علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

در آيه 20 سوره مبارکه روم گفته شده است که )):شما به ناگاه انسان هايي شديد و در روي زمين گسترش يافتيد.)) اين مطلب يعني خود خداوند هم تعجب کرد از خلق شدن انسان؛واینکه قرار بود حیوان وووشود انسان شد ؟ اين يعني قرار بود آن خاک چيز ديگري را به وجود آورد ولي به ناگاه و بر خلاف تصور، انسان به وجود آمد؟ اين يعني قرار بود که حيوان يا حيوان انسان نما به وجود آيد ولي اين گونه نگرديد!


مقدمه: يکي از توصيه هاي بسيار مهم قرآن، انديشيدن در معاني و معارف خود قرآن، مي باشد. اهميت اين سفارش آنگاه روشن مي گردد که بدانيم قرآن کتاب هدايت و راهنماي آدمي به سوي خداوند است. از اين رو تدبر و تعقل در قرآن، مايه استحکام ايمان و پاي بندي به دستورات الهي و مانع از وسوسه هاي نفساني و شيطاني مي گردد. با اين همه، انديشيدن در معارف قرآن، نيازمند به کار گيري اصول و قواعدي است تا در مسير فهم قرآن دچار کجي و انحراف از حق نگرديم. يکي از مهمترين پيش زمينه هاي فهم قرآن، توجه به عربي بودن زبان قرآن مي باشد زيرا قرآن در سرزمين عرب نازل شده است و مخاطبان آغازين و رو در روي آن، عرب ها هستند، از اين رو مي بايست به زبان عربي و متناسب با فرهنگ آنان نازل مي گرديدد. بدين خاطر کساني که مي خواهند فهم صحيحي از قرآن به دست آورند، مي بايست با زبان و فرهنگ تازي، آشنايي خوبي داشته باشند. پاسخ: براي دست يابي به پاسخ آیه را مرور می کنیم: وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَکمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ؛ و برخي از آيات و نشانه هايي که در پرتو شناخت آن ها انسان ها به يگانگي خداوند پي مي برند، اين است که انسان بداند که آفرينش اوليه او از خاک بوده است... ))اگرچه در اين آيه خداوند در خطاب به همه انسان ها مي گويد که شما را از خاک آفريديم، ليکن با توجه به آيات ديگر قرآن که آفرينش از خاک را ويژه آدم و حوا مي داند و نيز با توجه به آياتي که آفرينش فرزندان آدم و حوا را از نطفه مي داند، دانسته مي شود که مقصود از نسبت دادن آفرينش همه انسان ها به خاک، به اعتبار آدم و حوا و اصل اوليه آفرينش بني آدم مي باشد. اين گونه نسبت دادن در فرهنگ و ادب عرب رايج مي باشد و در بسياري از آيات قرآن مشابه آن را مي توان ديد. براي نمونه بني اسرائيل در زمان حضرت موسي ـ عليه السلام ـ کج روي هايي از قبيل گوساله پرستي و جز آن داشته اند، ولي در قرآن ديده مي شود که اين کج روي ها را به يهوديان زمان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ نسبت مي دهد، ‌در حالي که فاصله اين يهوديان با گوساله پرستان صدها سال مي باشد، ‌ولي ديده نمي شود که آنان بر پيامبر خرده گيرند و بگويند که چرا کردار گذشتگان ما را به ما نسبت مي دهي. مشابه همين مطلب از امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ پرسيده شد و امام سجاد در جوابش فرمود: ((چون قرآن به لغت عرب نازل شده است لذا طبق زبان و اصطلاح خودشان با آنان سخن مي گويد.)) مثلا به زبان قبيله تميم در موقع نکوهش به مردي که قبيله او شهر را غارت و مردم آن را کشته باشند، مي گويند: ((شما فلان شهر را به تاراج برديد.)) نيز عرب مي گويد: ((ما با قبيله فلان چنين کرديم و فلان شهر را خراب نموديم.)) منظور آنان از اين سخنان اين نيست که خودشان شخصا اين اعمال را انجام داده باشند. بلکه منظورشان نکوهش ديگران است. و دسته ديگر منظورشان اين است که به قبيله خود افتخار نمايند. منظور خدا در اين آيه اين است که گذشتگان آنان را مورد توبيخ و خودشان را در معرض نکوهش قرار داده باشد زيرا اين همان لغت و اصطلاحي است که قرآن طبق آن نازل شده. از طرفي هم نسل آنان به رفتار آباء و اجداد خود راضي مي باشند و اعمال ايشان را تصويب مي نمايند. پس جايز است که به ايشان گفته شود: شما اين اعمال را انجام داده ايد زيرا شما به رفتار زشت آنان راضي هستيد. و ممکن است اين نسبت به خاطر عناصر تشکيل دهنده بدن انسان باشد، ‌زيرا بسياري از عناصر بدن آدمي يا ارتباط مستقيم با خاک دارد و يا از خاک به عمل مي آيد. بر اين پايه روشن گرديد که مراد از نسبت آفرينش همه انسان ها به خاک به اعتبار اولين پدر و مادر آدميان و يا عناصر تشکيل دهنده جسم آدمي، مي باشد. سپس در ادامه مي فرمايد: ثُمَّ إِذَا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ، ‌واژه «ثم» در ادبيات عرب هنگامي به کار گرفته مي شود که ميان معطوف و معطوف عليه، فاصله اي وجود داشته باشد. واژه «اذا» به معناي مفاجات و ناگهاني مي باشد. بشر به معني انسان است، آدمي را نسبت به فضائل و کمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شکل ظاهرش، بشر مي گويند. پس از آگاهي از واژگان آيه، به تفسير آن توجه مي کنيم: سپس شما انساني گشتيد از گوشت، خون و پوست و بر روي زمين پراکنده شديد. يعني با يک فاصله اي، از خاک بي جان تبديل به يک موجود جاندار و پر جنب و جوش گرديديد و در سراسر کره خاکي پخش شديد. امر ناگهاني که در اين آيه بدان اشاره شده است، ‌يا مربوط به تبديل شدن خاک به گوشت و پوست است يعني تبديل خاک به گوشت و پوست اگر چه با فاصله بوده است، ليکن اين تبديل آن قدر پيچيده و شگفت آور است که تو گويي آن فاصله به چشم نيامده و ناگهاني رخ داده است. و يا در ارتباط با انتشار سريع بشر در کره خاکي مي باشد، يعني اگر چه ميان تبديل شدن خاک به گوشت و پوست (آدم و حوا)، فاصله اي ايجاد شده است ولي نسل اين دو، چنان در کره خاکي با سرعت تمام افزايش يافت و پخش گرديد که تو گويي به گونه ناگهاني رخ داده است. همان گونه که ملاحظه شد مقصود از آيه اين نيست که خداوند از اين که خاک به بشر تبديل شده، تعجب کرده است، ‌زيرا نه تنها آيه چنين دلالتي ندارد، ‌بلکه آيات ديگر قرآن بر خلاف اين برداشت مي باشد. خداوند پيش از آفرينش انسان به فرشتگان خبر مي دهد که قصد دارد که بشري بيافريند: وَإِذْ قَالَ رَبُّک لِلْمَلائِکةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ؛ و (ياد کن) هنگامي را که پروردگار تو به فرشتگان گفت: من بشري را از گلي خشک، از گلي سياه و بدبو، خواهم آفريد». بر اين پايه خداوند از پيش مي دانست که بشر مي آفريند و از اين که خاک و گل به بشر تبديل شد، برايش تعجب آميز نبود. افزون بر آن اين گونه برداشت ها از قرآن حکايت از بي توجهي به صفات خداوند دارد، مگر ممکن است کسي که از دانايي و توانايي بي نهايت و نامحدود برخوردار است، نداند چه مي آفريند و يا نتواند خواسته خويش را، محقق سازد! بر پايه توضيحات ياد شده به دست آمد که مراد خداوند از اين آيه جلب توجه بني آدم به نوع آفرينش خود است تا با آگاهي از شگفتي هاي آفرينش انسان به عظمت و دانايي و توانايي حيرت آور آفريننده خودآگاه گردد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image