22 جمادی الثانی سالروز درگذشت ابوبکر بن ابی قحافه و نکات قابل تامل این حادثه / تاریخ وسیره / تاریخ اهل بیت علیهم السلام / حضرت فاطمه / غصب فدک /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

ابوبکر چه مدت زمامداری کرد؟ و چگونه از دنیا رفت؟ چگونه بعد از وی عمر بن خطاب جانشین وی شد؟ 


طبق نقل های تاریخی، روز 22 جمادی الثانی، روز در گذشت ابوبکر بن ابی قحافه است وی که نامش عبدالله بن عثمان بود پس از دو سال و چها رماه زمامداری(۱)، در حالی از دنیا رفت که پدرش ابوقحافه زنده بود، و برای همین از اموال پسرش، یک ششم ارث برد. (۲) در نقل ها هست که وقتی به پدر ابوبکر خبر می رسد که پسرش خلیفه شده است، پرسیده بود چرا وی را خلیفه انتخاب کردند؟ در جواب وی گفته بودند به خاطر سن او. در جواب گفته بود که اگر خلافت به سن و سال است که من از او به خلافت شایسته ترم! مدت بیماری ابوبکر را ۱۵ روز گفته اند (3) در مورد علت مرگ ابوبکر بسیاری از منابع تاریخی از عائشه دختر ابوبکر پیرامون بیماری و فوت ابوبکر چنین نقل کرده اند: «بیماری ابوبکر از آن جا آغاز شد که در روز سردی غسل کرده و به دنبال آن پانزده روز تب داشت و برای نماز بیرون نمی آمد و به عمر بن خطاب می گفت با مردم نماز بخواند و مردم به عیادت وی می آمدند و هر روز حالش بدتر می شد. در این ایام، عثمان بیش از همه نزد وی بود و در نهایت، او در شب سه شنبه، هشت روز مانده از جمادی الآخر سال سیزدهم هجرت در گذشت».(۴) بنابر این، مرگ ابوبکر در این بیماری، قطعی بوده و مورد اتفاق است. اما این که سبب بیماری او چه بوده؟ برخی منابع، آورده اند که حارث بن کلده، طبیب ابوبکر بود و علت مرگ او را خوردن سمّی یکساله (به این معنا که پس از یک سال فرد را از بین می برد) اعلام کرد...(5) بدین ترتیب، خلیفه اول بر اثر سمی که در غذایش ریخته بودند، مسموم شده و پس از مدتی در حدود ۱ سال، در سه شنبه، ۲۲ جمادی الثانی سال ۱۳ هجری می میرد..(5)... اما چه کسانی وی را مسموم کرده بودند؟ گفته می شود که یهودیان یک سال قبل از فوت ابوبکر به او سَم خوراندند، و این سم اثر خود را یک سال بعد نشان داد و موجب بیماری و مرگ او شد؛ طبری در این باره می گوید: «سبب وفات ابوبکر آن بود که یهودیان برنج با حریره زهر آلود به او خورانیدند و حارث بن کلده نیز با وی از آن بخورد آن گاه دست نگه داشت و به ابوبکر گفت: غذای زهر آلود خوردی که زهر یک ساله است و او پس از یک سال در گذشت. بیماری ابو بکر پانزده روز بود. به او (در بیماری) گفتند: از طبیب بخواه تو را معاینه کند. گفت: طبیب مرا دیده است. گفتند: به تو چه گفته است؟ گفت: طبیب گفته هر چه می خواهم انجام دهم».(6) برخی منابع نیز به صورت مختصر به این مطلب اشاره کرده اند.(7) با این وجود، در این داستان ابهاماتی وجود دارد:  داستان مسموم شدن ابوبکر – جز تعداد محدودی از منابع – در میان مورّخان رواج چندانی ندارد.  اگر ابوبکر به سبب سم مرده بود؛ مسلمانان – بویژه طرفداران او – از ابوبکر با عنوان شهید یاد می کردند، در حالی که چنین چیزی رواج ندارد که شاید نشانگر آن باشد که آنها نیز ضعیف بودن این نقل را پذیرفته اند. اما در ورای این نقل، سخن مضحکی از عمرو بن عاص نقل شده است که امام علی(ع) را متهم به مسموم کردن ابوبکر می کند. در جلسه ای، معاویه و بسیاری از نزدیکان او انواع و اقسام تهمت ها را خطاب به امام حسن(ع) بیان داشتند و مطالبی را گفتند که کذبش بر هیچ کس پوشیده نیست. در این جلسه «عمرو بن عاص نیز -خطاب به امام حسن(ع)- گفت: ای پسر أبی تراب! ما کسی پیش شما فرستاده و به واسطه آن خواستیم بر تو ثابت و مقرّر گردانیم که پدرت، أبابکر صدّیق را زهر داد و در خون عمر فاروق با أهل نفاق و شقاق اتّفاق کرده با آن جماعت شریک و سهیم بود و عثمان ذی النّورین را مظلومانه مقتول گردانید».(8) همچنین نقل شده است؛ برخی به ثابت بن عبد الله گفتند علی(ع) را مذمت و لعن کن! ثابت گفت: چرا چنین کنم؟! گفتند: علی، ابابکر را مسموم کرد، قاتل عمر را کمک کرد و عثمان را کشت. که ثابت پاسخ داد: من چنین گزارشی نشنیده ام تا بر اساس آن عمل کنم.(9) بطلان چنین انتسابی به امام علی(ع) بر کسی پوشیده نیست. اما با این حال به بررسی آن می پردازیم:  آنچه در برخی تاریخ ها نقل شده آن است که یهودیان اقدام به مسموم کردن ابوبکر نمودند و امام علی(ع) قطعاً با یهودیان همکاری نداشت. این اتهام در جلسه ای با حضور معاویه خطاب به امام حسن(ع) بود و پرواضح است که دروغ پراکنی پیرامون امام علی(ع) از ویژگی های بنی امیه بوده و هواداران ابوبکر حتی در آن زمان، چنین اتهامی را نپذیرفته اند. اگر واقعا چنین بوده چرا خلیفه دوم بعد از به قدرت رسیدن عاملان این مسمومیت را پیگیری و مجازات نکرد؟ در نهایت، در برخی کتب جدید التألیف و نیز در فضای مجازی، تحلیل­هایی وجود دارد که خلیفه دوم را عامل مسمومیت ابوبکر عنوان می کنند که با توجه به منابع و شواهد تاریخی، نمی توان چنین اتهامی را پذیرفت گرچه ابهاماتی هم در این باره وجود دارد . عمر بن خطاب بر جنازه ابوبکر نماز می گذارد و او را در اتاقی در منزل پیامبر صلی الله علیه و آله - که به بیت فاطمه علیهاالسلام مشهور بوده است و در آن زمان، عایشه تملک آن را در اختیار دارد دفن می کنند (10) این اتاق در خانهء پیامبر صلی الله علیه و آله قرار دارد و این در حالی است که ابوبکر با استناد به حدیث جعلی "پیامبران ارث نمی گذارند"، این خانه را از حضرت زهرا سلام الله علیها گرفته بود دفن ابوبکر شبانه (11) و به دور از حضور مردم بوده است (12) طبق نقل ها طبیب ابوبکر یعنی حارث بن کلده نیز مدتی بعد از فوت ابوبکر می میرد... (13) و تلاشی برای شناسایی عاملان آن، توسط خلیفه بعد صورت نمی گیرد، در عین حال دفن سریع ابوبکر، بدون حضور مردم که با فاصله کمی پس از مرگ او و پیش از طلوع خورشید صورت گرفته تعجب برانگیز است ابوبکر قبل از وفات , عثمان را برای نوشتن وصیت نامه ای درباره خلافت طلب کرد. او کلمه ای گفت و بیهوش شد و بقیه را عثمان از پیش خود نوشت که: امر خلافت با عمر است؛ وقتی ابوبکر به هوش آمد، و از نوشته عثمان مطلع شد عثمان را دعا کرد که آنچه او می خواسته، نوشته است (14) اما نکات قابل تامل در این باره: 1- چگونه است که ابوبکر برای جانشینی بعد از خود وصیت می کند و عمر را تعیین می کند در حالی که وی برای تشکیل جامعه اسلامی زحمتی نکشیده بوده است ولی با این حال نگران جانشینی خود است ولی پیامبر (ص) از چنین دوراندیشی ای برخودار نبوده است. پیامبری که 23 سال انواع رنجها ومحنتها و محاصره ها و تهدید ها و اذیت ها را برای ابلاغ دعوت الهی به جان خرید، چگونه می شود که امور مسلمانان را بعد از خود مهمل بگذارد و برای آینده جامعه اسلامی، هیچ برنامه و وصیتی نداشته باشد. در حالی که مسلمانان بعد از پیامبر با مسائل جدید روبرو می شدند و جامعه نوپای اسلامی د معرض انواع تهدیدها و آسیب ها قرار داشته است. 2- چرا هنگامی که پیامبر خدا , در روزهای آخر زندگانی خود , کاغذ و قلم خواستند تا وصی بعد از خود را به امر الهی معین کند , نسبت هذیان به آن مقام معظم دادند،و مانع نگاشتن ایشان گشتند؟(15) ولی ابوبکر از چنین نسبتی مبرا بوده و وصیت وی در مورد جانشینی عمر نافذ بوده است؟ چرا اینجا بانگ حسبنا کتاب الله را از کسی چون عمر دیگر نمی شنویم؟ 3- چگونه است که ابوبکر بر اساس حدیث جعلی،حضرت زهرا را از ارث پیامبر محروم کرد و نه سهم حضرت را از منزل پیامبر داد و نه فدک را که ارث پیامبر هم نبود و پیامبر در زمان حیات خود، فدک را به دخترش بخشیده بود از حضرت زهرا س گرفت؟ اما خودش در مکانی دفن شد که معروف به بیت فاطمه بود و عایشه آن را به عنوان ارث پیامبر تصاحب کرده بود. در حالی که اگر طبق همان حدیث جعلی، پیامبران ارث باقی نمی گذارند پس چگونه عایشه از پیامبر ارث برده است؟ و اگر قرار بر ارث بردن است سهم عایشه و دیگر زنان حضرت از تمام ماترک پیامبر، یک هشتم است یعنی عایشه نه فقط خودش، بلکه به همراه حفصه و دیگر زنان پیامبر، یک هشتم ارث می برند. سوال اینجاست که آیا اگر این یک هشتم را بین زنان پیامبر تقسیم کنند سهم عایشه از این مقدار چقدر است؟؟ آیا جایی به اندازه قبر ابوبکر، می تواند سهم عایشه بشود؟ مگر مساحت خانه پیامبر چقدر بوده است؟ 4- تاریخ طبری تصریح دارد که یهودیان به ابوبکر سم خوراندند حال سوال این است که چرا در زمان زمامداری ابوبکر، مسموم کنندگان وی تحت تعقیب قرار نگرفتند؟ چرا عمر بعد از فوت ابوبکر در اثر همین سم، آن ها را مجازات نکرد؟  آیا بین خلیفه دوم و یهودیان ارتباطی بوده است؟ .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image