سیره حضرت شعیب(ع) /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

لطفا خصوصیات شعیب ابن صالح را نوشته و همچنین خصوصیات ظاهری و توضیح کاملی درباره ایشان بیان کنید.


اول:‌ شعیب از سلاله پیامبران عرب بوده و با قوم مدین هم نژاد است،‌ از این رو در سوره هود به عنوان برادر آنان معرفی شده است:‌ «وَإِلی مَدْیَنَ أَخاهُم شُعَیْباً» هود/84. دوم:‌ حضرت شعیب، بر اساس روایتی که از رسول اکرم رسیده است خطیب انبیاست. سوم:‌ حضرت شعیب (ع) علاوه بر هدایت مردم مدین،‌ مأموریت هدایت مردم (ایکه) را بر عهده داشت و چون آن سرزمین دارای درختان فراوان بود (اَیکَه) نامیده شد و چون آن حضرت اهل آن منطقه نبود،‌ قرآن او را برادر مردم (ایکه) ننامید، بلکه فرمود: «کَذَّب أَصْحاب الئیَکة المرسلین * إِذْ قالَ لَهُمْ شُعَیْب اَلاّ تَتَقون * إِنّی لَکُمْ رَسُول أَمین» شعراء/176 ـ 178. چهارم: ممکن است مردم یک منطقه بیش از یک پیامبر نداشته باشند ولی خداوند تکذیب همان یک پیامبر را تکذیب همه انبیا می داند،‌ زیرا دعوت همه پیامبران یکسان است و جز در برخی از فروعات با هم اختلافی ندارند. پنجم: فضایلی که در قرآن برای انبیا ثابت می شود درباره حضرت شعیب به عنوان آن که یکی از انبیاست صادق خواهد بود، گذشته از آن که به طور صریح رسالت و امامت و مصلح جامعه بودن درباره شخص آن حضرت وارد شده است. ششم: یکی از مزایای حضرت شعیب (ع) آن است که موسای کلیم چند سال خدمتگذار وی بوده و داماد آن حضرت شد. هفتم: مردم (اَیکَه) بر اثر طغیان، گرفتار عذاب الهی شدند، چنانکه قوم لوط بر اثر تبهکاری نابود شدند: «فَجَعْلنا عالِیها سافِلها وَأَمْطَرْنا عَلَیْهِم حِجارَةً مِنْ سِجّیل» حجر/74. و منازل و آثار ویران شده هر دو گروه در کنار جاده اصلی حجاز به شام در معرض تماشای رهگذران است: «وَإِنْ کانَ أصْحاب الْأیَکة لِظالمین* فَانْتَقَمنا مِنْهم وَإِنَّهُما لَبِإمامٍ مُبینٍ» حجر 78 ـ 79. هشتم: مردم مَدیَن براثر کم فروشی و داعیه آزادی بیجا داشتن و رهایی مذموم را با آزادی ممدوح خلط کردن و افساد در زمین بعد از اصلاح آن،‌ گرفتار چنان عذاب ویرانگر الهی شدند که گویا اصلاً مردمی با سابقه در آن سرزمین زندگی نمی کردند و کسی جز حضرت شعیب و مؤمنان نجات نیافت: «وَیا قَوْمْ اعْمَلواُ عَلَی مَکانَتِکُمْ إِنّی عامِل سَوْفَ تَعْلَمون... وَلَمّا جاء أَمْرُنا نُجَّینا شُعَیباً وَالَذین ءامَنُوا مَعَه بِرَحْمةٍ مِنّا وَأَخَذَتِ الَذین ظَلَموا الصَّیْحَة فَأَصْبَحوا فِی دِیارِهِم جاثِمین * کَأنْ لَمْ یَغْنوا فیها أَلا بَعداً لِمَدْین کَما بَعُدَت ثَمُود» هود/93 ـ 95. نهم: گرچه سرزمین مَدین و منطقه سرسبز مجاور آن، (ایکه)،‌ هر دو تخریب شده است،‌لیکن تعبیر قرآن کریم در نحوه تعذیب اهالی آن دو منطقه یکسان نیست؛ درباره عذاب مَدین تعبیر به صیحه شده و درباره تعذیب سرزمین (ایکه) تعبیر به ظُله شده است: «فَکَذَّبُوه فَأَخْذَهم عَذاب یَوْمَ الظُلّة إِنَّه کانَ عَذابَ یَوْمٍ عَظیمِ» شعراء/189؛ یعنی حامل عذاب بر بالای سر آنها سایه انداخت چنانکه خودشان پیشنهاد کرده بودند: «فَأَسْقَطَ عَلَیْنا کَسِفاً مِنْ السَّماء إِنْ کُنتَ مِنَ الصادِقین» شعراء/187. آیة الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن ج 7 (سیرة پیامبران(ع) در قرآن) به نقل از سایت تبیانشعیب (ع) برای هدایت قومش از توحید شروع کرد، زیرا سرچشمه همه فضایل توحید است چنانکه منشأ همه رذایل شرک است؛ زیرا توحید،‌حق است و عامل گرایش به حقیقت و شرک باطل است و از بطلان و نقصان،‌ چیزی جز باطل و ناقص انتظار نمی رود. پیام توحیدی او این بود: (یا قَوْمِ اِعْبُدوا اللهَ ما لَکُم مِنْ إِله غَیْرُه قَدْ جاءَتکُم بَیِّنةٌ مِنْ رَبِّکُم)؛ آن حضرت دو اصل بندگی انسان و ربوبیّت خدای سبحان را که سخن همه پیامبران است،‌ با حصر بیان کرد، ولی قوم او ربوبیّت خدا را با آزادی دروغین خود تکذیب کردند و گفتند ما در کارهایمان و تصرف اموالمان آزادیم واگر کسی خود را آزاد دانست هر دو اصل را منکر شده است؛ من آزادم یعنی بنده کسی نیستم وقتی بنده نشد معبودی هم نخواهد داشت. مردم مدین رهایی و بی بند و باری را به حساب آزادی راستین گذاشتند. آزادی، نعمت بسیار خوبی است و انسان وقتی آزاد است که بنده خدای سبحان باشد، ولی کسی که به میل خود عمل می کند بنده هوا و هوس است و خیال می کند آزاد است. سخن شعیب (ع) این بود که شما بنده اید و معبودی جز خدای سبحان ندارید و برای شما برهان عقلی و معجزه آمد که هم رسالت خاصه و عامه را و هم عبودیت شما و ربوبیت حق را اثبات می کند؛‌ با برهان عقلی، صحت دعوت به معارف الهی و با معجزه،‌صدق دعوای نبوت ثابت می گردد، شما نه می توانید رسالت مرا انکار کنید و نه توان استکبار در برابر خدا را دارید. بنابر این ریشه هدایت شعیب (ع) همانند رهبری دیگر پیام آوران الهی دعوت به توحید است و او خود، پیشگام لبیک گفتن به این ندای غیبی است، زیرا هدایت او هدایت قیادت است نه هدایت سیاق. از این رو می فرماید: ما قائدیم نه سائق. این چنین نیست که بایستیم و به شما دستور رفتن بدهیم و یا به دنبال شما حرکت کنیم، بلکه می رویم و به شما می گوییم به دنبال ما بیایید:‌ (وَما أَُریدُ آَنْ أُخالِفَکُمْ إِلی ما أَنْهیکم عَنْه) هود/88؛‌ من نمی خواهم شما را از چیزی نهی کنم که خود به آن مبتلایم و یا قادر به انجام آن نیستم. آیة الله جوادی آملی،تفسیر موضوعی قرآن ج 7 (سیرة پیامبران(ع) در قرآن) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image