تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه
اینکه در حدیث آمده: اگر امام نباشد زمین اهلش را فرو میبرد، با غیبت امام سازگاری ندارد!
طبق نظر شیعیان که معتقدند: مهدى، امام دوازدهم و حجت خداست و نیز بنابر روایت: «لولا الحجة لساخت الارض بأهلها»، چگونه ممکن است که زمین از حجت خداوند، بیش از هزار سال خالى بماند! اگر مهدى وجود دارد ولى غائب است، این وجود چه اثرى دارد و اگر وجود ندارد پس روایت فوق صحیح نیست.
اولا روایت فوق روایت صحیحى است و در کتب شیعه و سنى با مضامین مختلفى وارد گردیده است به عنوان نمونه:
1- سبط بن جورى از علماى اهل سنت در تذکرة الخواص نقل مىکند: پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: «ستارگان امان اهل آسمانند، اگر نابود شوند اهل آسمان نیز نابود مى گردند. اهلبیت من امان ساکنین زمین مىباشند، پس اگر اهلبیت من وجود نداشته باشند اهل زمین نیز هلاک مى گردند.»(1)
2- ابو حمزه مىگوید: خدمت امام صادق علیه السلام عرض کردم: آیا زمین بدون وجود امام باقى مىماند؟ حضرت فرمودند: «اگر زمین بى امام گردد فرو خواهد رفت.»(2)
حال این امام یا ظاهر است و یا غایب است و پنهان. همان طور که امام الحرمین جوینى در فرائد السمطین و علامه قندوزى حنفى در ینابیع المودة در ضمن نقل حدیث مفصلى از امام سجاد علیه السلام به این مطلب اشاره نمودهاند، آنجا که فرمود: «ولو لا ما على الارض منا لساخت باهلها، ثمّ قال: ولم تخل منذ خلق اللّه آدم من حجة الله فیها اما ظاهر مشهور او غائب مستور و لا تخلوا الى ان تقوم الساعة من حجة ولو لا ذلک لم یعبد اللّه...»(3) یعنى اگر ما روى زمین نبودیم اهلش را فرو مى برد و آن گاه فرمود: از روزى که خدا آدم را آفریده تا حال هیچ گاه زمین از حجتى خالى نبوده است، ولى آن حجت گاهى ظاهر و مشهور و گاهى غایب و مستور بوده است. تا قیامت نیز از حجت خالى نخواهد شد و اگر امام نباشد خدا پرستش نمى شود.
دلیل عقلى نیز بر لزوم وجود امام در هر عصرى دلالت مىکند به این بیان که: خداى متعال انسان را براى تکامل اختیارى آفریده است. تکامل اختیارى در گرو شناخت صحیح راجع به سعادت و شقاوت دنیا و آخرت است. عقل انسان براى چنین شناختى کفایت نمىکند. پس حکمت خداى متعال اقتضا دارد براى این که نقض غرض از خلقت انسان پیش نیاید، خداوند راه دیگرى (وحى) در اختیار انسان قرار دهد تا از آن راه به سعادت دنیا و آخرت پى ببرد و بتواند کمال اختیارى پیدا کند. بنابراین وجود نبوت، ضرورى است. دین اسلام خاتم ادیان و پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله خاتم پیامبران است و قرآن و سنت بر این مطلب تصریح دارند به حکم خاتمیت، اسلام دینى همگانى و جاودانى است. زیرا اگر همگانى نبود و مخصوص عدهاى بود دیگران نیازمند دین دیگرى بودند و باید براى آنان پیامبر جدیدى به همراه دین جدید مبعوث مىشد و این خلاف فرض ختم ادیان بودن اسلام و خاتم نبوت بودن پیامبر است. و نیز به حکم خاتمیت، اسلام در معرض تحریف و تغییر واقع نمىشود، چرا که اگر این دین که بنا بر فرض، آخرین دین است، دستخوش تغییر گردد حقایق لازم براى شناخت راه صحیح و کمال از دست مىرود و حجت بر مردم تمام نمىشود و نیازمند پیامبر جدیدى مىشویم. بنابراین دین اسلام و کتاب آسمانىاش مصون از تحریف و تغییر هستند. خداى متعال بقاء و حفظ قرآن کریم را ضمانت کرده است و فرموده: «انّا نحن نزّلنا الذکر و انا له لحافظون(4)؛ ما قرآن را نازل کردیم، و ما بهطور قطع نگهدار آنیم.» با این که قرآن بدون تحریف باقى مانده و تمام حقایق لازم براى هدایت بشر در آن هست، اما این حقایق را بهصورت اجمالى و کلى در خود دارد و تفاصیل مطالب در آن یافت نمىشود. مثلا در قرآن تأکید فراوانى بر اقامه نماز شده، ولى هیچ جاى قرآن، کیفیت نماز خواندن، تعداد رکعات، زمان نماز، شرائط نماز و دیگر تفاصیل مربوط به نماز، بیان نشده است. تفاصیل این کلیات و ایضاح ابهامات قرآن بهعهده پیامبر صلى الله علیه و آله است ولذا بیانات پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مورد حاجت شدید مردم است، ولى چون این بیانات ضمانت بقاء و مصونیت ندارد و گاهى در آنها تحریف سهوى رخ مى دهد. مثلا ناقلین کلام پیامبر صلى الله علیه و آله دچار فراموشى مىشوند و گاهى توسط بعضى افراد مغرض ممکن است تحریف عمدى صورت گیرد. پس نیازمند افراد مبیّن (به کسر یاء) هستیم اینان همان امامان هستند، اگر اینان منصوب نشوند، ختم نبوت مقتضى نقض غرض از نبوت مىگردد.(5)
حاصل آن که: از دلیل عقلى مذکور و احادیثى که در این موضوع وارد شده استفاده مى کنیم: مادامى که نوع انسان روى زمین باقى باشد، باید همواره در بین آنها فرد کامل معصومى وجود داشته باشد که تمام کمالاتى که براى آن نوع امکان دارد در او به فعلیت رسیده، علماً و عملا هدایت افراد را عهده دار باشد و چنین فرد ممتازى امام و پیشرو انسانیت خواهد بود. آن وجود مقدس در راه کمالات و مقامات انسانى صعود مىکند و بقیه افراد نوع بشر را به سوى آن کمالات و مقامات، دعوت مىنماید و به واسطه وى همواره بین عالم انسانى رابطه و اتصال برقرار است. اگر چنین فرد ممتاز و کاملى در بین مردم وجود نداشته باشد لازم مىآید که نوع انسان بدون غایت و منقطع گردد و نوع بدون اتصال و غایت، انقراض برایش ضرورى است. بنابراین هیچ عصر و زمانى از جمله عصر ما از وجود امام خالى نخواهد بود و چون در عصر ما امام ظاهرى وجود ندارد باید گفت در حالت غیبت و اختفاء زندگى مىکند.(6)
اما فایده امام غایب و ناپیدا چیست؟ آیا وجود و عدم او برابر نیست؟
در پاسخ به این سؤال یادآورى مىکنیم که این سؤال تازگى نداشته و تنها در عصر ما مطرح نشده است، بلکه از روایات اسلامى برمى آید که حتى پیش از تولد حضرت مهدى علیه السلام نیز این سؤال مطرح بوده و هنگامى که پیامبر اسلام و ائمه پیشین، از حضرت مهدى علیه السلام و غیبت طولانى آن حضرت سخن به میان مىآوردند با چنین سوالى روبرو مىشدند و به آن پاسخ مىگفتند. به عنوان نمونه، پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در پاسخ این پرسش که آیا شیعه در زمان غیبت، از وجود قائم فایده مىبرد؟ فرمودند: «بلى. سوگند به پروردگارم که مرا به پیامبرى برانگیخت در دوران غیبتش از او نفع مىبرند و از نور ولایتش بهره مىگیرند همان گونه که از خورشید به هنگام قرار گرفتن در پشت ابرها...»(7)
اشعه معنوى وجود امام، هنگامى هم که در پشت ابرهاى غیبت پنهان است داراى آثار گوناگونى است که با وجود متوقف شدن کلاس تعلیم و تربیت و رهبرى مستقیم، فلسفه وجودى او را آشکار مىسازد. اینک برخى از این فوائد و آثار را به اختصار بررسى مىکنیم.
1- جان جهان:
طبق براهینى که در کتب دانشمندان اقامه شده است و احادیثى که در موضوع امامت وارد شده وجود مقدس امام، غایت نوع و فرد کامل انسانیت و رابطه میان عالم مادى و عالم ربوبى است. اگر امام روى زمین نباشد نوع انسان منقرض خواهد شد. اگر امام نباشد خدا به حد کمال شناخته و عبادت نخواهد شد. اگر امام نباشد رابطه بین عالم مادى و دستگاه آفرینش منقطع مىگردد. اشراقات و افاضات عوالم غیبى اولا بر آینه پاک قلب امام و سپس بهوسیله او بر دلهاى سایر افراد نازل مىگردد. امام، قلب عالم وجود و رهبر و مربى نوع انسان است و معلوم است که حضور و غیبت او در تحقیق این آثار تفاوتى ندارد،(8) در این زمینه توجه شما را به روایتى که شیخ حموینى در فرائد السمطین نقل نموده است جلب مىنماییم: امام سجاد علیه السلام فرمودند: ما پیشواى مسلمین و حجت بر اهل عالم و سادات مؤمنین و رهبر نیکان و صاحب اختیار مسلمین هستیم. ما امان اهل زمین هستیم، چنان که ستارگان امان اهل آسمانند، بهواسطه ما است که آسمان بر زمین فرود نمىآید مگر وقتى که خدا بخواهد، بهواسطه ما باران رحمت حق نازل و برکات زمین خارج مىشود. اگر ما روى زمین نبودیم اهلش را فرو مىبرد و آن گاه فرمود: از روزى که خدا آدم را آفریده تا حال هیچ گاه زمین از حجتى خالى نبوده است ولى آن حجت گاهى ظاهر و مشهود و گاهى غایب و مستور مىباشد، تا قیامت نیز از حجت خالى نخواهد شد و اگر امام نباشد خدا پرستش نمىشود.
2- امید بخشى:
فایده دیگر وجود امام غایب این است که خود این موضوع که امام حىّ و زنده داریم و ملجأ و پناهگاه و حافظ شریعت است، مایه امیدوارى و آرامش بخش دلهاى مسلمین و منتظران آن حضرت است، و این امیدوارى یکى از بزرگترین اسباب موفقیت و پیشرفت در هدف مىباشد. هر گروهى که یأس و ناامیدى خانه دلشان را تاریک نموده باشد و چراغ امید و آرزو در آن نتابد، هرگز روى موفقیت را نخواهد دید. آرى اوضاع آشفته و اسف بار جهان و سیل بنیان کن مادیّت و کسادى بازار علوم و معارف و محرومیت طبقه ضعیف و توسعه فنون استعمار و جنگهاى سرد و گرم و مسابقات تسلیحاتى، روشنفکران و خیرخواهان بشر را مضطرب کرده است به طورى که ممکن است گاهى در اصل قابلیت اصلاح بشر تردید نمایند. تنها روزنه امیدى که براى بشر مفتوح است همان انتظار فرج و فرا رسیدن عصر درخشان حکومت توحید و نفوذ قوانین الهى است. انتظار فرج است که قلبهاى مأیوس و لرزان را آرامش بخشیده، مرهم دلهاى زخم دار طبقه محروم مىگردد. نویدهاى مسرّت بخش حکومت توحید است که عقاید مؤمنین را نگهدارى نموده و در دین پایدارشان مىکند. ایمان به غلبه حق است که خیرخواهان بشر را به فعالیت و کوشش وادار مىکند از این جهت در روایات اهلبیت علیهم السلام انتظار فرج، از بهترین عبادات و در ردیف شهادت در راه حق شمرده شده است.(9)
3- پاسدارى از آیین خدا:
یکى دیگر از آثار وجود امام عصر این است که آن حضرت با بصیرت و بینایى کامل در حل و فصل امور ضرورى مردم و دفاع از حوزه مقدسه اسلام کوشش مىنماید، از مشکلات مسلمین گره گشایى مىکند، از گرفتاران دادرسى مىکند، اجتماعاتى که به منظور برهم زدن اساس اسلام تأسیس شود، متفرق مى سازد.
حاصل آن که: فایده وجود امام منحصر به ظهور و قیام او در آخرالزمان و اینکه ظاهراً در کارها تصرف و دخالت داشته باشد نیست، بلکه اشعه معنوى وجود امام هنگامى هم که در پشت ابرهاى غیبت پنهان است داراى آثار گوناگونى است. از جلمه: 1- حفظ نظام عالم و جلوگیرى از انقراض نوع بشر، 2- امید بخشى به منتظران ظهور، 3- پاسدارى از آیین خدا و حل مسائل و مشکلات ضرورى مردم.
پینوشتها: [1]ـ سبط بن جوزى، تذکرة الخواص الامه (ط س 1285) ص 182. [2]ـ کلینى، اصول کافى، ج 1، ص 334 (ط اسلامیه، 1381). [3]ـ جوینى، فرائد السمطین (بیروت، مؤسسه المحمود، 1400 ه.ق) ج 1، ص 45، ج 11 ؛ ینابیع المودة، قندوزى حنفى، ج 2، ص 217. [4]ـ حجر: 9. [5]ـ استاد مصباح یزدى، اصول عقاید، ج 2، راهنماشناسى (مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1367 ه.ش)، صص 422 ـ 430. [6]ـ ابراهیم امینى، دادگستر جهان (انتشارات شفق، چاپ چهاردهم، 1373)، صص 73 ـ 76. [7]ـ فاضل قندوزى، ینابیع المودة، ج 3، ص 308. و نیز روایتى به این مضمون در فرائد السمطین جوینى، ج 1، ص 45، ح 11 آمده است. [8]ـ دادگستر جهان، همان، ص 154. [9]ـ دادگستر جهان همان، صص 157 ـ 158 ؛ لطف اللّه صافى، امامت و مهدویت (انتشارات حضرت معصومه علیها السلام، چاپ سوم، 1378)، صص 155 ـ 156.
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.