زنان در ایران باستان -جایگاه زن در ایران باستان /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

به نام خدا با درود گاهی که تاریخ ایران را ورق می زنم به گفته ای بر می خورم که آن را دروغ و بسیار دون شأن مردم پاکم می بینم در تاریخ از نظر رومیان و یونانیان ما مردمی زن باره بوده ایم آیا این درست بوده در حالی که خودشان بسیار بی عفت بودند.


در مورد سوال شما با توجه به وجود دوران ها و حکومت های مختلف در عهد باستان، نمی توان در چند سطر به جواب پرداخت اما به طور کلی در این مورد باید به بررسی جایگاه زن در سه بخش به پردازیم:جایگاه زن در ایران باستان(هخامنشی)به نظر دکتر ماریا بروسیوس[1] تصویری که از زنان هخامنشی در منابع یونانی عرضه می شود تصویر زنانی است ویرانگر، شورش آفرین و مداخله جو در امور سیاسی و مملکت داری اند. وی در صحت داستانهای تخیلی و بی پایه و اساس تاریخی که در خاطرها مانده اند و به متون مکتوب راه یافته اند تردید می کند و برخی از این داستانها را مبتنی بر انگیزه های سیاسی، یعنی برخاسته از مناسبات خصمانه یونان و ایران، می داند. در اغلب این روایات، به جای پیجویی در دلایل سیاسی شورشها، داستانهایی می خوانیم که در آن زنان مسبب مبارزات و شورشها هستند و مدام مشغول توطئه چینی. بروسیوس با استناد به اطلاعات الواح باروی تخت جمشید به وجود یک نظم سلسله مراتبی در میان زنان درباری قائل می شود و ایشان را دارای منزلتی مشخص و روشن می داند. این زنان بخشی از زندگی کاخ و ابزاری برای نمایاندن قدرت شاه بودند. فعالیتهای ایشان روشن و تعریف شده بوده و در چارچوب آن از استقلال اقتصادی بهره مند بودند و چون به امور اقتصادی می پرداختند مأمورانی نظیر مأموران شاه داشتند. توانایی سفر، برخورداری از جیره سفر، داشتن املاک ثبت شده پرشمار در مناطق متعدد و نیروی انسانی تحت نظارت آنها نشان می دهد که در پس چنین ثروت و نفوذی باید وجود سازمان و ساختار خاصی را بپذیریم.جایگاه و مقام زن در رومدر نزد رومیان زنان و دختران ارزش و جایگاه چندان والایی نداشتند. دختران پس از ازدواج از مذهب پدری چشم می پوشیدند و مذهب شوهر خویش را می پذیرفتند.زنان در این زمینه از خود آزادی و اراده ی واقعی نداشتند و می بایست بصورت تقلیدی از مذهب پدر خود در دوران قبل از ازدواج و از مذهب شوهر خود بعد از ازدواج اطاعت نمایند.در نزد رومیان ازدواج امری اجباری بود و فقط بخاطر اشخاص و یا بنابر توافق طرفین صورت نمی گرفت.در واقع هدف از ازدواج زن و مرد بر طبق آداب و تشریفات مذهبی ایجاد شخص ثالثی بود که برای ادامه شعائر دینی خانواده لایق باشد.پلوتارک ضمن تشریح جایگاه نامناسب زنان در این دوران چنین می گوید که: زنان روم برای شهادت در محاکم هم حق حضور نداشتند.[2]جایگاه زن در یونان باستانقوانین آتن به زنان اجازه نمی داد که در شغلی مشارکت کنند که ارزش درآمد آنان بالاتر از بهای تقریبی تأمین غذای چند روزه یک خانواده باشد.وی می توانست خواروبار مورد نیاز خود را از یک مغازه ی محلی تأمین کند اما برای کارهای بیشتر باید از همسرش اجازه می گرفت.زن آتنی ممکن بود نسبت به زمینی ادعا داشته باشد اما نمی توانست به تنهایی از آن سود برده و یا آن را به فروش برساند. در آتن باستان بهتر آن است که در مورد دارایی زنان از حقوق سخن بگوییم نه از مالکیت.زنان به سه طریق از دارایی بهره مند می شدند: هدایا، جهیزیه و ارث.زنان آتنی ممکن بود همسر خود یا دیگر بستگانشان هدیه ای چون لباس و جواهر دریافت کنند.ازدواج همراه با جهیزیه در اواخر دوران باستان به صورت یک هنجار اجتماعی مطرح شد و پس از آن ازدواج به عنوان واسطه ای برای استحکام بخشیدن و اتحاد در خاندان بود.برخی از پژوهشگران را باور آن است که بی میلی مردان آتنی به ازدواج از دلایل مطرح شدن جهیزیه بوده است.اگر چه اجماعی در این مورد وجود ندارد.جامعهء آتن یک جامعه کشاورزی بود و هر شهروندی میزان معینی از دارایی را مالک بود. خانواده به همراه زمین ملکی اش یک«او یکوس» (Oikos) نامیده می شد. «چون زنان حق مالکیت مزرعه یا مزرعه ای را نداشتند و نیز نمی توانسته اویکوس خانوادگی را نیز اداره کنند.هر یک از فرزندانی که وی به دنیا می آورد به خانواداش و یا همسرش تعلق داشت و مهم آن بود که یک وارث مرد داشته باشد».زنان در جامعه ی آتن از نفوذ اندک و ناچیزی برخوردار بودند و تا پیش از مادر شدن،چندان مورد عنایت نبودند.پس از اینکه زن،فرزندی به دنیا می آورد او را به نزد شوهرش می برد، اگر مرد کودک را می پذیرفت، بچه زنده می ماند در غیر این صورت سرنوشت نوزاد مرگ بود[3].زن آتنی از هیچ حق مالکیتی برخوردار نبود و در صورت ازدواج،همسر وی مالکیت کل دارایی هایش را بر عهده داشت و در صورت طلاق،این مالکیت به پدر و یا نزدیک ترین خویشان مرد وی منتقل می شد. سیمونیدس (Simonides) نویسنده،زنان را حیوانی می دانست که صورت انسان دارند و منشأ اشوب اند. زنان را موجوداتی جنسی می دانستند که قادر به کنترل تمایلات جنسی خود نبوده و از این رو باید به نفع خودشان محدود می شدند.سیمونیدس بر آن بود که«زنان همه چیز مردان،اعم از قدرت جنسی و جسمی آنها،خوراک و ثروتشان را تحلیل می بردند و منشا همه ی پلیدی ها محسوب می شدند.اما بدون ایشان جامعه از میان می رود». اورپید (Euripides) نویسنده و نمایشنامه نویس قرن پنجم پیش از میلاد در یونان)در کتابش موسوم به مدآ (Meda) در مورد زنان چنین می نویسد:«اگر فقط بچه را می شد از طریق دیگری جز جنس مادینه پدید آورد و اگر زن وجود نداشت،انسان از همه بدبختی هایش نجات می یافت.»[4]جمعیت زیادی از بردگان زن در یونان حضور داشتند که بیشتر اسیران جنگ ها بودند و در خانه ی شهروندان به عنوان دایه-پرستار و در کارگاه ها به بافندگی مشغول بودند.آنها از هیچ حقوقی برخوردار نبوده و در سایه عنایت ارباب و خانم خود زندگی می کردند(درحالی که در ایران برده داری وجود نداشت).[5] [1] زنان هخامنشی. ماریا بروسیوس. ترجمه هایده مشایخ. هرمس. تهران. 1382. که عنوان اصلی اش در زبان انگلیسی زنان ایران باستان است، بر اساس پایان نامه دکتری مؤلف، که در سال 1991 در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آکسفورد از آن دفاع شده، تدوین و تألیف یافته و در سال 1996 در مجموعه «تک نگاشتهای کلاسیک آکسفورد» منتشر شده است[2] دوکلانژ،فوستل:تمدن قدیم،نصر اللّه فلسفی،تهران:چاپ افست کیهان،1343،ص 85.[3] دورانت،ویلیام:تاریخ تمدن،ج 2،احمد آرام و دیگران،ج 5،تهران:انتشارات علمی و فرهنگی،1376،ص 186. ؛ بررسی جایگاه زن در عهد باستان، رحیمی، مجله تاریخ پژوهی » شماره 24، صفحه 65[4] همان، ص69[5] ویل دورانت:همان،صص 330-345. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image