فلسفه قیام امام حسین (ع) /

تخمین زمان مطالعه: 16 دقیقه

این مطلب در حال انتشار در شبکه های مجازی هست. لطفا یه جوابیه و توضیح ارایه بفرمایید تا در جواب انها منتشر کنم. ضمنا در صورتیکه جهت مطالعه بیشتر میتوانید نسبت به معرفی چند کتاب اقدام کنید هم ممنون میشم.متن شبهه؛ یه مطلبی هست نمی تونم نگم راستش اینجای گلوم گیر کرده به هر حال عمر سعد در اون زمان مرجع تقلید بوده به نوعی اکثریت مردم به معاویه می گفتند امیرالمومنین اینقدر اینها در بین اکثریت مردم ، عزیز بودند که حتی جواب سلام امام حسن مجتبی هم نمی دادند...!!!یزید هم که پسر امیرالمومنین می دونستند حکومت هم که دست یزید بوده پس امام ما شیعیان ، قصد براندازی حکومت رو نداشته چون حتی اگه یه فرد عادی هم باشه ، اینقدر عقل داره که با زن و بچه اش نره برای برپایی حکومت جدید...!!!امام حسین رو مردم دعوت کردند و اگر امام حسین (ع) نمی رفتند ، تا الان و اکنون همه می گفتند امام شما ترسید یا مثلا امام حسین(ع) اصلا براش مهم نبوده به هر حال خیلی خیلی نامه دعوت و تقاضا و درخواست برای امام فرستادند تازه - امام حسین هم قصد تشکلیل حکومت نداشتند - امام شیعیان بودند - ولی خدا و حجت خدا بودند مردم ایشون رو دعوت کردند که در بین مردم به عنوان ولی خدا ، راهنمای مردم باشند🔴 حالا نکته اصلی اینجاست :چند سالی است در تلویزیون می گویند که امام حسین قصد تشکیل حکومت اسلامی داشته حتی خودم دیدم مرجع تقلیدی در شبکه ۳ می گفت هدف اصلی امام حسین(ع) تشکیل حکومت اسلامی بوده و شکست خوردهچرا اینقدر دروغ ؟چرا اینقدر تهمت ؟خب وقتی تلویزیون یک کشور شیعه میاد این اراجیف رو می گهاونوقت عمری ها هم میان می گن امام شما چرا با زن و بچه اش رفته جنگ ...!!!.


نگاه شما به داستان کربلا و موقعیت امام و جامعه آنروز نگاه دقیق و درستی نیست .این نوع شبهات هم برمی گرده به عدم اطلاع دقیق از اوضاع جامعه آنروز...شما لازم است تاریخ را از زمان رحلت پیامبر تا واقعه عاشورا به دقت بخوانید و از زمینه های قیام عاشورا مطلع شوید تا شرایط روزگار مسلمانان را بهتر درک کنید و خیلی از شبهات حل می شود.و توصیه می کنیم کتاب انسان ۲۵۰ ساله منسوب به صحبت های مقام معظم رهبری در خصوص اهل بیت را مطالعه کنید. عده ای با ارائه برخی نظریات پیرامون فلسفه قیام عاشورا، تصویری وارونه و یا حداقل نامناسب با شأن رهبر قیام ارائه کرده‌اند همچنین آنان در ارائة یک تصویر روشن و جامع از انگیزه های قیام امام حسین ـ ع ـ توفیق نداشته اند .کسی که بخواهد به ماهیّت، جوهرة و فلسفه قیام عاشورا تا حدّ زیادی پی ببرد، باید در گام نخست، با نگاه و مطالعة جامع و کامل در بارة امام حسین ـ ع ـ، به زندگی، شخصیّت و مقام حضرت به عنوان امام معصوم، شناخت لازم و کافی پیدا کند و سپس با مطالعه و تعمّق لازم در بیانات و گفتار حضرت که در مقاطع مختلف قیام و حتّی پیش از آغاز آن در بارة انگیزة حرکت خویش بیان کرده است، با فلسفه و ماهیّت قیام آن حضرت تا حدّ زیادی آشنا خواهد شد .اکنون با این مقدمه و با توجّه به این که بهترین و مطمئن ترین سند برای شناخت فلسفه و اهداف نهضت سیدالشهدا ـ ع ـ، کلمات خود آن حضرت و یا امامان دیگر در این باره است، مجموع خطبه ها، سخنان، نامه ها و وصیت نامة امام حسین ـ ع ـ که در بارة اهداف و انگیزه های قیام عاشورا است و نیز برخی از تعابیر زیارت نامه های متعدّد و مختلف که از امامان دیگر در بارة حضرت رسیده است و در آنها به انگیزة قیام پرداخته شده است، مورد مطالعه و بررسی قرار داده و سپس با استخراج فهرست‌وار اهداف قیام، به تفسیر و تحلیل آنها، می‌پردازیم :1 ـ امام حسین† در مکه در جمع گروهی از علما و نخبگان دیگر مناطق اسلامی با ایراد خطبه ای شور انگیز و کوبنده، ضمن یادآوری وظیفة سنگین و تکلیف خطیر علما و بزرگان شهرها در بارة پاسداری از کیان دین و اعتقادات مسلمانان و پیامدهای سکوت در برابر جنایات امویان، از خاموشی آنان در برابر سیاست های دین‌ستیزانة حاکمان اُموی انتقاد کرده و هرگونه همراهی و سازش با آنان را گناه نابخشودنی دانستند . حضرت در پایان سخنان خود، هدف از اقدامات و فعالیت هایش را برضدّ نظام ستم گر حاکم (که چند سال بعد خود را در قالب یک نهضت نشان داد) چنین اعلام فرمودند :«... اَللّهُمَّ اِ نَّکَ تَعْلَمُ انَّهُ لَمْ یَکُنْ ما کان مِنا تَنافُساً فی سُلطان، و لا التماساً من فُضول الحُطام، ولکن لِنُُرِیَ (لِنَرُدَّ) المَعالمَ من دینک، ونُظهِرَ الاصلاحَ فی بلادک، ویَأْمَنَ المظلومونَ من عِبادک، و یُعمَلَ بِفَرائِضِکَ و سُنَنِکَ و اَحکامِکَ ...»[1]خدایا تو می دانی آنچه از طرف ما انجام گرفته است (از سخنان و اقدامات برضدّ حاکمان اُمَوِی) به خاطر رقابت و سبقت جویی در فرمانروایی و افزون‌خواهی در متاع ناچیز دنیا نبوده است، بلکه برای این است که نشانه های دینت را (به مردم) نشان دهیم ( برپاگردانیم) و اصلاح در سرزمین هایت را آشکار کنیم . می خواهیم بندگان ستمدیده ات در امان باشند و به واجبات و سنّت ها و احکامت عمل شود .از این جملات می توان چهار هدف را برای اقدامات و فعالیت های امام حسین ـ ع ـ که در عصر حاکمیّت یزید جزء اهداف قیام حضرت به شمار می رفت، استخراج کرد:الف ـ احیای مظاهر و نشانه های اسلام اصیل و ناب محمدیب ـ اصلاح و بهبود وضع مردم سرزمین‌های اسلامیج ـ مبارزه با ستمگران اُموی جهت تأمین امنیّت برای مردم ستمدیدهد ـ فراهم ساختن بستری مناسب برای عمل به احکام و واجبات الهی 2ـ امام حسین ـ ع ـ ضمن وصیّت‌نامه ای که هنگام خروج از مدینه و در زمان وداع با برادرش محمّد بن‌حنفیّه برای وی نوشت، هدف از حرکت خویش را چنین بازگو کرد:«انِّی لَمْ اَخْرُجْ اَشِراً وَ لا بَطِراً ولا مُفْسِد اً وَ لا ظالِماً، وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الِاصلاحِ فِی اُمةِ جَدِّی محمدˆ اُریدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْروفِ و اَنْهی عَنِ المُنْکَرِ و اَسیرَ بِسیرةِ جَدِّی محمدˆ و اَبی عَلیِّ بنِ‌اَبِی‌طالِبٍ†...»[2]من نه از روی سرمستی و گستاخی و نه برای فساد و ستم گری حرکت کردم . بلکه تنها برای طلب اصلاح در امّت جدم حرکت کردم. می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیرة جدم و پدرم علی بن‌ابی‌طالب عمل کنم .ودر جای دیگر می فرمایند :«اَلّلهُمَّ اِنِّی اُحِبُّ الْمَعْرُوفَ و اَ کْرَهُ الْمُنْکَرَ»[3]خدایا من به معروف اشتیاق و از منکر تنفر دارم .و در زیارت های مختلف که در بارة امام حسین ـ ع ـ از امامان ـ ع ـ وارد شده، این تعابیر فراوان دیده می شود:«اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الْصَّلوةَ وَ آتَیْتَ الزَّکوةَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ»[4]گواهی می دهم که تو نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی .از این عبارات، اهداف ذیل را از قیام حضرت، می توان استفاده کرد :الف ـ طلب اصلاح در امور امّت پیامبر ـ ص ـب ـ امر به معروفج ـ نهی از منکرد ـ عمل به سیرة رسول‌خداـ ص ـ و امیرالمؤمنین ـ ع ـ همانند برپایی نماز و پرداخت زکات 3 ـ حضرت در نامه ای که در زمان اقامت خویش در مکّه در پاسخ دعوت به نامه های اشراف و بزرگان کوفه مبنی بر آمدن به کوفه، نوشتند، فلسفة قیام خود را چنین بیان فرمودند:«فَلَعَمْرِی مَا الاِمامُ الا العَامِل بِالکِتابِ، و الآخِذ بِالقِسْطِ، و الدّائِنُ بالحَقِّ، و الحابِسُ نَفْسَهُ عَلَی ذاتِ‌اللهِ. والسّلام.»[5]به جانم سوگند، پیشوا کسی است که به کتاب خدا عمل کند، عدل و داد را محقق سازد، معتقد به حقّ باشد، خود را به آنچه در راه خدا هست پایدار بدارد .امام† در این نامه، هدف از قیام را، تلاش در جهت برپایی حکومتی می داند که رهبر و پیشوای آن، صفات و امتیازات ذیل را دارا باشد:الف ـ به کتاب خدا حکم کند .ب ـ عدالت را در جامعه حاکم کند .ج ـ متدیّن ومعتقد به دین خدا باشد .د ـ خود را وقف خدا و اهداف الهی کند .4ـ حسین بن‌علی در نامه ای که ضمن آن از بزرگان بصره دعوت به همیاری و همراهی با وی کرده است، علّت و هدف از نهضت خویش را چنین بیان می کند:«اَنَا اَدْعُوکُمْ اِلی کِتابِ الله ِوَ سُنَّةِ نَبِیِّهˆ فَاِنَّ الْسُنَّةَ قَدْ اُمیتَتْ وَ اِنَّ الْبِدْعَةَ قَدْ اُحْیِیَتْ»[6]من شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش می خوانم . همانا سنّت پیامبر ـ ص ـ از بین رفته است و بدعت زنده شده است .و در جواب عبدالله بن‌مُطیع می فرماید :«اِنَّ اَهْلَ الْکُوفَةَ کَتَبُوا اِلَیَّ یَسْأَلُونَنَی اَنْ اَقدِمَ عَلَیْهِمْ لِما رَجَوْا مِنْ اِحْیاءِ مَعالِمِ الْحَقِّ وَ اِماتَةِ الْبِدَعِ»[7]کوفیان به من نامه نوشته و از من خواسته اند به نزدشان بروم ، چون امیدوارند (که با رهبری من) نشانه‌ های حقّ زنده و بد عت ها نابود شود .و نیز در نامه ای که به شیعیان بصره نوشتند، فرمودند:«فَاِنِّی اَدْعُوکُمْ اِلی اِحْیاءِ مَعالِمِ الْحَقِ وَ اِماتَةِ الْبِدَعِ»[8]من شما را به زنده کردن نشانةهای حقّ و نابود کردن بدعت ها می خوانم .از مجموع نامه و پاسخ حضرت، این اهداف را می توان برای نهضت عاشورا استفاده کرد :الف ـ دعوت (و عمل) به کتاب خد ا و سنّت پیامبر ـ ص ـب ـ احیای سنّت پیامبرˆ که از بین رفته است، و برپایی مظاهر حقّ و حقیقتج ـ از بین بردن بدعت ها (که جایگزین احکام خدا و سنّت پیامبرˆ شده است .) 5ـ ابا عبدالله درخطبه ای که پس از برخورد با حرّ بن‌یزید رِیاحی در منزل «بَیْضَه» ایراد فرمودند، انگیزة قیام خود را با استناد به فرمایش پیامبر ـ ص ـ، چنین بیان کردند :ای مردم ! رسول‌خدا ـ ص ـ فرمودند: کسی که فرمانروای ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال کرده و پیمان الهی را شکسته و با سنّت رسول‌خدا ـ ص ـ مخالفت ورزیده در میان بندگان خدا با گناه و تجاوزگری رفتار می کند، ولی در برابر او با کردار و گفتار خود برنخیزد، برخدا است که او را در جایگاه (عذاب‌آور) آن ستمگر قرار دهد . هان (ای مردم ) بدانید که این ها تن به فرمانبری از شیطان داده و اطاعت از فرمان الهی را رها کرده و فساد را نمایان ساخته و حدود خدا را تعطیل نموده اند، درآمدهای عمومی (بیت المال) مسلمانان را به خود اختصاص داده اند و حرام خدا را حلال و حلا لش را حرام کرده اند و من شایسته ترین فرد برای تغییر دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستم[9]از این خطبه و یا نامه، علّت قیام سیدالشهدا† را می توان این امر دانست که حاکمان بنی اُمَیّه (به ویژه یزید) اقدامات ضدّ دینی زیر را مرتکب شده اند:الف ـ فرمانبری از خدا را رها کرده و به اطاعت از شیطان رو آورده اند ؛ب ـ فساد را (در زمین) آشکار کرده اند ؛ج ـ حدود الهی را تعطیل کرده اند ؛د ـ بیت‌المال را به خود اختصاص داده اند ؛ﻫ ـ حرام خدا را حلال و حلال الهی را حرام کرده اند . از این رو است که در زیارات وارد ه در بارة امام حسین ـ ع ـ، شهادت به برپایی احکام الهی و سنّت پیامبرˆ و امیرالمؤمنین† توسط حضرت، داده شده است:شهادت می دهم که تو حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام کردی و نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی و (مسلمانان را) با پند و اندرز نیکو، به راه روش خود، فراخواندی .[10]و همچنین:«اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَمَرْتَ بِالْقِسْطِ وَ الْعَدْلِ وَ دَعَوْتَ اِلَیْهِما»[11]شهادت می دهم که تو به عدل و داد امر کردی و( مسلمانان را) به سوی این دو دعوت کردی . 6ـ پیشوای سوّم درمنزل «ذوحُسَم» در توجیه حرکت خویش چنین فرمودند:آیا نمی بینید که به حقّ عمل نمی شود و از باطل بازداشته نمی شود؟ (در چنین شرایطی) باید مؤمن، به حقّ خواهان دیدار خدا باشد . من چنین مرگی را جز شهادت و زندگی با ظالمان را جز ننگ و خواری نمی بینم .[12]امام† در بارة ذلت‌ناپذیری خود به عنوان هدف دیگر از قیام خویش، بیانات دیگری نیز دارد، از جمله در مقابل پیشنهاد عبیدالله که حضرت را بین کشته شدن و بین بیعت کردن با یزید مخیّر کرده بود، می فرماید:«... هیهاتَ مِنَّا الذِلّة یأبی اللهُ ذلکَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ المؤمنُونَ ...»[13]و یا فرمود: هیهاتَ مِنّا اخذ الدنیّة اَبَی اللهُ ذلک وَ رسولُه ...[14]از ما دور باد که پستی را پیشة خود کنیم، (چرا که) خدا و رسول او از آن ابا دارند.نکتة شایان توجّه در این فراز آن که امام حسین† عدم ذلت‌پذیری خود را مستند به امر خدا و سیرة رسول‌خدا و مؤمنان می داند، چرا که مؤمن واقعی با پیروی از فرمان خدا و تأسّی به سیرة رسول‌خداˆ، به هیچ رو تن به ذلّت نمی دهد.و نیز در جای دیگر فرمود:«لا والله لا اعطیکم بیدی اعطاءَ الذلیلِ و لا اَفِرُّ فِرارَ العبید.[15]به خدا سوگند، من دستم را (به نشانة بیعت) همانند شخص خوار به آنان (پیروان یزید) نمی دهم و همانند فرار بردگان، فرار نمی کنم.و باز فرمود:موتٌ فی عِزٍّ خیرٌ من حیاةٍ فی ذُلٍّ.[16]مرگ در عزت، بهتر از زندگی در ذلّت است.از مجموع این سخنان، این اهداف را می توان استفاده کرد:الف ـ ترویج حقّ و عمل به آنب ـ نهی از ترویج باطل و بازداشتن از عمل به آنج ـ عدم پذیرش زندگی ذلّت‌بار و ننگین دنیا و انتخاب زندگی با سعادت آخرت.7ـ امام صادق† در زیارت اربعین، هدف از نهضت حسینی را چنین بیان می فرماید:«وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیْرَةِ الْضَلالَةِ».[17](حسین بن علی ـ ع ـ) جان خویش را در راه تو (خدا) فدا کرد تا بندگانت را از بی خبری و سرگردانی گمراهی نجات دهد .از دیدگاه امام ششم، سیدالشهدا ـ ع ـ با نهضت عاشورا، اهداف زیر را تعقیب می کردند:الف ـ نجات مسلمانان از بی خبری نسبت به احکام دین و وظایف خویش در برابر پروردگارب ـ رهایی بندگان خدا از گمراهی با آگاه ساختن آنان به لزوم پیروی از رهبران واقعی دیننتیجه بحثبا اندکی دقّت در اهداف استخراج شده از این بیانات، ملاحظه می شود که امام ـ ع ـ علّت، انگیزة و حقیقت قیام خویش را، مبارزه با منکرات فراوان در جامعه اسلامی و تبلیغ و ترویج معروف در بین مسلمانان، اعلام می کنند . بنابراین، فلسفة اصلی و نهایی نهضت حضرت را می توان در یک هدف جا مع و کلّی یعنی «احیای فرهنگ اسلام اصیل و ناب محمدی ـ ص ـ و زدودن زنگارهای تحریف و بدعت از دین جدّشان» خلاصه کرد . البته حضرت راهکار و ابزار لازم جهت جامة عمل پوشاندن به این هدف را، در عنصر «امر به معروف و نهی از منکر» می دانند . از این رو در وصیّت‌نامه خود به محمّد بن‌حنفیه می نویسند: «ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر» و یا (چنان که گذشت) در زیارت نامه های مربوط به حضرت آمده است: «... وَ اَمَرْتَ بالمعروف وَ نَهَیْتَ عَن المنکر»توضیح مطلب آن که: اگر حضرت علّت حرکت خویش را مبارزه با اموری، هم چون رواج بدعت ها، مخالفت با کتاب خدا و حلال و حرام الهی، نابودی سنّت پیامبر ـ ص ـ ، شیطان محوری و ترک خدا محوری، فساد، ظلم، بی عدالتی و ناامنی در جامعة اسلامی، تعطیلی حدود الهی، در انحصار گرفتن و تاراج بیت‌المال مسلمانان و ... می دانست، تمام این امور حاکی از فراوانی و شیوع امری به نام «مُنْکَر» در جامعة اسلامی بود ، که حضرت خود را موظّف به نهی از آن می دانستند . و نیز اگر اباعبدالله ـ ع ـ جامعة اسلامی را به اموری از قبیل: عمل به کتاب خدا و سنّت پیامبر ـ ص ـ، احیای مظاهر و نشانه های حقّ، ایجاد امنیّت، اصلاح و بهبودی وضع امور امّت و مسائلی از این قبیل، فرامی خواند، این مسأله نشان گر آن است که امری به نام «معروف» در جامعه از بین رفته یا دست کم در حال نابودی بود . از این رو اگر حضرت از بیعت با یزید امتناع کرده و با این عمل، از یک سو، آمادگی خود را برای شهادت و مقاومت در برابر حکومت یزید اعلام کرد، و از سوی دیگر، تلاش خود را جهت برانداختن حکومت یزید و تأسیس حکومت اسلامی، به کار گرفت، در واقع سرباززدن از بیعت، به معنای نهی از منکر، ترویج معروف و اتمام حجّت با مسلمانان در بارة حرمت سکوت در برابر بدعت ها و جنایات بنی اُمَیّه بود و بیعت و یا حتّی سکوت در مقابل چنین حکومتی، افزون بر آن که ترویج منکر و مبارزه با معروف بود، عذر و بهانه ای نیز برای افراد عادّی در همکاری با حاکمان اُموی می شد .به دیگر سخن ، آنچه در سیرة حسین بن‌علی‡ به عنوان امام معصوم، مسلم و غیرقابل تردید به نظر می رسد، آن است که شخصیّتی همانند امام حسین ـ ع ـ حاضر نبودند با شخصی هم چون یزید بیعت کرده و حکومت وی را به رسمیّت بشناسند ، چرا که حضرت با مشاهده و بررسی عمق انحرافات امّت اسلامی در عصر حکومت معاویه و سپس حکومت یزید، به این نتیجه رسیده بودند که دیگر نمی توان با موعظه و خطبه های آتشین و سخنرانی های تهدیدآمیز و تحریک‌کننده، انحرافی را که در مبانی اعتقادی و سیا سی جامعة اسلامی و نیز در دستگاه خلافت رسوخ کرده، از بین ببرند . بلکه تنها راه درمان و نجات امّت اسلامی، برپایی یک نهضت عمیق است که بازتاب و گسترة آن، افزون بر آن که فرامکانی باشد، فرازمانی نیز بوده و در گسترة زمان، الگویی برای آزاد مردان تاریخ باشد . البته در مقابل، یزید کسی نبود که بدون بیعت گرفتن از امام ـ ع ـ، ساکت بنشیند، چرا که به رسمیّت نشناختن حکومت از سوی افرادی هم چون حسین بن‌علی ـ ع ـ، به معنای ردّ مشروعیّت آن و آمادگی برای مبارزه با حکومت بود و یزید به خوبی به این موضوع آگاهی داشت .به امید خداوند به زودی کتابی تحت عنوان «مقتل جامع امام حسین (ع)» وارد بازار خواهد شد که زحمات بسیاری برای آن کشیده شده و کار گروهی از محققان تاریخ است.1. به نظر می‌رسد مناسب ترین کتاب : «اللهوف» سید بن طاووس، ‌باشد که توسط مترجمان بسیاری ترجمه شده است. همچنین:2. مرتضى مطهرى، حماسه حسینى3. دکتر سید جعفر شهیدی، قیام امام حسین(ع)4. نجم الدین طبسی، با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه . این کتاب، جامع تمام تمامی وقایع از حرکت امام حسین از مدینه تا بازگشت اسرا از شام به این شهر می‌باشد. پی نوشت:[1] . ابن‌شعبة حرانی، تحف العقول، ص239 ؛ مجلسی، بحارالانوار، ج97، ص81 ـ 80 .[2] . ابن‌اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج5، ص21؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین، ج1، ص189 ـ 188؛ و نزدیک به این تعابیر: ابوجعفر محمّد بن‌علی بن‌شهراشوب ، مناقب آل‌ابی‌طالب ، ج4، ص97 .[3]. ابن‌اعثم ، همان، ج 5، ص 19؛ خوارزمی، همان، ج 1، ص186 .[4] . کلینی، الفروع من الکافی، ج4، ص 578؛ ابن‌قولویه، کامل‌الزیارات، صفحات 371، 376، 378 ـ 380، 402 و 518؛ شیخ طوسی، مصباح‌المتهجد، ص720 و تهذیب الاحکام، ج6، ص67؛ ابن‌طاووس، اقبال‌الاعمال، ج2، ص63 و ج3، ص103. هم چنین ر. ک: شیخ عباس قمی، کلیات مفاتیح الجنان، ترجمة مهدی الهی قمشه ای، تهران، انتشارات علمی، [بی تا]، زیارت مخصوصة امام حسین ـ ع ـ، ص 758، زیارت های مطلقة امام حسین ـ ع ـ، صفحات 775، 777، 778 ـ 779، 783، زیارت امام حسین ـ ع ـ در نیمة رجب، ص 807 ، زیارت امام حسین ـ ع ـ در شب های قدر، ص811 ، زیارت امام حسین ـ ع ـ در روزهای عید فطر و قربان، ص 816 و زیارت امام حسین ـ ع ـ در روز عرفه ، ص 825. ناگفته نماند «شهادت دادن» در اینجا به مفهوم متعارف آن یعنی گواهی کردن و تأیید یک موضوع مادّی و حقوقی نیست، بلکه بیان یک حقیقت معنوی و اعتراف به یک واقعیت است که با انگیزة معنوی صورت گرفته است . یعنی من این واقعیت را درک می کنم که نهضت تو به انگیزة امر به معروف و نهی از منکر بوده است نه به علّت دعوت کوفیان یا علل دیگر . بنابراین اگر تلاش ها و کارهای دیگری صورت گرفته است، همه برای رسیدن به آن هدف و آرمان بزرگ بوده است .[5]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص353؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص39 .[6] . طبری، همان، ج 5، ص357 ؛ بَلاذُری، انساب‌الاشراف، ج2، ص335 .[7] . ابوحنیفه دینوری، الاخبار الطِّوَال، ص364 .[8] . همان، ص343 ـ 342 .[9]. طبری، تاریخ الامم والملوک، ج5، ص403 ؛ بَلاذُری،انساب الاشراف، ج3، ص381 ؛ بَلاذُری خطبة یاد شده را از عبارت: «انّ هؤلاء ...» به بعد نقل کرده است.[10]. شیخ‌عباس قمی، کلیات مفاتیح الجنان، زیارت مطلقة امام حسین، ص779 .[11]. شیخ‌عباس قمی، کلیات مفاتیح الجنان، ص803.[12]. طبری، تاریخ طبری، ج5، ص404؛ طبرانی، المُعجَم الکبیر، ج3، ص115؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین، ج2، ص5 (با اندک تفاوتی در عبارات) .[13]. مسعودی، اثبات‌الوصیة، ص 166؛ طبرسی، الاحتجاج، ج2، ص99؛ ابن‌نما، پیشین، ص40؛ ابن‌ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج3، ص250.[14] . خوارزمی، پیشین، ج2، ص 7.[15]. شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص 98؛ طبرسی، إعْلامُ الوَرَیٰ بِأعْلامِ الهُدَیٰ، ص238؛ خوارزمی، پیشین، ج1، ص253؛ ابن‌شهراشوب، مناقب آل‌ابی‌طالب، ج4، ص75؛ ابن‌نما، مُثِیرُ‌الاحزان، ص51.[16] . ابن‌شهراشوب، پیشین، ج4، ص 75.[17]. شیخ طوسی، تهذیب‌الاحکام، ج6، ص126؛ شیخ طوسی مصباح‌المتهجد، ص788؛ محمّد بن‌جعفر المشهدی، المزار الکبیر، تحقیق جواد القیومی الاصفهانی، ص514؛ مجلسی، بحارالانوار، ج98، ص331. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image