اسرائیلیات /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

در مورد اسرائیلیات وداستان هایی که جزء این مورد است توضیح دهید؟اعتبار اینها از نظر روایات و ایات؟مستند وعلمی


پاسرائیلیات یعنی قصه های و افسانه ای قدیمی که از منابع یهودی روایت شده باشد خواه از کتاب باشد یا شخص و خلاصه اسرائیلیات به داستان ها و افسانه های قدیمی که از منابع یهودی یا نصرانی نقل شده و به تفسیر و حدیث و تاریخ ما راه پیدا کرده باشد گفته می شود و هم چنین به مطالبی که دشمنان اسلام از یهود و غیر آنها جعل کرده و ریشه و اصلی نداشته و آنها را به تفسیر و حدیث و تاریخ ما وارد کرده اند اطلاق می گردد از آنجا که اعراب فکر می کردند که اهل کتاب به ویژه یهود، اهل دین و فرهنگ و آگاهی از مسائل جامعه و زندگی هستند لذا در مسائل مختلف به آنها مراجعه می کردند بسیاری از مسائل تاریخی به ویژه تاریخ امت های پیشین تاریخ انبیاء سلف را از آنها یاد می گرفتند لذا آنها هم افکار خود را به اسم واقعیات فرهنگی بخورد مسلمان ها می دادند و اینها سینه به سینه، بعنوان حدیث تاریخی به تفسیر و حدیث و تاریخ ما راه پیدا کرد و مشکلات فراوانی ایجاد کرد.انواع اسرائیلیات: بطور کلی اسرائیلیّات را می توان به دو نوع تقسیم کرد: 1ـ تواریخ و اندیشه هائی که با عقل، و صریح یا ظاهر کتاب و سنّت مخالف است و معلوم است که نسبت دادن آن به انبیای گذشته نیز غلط و تهمت است مانند عقاید«مجسّمه» و «مجبّره» یا نسبت دادن کفر و معصیت وبلکه کبیره به انبیاء.2ـ تواریخ و اندیشه هائی که درستی یا نادرستی آنها معلوم نیست و سندی ندارد و فقط مستند آن نقل قولهای امثالِ «کعب الأحبار» می باشد و مدرک اسلامی از قرآن و حدیث ندارد. بدیهی است اینگونه نقلیّات بی اساس و غیر معتبر یا خلاف عقل و معیارهای اسلامی که بر اثر سوء سیاست زمامداران و یا اغراض بیگانگان و دسایس آنها در فرهنگ اسلام وارد شده، به هیچ وجه مورد اعتنا و اعتماد نیست و اسلام از آن منزّه است و به حمد الله کاملاً این نقلیّات از احادیث و معارفی که اصالت اسلامی دارند مشخص است. از آنجا برخی یهودیان بدخواه ویا برخی یهودیان تازه مسلمان موارد جعلی بسیاری در کتاب مقدس اضافه کردند.واحادیث جعلی فراوانی ساختند به این گونه موارد اسرائیلیات گفته میشود. (امامت و مهدویت ج 2- اصالت مهدویت ص 44،آیه الله لطف الله صافی گلپایگانی )راههای تشخیص: برای تشخیص روایات صحیح از غیرصحیح و اسرائیلی راههای متفاوتی وجود دارد که لازمه آن دانستن دو علم رجال و درایه است.عالمان دین به سادگى تسلیم هر سخن منسوب به معصومین(ع) نمى شوند؛ بلکه از طرق گوناگونى، سخنان نقل شده را مورد ارزیابى قرار مى دهند که برخى از آنها عبارت است از :1 - بررسى سندى. در این رابطه اگر در میان سلسله راویان حدیث تنها اگر یک نفر از آنها فرد ضعیف یا مجهول مى باشد، آن روایت از اعتبار ساقط مى شود.2 - جهت دیگر عدم مخالفت مفاد حدیث با مضمون قرآن کریم است؛ چنان که امام صادق(ع) فرموده اند: «آنچه از ما نقل شود و با قرآن مطابقت کند بپذیرید؛ ولى اگر مخالف قرآن باشد آن را به دیوار بزنید و بدانید پیرایه اى است که بر ما بسته اند و از ما نیست».3 - انطباق مضمون روایت با حکم عقل. در اسلام چیزى که برخلاف حکم عقل باشد مقبول نیست و جزو دین شمرده نمى شود. دین و عقل در اسلام با یکدیگر هم آغوش و هم آوایند و مخالفت و تعارض بین آن دو وجود ندارد. بنابر این اگر روایتى، مضمونى برخلاف حکم عقل داشت، قطعاً از مجهولات است و یا مورد اعتماد نیست. البته مقصود از حکم عقل در اینجا حکم بدوى، غیر روشمند و ظنى نیست. که کسى بدون ژرف کاوى و تکیه به مبادى عقل قطعى و براهین نظرى چیزى را مخالف برداشت هاى ابتدایى و ظنى خود ببیند و بگوید: این مسأله با عقل من جور در نمى آید، بلکه منظور از حکم عقل، حکم عقل روشمند و ژرف کاو و حکم قطعى عقل است.این مطالب را کسانی می توانند استخراج کنند که علاوه بر تسلط بر علومی چون فقه و اصول و تفسیر و... به دو علم «رجال» و «درایه» نیز تسلط کامل داشته باشند.برای تشخیص یک روایت صحیح از یک نقل اسرائیلی، یک حدیث شناس بررسى مى کند که آن حدیث مورد نظر و مورد ابتلا آیا سند دارد یا خیر و اگر سند ندارد یاسندى دارد که در هیچ یک از منابع رجالى و حدیثى موجود نیست، آیا از درجه اعتبار ساقط است یا نه؟ حال اگر داراى سند بود، سلسله راویان آن را بررسى مى کند؛ اشخاصى که از هر امامى نقل روایت کرده اند، مشخص مى باشند. حتى کسانى هم که از راوى خاصى، نقل حدیث مى کنند مشخص است. کتاب هاى روایى نیز در صحت اسنادشان به مؤلف خاصى قابل بررسى است؛ با توجه به شرح حال هر راوى - که در کتاب هاى رجالى مندرج است - فهمیده مى شود که روایات احادیث چطور اشخاصى اند؟ آیا قابل اطمینان اند یا خیر؟ حتى اگر کسى موثق و عادل باشد ولى مبتلا به فراموشى شد، آیا نقل او از درجه اعتبار ساقط است یا نه؟ و... خلاصه این که آموزش این علم نیاز به گذراندن یک دوره چند ساله دارد و فرمول هاى این علم به حدى دقیق است که صحت روایات تنها با شناخت کامل آن علم ثابت مى شود. هم چنین دانشمندان رجالى، احادیث را از حیث سند، به مرسل، مسند، صحیح، موثق، معتبر، ضعیف و... تقسیم کرده اند که هر یک بحث مفصلى مى طلبد.بنابراین می توان گفت شناسایى روایات جعلى و اسرائیلی از راه هاى مختلفى مى باشد از جمله: مخالف بودن روایت با - صریح قرآن - مخالف بودن آن با دیگر روایات که مورد عمل تمامى فقها مى باشد و یا مخالف بودن آن با ضروریات مکتب شیعه و یا با بدیهیات عقلى که مورد اتفاق تمامى عقلا است و از طریق راویان حدیث که در علم رجال ضعف و قوت تمام راویان حدیث مورد بحث قرار گرفته است. تشخیص این گونه روایات توسط خبرگان در علم حدیث که همان فقها هستند صورت مى گیرد. سرمنشا ورود اخبار اسرائیلی: منشا ورود اخبار اسرائیلی را باید خلیفه دوم دانست زیرا وی نقل حدیث را بعد از رحلت جانگداز پیامبر گرامی اسلام به طور خودسرانه ای تحریم و ممنوع کرد، این ممنوعیت تا دوران حکومت عمر بن عبدالعزیز بالاخص برای شیعیان ادامه داشت، این عملکرد خلیفه دوم باعث شد تا زمینه های مناسبی جهت عدم دقت در نقل، نقل به معنای احادیث، جعل حدیث، ورود اسرائیلیان در حوزه اندیشه اسلامی، ورود خرافات در حوزه دین و زندگی دینی، غلو و افراط گویی در معرفی شخصیت ها و جعل جایگاه برای امویان و عباسیان و بالاخص جعل روایت در فضائل و مناقب خلفای اول و دوم بعد از پیامبر(ص) و حتی معاویه و تاسف بارتر جعل روایات متعدد در ذم و زشت جلوه دادن جایگاه صحابه راستین بالاخص علی(ع) پدید بیاید.کتاب های حدیثی اهل سنت متاسفانه با فاصله ای چند پدید آمد و با توجه به زمینه های سیاسی و اجتماعی و اعتقادی و تعصبات قومی - قبیله ای و.. نگارش یافت و با حمایت حاکمان ترویج شد و برعکس فضا برای نثر و نگارش کتاب های شیعی بسته شد و نویسندگانی شیعی تحت تعقیب و دستگیری و زندان و شکنجه قرارگرفتند و بسیاری از نگارندگان شیعی و یا راویان طرفدار امام علی(ع) و فرزندان وارسته اش به شهادت رسیدند که تاریخ گواه روشنی از آن است.در زمان معاویه وی شروع به جعل حدیث به نفع خلفای اول و دوم و ورود اخبار اسرائیلی کرد او برای این منظور پاداشهای بی حد و حصری را در نظر گرفت که همین امر چون باعث برخورداری و رسیدن به مطامع دنیایی و جایگاه ویژه ای در جامعه برای سازندگان اینگونه احادیث به دست می آمد باعث شد که هرگونه نقل قولی وارد روایات شود، از طرف دیگر چون گفتن روایات صحیح باعث تبعید و شکنجه و تعقیب و قتل بوده دیگر کسی جرات نمی کرد که احادیث صحیح را به راحتی نقل کند.کافی است که برای آگاهی بیشتر به کتاب های حدیثی اهل سنت مراجعه شود تا مشاهده شود که چه خرافات و ... پذیرفته شده و چه تهمت های ناروا به پیامبر اکرم(ص) و پیامبران الهی وارد ساخته اند. به طور نمونه یکی از این اشخاص ابوهریره است. وی که خود را از نزدیکترین صحابه به رسول خدا معرفی می کند از مکثرین حدیث و از جاعلان حدیث است که کتاب های متعددی درباره روایات جعلی اش نوشته شده است که می توان به کتاب های ابوهیره نوشته محمد ابوریه - از اساتید الازهر مصر – اشاره کرد. بسیاری از کتاب های رجالی و کتاب های جعل حدیث جایگاه ابوهریره را در جعل و نقل اسرائیلیان آورده اند. همچنین روایات صحیح مسلم و صحیح بخاری - دو کتاب بسیار معتبر اهل سنت - در بسیاری از موارد ضعیف و جعلی و از اسرائیلیات است که ما به برخی از آنها اشاره می نماییم:روایات رویت خداوند در صحیحین - آیا خداوند محتاج به مکان است، آیا خداوند از اعضای مختلف تشکیل شده است. خدایی که کور نیست - روایات کَمَر خدا - روایاتی که خداوند ساق پایش را نشان می دهد. و... که نقل آنها باعث شرم می شود.روایاتی که درباره پیامبران وارد کرده اند: دروغ گفتن حضرت ابراهیم، همبستر شدن حضرت سلیمان با...، مسابقه سنگ و موسی، مشرک بودن پدر و مادر حضرت پیامبر(ص)، روایت گوشت حرام خوردن پیامبر(ص) تردید پیامبر در پیامبری اش، اشتباه رسول خدا در نماز، شرکت رسول خدا در نماز با حال جنابت، ایستاده بول کردن رسول خدا(ص)، داستان های سحرالنبی(ص)، شرکت پیامبر در مجالس عروسی زنانه، آوازه خوانی در خانه پیامبر، ...جهت مطالعه بیشتر به این کتب مراجعه شود:سیری در صحیحین نوشته محمد صادق نجمی؛ سیری در روایات صحیح بخاری و کافی نوشته هاشم معروف الحسنی، ترجمه شده است؛ 150 صحابی ساختگی علامه مرتضی عسکری؛ علم الحدیث ، استاد زین العابدین قربانیغ الغدیر علامه امینی؛ النص و الاجتهاد، علامه سید عبدالحسین شرف الدینی؛ احادیث ساختگی از علامه عسکری؛ فضائل جعلی در صحیحین نوشته محمد صادق نجمی.پس از بیان مطالب فوق روشن شد که هدف از ساختن احادیث جعلی و اسرائیلیات فقط رسیدن به اهداف سیاسی و مطامع دنیوی برای اشخاص خاصی بوده است.نیز روشن شد که با تحریم خود سرانه احادیث توسط خلیفه دوم بود که معاویه توانست اولین سیاست جعل احادیث را وضع کند. معاویه برای تثبیت پایه های حکومتی خود و زیر و رو کردن واقعیات اسلام با دادن پول های فراوان به جاعلان حدیث این کار را شروع کرد و آنها هم تا توانستند احادیثی در شأن معاویه و حکومت او و شام و سائرین و.. ساختند و نشر دادند و تا توانستند دروغهایی را وارد اسلام کردند که بسیاری از این ها به تفاسیر و تاریخ و حدیث راه پیدا کرده است. این شیوه توسط دیگر خلفای اموی و عباسی نیز متاسفانه به شدت ادامه یافت. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image