سیاست /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

لطفا درباره مسائل اقتصادي مثل تورم، نقدينگي و بورس و عوامل دخيل در افزايش و کاهش آنها و تأثيرات و تبعات کاهش يا افزايش آنها توضيح بفرماييد؟


تورم: تعاريف مختلفي براي تورم شده است. برخي از اقتصاد دانان تورم را «پديده کاهش عمومي و مداوم ارزش پول» معرفي کرده اند. و برخي تورم را «افزايش پول در جريان که موجب بالا رفتن سطح عمومي قيمت ها شده باشد.» مي دانند. برخي هم تورم را مقدار زياد پول در مقابل مقدار خيلي کم کالا دانسته اند. عده اي ديگر تورم را مازاد تقاضاي کالاها و خدمات و افزايش حجم پول سرانه (در آمد اسمي) و کاهش قدرت خريد پول تعريف کرده اند. شايد بهترين تعريف براي تورم؛ افزايش مداوم و پيوسته سطح عمومي قيمت ها باشد. بنابراين اولا تورم افزايش سطح عمومي قيمت هاست. لذا لزوما اين گونه نيست که همه کالاها و خدمات به يک نسبت افزايش قيمت داشته باشد. تنها لازم است سطح عمومي قيمت ها روندي افزايشي داشته باشد. ثانيا اين افزايش بايد مداوم و پيوسته باشد. بنابراين اگر سطح قيمت ها براي مدتي افزايش يافته سپس متوقف گردد، چنين افزايشي معمولا تورم ناميده نمي شود. علل تورم: عوامل تورم را در چند دسته مختلف مي توان بررسي کرد: 1. علل عارضي تورم: که بر اثر مکانيسم طبيعي اقتصاد کشور پديد نيامده باشد بلکه حوادثي هم چون جنگ، سيل، خشک سالي. قحطي، يخبندان و... باعث تورم شده باشد. 2. علل اقتصادي تورم: الف) افزايش نامتناسب قدرت هاي خريد که ناشي از کسر بودجه، افزايش حجم پول، سياست تسهيل در پرداخت اعتبارات بانکي (وام) و کاهش رسمي ارزش پول به منظور حفظ تعادل در موازنه پرداخت ها که اگر با موفقيت انجام نگيرد باعث تورم مي شود. که مورد دوم و سوم اين قسمت بيشترين تأثير را در تورم دارد. بين تورم و تغييرات عرضه پول رابطه نزديکي است. وقتي عرضه پول نسبت به تقاضاي آن افزايش مي يابد، قيمت نسبي پول کاهش مي يابد. و در نتيجه براي خريد مقدار معيني از کالاها و يا خدمات بايد مقدار بيشتري پول پرداخت، اين همان چيزي است که تورم ناميده مي شود. ب) تورم ناشي از افزايش تقاضاي کالاها: وقتي که مقدار تقاضاي کل براي کالاها و خدمات در اثر افزايش مصرف بيش از توانايي اقتصاد به عرضه اين کالاها و خدمات باشد، در اين صورت قيمت ها افزايش مي يابد. ج) تورم ناشي از فشار هزينه يا افزايش قيمت ها در شرايطي که اشتغال کامل نيست و بيکاري وجود دارد که علت آن يا قدرت انحصاري اتحاديه ها و صنف هاي کارگري در افزايش دستمزد کارگران مي باشد؛ بدون اينکه بهره وري کارگران افزايش يابد و يا قدرت انحصاري موسسات توليدي بزرگ است در افزايش قيمت کالاها به منظور بيشتر کردن سود خود که در نتيجه آن هزينه زندگي افراد افزايش مي يابد و يا به علت فشار هزينه مواد خام مثل افزايش قيمت نفت و ديگر انرژي ها مي باشد. در ايران نيز يکي از دلائل تورم در سال هاي اخير افزايش هزينه توليد است مثل هزينه دستمزد، هزينه سوخت، هزينه مواد اوليه، هزينه اجاره محل و... . 3. علل بنياني تورم: الف) ضعف قدرت توليد و ظرفيت پائين توليد و هم چنين عدم استفاده بهينه از ظرفيت موجودي توليد در برابر ميزان تقاضا. ب) نامناسب بودن وضعيت توزيع. ج) وجود تنگناها مثل نبود شبکه حمل و نقل مناسب، وجود راههاي بد و کمبود مواد اوليه. 4. علل رواني تورم: الف) حساسيت جامعه نسبت به تورم. ب) خوف از تورم احتمالي. ج) بد بيني نسبت به ارزش داخلي و خارجي پول. اثرات تورم: تورم دو اثر عمده در اقتصاد دارد؛ 1. اثر توزيعي: تورم باعث توزيع مجدد درآمد و ثروت درجامعه مي شود. افرادي که داراي ثروت واقعي مثل زمين ، طلا و... هستند ثروتمند تر مي شوند و افرادي که داراي ثروت مالي مثل پول مي باشند سهم آنها از ثروت جامعه کم مي شود يعني ارزش دارائي آنها کاهش مي يابد که اين توزيع، توزيعي ناعادلانه است. 2. اثر توليدي: تورم بالا منجر به کاهش در توليد کالاها و خدمات بر اثر افزايش هزينه ها مي شود که نتيجه آن افزايش بيکاري است. عواملي که باعث مهار تورم يا کاهش آن مي شود: 1. افزايش توليدات و بالا بردن قدرت توليد. 2. خارج کردن کالا از انبار. 3. واردات ضربه اي و قيمت شکن مثل واردات ميوه در اوايل هر سال. 4. انتشار اوراق قرضه و جمع آوري درآمدهاي افراد و صرف آن در کارهاي توليدي. 5. افزايش ماليات بر مصرف کالا که در نتيجه تقاضا براي مصرف بيشتر را کاهش مي دهد. نقدينگي: سرعت و کمي هزينه تبديل يک دارائي به پول (که کاملا نقد است) را نقدينگي گويند. مثلا حساب جاري کاملا نقد است زيرا فرد مي تواند در صورت تمايل پول خود را با هزينه خيلي کم برداشت کند ولي ساختمان با اينکه دارائي است ولي نقد کردن آن نياز به مرور زمان و هزينه زياد دارد. مجموع شبه پول و حجم پول، نقدينگي را تشکيل مي دهد. شبه پول به مجموع وجوه در حساب هاي پس انداز و مدت دار مي گويند. و حجم پول به ميزان اسکناس و مسکوک در دست مردم به اضافه سپرده هاي ديداري (مثل حساب جاري) بخش خصوصي نزد بانک ها گفته مي شود. غالباً اسکناس و مسکوک جزء کوچکي از نقدينگي را تشکيل مي دهد و شبه پول (سپرده پس انداز و مدت دار) و سپرده ديداري سهم قابل توجهي از نقدينگي را تشکيل مي دهد. هر چند بانک مرکزي در هر کشور وظيفه انتشار اسکناس را بر عهده دارد ولي بانک هاي ديگر با عمليات بانکي خود در ايجاد پول و نقدينگي نقش بسزايي دارند. بانکها به وسيله اعتبار از طريق ايجاد حساب هاي ديداري پول بانکي ايجاد مي کنند. بالا رفتن نسبت حجم پول در نقدينگي يکي از نشانه هاي پولي شدن اقتصاد و روگردان شدن عموم از سيستم بانکي است. بورس: بازار بورسي: بازاري است که سازمان يافته است و عمل معامله بر اوراق بهادار ارز، سکه و حتي کالاهاي خاص را انجام مي دهد. در عمل، هر گونه ترتيب دو جانبه اي که براساس آن کالايي مبادله شود، بورس نام دارد. در بسياري از کشورهاي جهان به ويژه در کشور هاي پيشرفته صنعتي بازار بورس در پايتخت و شهرهاي مهم قرار دارد. بزرگترين بازار بورس جهان با توجه به ميزان خريد و فروش سهام بازار بورس نيويورک است. اهميت اقتصادي بازار بورس اين است که عمليات پس انداز و سرمايه گذاري را آسان مي کند به گونه اي که از يک طرف اين امکان را براي سرمايه گذاران ايجاد مي کند که از طريق عرضه سهام به بازار بورس منابع مالي سرمايه مورد نياز خود را به دست آورند و از طرف ديگر پس اندازهاي خصوصي را در سرمايه گذاري مولد به جريان مي اندازد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image