیگر مومنان این کلام بطور مطلق صادق نیست بلکه در جایی که غضب ورضای آنان مطابق با حق باشد غضب ورضای الهی را بهمراه دارد.ج : مقام ولایت مطلقه برای حضرت فاطمه (علیهاالسلام)مسلم است که فاطمه(س) بضعه الرسول (ص) است و منظور از این بضعه بودن از لحاظ جسمی نیست چون آن را همگان میدانند بلکه منظور بضعه بودن از جهت مقامات و کمالات معنوی است، از طرفی در روایات حضرت زهرا کفو حضرت امیرالمومنین(ع) معرفی شده است و این کفو بودن از هر لحاظ مخصوصا از جهت عصمت و مقامات و کمالات معنوی می باشد، وطبق آیه مباهله و احادیث خلقت نوری حضرت علی(ع) نفس پیامبر(ص) است و باآن حضرت اتحاد روحی دارند. [28]، نتیجه این میشود که حضرت فاطمه نیز ازلحاظ مقام ولایت مساوی با آن بزرگواران هستند وهر سه صاحب مقام ولایت مطلقه کلیه الهیه میباشند اگر چه در این عالم وظایف ومسئولیتهایشان باهم فرق دارد.حدیث شریف ( ان الله یغضب لغضب فاطمه) نیز به این مطلب والا دلالت دارد ومقامی بالاتر از مقام عصمت و مقام مخلصین را برای حضرت اثبات می کند وآن مقام بالاتر همان مقام ولایت مطلقه کلیه الهیه استکه پیامبر(ص) وامیر المومنین (ع) صاحب آن هستند، و دلیل این مطلب این است که حضرت یونس (ع) با آنکه پیامبر الهی ومعصوم بود ولی خداوند متعال در موردی با غضب او غضب نکرد.( وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادى فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمین)[29]ولی در مورد حضرت فاطمه (س) غضب ورضای الهی مطلق است ونشان میدهد که مقام حضرت از انبیای الهی غیر از پدر بزرگوارشان ، بالاتر می باشد. چون فاطمه بضعه الرسول الاعظم وکفو نفس الرسول (ص) می باشد.نتیجه:انکار ابن تیمیه ازروی کینه ودشمنی است واین حدیث معروف ونزد حدیث شناسان صحیح می باشد.پی نوشت ها:[1]- الحاوی فی سیره الطحاوی،ص26[2]- منهاج السنه ج2ص 170[3]- المستدرک علی الصحیحین ج3 ص153،رقم4730[4]- مجمع الزواید:ج9 ص204[5]- المعجم الکبیرج1ص89 رقم180[6]- الآحادوالمثانی ج5 ص363 رقم الحدیث 2959[7]- تاریخ مدینة دمشق ،ج 3،ص: 156[8]- عبدالله بن عدی، الکامل، ج2 ص351، دارالفکر بیروت، محرم1409[9]- ابن تیمیه موسس افکاروهابیت، علی اصغررضوانی ص114[10]- لسان المیزان ج4 ص235[11]- ابن قتیبه دینوری الامامه والسیاسه ص20، تحقیق:الزینی (اگرچه بعضی ازسنی هابرای فرار ازحقایقی که ابن قتیبه نقل کرده است اورا شیعه معرفی کرده اند ولی شواهدی هست که سنی بودن اورا تایید می کند، برای دیدن دلایل سنی بودن او مراجعه کنید به: کتاب دانشنامه شهادت حضرت زهرا(س)، علی لباف، انتشارات منبر، ص163)[12]- عباس محمود العقاد، المجموعة الکاملة- العبقریات الإسلامیة، ج 2 ص 328 ، دار الکتاب ، بیروت[13]- البخاری ج3 ص104[14]- صحیح البخارى باب مناقب المهاجرین: ج4 ص 210و ج4 ص219[15]- الجوینی، ابراهیم بن موید: المتوفّى(730)فی فراید السمطین ج2 ص 67[16]- المصنف ج7،ص526[17]- ینابیع الموده ج2ص289، رقم 824 (اگرچه روایت ینابیع الموده نزد عامه اعتباری ندارد ولی دوروایت دیگر برمدعای ما کافی است واین روایت میتواند بعنوان موید باشد)[18]- ربیع الأبرار، ص 166[19]- شرف النبی(ترجمه شرف المصطفی) ،ص272(متن) ترجمه:نجم الدین محود راوندى، انتشارات بابک تهران 1361 ش[20]- ابن مغازلى شافعى : مناقب ابن المغازلی الشافعی،ص 105، ناشر: دار الأضواء ، بیروت ، سال چاپ: 1424 ،چاپ: سوم[21]- این روایت در کتاب السقیفه وفدک(ابوبکرجوهرى)به نقل ازاوابن ابى الحدیدج 6 ص 11 ودرکتاب روضه الصفا(میرخواند) ج 2ص 595 آمده است.[22]- العقد الفرید ج 5 ص 12[23]- بلاذری،انساب الاشراف ج 1 ص 586[24]- الوافی بالوفیات: ج 5 ص 347[25]- جوینی شافعی ، فرائد السمطین ج 2 ص 34-35[26]- صحیح البخاری ج8 ص3[27]- صحیح البخاری ج5 ص83[28]- مقاله اتحاد روحی پیامبر وعلی(ع) ، قادر سعادتی .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image