تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
تئوكراسي Theocracy، به معني حكومت الهي يا حكومت مذهبي است.، تئوكراسي يك نوع حكومتي است كه در آن اساس نظري حكومت بر اين است كه حكومت از جانب خداست و در آن قدرت سياسي در دست مرجع عالي ديني است كه آن مقام، پيشواي مذهبي و حكومت را با هم در دست داشته و فرمانهاي خداوند را تفسير و اجرا ميكند. تئوكراسي يا رباني سالاري به اشكال گوناگون در تاريخ ظاهر شده است شكلي از آن در جوامع ابتدايي نظير مصر و هند و چين وجود داشته است شكل ديگري از آن در جهان مسيحيت پديد آمد و رهبران كليسا با آن كه ايدة الوهيّت حاكمان را رد نمودند اما به نوعي تفويض مستقيم حق حكومت به رهبران ديني را قائل شدند و حاكم را تنها در برابر خداوند مسئول دانسته و اطاعت مطلق از او را واجب و هرگونه مخالفت با او را غير قابل پذيرش تلقي كردند. اما از نظر اسلام بايد گفت مطابق جهان بيني اسلامي، سراسر هستي ملك طلق خداوند است و در اين قلمرو براي او شريكي متصور نيست و به همين جهت (در اصل و بالذّات) فرماني جز فرمان او وجود ندارد از اين رو حاكميت چه در نظام تكوين و چه در نظام تشريع، اختصاص به خداوند دارد، خداوند منشاء تمام قدرتها ست و شريعت اسلام تنها مصدر و منشاء و خاستگاه قانونگذاري است، چرا كه خالقيت، ربوبيت و خلاقيت مختص خداوند است. از اين خاطر در اصل دوم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران آمده است كه: «جمهوري اسلامي نظامي است بر پايه ايمان به خداي يكتا و اختصاص حاكميّت و تشريع به او و لزوم تسليم در برابر امر او است.» و يا اصل پنچاه و ششم اعلام ميدارد:«حاكميت مطلق بر جهان وانسان از آن خداست و با توجه به اين حاكميت چه بر اساس مباني ديني و چه مطابق موازين حقوق اساسي جمهوري اسلامي اختصاص به خداوند دارد». بر اين مبنا است كه هيچ انساني حق (حاكميت) و ولايت بر جامعه بشري را ندارد مگر آن كه از سوي خالق و آفريدگار انسان باشد و انبياء و اولياء الهي كه بر جامعة انساني (حاكميت) و ولايت دارند، ولايت آنان مظهري از ولايت خداوند و به اذن و فرمان او است. بدين ترتيب دانستيم كه ولايت و حاكميت مطلق از آن خداوند است و به همين جهت هرگونه حاكميت و ولايتي چه تكويني و چه تشريعي تنها به اذن خداوند تحقق مييابد با اين همه اسلام با اعتقاد به حاكميت الهي و تبلور آن در عصر غيبت در ولايت فقيه، تئوكراسي كه به شكل معهود و موجود در جهان مسيحيت است را نميپذيرد يا به عبارتي، تئوكراسيهاي رايج مسيحي هيچگونه ارتباطي با حاكميت الهي در اسلام ندارد زيرا يزدان سالاري مسيحي با توجه به اين كه در آن حكومت بدون هيچ دليلي به فردي تفويض ميگردد و هيچ گونه نظارتي بر اعمال او وجود ندارد و حاكم و فرمانروا خود را در برابر مردم مسئول نميداند، با حاكميت معقول، مسئول و انتقاد پذيري كه تابع شريعت الهي است هيچ گونه سنخيّتي و شباهتي ندارد. بلكه در اسلام و حكومت اسلامي علاوه بر اين كه حاكم، قانون خداست نه شخص و حكومت به عنوان وظيفه است نه امتياز و مرجع عالي ديني تنها مبين و مجري قانون است بايد اضافه نمائيم كه حاكم در حكومت اسلامي با داشتن صلاحيّت و شرايط علم و عدالت، به صورت حاكميتي عقلاني، مسئول، متكامل، قابل انتقاد و نظارت و همچنين تابع شريعت الهي است، در نتيجه اين نوع حكومت هيچ ارتباطي با تئوكراسي غربي نداشته و ندارد در واقع حاكم اسلامي با اين كه مشروعيت و حقانيت خود را از خداوند ميگيرد امّا توسط مردم مورد پذيرش قرار ميگيرد و بر او و شرايط او نظارت ميشود و انتقاد نسبت به او رسميت دارد. و اين همان چيزهايي است كه در تئوكراسي غربي وجود نداشته است. .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.