تزاحم رفتار پیامبر در عبادت و مدارا /

تخمین زمان مطالعه: 13 دقیقه

راجع به سیره و اخلاق پیامبر صلی الله و علیه و آله . چیزی که همیشه برای ما از اخلاق ایشون گفته شده، اخلاق خوبشون بوده و مدارای بسیار زیادی که با مردم می کردند. این که خداوند در قرآن به ایشون میفرماید : انک لعلی خلق عظیم :‌ یا در جای دیگر می فرماید که خودت را بیش از این به زحمت نیانداز ، خوب همه نشانه رحمت و عطوفت پیامبر بوده است. یا اینکه ایشون با همسرانی چون عایشه و حفصه زندگی می کردند و مدارا می کردند. یعنی ما همیشه مکارم اخلاق را در مورد ایشان اینگونه شنیده ایم که بر پایه عفو و گذشت و بردباری و مهربانی بوده است. اما طرف دیگر ماجرا را نشنیده ایم. برخی می گویند که ایشان در زمان انجام واجبات و حتی مستحبات بسیار شدید برخورد می کردند و در مقابل همه می ایستادند؟‌ نمونه های این شدت برخورد چه بوده است؟‌ می گویند افرادی مثل عایشه و حفصه هم این را می دانستند و وارد حریم شخصی پیامبر نمی شدند و اگر هم می شدند، پیامبر برخورد بسیار شدیدی با آنها می کردند. این برخورد شدید یعنی چه؟‌ یعنی مثلا پیامبر برای انجام مستحبات ۲ ساعت اطرافیان خود را که همه منتظرشان بوده اند، معطل می کردند و اگر کسی به ایشان اعتراض می کرد، غضب ایشان شامل حالش می شد؟‌ این غضب چگونه بوده؟‌ آیا برای ایشان در این مواقع اصلا اهمیتی داشته که دل فردی شکسته شود یا خیر؟‌ از آنجایی که در زندگی و تجربه ای که تا کنون داشتیم ، قطعا همیشه نمی شود، با مسائل با عفو و گذشت و کوتاه آمدن برخورد کرد و گاهی اوقات شدت برخورد هم لازم است. اما حد و حدود، کیفیت و مرزهای این شدت برخورد کاملا نامشخص هستند. ممنون می شم اگر بتونید منابعی رو معرفی کنید که بشه این سیره عملی رو دقیق تر تعیین کرد؟‌ برای اینکه شامل حال آیه الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا ﴿۱۰۴ سوره کهف﴾ نشویم؟‌


آنچه به طور قطعی در مورد سیره پیامبر صلی الله علیه و آله در کتب سیر و تاریخ ذکر شده است این است که حضرت در مورد اموری که به شخص او مربوط می شد، خشمگین نمی شد . تنها برای خدا، آن گاه که حرمت های الهی شکسته می شد، غضب می کرد . این مطلبی را که شما فرموده اید تا به حال در جایی ندیده ام و برفرض هم که منبع و سند آن درست باشد بحث دیگری دارد که خدمت شمت عرض می کنم. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله احادیث متعدد و صحیح السندی داریم که هنگام نماز جماعت مراعات ضعیف ترین مردم را می کرد ، مثلا اگر پیرمردی در بین مامومین بود که توان زیادی نداشت پیامبر نماز را سریع می خواندند که مبادا آن پیرمرد اذیت و معذب بشود. این از سیره قطعی پیامبر است از طرفی بعضی از امور بود که نسبت به پیامبر واجب بود ولی در حق ما مستحب است مثلا نماز شب خواندن برای پیامبر صلی الله علیه و آله واجب بود چنان که نمازهای یومیه برای ما واجب است . با این توضیح امکان دارد که این احادیث که فرموده پیامبر مشغول نماز بود و مردم هم منتظر او ، شاید جزء نمازهای واجب او بوده است . به هرحال زمانیکه بحث از دین و پایمال شدن حقوق دیگران به میان می آمد پیامبر سخت عصبانی می شدند حتی از یکی از همسران پیامبر نقل شده که: وقتی رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم غضب می کرد به جز علی علیه السلام کسی را یارای سخن گفتن با حضرتش نبود .اما در مورد مسائل شخصی پیامبر هیچ وقت عصبانی نشد بلکه برعکس آنقدر غصه مردم را می خورد که آیه قرآن نازل شد و او را از این کار نهی کرد. در ادامه موارد کنترل غضب و موارد اعمال خشم و غضب را خدمت شما دوست عزیز متذکر می شویم امید است که مفید واقع شود: جهت اول: جاهایى که باید خشم خود را کنترل کند:بحث ما در اینجا، بیشتر مربوط به جنبه افراطى غضب و (عصبانیت) است؛ از این رو زیان هایى که ناشى از شعله ور شدن غضب را به اختصار بیان مى کنیم، سپس به عواملى مى پردازیم که موجب شعله ور شدن غضب و بروز عصبانیت و پرخاشگرى مى شود و در پایان راه کارهایى به منظور کنترل آن بیان مى کنیم.آسیبهایی که از کنترل نکردن خشم وعصبانیت می بینیم :- عصبانیت توانایی ما را برای خوشحالی از بین می‌برد زیرا عصبانیت و خوشحالی در تضاد با یکدیگر هستند. - عصبانیت موجب خارج شدن روابط خانوادگی و دیگر روابط از مسیر صحیحشان می‌گردد.- عصبانیت موجب کاهش مهارتهای اجتماعی، سازش و مصالحه شده و دیگر روابط را نیز در معرض خطر قرار می‌دهد.- عصبانیت به معنای از دست دادن کار است، زیرا روابط را نابود می‌کند.- عصبانیت به معنای شکست در کاری است که در صورت عدم عصبانیت و داشتن خلقی نرم تر میتوان موفقیتی در پی داشت. - عصبانیت منجر به افزایش فشار و استرس می‌گردد (و این رابطه دو طرفه است، عصبانیت منجر به افزایش استرس و استرس موجب عصبانیت بیشتر است)- در هنگام عصبانی بودن ما دچار اشتباهات بسیاری می‌گردیم، زیرا پردازش اطلاعات در آن هنگام برای ما مشکل می‌باشد. - غضب، فکر و عقل انسان را ناکار آمد و زمین گیر مى کند؛ چنان که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «غضب، دل مرد دانا را هلاک مى کند» بحار الانوار، ج 73، ص 226، ح 20. - پیامبر(ص) فرمود: «غضب، ایمان را فاسد مى گرداند ؛ همان گونه که سرکه عسل را فاسد مى کند»کافى، ج 2، ص 303، ح 3 ؛ بحار الانوار، ج 72، ص 274، ح 24. - غضب کلید هر بدى است و شیطان همه وجود فرد غضبناک را تسخیر مى کند و او را به هر عمل زشتى وامى دارد. (همان) - از آثار بد غضب این است فرد غضبناک و عصبانى رفتارهاى نادرستى - مانند فحش دادن و پرخاشگرى کلامى، شماتت، مسخره کردن، فاش کردن اسرار و بدگویى از دیگران - را از خود بروز مى دهد. علاوه بر این موجب دشمنى دوستان و شماتت دشمنان، انزواى اجتماعى، افسردگى و بیمارى هاى جسمانى و روانى مى شود. موارد کنترل غضب :بنابراین کنترل عصبانیت امرى بایسته و اجتناب ناپذیر است؛ وگرنه موجب هلاکت انسان و خسارات جبران ناپذیرى مى شود.در روایات داریم که شهوت و غضب دو حربه شیطان برای گمراه کردن بشر است؛ درباره شهوت شاید مطلب روشن باشد ولی در مورد غضب این گونه نیست؟ آیا تا به حال از خودتان پرسیده اید که چرا غضب حربه شیطان شده است؟ بدون شک تصمیمی که در حال غضب و خشم گرفته شود تصمیم درستی نیست! و باعث سر افکندگی و شرمندگی است.- از امام صادق (علیه السلام) فرمود: عربی بیابانی به حضور پیامبر آمد و گفت: من صحرا نشین هستم پندهای جامعی به من بیاموز! پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: به تو امر می کنم که غضب نکنی! باردیگر آن عرب بیابانی تقاضای پند فراگیر کرد ؛ پیامبر به او فرمود: غضب نکن!عرب بیابانی برای بار سوم تقاضای پند جامع کرد! باز پیامبر به او فرمود: غضب نکن!.آن مرد صحرا نشین به خود آمد و گفت: دیگر سوالی نمی کنم! رسول خدا به من دستور جامعی جز به خیر و نیکی نداده است (که با ترک خشم بسیاری از گناهان مانند آزار، فحش دادن، تهمت زدن، جنگیدن نا بجا و... ترک خواهد شد).اگر انسان به آثار و مضراتی که بیان شد، بیاندیشد و فکر نماید که با غضب چه از دست می دهد و چه چیزی را بدست می آورد، دیگر هنگام خشم عنان از کف نمی دهد و سعی می کند که بر خود مسلط شود.سپس امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم امام باقر (علیه السلام) می فرمود: سخت تر از غضب چه چیز است؟ همانا مرد غضب می کند و بر اثر آن مرتکب گناهای مانند کشتن نا حق و تهمت به زن پاک دامن می شود.خوب دیگر با این حساب معلوم شد که غضب چگونه می تواند انسان را دچار شرمندگی و پشیمانی نماید. زیرا عملی که با غضب همراه باشد بدون اندیشه است و عملی که بدون اندیشه باشد باعث ندامت و پشیمانی است.- در روایت دیگری آمده است که مردی به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد: که ای رسول خدا نصیحتی به من بیاموز! پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «أذهب و لا تغضب» برو و غضب نکن. آن مرد گفت: همین نصیحت مرا کافی است.او به نزد قبیله خود رفت و دید مقدمه جنگی خونین در میان دو گروه قومش پدید آمده است و افراد هر دو گروه اسلحه به دست گرفته و صف کشیده اند و آماده جنگ می باشند آن مرد نیز تحریک شد و به نفع خویشان خود اسلحه برداشت و به صف یکی از آن دو گروه پیوست ، ناگهان سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به یادش آمد که فرموده بود: «غضب نکن» همان دم اسلحه اش را به کنار انداخت و سپس آرام آرام به طرف گروه مقابل که برای جنگ با خویشان او آماده شده بودند رفت و به آنها گفت: هر زخم و قتلی که از ناحیه ما به شما رسیده و نشان ندارد(ضارب و یا قاتل مشخص نیست) خون بهای آن بر عهده آن می باشد من می پردازم و آن زخم و یا قتلی که نشان دارد (ضارب و یا قاتلش معلوم است) خون بها را از ضارب و قاتل بگیرید همین پیشنهاد نرم و صلح آمیز او باعث شد که طرفهای مقابل آرام گردیدند و در پاسخ گفتند ... ما به پرداخت جریمه سزاوارتر هستیم و در نتیجه بین دو گروه صلح بوجود آمد و خشم و غضب به کلی بر طرف گردید. (بحار: ج ۷۳، ص ۲۷۷٫)خوب این دو روایت به خوبی بیانگر این بود که چقدر کنترل خشم و غضب راه گشاست! جا دارد سوال شود که راه کنترل غضب چیست؟ کنترل غضب راه های مختلف دارد که ما در اینجا به دو مورد آن اشاره می نماییم:راه نظری: اگر انسان به آثار و مضراتی که بیان شد، بیاندیشد و فکر نماید که با غضب چه از دست می دهد و چه چیزی را بدست می آورد، دیگر هنگام خشم عنان از کف نمی دهد و سعی می کند که بر خود مسلط شود.راه عملی: مهمترین چیزی که به عنوان یک اصل از آن می توان نام برد این است که انسان هنگام غضب خودش را به امر دیگری مشغول سازد اگر چه به این نحو که اگر ایستاده است بنشیند و اگر نشسته است بایستد، و خودش را سر گرم کاری دیگر نماید. زیرا غضب و خشم کم کم به سراغ انسان می آید و در ابتدا بسیار خفیف است و بعد کم کم شعله آن افزایش می یابد و بر قوه عاقله چیره می شود و عنان از کف انسان خارج می سازد پس بهترین راه این است که انسان هنگامی که از چیزی خشمگین می شود. خود را به کار دیگری مشغول نماید تا خشم او فرو کش نماید. جهت دوم :جاهایی که باید خشم خود را بروز دهد :به یاد داشته باشید که شما نمی‌توانید خشم را حذف کنید- حتی اگر هم می‌توانستید ایده خوبی نبود. با وجود همه تلاش‌ها، مسائلی اتفاق می‌افتد که موجب خشم شما می‌شود و گاهی اوقات آن خشم موجه است. زندگی پر است از ناکامی، رنج، شکست و اعمال غیر قابل پیش‌بینی دیگران. شما نمی‌توانید آن را تغییر دهید. اما می‌توانید روشی را که اجازه می‌دهد چنین اتفاقاتی بر شما تأثیر بگذارد، تغییر دهید.همه می دانند که زود عصبانی شدن و به اصطلاح، عصبی شدن از نظر اسلام امری ناپسند و نادرست است. اما هرگز عصبانی نشدن هم کار صحیحی نیست . « خشم مفید وخشم مخرب» :حالا سوال اینجاست که کجا باید خشمگین و غضبناک شد. به تعبیر دیگر، فرق بین خشم حیوانی و خشم انسانی کجاست؟ اساسا باید چقدر عصبانی شد. - از نظر قرآن دو نوع خشم وجود دارد; خشم مفید و متعادل و خشم مخرب و نابهنجار ؛ خشم متعادل، راهی برای رسیدن به هدف در مواقع لزوم است و خشم مخرب را باید درمان کرد . قرآن کریم با توصیه به صبر و پاسخ گویی با عمل نیک و با وعده بهشت و پاداش اخروی، به وسیله سفارش به بخشش و عفو، یادآوری قدرت و خشم خداوند و ... به درمان بیماری خشم و عصبانیت پرداخته است .(آیه 43، فصلت، آیه 34، آل عمران ، آیات 133 و 143، شوری، آیات 36 و 37 و نور، آیه 22 .)- مخفى نماند که: مردمان در قوه غضبیه بر سه قسم اند: بعضى در طرف افراط هستند، که در وقت غضب فکر و هوشى از براى ایشان باقى نمى ماند و از اطاعت عقل و شرع بیرون مى روند. و طایفه اى در طرف تفریطند، که مطلقا قوه غضبیه ندارند. و در جائى که عقلا و یا شرعا غضب لازم است مانند دفاع از ناموس و وطن و دفاع از دین و خشم گرفتن بر دشمن و مانند آن مطلقا از جا بر نمى آیند. و گروهى بر جاده اعتدال مستقیم اند، که غضب ایشان به موقع، و غلظت ایشان به جاست. و در هنگام غضب از حد شرع و عقل تجاوز نمى کنند. غضبی مذموم است که خارج از محاسبات عقلی جوشش کند وگرنه اگر مستند به عقل و شرع باشد مذموم نیست و بلکه محمود است و شکى نیست که حد اعتدال آن، مرغوب و مطلوب است. بلکه آن فی الحقیقه غضب نیست، بلکه شجاعت و قوّت نفس است. و طرف تفریط آن نیز اگر چه غضب نباشد اما مذموم و قبیح، و نتیجه جبن و خوارى است. و بسا باشد که از غضب بدتر بوده باشد، زیرا که کسى را که هیچ قوه غضبیه نباشد بى غیرت و خالى از حمیّت است. و از این جهت گفته اند: «کسى که در موضع غضب به غضب نیاید عاقل نیست». و از حضرت امیر المؤمنین - علیه السلام - مروى است که: «حضرت پیغمبر - صلّى اللّه علیه و آله - از براى دنیا ویا امورى که به شخص او مربوط میشد، خشمگین نمى شد. تنها براى خدا، آن گاه که حرمت‌هاى الهى شکسته مى شد، غضب مى کرد ،هرگاه از براى حق، غضبناک مى شد احدى را نمى شناخت، و غضب او تسکین نمى یافت تا یارى حق را نمى کرد. یکى از همسران آن حضرت مى گوید: وقتى رسول خدا صلی الله علیه و آله غضب مى کرد به جز على علیه السلام کسى را یاراى سخن گفتن با حضرتش نبود.( منتخب کنزالعمال، ج 3، ص 82.). ».از آنچه گفتیم معلوم شد که: غضب مذموم، آن است که: در حد افراط باشد، زیرا که: اعتدال آن، ممدوح است. و تفریط آن غضب نیست، اگر چه از صفات ذمیمه است.- یکی ازمواردی که نه تنها اجازه بلکه دستور داده اند که در برابر آن موضع بگیرید و خشمگین شوید، در مقابل ستمگر است.همچنین متجاهرین به فسق(کسانى که آشکارا گناه مى کنند) نیز ازاین قائده مستثنا نیستند.- البته خشم در برابر ظلم و گناه باید مقدارش نیز مناسب آن ظلم و گناه باشد. بعضى از گناهان از برخى دیگر شدیدتر و خشم در برابر آن نیز باید بیشتر باشد و انتقام از آن نیز به همین نسبت متفاوت است ؛ مثلا پیدا بودن موى زن ویا کسى که جام شراب را آشکارا سر مى کشد، با کسى که مظلومى را مى کشد، یکنواخت نیست و به ترتیب ، یکى از دیگرى شدیدتر است .- داشتن نمایى کلى از اخلاق خانوادگى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ،موجب می شود تا با الهام گیرى از سیره والاى ایشان زندگى خداپسندانه‌اى داشته باشیم و به گونه‌اى که آن بزرگوار با اعضاى خانواده رفتار میکرد معاشرت کنیم، به گونه‌اى سخن بگوییم که آن حضرت سخن میگفت، آن جایى غضب کنیم که آن عزیز خشمگین میشد، و جایى عفو کنیم که آن جناب می بخشید.- اگر آدم در مقام تلافى و انتقام، از حد تجاور کرد، مسؤولیت شرعى دارد. در قذف باید حد بخورد و در صدمه بدنى باید دیه بپردازد. اگر طرف سیلى زد به قسمى که جایش سرخ شد،ویا در مقام انتقام طورى زدى که جایش سیاه شد؛ باید طبق وظیفه اى که در کتاب دیات فقه ذکر شده ، طلا به طرف بپردازد.- پس اصل خشم خوب است لیکن باید در محل خودش و به مقدار لازم به کار رود. در برابر گناه و ستم باشد و انتقام هم به مقدار خودش .نکته ای لطیف«ابن فهد حلى » لطیفه اى فرموده : دو نفرى که در حال خشم هستند اگر مى خواهى بدانى مؤ من به خدا هستند یا نه ، به یکى از آنان بگو بیا براى خدا درگذر، اعتنائى نمى کند اما سکه یا اسکناسى در کنار دستش بگذار و بگو این را بگیر و آرام باش ، مى بینى آرام مى گیرد!! آرى ، اکثر مردم مصداق آیه شریفه اند که : (اخلد الى الا رض )؛ «به زمین و زندگى مادى چسبیده اند و به آخرت مایل نیستند».تلک الدارالا خرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فى الارض و لافسادا والعقبة للمتقین (قصص / 83).«این سراى آخرت را براى کسانى قرار دادیم که برترى را در زمین نخواهند و عاقبت نیک براى پرهیزگاران است » . موفق باشید. باز هم با ما سخن بگویید.   .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image