آواز برای شوهر-خوانندگی زن /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

چرا آواز زن برای شوهرش حرام است؟


جواب اجمالی:احتمالا منشا این شبهه این سئوال است که چرا رقص همسر برای همسر بلا اشکال ولی آوازه خوانی طرب انگیز همسر برای همسر حرام است؟در جواب باید عنوان نماییم که حرمت غنا (آوازه خوانی طرب انگیز)و یا موسیقی مطرب در نفس این عمل با قطع نظر از خواننده نهفته است که این امر سبب می شود حتی شنیدن غنا یا موسیقی مطرب از همسر حرام باشد به خلاف رقص که عمده حکمت حرمت آن در شخص رقاص است که زمینه شهوت رانی غیر مشروع را فراهم می آورد و به خاطر آن که رقص همسر دارای چنین مفسده ای نیست، رقص همسر برای همسر از نظر بسیاری از فقها بلا اشکال است.آوازه خوانی مطرب که در شرع به آن غنا می گویند دارای مفاسدی است که ربطی به خواننده ان ندارد.جواب تفصیلی:قبل از آنکه به جواب تفصیلی این سئوال بپردازیم توضیح در جهت تفکیک موسیقی و آوازه خوانی زن ضروری است. چرا که هر کدام از این موارد از نظر فقهی مفهوم و حکم مجزایی داشته و چه بسا مواردی وجود دارد که موسیقی بی کلام حرمت دارد و در مقابل موسیقی با کلام زن خواننده که حرمتی نداشته باشد.مطلب اول: منظور از موسیقی از نظر فقهی و اصطلاحی موسیقى )یا موسیقیا( از نظر لغوی، واژه اى یونانى است و در چند معنا به کار مى رود:الف. اصوات و نغمه هاى موزون و متناسب که از طبیعت برخى اشیاء و یا از حنجره حیوانات شنیده مى شود؛ مانند صداى آهسته برگ ها و درختان هنگام وزیدن باد و یا آواز خوش برخى پرندگان.ب. آواز خوش که از حنجره آدمى بیرون آید.ج. صدایى که از نواختن آلات موسیقى تولید مى شود.ولی از نظر فقهی مراد از موسیقی فقط قسم سوم از مصادیق لغوی آن است. به دیگر عبارت موسیقی از منظر فقه صدای حاصل از« نواختن آلات آن است»[1]بنابراین بین مصادیق مصطلح موسیقى ومفهوم فقهى آن، عموم و خصوص مطلق است: موسیقى مصطلح، عام و گسترده است و شامل موسیقى فقهى نیز مى گردد؛ ولى موسیقى فقهى خاص است و به بخشى از موسیقى به معنای مصطلح آن اختصاص مى یابد.منظور از آوازه خوانی و غنامنظور از آوازه خوانی چیزی مسلم ومعروفی است که عبارت است از خواندن اشعار و یا عبارات به وسیله ترجیع صدا واژه غنا به عنوان یک لغت با ریشه عربی که در فقه از آن یاد میشود« یعنی ترجیع صدا به نحوی که مناسب مجالس لهو باشد»[2] یعنی آوازه خوانی به دو نوع غنایی و غیر غنایی تقسیم می گرددمطلب دوم:ارتباط موسیقی با آوازه خوانی از نظر فقهی از نظرمعنای لغوی آوازه خوانی و غنا از اقسام معنای لغوی موسیقی است .به دیگر عبارت آوازه خوانی و غنا از مصادیق شق دوم تعریف موسیقی با معنای مصطلح عرفی است لیکن بین معنای مفهوم فقهی موسیقی وغناء تباین وجود دارد هر چند ممکن است عمدتا (در عمل) با یکدیگر همراه باشند.همین نسبت بین معنای عرفی ومصطلح فقهی ویا ملازمت وهمراه بودن در خارج منشا به وجود آمدن این مغالطه شده که بعضی معنای موسیقی وغنا را از منظر فقهی یکی دانسته یا اینکه بین آن دو ارتباط مفهومی غائل میشوند در حالیکه همانطور که تذکر دادیم درفقه غنا از مقوله صوت وصدای آدمی با حالت مخصوص ترجیع وتطریب است وموسیقی از مقوله صدای حاصل از آلات موسیقی است که ماهیتا بایکدیگر متفاوت است.با این مقدمه اقسام متصور از نظر تحقق خارجی همراه با حکم فقهی آن به شرح ذیل است:1)موسیقی تنهااز آن به موسیقی بی کلام یاد می شود.حکم فقهی : موسیقی بی کلام از نظر فقهی دو نوع استالف) موسیقی لهوی (مناسب با مجالس لهو و لعب) که به فتوای همه مراجع استماع آن حرام است.( امام، استفتاءات، ج 2، مکاسب محرمه، س 27 و 28؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 995 و 999 و 1005؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م 20؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاءات، س 1140؛ نورى، توضیح المسائل، مسائل مستحدثه. تبریزى، استفتاءات، س 1046 و 1065؛ سیستانى، sistani.org، موسیقى، ش 5؛ مکارم، استفتاءات، ج 2، س 703 و 708؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 3 م 17.ب) موسیقی غیر لهوی که استماع آن از نظر همه مراجع حرمت فقهی ندارد لکن استعمال و نواختن آن به نظر آیت الله العظمی بهجت حرام است(مراجعه کنید به رساله ایشان مسئله 20 متفرقه).تبصره :در شک بین لهویت و غیر لهویت موسیقی خاص حکم عدم حرمت است.2)آوازه خوانی تنهااز نظر قالب و محتوا به چهار قسم تقسیم می گردد که به قرار زیر است:الف)آوازه خوانی بدون اطراب و بدون مضمون باطلب)آوازه خوانی با اطراب و همراه با مضمون باطلج)آوازه خوانی با اطراب و بدون مضامین باطل د)آوازه خوانی بدون اطراب و با مضمون باطلحکم فقهی آوازه خوانی مطرب که به آن غنا گفته می شود توسط همه مراجع حرام اعلام گشته است چه مضمون آواز کلام حق باشد وچه باطل و چه خواننده همسر باشد و چه غیر همسر, لیکن دو تن از مراجع آوازه خوانی مطرب در کلام حق را به احتیاط واجب جایز نمی دانند.آوازه خوانی بدون اطراب هم که اشکالی ندارد ودر صورت شک در مطربیت آوازی ,اصل بر آن است که آن مطرب نیست.3)آواز همراه موسیقیعموما آواز همراه با موسیقی است و بسته به نوع آواز و نوع موسیقی هر دو حکم در آن جریان دارد یعنی یک موسیقی به اصطلاح باکلام ممکن است از نظر موسیقی بودن حلال ولی از نظر آواز همراه با آن حرام یا بالعکس باشد یا آنکه هردو حلال یا حرام باشد.مطلب سومبه خلاف تقسیم بندی علمی تحت عناوین موسیقی کلاسیک ، سنتی ،پاپ ،غربی یا اصیل و... که در علم موسیقی مطرح است ومعیارهای مختلفی برای آن در نظر گرفته میشود از نظر فقهی آنچه مبنای تقسیم بندی قرار میگیرد در جهت شناخت حکم مصادیق عینی است از این رهگذر موسیقی به دو قسم موسیقی لهوی وغیر لهوی و آواز به دو قسم غنا و غیر غنا تقسیم می گردد و تقسیم بندی علمی آن مدخلیتی در حکم موسیقی ندارد.مطلب دیگر آنکه شخص نوازنده از نظر جنس و سن و محرمیت یا عدم محرمیت در حرمت یا حلیت موسیقی و آواز مدخلیت ندارد لکن در مورد آواز زن هرچند غیر غنایی برای غیر محارم بعضی مراجع قائل به حرمت و بعضی در صورت عدم تلذذ و ریبه آن را جایز می دانند.آیات عظام امام، بهجت، صافى، فاضل، مکارم و وحید: گوش دادن به آواز زن بدون غنا جایز نیست( صافى، جامع الاحکام، ج2، س1671؛ فاضل، جامع المسائل، ج1، س1724؛ دفتر: امام، بهجت و وحید؛ مکارم، استفتاءات، ج 2، س 709 و ج 1، س 526.)آیات عظام تبریزى، خامنه اى، سیستانى و نورى: گوش دادن به آواز زن اگر غنا نباشد و باعث التذاذ جنسى و تهییج شهوت نشود و مفسده اى بر آن مترتب نگردد، اشکال ندارد(تبریزى، استفتاءات، س1058 و 1049 و 1075؛ سیستانى، sistani.org، )غناء(، ش6؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاءات، س1145؛ نورى، استفتاءات، ج1، س444 و ج2، س542 و 544 و 549.)مطلب چهارم :حکمت حرمت موسیقی و آواز خوانی مطرببا پژوهشى اندک در قرآن و روایات و دیدگاه برخى از روان شناسان و پزشکان، مى توان موارد ذیل را از حکمت هاى حرمت موسیقى و غنا دانست:1) زیان بخشى غنا بر اعصاب: به گواهى برخى از پزشکان، غنا و موسیقى آثار زیان بارى بر روى اعصاب دارد(عبد الکریم عکاس، الغنا فى الاسلام، ص 151) و در حقیقت یکى از عوامل مهم تخدیر اعصاب به شمار مى رود. مواد مخدرگاهى از راه دهان و نوشیدن وارد بدن مى شوند )مانند شراب(؛ زمانى از راه بوییدن )مانند هروئین(؛ گاه از راه تزریق )مانند مرفین( و از راه حس شنوایى به جان و روان آدمى منتقل مى شود )مانندغنا و موسیقى(. از این رو بعضى از آهنگ ها چنان افراد را در نشئه فرو مى برد که حالتى شبیه به مستى به آنها دست مى دهد. البته گاهى به این حد و مرحله نمى رسد؛ ولى تخدیر خفیف ایجادمى کند و در پى آن آثار زیان بارى روى اعصاب بر جاى مى گذارد و شخص را دچار افسردگى و مبتلا به فشار خون مى کند.( تفسیر نمونه، ج 17، ص 24 ؛ الغنا فى الاسلام، ص 151)2)تاثیر غنا بر سیستم غدد درون ریز وخود مختار حیات انسانبخش عمده وقابل ملاحظه ای از تنظیم حیاتی بدن آدمی تحت تاثیر سیستیم غدد درون ریز بدن انجام میپذیرد.بسیاری از حالات ،رفتار وگرایشات جسمی وروانی تحت تاثیر هورمونهایی است که توسط غدد درون ریز در بدن ترشح میشود.هورمونها مواد تنظیم کننده ای هستند که غدد داخلی آن را تولید واز طریق دستگاه گردش خون به یک یا چند عضو هدف اثر میکند.احساس گرسنگی،شهوت،درد،خواب،عصبانیت،غم،اضطراب و... همه وهمه حالاتی است که تحت تاثیر این هورمونها ایجاد میشود.بعنوان مثال:ترشح هورمون آندروفین که از نظر خواص و ساختار مولکولی مانند مورفین و300 برابر قوی تر از آن است در مواقع درد وآسیب دیدگی های عضلانی وموارد شبیه به آن ترشح میشود وباعث کاهش درد وتسکین میگردد.یا بر انگیختگی یا رخوت جنسی تحت تاثیر ونحوه ترشح هورمونهای جنسی در جنس نر یا ماده حاصل میگردد.عوامل متعددی در میزان وچگونگی ترشح هورمونهای مختلف واختلال در آن نقش دارند حتی طرز تفکر ،تخیل واندیشیدن نیز در کیفیت تنظیم وترشح این هورمونها موثرند.موسیقی و آوازه خوانی مطرب به عنوان یک محرک محیطی از ابعاد مختلف جسمی ،تخیلی ،روانی و...در تحریک وترشحات غدد درون ریز نقش موثری ایفا میکند.بدیهی است که قرار گرفتن در برابر این گونه محرکها سبب ایجاد اختلال در تنظیم خودمختار وهنجاری سیستم حیاتی انسان میشود که نمود آن در بسیاری از اختلالات روحی وروانی وحتی جسمانی ظاهر میگردد.نتیجه قرار گرفتن در معرض موسیقی و یا آوازه خوانی مطرب از بین رفتن تعادل روانی و عاطفی و عقلانی شخص و نتیجتا گرایش به فساد است.غنا و آواز مطرب و لهوى، انسان را به سوى شهوت و فساد اخلاقى مى کشاند و از راه پرهیزکارى باز مى دارد.(الغناء رقیة الزنا«: بحار الانوار، ج 76، باب 99، )باب الغناء).امام صادق علیه السلام فرمود: »خانه اى که در آن غنا باشد، از فساد و فحشا مصون نخواهد بود«.( بیت الغناء لاتؤمن فیه الفجیعة«: کافى، ج 6، )باب الغناء)و نیز: »غنا باعث پیدایش روح نفاق است«.( الغناء یورث النفاق«: وسایل الشیعه، ج 12، باب 99، )ابواب مایکتسب به) روح نفاق همان آلودگى به فساد و کناره گیرى از تقوااست.در تفسیر روح المعانى سخن یکى از سران قبایل را نقل مى کند که به آنها مى گفت: از غنا بپرهیزید که حیا را کم مى کند؛ شهوت را مى افزاید؛ شخصیت را درهم مى شکند؛ جانشین شراب مى شود و همان کارى را مى کند که مستى انجام مى دهد.( به نقل از: تفسیر نمونه، ج 17، ص 24)3) غفلت از یاد خداقرآن یکى از عوامل گمراهى را »لهو الحدیث«( لقمان (31)، آیه 6.) دانسته است. »لهو« چیزى است که انسان را چنان مشغول کند که باعث غفلت و بازماندن از کارهاى مهم تر شود. گوش دادن به غنا قساوت قلب مى آورد(امام صادق فرمود: »ان الملاهى تورث قساوة القلب«: مستدرک الوسائل، ج 13، ص 118) و در نتیجه باعث فراموشى خدا و معنویت مى شود. از این رو در روایات اسلامى از »لهو الحدیث« به »غنا« تفسیر شده است(وسائل الشیعه، ج 12، باب 99، )ابواب مایکتسب به)؛ چه اینکه شنیدن غنا و موسیقى آن چنان اراده را سست و غریزه جنسى شخص را تحریک مى کند که از یاد خدا و قیامت باز مى ماند. در روایتى نبى اکرم صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: هر کس به غنا و موسیقى )لهوى( گوش فرا دهد قطعه اى ازسرب )روز قیامت( در گوش او آب مى شود(من استمع الى اللَّه و یذاب فى اذنه الآنک«: وسایل الشیعه، ج 5، ص 348) و شاید این تعبیر کنایه از آن است که گوش او از شنیدن سخن حق کر مى شود.با این توصیف ادعای اینکه موسیقی حرام و غنا تاثیری در شخص نگذارد مانند این است که کسی بگوید خوردن سم تاثیری در بدن او نمی گذارد .با این بیان مشخص می شود حکمت حرمت غنا و موسیقی مطرب چندان ربطی به شخصیت و شخص خواننده ندارد بلکه نفس غنا و آوازه خوانی مطرب منشا فساد جسمی و روانی و معنوی است.1] . خامنه اى، اجوبةالاستفتاءات، س1137[2] همان .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image