شناخت برهان صدیقین /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

صدّیق، مبالغه صادق است و آن، کسى است که در اقوال، افعال، نیت ها و عهدهایش با خدا و خلق خدا، ملازم صدق است. V}تعلیقه بر شرح حکمت، صص ۴۸۸ - ۴۹۷. {Vاین برهان را اولین بار شیخ الرئیس ابو على سینا در نمط چهارم از کتاب اشارات، مطرح نمود و آن را «برهان صدیقین» نامید. از بیانات ابن سینا در ذیل این برهان معلوم مى شود که جرقه هاى نخستین چنین برهانى را آیات نورانى قرآن در ذهن و اندیشه او روشن کرده است. V}ابن سینا؛ الاشارات و التنبیهات؛ ج ۳، ص ۶۶.{V


صدّیق، مبالغه صادق است و آن، کسى است که در اقوال، افعال، نیت ها و عهدهایش با خدا و خلق خدا، ملازم صدق است. تعلیقه بر شرح حکمت، صص 488 - 497. این برهان را اولین بار شیخ الرئیس ابو على سینا در نمط چهارم از کتاب اشارات، مطرح نمود و آن را «برهان صدیقین» نامید. از بیانات ابن سینا در ذیل این برهان معلوم مى شود که جرقه هاى نخستین چنین برهانى را آیات نورانى قرآن در ذهن و اندیشه او روشن کرده است. ابن سینا؛ الاشارات و التنبیهات؛ ج 3، ص 66. مرحوم محقق طوسى، شارح بزرگ سخنان و آراء ابن سینا، دلیل این نامگذارى را چنین گزارش مى کند: «از آنجا که روش قوم از [الهیون ]راست ترین از دو راه [طبیعیون و متکلمان ] بود این قوم را صدّیقین نام نهاده». نصیرالدین الطوسى؛ شرح الاشارات؛ ص 214. به دلیل آنکه در این برهان با کمترین پیش فرض و کمترین مبانى، وجود خدا اثبات مى شود؛ پس از ابن سینا، حکماى بزرگ اسلامى به آن توجه بسیار کردند و هر یک با تقریر و بیان خاصى به تشریح آن پرداختند. حکیم الهى، مرحوم میرزا مهدى آشتیانى، نوزده تقریر مختلف از برهان صدّیقین را مطرح نموده اند. تعلیقه بر شرح حکمت، صص 97 و 488. به هر حال، این برهان صرفاً با نظر در حقیقت وجود، خداوند را اثبات مى کند. از همین رو، با برهان متکلمان که از راه حدوث زمانى وجود خدا را اثبات مى کنند؛ و با برهان طبیعیون که از طریق حرکت وجود خداوند را اثبات مى کنند و با برهان حکماء الهى که از طریق امکان ذاتى وجود خداوند را ثابت مى نمایند و با برهان عرفاء که از راه کشف و شهود به خداوند مى رسند، متفاوت؛ و تنها راهى است براى صدّیقین. در این مجال، نمى توان به همه تقریرهاى برهان صدّیقین یا مهم ترین آن ها اشاره کرد، براى آشنایى با برخى از این تقریرها، نک: علیزمانى، امیرعباس؛ «برهان صدّیقین از دیدگاه حکماى مسلمان»؛ در کتاب حکیم سبزوارى (کنگره بزرگداشت دویستمین سال تولد) صص 231 - 249. ولى به دلیل آنکه تقریر مرحوم علامه طباطبایى را در کتاب وزین اصول فلسفه و روش رئالیزم ج 5، صص 86 - 76. از تقریرهاى دیگر روان تر و جامع تر مى دانیم، بیان ایشان را مطرح مى کنیم: «واقعیت هستى که در ثبوت وى هیچ شک نداریم، هرگز نفى نمى پذیرد و نابودى برنمى دارد؛ به عبارت دیگر، واقعیت هستى بى هیچ قید و شرط واقعیت هستى است و با هیچ قید و شرطى لاواقعیت نمى شود و چون جهان گذران و هر جزء از جهان نفى را مى پذیرد، پس عین همان واقعیت نفى ناپذیر نیست بلکه با آن واقعیت، واقعیت دارد و بى آن از هستى بهره اى نداشته و منتفى است و البته نه به این معنا که واقعیت با اشیاء یکى شود و یا در آنها نفوذ یا حلول کند و یا پاره هایى از واقعیت جدا شده و به اشیاء بپیوندد [بلکه مانند نور که اجسام تاریک با وى روشن و بى وى تاریک مى باشند و در عین حال همین مثال نور در بیان مقصود خالى از قصور نیست ] به عبارت دیگر، او خودش عین واقعیت است و جهان و اجزاى جهان با او واقعیت دارد و بى او هیچ و پوچ مى باشند. نتیجه: جهان و اجزاى جهان در استقلال وجودى خود و واقعیت داربودن خود، تکیه به یک واقعیتى دارند که عین واقعیت و به خودى خود واقعیت است؛ [و او همان خداوند و ذات لایزال حق است ].» .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image