تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

ذوالقرنين چه كسي بود، پيامبر بود، اگر نبود، چگونه معجزه داشت؟


در اين كه ذوالقرنين چه كسي بود، مفسران و مورخان اختلاف نظر دارند.(1) ديدگاه هاي مختلف در اين خصوص وجود دارد كه مهم ترين آن ها چنين است: أ)بعضي باور دارند كه او كسي جز "اسكندر مقدوني" نيست، از اين رو بعضي او را به نام اسكندر ذوالقرنين مي خوانند(2) و باور دارند كه بعد از مرگ پدرش بر كشورهاي روم، مغرب و مصر تسلط يافت و شهر اسكندريه را بنا نمود. پس شام و بيت المقدس را زير سيطرة خود گرفت و از آن جا به ارمنستان رفت و عراق و ايران را فتح كرد، پس قصد هند و چين نمود و از آن جا به خراسان بازگشت. شهرهاي فراواني بنا نهاد و به عراق آمد و بعد از آن در شهر "زور" بيمار شد و از دنيا رفت. به گفتة بعضي بيش از 36 سال عمر نكرد. جسد او را به اسكندريه بردند و در آن جا دفن كردند.(3) بر اين معنا رواياتي هم آمده است، مانند روايتي كه در قرب الاسناد از موسي بن جعفر(ع) گزارش شده و روايت بن عامر كه از رسول خدا(ص) نقل شده است.(4) بعضي از قدماي مفسران از صحابه و تابعين، مانند معاذبن جبل(5) و قتاده(6) نيز همين عقيده را دارند. بوعلي سينا هم وقتي اسكندر مقدوني را وصف مي كند، او را "اسكندر ذوالقرنين" مي نامد و فخر رازي هم(7) بر اين نظريه اصرار و پافشاري دارد.(8) ب) جمعي از مورخان معتقدند ذوالقرنين يكي از پادشاهان "يمن" بوده (پادشاهان يمن به نام "تبع" خوانده مي شدند كه جمع آن "تابعه" است). جمعي در "تاريخ قبل از اسلام" و ابن هشام و ابوريحان بيروني ... از طرفداران اين نظريه هستند. در اشعار "حميري ها" (كه از اقوام يمن بودند) و بعضي از اشعار جاهليت بيانگر آن است كه عرب ها به وجود ذوالقرنين افتخار مي كردند. عثمان بن ابي الحاضر براي ابن عباس اين اشعار را انشاد كرد: "قد كان ذوالقرنين جدّي مسلماً ملكاً تدين له الملوك و تحشد".(9) ج) بعضي از مورخان باور دارند كه ذوالقرنين يكي از پادشاهان چين به نام "شين هوانك تي" بوده است كه ديوار چين را بنا نهاده، تا جلو هجوم مغول را بگيرد. طول اين ديوار سه هزار كيلومتر و عرض آن نه متر و ارتفاعش پانزده متر است كه همه با سنگ چيده شده، و در سال 264 قبل از ميلاد شروع و پس از ده و يا بيست سال خاتمه يافته است.(10) د) برخي بر اين باورند كه ذوالقرنين "كورش كبير" پادشاه هخامنشي است. صاحب روح المعاني مي نويسد كه بعضي گفته اند: او اسمش فريدون بن اثفيان بن جمشيد، پنجمين پادشاه پيشدادي ايران زمين بوده و پادشاهي عادل و مطيع خدا بوده و در كتاب صورالاقاليم ابي زيد بلخي آمده كه او مؤيد به وحي بوده، در تاريخ آمده كه او همة زمين را به تصرف در آورده، ميان فرزندانش تقسيم كرد... . دليل نامگذاري وي به ذوالقرنين (صاحب دوگوش) اين بوده كه او دو طرف دنيا را مالك شد و يا در طول ايام سلطنت خود مالك آن گرديد.(11) ابوالكلام آزاد، دانشمند معروف اسلامي از طرفداران اين نظريه است.(12) همان طور كه ملاحظه كرديد "ذوالقرنين" به رغم شهرت جهاني، شخصيت او در هاله اي از ابهام قرار دارد؛ از اين رو قضاوت دربارة وي كه چه كسي بود، بسيار مشكل است. از آيات و روايات اسلامي استفاده مي شود وي از بندگان صالح بود كه قبل از نزول قرآن ميان مردم معروف بود. قريش و يا يهوديان از پيامبر(ص) دربارة او سؤال كردند، چنان كه قرآن مي گويد: "يسئلونك عن ذي القرنين".(13) از آيات استفاده نمي شود كه وي پيامبر باشد، ولي از بعضي آيات مي توان استفاده كرد كه وي داراي ويژگي هاي پسنديده و از جايگاه بلند نيز برخوردار بود. او مرد مؤمن به خدا و روز جزا و متديّن به دين حق بود.(14) وي از كساني بود كه خداوند خير دنيا و آخرت را برايش جمع كرده بود. اما خير دنيا، براي اين كه سلطنتي به او داده كه توانست با آن بر مغرب و مشرق حكومت كند. او مانند حضرت سليمان(ع) بر جهان حكومت كرد: "انّا مكنّا له في الارض و آتيناه من كلِّ شي سبباً".(15) او به جماعتي از ستمكاران در مغرب برخورد كرد و آنان را مجازات نمود.(16) از آن جا كه ذوالقرنين پيامبر نبود،(17) معجزه نداشت؛ زيرا معجزه از مختصات پيامبران الهي است كه ديگران از آوردن آن عاجز هستند. البته از وي برخي از كارها صادر شده كه به ظاهر غير معمول بوده و از انسان هاي معمولي چنين اعمالي صادر نمي شود. به نظر مي رسد صدور اين گونه اعمال ناشي از آن باشد كه وي از اولياي خدا بوده و برخي كرامات از اولياي خدا صادر مي شود. قرآن در سورة كهف بعد از بيان ويژگي هاي ذوالقرنين مي فرمايد: "ما به او روي زمين قدرت و حكومت داديم و اسباب هر چيز را در اختيارش نهاديم. او از اين اسباب استفاده كرد".(18) اين آيات دلالت دارد كه ذوالقرنين مورد عنايت خداوند بوده و خداوند اسباب انجام برخي از فعاليت ها مانند ساختن سدّ و غلبه بر ستمگران را در اختيار او قرار داده و وي از امكانات الهي خوب استفاده نمود. استفاده بهينه از امكانات و امدادهاي الهي موجب شد او فعاليت هايي را انجام دهد كه تصور شود معجزه كرده است. پي نوشت ها: 1. تفسير نمونه، ج 12، ص 542؛ دانشنامه قرآن، ج 1، واژة ذوالقرنين. 2. ترجمة تفسير الميزان؛ ج 13، ص 527. 3. تفسير نمونه، ج 12، ص 542. 4. ترجمه الميزان، ج 13، ص 528 ـ 527. 5. مجمع البيان، ج 4، ص 199. 6. الدرالمنثور، ج 4، ص 242. 7. تفسير فخر رازي، ج 21، ص 165. 8. ترجمه الميزان، ج 13، ص 528. 9. همان، ص 531. 10. همان، ص 526. 11. همان، ص 527. 12. تفسير نمونه، ج 12، ص 543. 13. كهف، آية 83؛ تفسير نمونه، ج 12، ص 524. 14. ترجمه الميزان، ج 13، ص 523. 15. كهف، آية 84؛ الميزان، ج 13، ص 387. 16. همان، آية 87؛ معارف و معاريف، ج 5، ص 560. 17. تفسير نمونه، ج 12، ص 510؛ اصول كافي، ج 1، ص 210. 18. سوره كهف، آيه هاي 84 و 85. eporsesh.com .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image