تخمین زمان مطالعه: 1 دقیقه

آقای مرادی سلام. من دختری 22 ساله هستم. زمانی داشتم به خدا نزدیک می شدم. اونقدر نزدیک شده بودم که در لحظه لحظه ی زندگیم حضورش رو حس می کردم.اما یه جایی احساس کردم نمی تونم جلوتر برم نه اینکه نخوام نمی شدو اون موقع تازه معنی ازدواج رو فهمیدم.فهمیدم چرا باید ازدواج کرد تا کامل شد. اما متاسفانه نمی تونم بپذیرم که فردی که اصلا نمبشناسم و برای اولین بار در مراسم خواستگاری میبینمش می تونه منو به هدفم برسونه.آخه همه میخوان یک زن یا مرد زندگی داشته باشن که توی چندسال عمرشون تنها نمونن ولی من دلم میخواد هدف آفرینش رو توی زندگیم محقق کنم اما همیشه از طرف بقیه به ایده آل نگری محکوم میشم.خیلی کم پیدا میشن کسانی که مثل من فکر کنن.لطفا بگین من چه کار کنم.خیلی التماس دعا


سلام/ به توهم عاشقی و دلدادگی توجه نکنید.علاقمندی آقا پسرها را با آمدن به خواستگاری رسمی(به همراه خانواده) بسنجید. اگر نمی تواند یعنی انتخاب شما انتخاب درستی نیست! تا نیامدن خواستگار واقعی کمتر به آن فکر کنید (و در ذهنتان چیزی از او نسازید) با آرامش آماده باشید تا در موقع خواستگاری ،منطقی و آرام او را ارزیابی کنید و پس از چند جلسه گفتگو، بررسی، تحقیق و مشورت تصمیم نهایی را بگیرید.بله یا خیر . در مورد احساستان در مورد خدا چون نیاز به اطلاعات بیشتر است اظهار نظر نمی کنم . و توصیه عمومی در این زمینه رعایت تقوی و انجام عبادات واجب و انجام مستحبات با شرط نشاط و تمایل درونی و خودداری ازخرافات، تخیل و فانتزی است. .

موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/03



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image