حسين حوثي، رهبر جنبش شيعيان يمن چگونه شخصيتي است؟

«حسين الحوثي» در سال 1956 م. (6 سال قبل از سقوط سلسله هزار ساله امامان زيدي در يمن) در استان صعده به دنيا آمد. تحصيلات خود را نزد پدر دانشمندش و علماي زيدي فرا گرفت. همچنين در مدارس سني هاي سلفي تحصيل کرد و در دانشکده شريعت صنعا مدرک ليسانس خود را در رشته فقه وحقوق گرفت. در فعاليت هاي اجتماعي، سياسي و فکري از دوره جواني حضور فعال داشت. در تشکيلات شباب المومن و «حزب الحق» نقش موثري داشت. در سال 1993 م. در انتخابات پارلمان يمن، به نمايندگي مجلس انتخاب شد و تا سال 1997 م. نماينده پارلمان يمن بود. پس از آن با تاسيس مراکز علمي و ادامه فعاليت هاي اجتماعي، نقش چشمگيري در تربيت و پرورش نيروهاي زيدي و غير زيدي داشت. حسين الحوثي رهبر سابق الحوثي هاست که در سال 2004 در نبرد با ارتش يمن کشته شد. پدرش بدرالدين الحوثي از فقهاي زيديه است و 90سال سن دارد. در ميان فرزندان او، سه نام مشهورترند: حسين (رهبر مقتول جنبش)، عبدالملک (رهبر فعلي جنبش)، و يحيي (که نماينده پيشين پارلمان يمن بود و اکنون درآلمان به سر مي برد و از جنبش حمايت مي کند). حسين الحوثي نيز با تأثيرپذيري از افکار پدرش بر موارد مشترک با شيعه دوازده امامي تأکيد کرده بود و اين باعث شد که دشمنان با او به دشمني بپردازند. زيدي ها در بسياري از اعتقادات با شيعيان اثني عشري مشترک هستند و مراسم عاشورا و جشن هاي الغدير را به طور گسترده برگزار مي کنند. عبدالملک الحوثي رهبر فعلي جنبش الحوثي به دليل دارا بودن شخصيت قوي، پس از کشته شدن برادرش حسين، با وجود برادر بزرگترش يحيي، به رهبري اين جنبش برگزيده شد و از سال 2004 تاکنون توانسته است با کمک برخي از همفکران برادرش در شباب المومن، آن را هدايت و رهبري کند. در سال 1986 م. تشکيلاتي با عنوان «اتحاد شباب» (جوانان) براي آموزش هاي جوانان شيعه زيدي تشکيل شد که تحت نظارت عالمان ديني بنام زيدي از جمله بدرالدين الحوثي بود. با اتحاد دو يمن (شمالي و جنوبي) در سال1990 م. اين تشکيلات در حزب «الحق» که يک تشکيلات سياسي زيدي بود، جذب شد. تشکيلات حزب الحق، از سال 2002، وجهه ضد آمريکايي غليظ يافت و شعارهاي الله اکبر، مرگ بر آمريکا، مرگ بر اسرائيل، لعنت بر يهود و اسلام پيروز است را در مساجد و مراسم و پس از هر نماز جماعت مطرح و علني ساخت. اعتقادات:تحولات فکري آنها باعث شده است که آنها در افکار و عقايد بسياري با شيعه امامي احساس نزديکي کنند و همين موضوع به عنوان نقطه اتهام آنها به عنوان حمايت فکري ايران ناميده مي شود. حسين بدرالدين الحوثي، رهبر شهيد شيعيان زيدي يمن بارها به حرکت هاي امام خميني(ره) در طول مبارزاتش اشاره مي کند. حسين بدرالدين الحوثي همچون شهداي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي در ايران و شهداي حزب الله در لبنان و همه آزادگان حق طلب در سراسر جهان به امام خميني (ره) اقتدا کرد و با تمسک به اصل برائت از دشمنان اسلام، حرکت خود را پس از آن آغاز کرد که آمريکا به بهانه مبارزه با تروريسم القاعده، نيروهاي نظامي و امنيتي خود را در خاک يمن مستقر کرده بود. او با درک درست زمان خود، مسئوليت تاريخي اش را به خوبي انجام داد و به همراهي يارانش، شعار مرگ بر آمريکا و مرگ بر اسرائيل را به مدت يکسال در مساجد بزرگ يمن فرياد زد. تلاش هاي دولت يمن در خاموش کردن اين صدا بي فايده بود، حسين در مقابل حمله نظامي ارتش يمن به دفاع پرداخت و پس از سه ماه جهاد در سال 2004 به همراه جمعي از يارانش به شهادت رسيد. حسين الحوثي تقريباً در تمامي سخنراني هايش از امام خميني (ره) نام برده و به سخنان ايشان اشاره کرده است. آنان بر اساس اعتقادات و معيارهاي خود، از انديشه هاي امام (ره) و انقلاب اسلامي الگو گرفته اند. حسين الحوثي اعتقاد داشت: امام خميني (ره)، همانا آمريکا را شيطان بزرگ ناميد چون در وراي هر فتنه اي قرار دارد و حاکمان اصلي آمريکا و کساني که بر آمريکا مسلط شده اند يهودي هستند. وي در يک سخنراني مشهوري مي گويد: چون امام خميني (ره) امامي عادل و متقي است لذا دعوتش رد کردني نيست، سپس مي افزايد: مشاهده کرديم تمام کساني که در زمان امام خميني (ره) در مقابل انقلاب اسلامي ايران ايستادند يکي پس از ديگري به سزاي اعمال خود رسيدند. جمهوري اسلامي تا به امروز هم دشمن اصلي آمريکا و اسرائيل است، امام خميني (ره) نسبت به آزادي اعراب و مسلمين از سلطه آمريکا به شدت علاقه مند بود و براي نابودي اسرائيل تلاش مي کرد ولي همه کشورها در مقابلش صف آرايي کردند و ديديم کشورهايي که مقابل امام قرار گرفتند چگونه از سوي آنها که به کمکشان رفته بودند ضربه خوردند. کويت و همچنين عربستان سعودي از سوي عراق مورد تجاوز قرار گرفتند. کشور يمن هم تعداد زيادي نيروي نظامي براي جنگ با انقلاب اسلامي در ايران به عراق فرستاده بود، پيش بيني مي شود که رئيس و ارتش يمن، کيفر اعمال خود را ببينند. وي سپس درباره حزب الله مي گويد: آيا حزب الله در لبنان سکوت پيشه کرد؟ يا اينکه آنان گروه هاي مؤمن سيراب شده از روح قرآني هستند که تماما عمل به جهاد است و سراسر وحدت، برادري، انفاق و بخشش است؟ و آن حزب، سربلند زندگي مي کند. آنها گروه هاي مؤمني هستند که سرافرازند و بر ضد اسرائيل هرچه بخواهند مي گويند. او با انتقاد از ورود آمريکا به يمن، سؤال مي کند آيا براي مبارزه با سه تروريست نيازي به آمدن آمريکايي ها جهت آموزش ارتش يمن بود؟ آمدن آمريکايي ها به يمن ابتداي شر است، آمده اند که پايگاه هاي نظامي راه بياندازند و پس از آن آمريکا بر يمن مسلط خواهد شد و همه امور ما را فاسد خواهد کرد. در سخنراني ديگري با عنوان لا عذر للجميع أمام الله (در پيشگاه خدا هيچ عذري پذيرفته نيست) مي گويد: امام خميني کسي که حج را به معناي قرآني و کامل آن معرفي کرد و طريقه اداي حج را روشن ساخت، به ايرانيان آموخت شعار برائت از آمريکا، برائت از مشرکان، برائت از اسرائيل را سردهند. شهادت و تأثير آن در مردم يمن حسين شديداً تحت تاثير مکتب انقلابي امام خميني قرار گرفته بود و در اکثر سخنراني هايش از امام نام مي برد و راه او را مي ستود. به همين دليل بود که نتوانست در برابر اقدامات حکومت علي عبدالله صالح، رييس جمهور يمن سکوت کند. علي عبدالله صالح، در دوران حکومت 30 ساله خود شيعيان زيدي را از هر لحاظ در مضيقه قرار داده و دست نفوذ رژيم سعودي و گروه هاي سلفي تکفيري را در يمن باز گذاشته است. او روابط ويژه اي باصدام داشت و بي رحمي را از او ياد گرفته است. در دانشگاه نظامي بغداد تحصيل کرده و به صدام صغير معروف مي باشد. پس از سقوط صدام از هم پيمانان اصلي آمريکا در منطقه شد و يمن را براي ايجاد پايگاه هاي نظامي به بهانه مبارزه با القاعده، در اختيار آمريکا قرار داد. اينجا بود که سيد حسين الحوثي که فعاليت هاي جهادي خود را قبلاً در قالب فعاليتهاي فرهنگي با نام گروه «جوانان مؤمن» شروع کرده بود، فرياد اعتراض خود را بلندتر کرد. او با تأسي از آموزه هاي قرآن کريم و اهل بيت و با الهام از خط امام خميني(ره) اين شعار ضد استکباري را بين پيروان خود رواج داد: «الله اکبر، الموت لامريکا، الموت لاسرائيل، اللعنة على‏اليهود، النصر للاسلام» به هر حال حسين توانسته بود با شخصيت بر جسته اي که داشت شيعيان زيديه و اماميه را تحت لواي مبارزه با استکبار متّحد کند و جامعه رخوت زده و تحقير شده شيعيان را بيدار سازد. حسين در عين حال که مرد مبارزه و جهاد بود اهل معنويت و ارتباط با معبود خود هم بود. اين عالم بزرگ، طبق عادت هميشگي اش، شب هاي جمعه به همراه تعدادي از دوستان و شاگردانش به دامنة کوه ها پناه مي برد و با خواندن دعاي کميل باخداي خويش راز و نياز مي کرد. در يکي ازاين هفته ها دولت با اقدامي غافلگيرانه 18گردان نظامي را براي قلع و قمع او و يارانش مي فرستد و اقدام به محاصره آنها در کوهستانهاي شمال يمن مي کند. آنها با تعداد اندک خود، 90 روز جانانه مقاومت مي کنند و در برابر پيشنهاد دولت مبني بر تسليم شدن يا پذيرفتن مرگ، با اقتدا به مولاي خود سيدالشهداء دومي را انتخاب مي کنند و به نبرد تن به تن با نيروهاي ارتش مي پردازند. حکومت يمن حتي اجازه نمي دهد آب و غذا به آنها برسد و حتي وقتي همسر سيد حسين با بلندگو مقداري شير براي کودکان خردسالش درخواست مي کند با بمباران هوايي روبرو مي شود. ارتش که در برابر مقاومت و رشادت عاشورايي حسين ويارانش، هيچ راهي براي ورود به اين ارتفاعات نداشت نهايتاً به بهانه وساطت و مذاکره، به جاي هلي کوپتر حامل علماي بزرگ، در موعد مقرر دو هلي کوپتر آپاچي را به مکان مورد توافق فرستاد. حسين و يارانش که خود را براي استقبال از علما آماده کرده بودند ناگهان با حمله هلي کوپترها و کماندوهاي ارتش غافلگير شدند و به اين ترتيب راه نفوذ به ارتفاعات محل استقرار حسين براي ارتش باز شد. سر انجام سيد حسين الحوثي پس از خواندن نماز بر پيکر يارانش، بر اثر مجروحيت شديد، به شهادت مي رسد. امّا شهادت او چنان اثري در ميان مسلمانان يمن و بخصوص شيعيان گذاشت که هم اکنون پس از گذشت چندين سال پيروان او به مراتب بيشتر شده اند به گونه اي که تعداد نيروهاي سازماندهي شده حوثي ها که هم اکنون تحت رهبري برادر جوان و رشيدش، سيد عبدالملک الحوثي مي باشند از 300نفر به بيش از 20000 نفر رسيده است. آنها هنوز هم حسين را رهبر فکري خود مي دانند و دلاورانه در ميدان هاي جنگ به مبارزه ادامه مي دهند. در مجموع اثراتي که علامه حسين الحوثي در قالب الگو و شيوه تربيتي داشت اين بود که تک تک جوانان طرفدار خود را کاملاً زير نظر داشت و از نظر تربيتي به آنها توجه مي کرد. او تلاش مي کرد طرفدارانش وقت بيهوده نداشته باشند و اوقات فراغت آنها را با برنامه هاي سازنده تربيتي پرمي کرد. علامه حوثي در تبليغ ديني و سازماندهي تشکيلات جوانان مومن، از بهترين و جذاب ترين شيوه هاي تربيتي استفاده مي کرد، در نتيجه محبوبيت و عشق جوانان به ايشان در تاريخ يمن کم نظير است. علامه حسين حوثي توانست نگاه جامعي به تمامي جنبه هاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي، ديني و... در تربيت هواداران خود داشته باشد. او قرآن را محور حرکت تربيتي همه جانبه خود قرار داده بود. همچنين بر اساس مباني مکتب اهل بيت(ع) جوانان را تربيت مي کرد. او بر بيداري و بصيرت سياسي تاکيد بسيار داشت. طرفداران خودش را دائماً به پيگيري اخبار و تحليل هاي شبکه المنار توصيه مي کرد. جلساتي در منزل خودش تشکيل مي داد و همراه شرکت کنندگان در جلسه شبکه ماهواره اي المنار را مشاهده مي کردند سپس مطالب طرح شده را تحليل و بررسي مي کرد. تلاش آقاي حوثي اين بود که جوانان مومن گرايش و موضع گيري متحد در مسايل مختلف داشته باشند و در يک مسير مشخص حرکت کنند. شهادت علامه حسين الحوثي در جامعه يمن تأثير بسيار عميقي داشت. شايد اگر حسين حوثي تا امروز زنده بود به اندازه شهادتش نمي توانست در جامعه تاثيرگذار باشد. قابل توجه اين که سخنراني هاي ايشان که به شکل جزوه هاي متعدد منتشر شده بود، بعد از شهادتشان، در يمن ميان مردم دست به دست مي شد. بعد از گذشت سالها از شهادت علامه حوثي، هنوز جسدش را به خانواده اش تحويل نداده اند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19

لینک کوتاه