حقانیت شیعه -تعصب اهل سنت -شیعه نشدن اهل‌سنت /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

می خواستم بپرسم که آیا این سخن که از پیامبر(ص) نقل شده صحیح است یا نه؟:×خلیفه باید از قبیله قریش باشد× سوال بعدی این است که باتوجه به اینکه دربسیاری از کتابهای شیعیان از جمله الغدیر علامه امینی از اعتراف علمای اهل تسنن و حتی خود خلفاء مبنی بر حقانیت امام علی علیه السلام سخن به میان آمده است، چرا پس سنیها هنوز هم بر عقیده خود پافشاری می کنند؟ آیا مگر این کتابها در دسترس نیست؟ درصورت امکان جواب رابه ایمیل بنده ارسال کنید.


در رابطه سؤال اول : راه اثبات امامان دوازده گانه تنها از طریق شیعه نیست. در کتاب هاى روایى اهل سنت نیز به امامت دوازده گانه بعد از رسول خدا(ص) وقریشی بودن آنها تصریح شده است.براى روشن شدن مسأله به روایاتى از پیامبر اکرم(ص) - که در کتاب هاى اهل سنت در مورد ائمه اثنى عشر آمده است - اشاره مى شود.1. «لا یزال امر الناس ماضیاً ما ولیهم ؛ صحیح مسلم به شرح نووى، ج 12، ص 202 ؛ نیز : الصواعق المحرقه، ص 18، و نیز : تاریخ الاسلام، سیوطى، ص 10. ؛ «کار مردم پیوسته مى گذرد تا آن که دوازده مرد بر آنان فرمان برانند». «اثنا عشر رجلاً»2. «انّ عدة الخلفاء بعدى عدة نقباء موسى» ؛ کنزالعمال، ح 14971. ؛ «شمار جانشینان من به تعداد نقباى موسى (12 نفر) است».3. «لا یزال الدین قائماً حتى تقوم الساعة او یکون علیکم اثنا عشر خلیفه کلهم من قریش ؛ صحیح مسلم، ج 6، (کتاب الاماره ) ؛ صحیح بخارى، ج 4، ص 165 ؛ سنن ابى داود، ج 3، ص 106 ؛ مسند احمد بن حنبل، ج 5، ص 86 - 108 ؛ «تا وقتى که دوازده خلیفه و جانشین بر شما حکومت کنند، دین پیوسته برپا است...قریش»4. «لاتزال هذه الائمة مستقیماً امرها... حتى یمضى منهم اثنا عشر خلیفه کلهم من قریش...» ؛ منتخب کنزالعمال، ج 5، ص 338 ؛ مستدرک الصحیحین، ج 3، ص 617. ؛ «این امر (دین اسلام ) به سر نمى آید تا اینکه تا دوازده خلیفه و جانشین را پشت سر گذارد...».5. «بر این امت دوازده خلیفه حکومت خواهند کرد، به عدد نقباى بنى اسرائیل» ؛ منتخب کنز العمال. 6. امام على(ع) در توضیح انحصار امامت در قریش مى فرماید: «ان الائمة من قریش فى هذا البطن من هاشم لا ؛ نهج البلاغه، خطبه 142. ؛ «امامان از قریش، تنها از نسل هاشم هستند و امامت بر غیر آنان تصلح على سواهم...» شایسته نیست...».ر.ک: الف. ینابیع الموده، ص 2 .44. ب. البدایه و النهایه، ج 6، ص 3 .247.پ. سنن ابن ماجه، ج 4، 4085 / 1367.ت. مسند احمدبن حنبل، ج 5، ص 645 / 183.کفایة الاثر، ص 23. (به نقل از موسوعه الامام على بن ابیطالب، ج 2، ص 48 ). ، نظیر این روایات را - که از اهل سنت در مورد تعداد ائمه (ع) وارد شده است - مى توان در سایر منابع مطالعه کرد.ث. سنن ؛«الائمة بعدى اثنى عشر، تسعة من صلب الحسین و التاسع مهدیهم». ؛ ابى داود، 107 / 4.8. در روایت سفیان بن عیینه به نقل ینابیع المودة از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: «همواره دین پایدار است تا آنکه قیامت به پا شود یا بر شما دوازده خلیفه حکم رانند که همه آنان از بنى هاشم اند». ینابیع الموده، ج 3، باب 77. 9. امام الحرمین جوینى از ابن عباس از پیامبر(ص) نقل مى کند: «انا سید النبیین و على ابن ابیطالب سید الوصیین و ان اوصیایى بعدى اثنا عشر اولهم على بن ». ؛ فرائد المسطین، ج 2، ص 312. ؛ «من سرور پیامبرانم و على سرور اوصیا. اوصیاى بعد از من دوازده نفرند، اولشان على است و ابیطالب «و آخرهم المهدىآخرشان مهدى».10. ابن عباس از پیامبر(ص): «جانشینان و اوصیاى من و حجت هاى خدا بر خلق پس از من دوازده نفرند، اولشان برادرم و آخرشان فرزند من است».پرسیده شد: برادرتان کیست؟فرمودند: على بن ابیطالب.پرسیده شد: فرزندتان کیست؟فرمودند: مهدى، همان کسى که زمین را پر از عدل و داد کند، همانگونه که پر از ظلم و جور شده است.روایات متعدد دیگرى در این باب وجود دارد، بنگرید : الف. السید مرتضى العسکرى، معالم المدرستین، ج 1، ص 333 - 341، تهران : بعثت، چاپ دوم، 1406 ه.ق.ب. السید عبدالرحیم الموسوى، فى رحاب اهل البیت، الامامة والنص، المجمع العالمى لاهل البیت، بى جا، 1426 ه.ق الطبعة الثانیه.درنتیجه : با نصوصى که از پیامبر اکرم در مورد تعداد ائمه (ع) وارد شده و اهل سنت و شیعه آن را نقل کرده اند، (علاوه اثبات حقانیت شیعه )امامت ائمه دوازده گانه را و اینکه آنها از قریش هستند- چه به صورت دسته جمعى و چه به صورت فرد به فرد - نصوص خاص وارد شده و هر یک از امامان، امام بعد از خود را معرفى کرده است. اما در مورد سؤال دوم: این سوال را شما باید از ائمه چهارگانه اهل سنت و دیگر علمای اهل سنت که اقرار به ولایت و خلافت بلافصل امیرالمومنین علی علیه السلام کرده اند بکنید و از آنان باید پرسید که چرا و به چه دلیل با وجود اقرار به این مطلب باز راه انحراف را در پیش گرفته و حقیقت را کتمان کرده اید. واقعیت این است که بسیاری از این آقایان و نیز علمای کنونی اهل سنت واقعیت را به خوبی می دانسته و می دانند ولی به همان دلایلی که اصحاب پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمایشان آن حضرت را ندیده گرفته و آن را کتمان کردند اینان نیز همان عمل را انجام می دهند. با اینکه وجود مقدس پیامبر اکرم بارها و بارها به امامت و خلافت امیرالمومنین علی علیه السلام تاکید کرده بود ولی آنان با وجود اینکه این امر را مکررا و با چشمها وگوشهای خود از پیامبر دیده و شنیده بودند به فرمایشان آن حضرت پشت کردند حال دیگر چه انتظاری می توان از پیروان آنها یعنی امثال شافعی و احمدبن حنبل و مالکی و ابو حنیفه و نیز دیگر علمای اهل سنت داشت. به هر حال در یک جمع بندی می توان علل ذیل را مهمترین عوامل منحرف شدن این افراد از راه حق دانست: 1، گمان: ظن و گمان از لغزشگاههای خطرناکی است که اندیشه بیشتر مردم جهان را به پرتگاه عقاید باطل و نادرست سوق داده است. قرآن کریم در این باره می فرماید: از چیزی که به آن علم نداری پیروی مکن.( اسراء/36) یعنی، از دیدگاه قرآن، مسلمان حق ندارد، دنبال چیزی برود و یا چیزی را مورد عمل خود قرار دهد که برای او قطعی و ثابت نیست. اگر عقاید و آراء بیشتر علماء اهل سنّت را ریشه یابی و بررسی کنیم، به سادگی خواهیم دید که اغلب عقاید، ریشة علمی ندارد و به ظن و گمان منتهی می شود. متاسفانه آنان با درگیر کردن خود به ظن و گمان در مورد خلافت و امامت امیرالمومنین علی علیه السلام دچار انحرافات اینچنینی شده اند. 2. تمایلات نفسانی: در میان لغزشگاه خطرناک اندیشه، و یکی از مهمترین آنها از نظر قرآن تمایلات نفسانی است. اگر کسی بخواهد نقاط ضعف و قوت یک نظر را بیابد و دربارة آن درست بیندیشد، به ناچار باید خود را، در ارتباط با آن نظریه، از تمایلات نفسانی برهاند. شاید بعضی از این افراد در اثر تمایلات نفسانی نمی توانند، حق را اظهار کنند. یا بپذیرند. چون با اظهار به حق و پیروی از آن، سیادتی را که در پیش قوم خود داشتند و یا در آمدی را که از این راه نصیبشان می شد، از دست می دادند. 3. تعصب: یکی دیگر از موانع وصول به آرای صحیح و مطابق با واقع، تعصّب است، تعصّب عبارتست از اوج پیروی از تمایلات در زمینة هواداری از فرد یا افراد و یاچیزی، بدون رعایت حق. به گفته امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ امام و اسوه و الگوی مردم متعصب، شیطان است. امام در این باره می فرماید: او پیشوای متعصّبان و پیشرو مستکبران است؛آن که اساس تعصّب را نهاد.( نهج البلاغه، خطبة قاصعه ، ص380) تعصّب، شخص متعصّب را وادار می کند، به جای اینکه به گفته بنگرد، «گوینده» را ملاک داوری قرار می دهد. تعصّب به انسان اجازه نمی دهد که فکر کند که «گفته» چیست، آیا حق است یا باطل، درست است یا غلط؟ بلکه به او می گوید: ببین «گوینده» کیست؛ اگر با تو هم خط است، نظریة او درست است و اگر همخط نیست، نظریة او خطاست. هرگاه یکی از علمای اهل سنّت در متون دینی به نام یکی از بزرگان شیعه برخورد کند، بدون تأمل و فکر از روی تعصّب نظریه او را کنار می نهد و می گوید، این شخص رافضی است. با چنین برخورد، آیا می توان به حقیقت رسید؟ در حالیکه قرآن مجید می فرماید: مژده بده آن بندگانم را که سخن را می شنوند و به نیکوترین آن، عمل می کنند، اینان هستند که خداوند راهنمایشان کرده است، و هم اینانند، صاحبان اندیشه.( زمر/18( اگر به تاریخ مراجعه کنید می بینید که ائمه چهارگانه اهل سنت از متعصب ترین افراد نسبت به اهل بیت بودند اما با این وجود باز هم نتوانسته اند به برخی حقایق اشاره نکرده و از آن بگذرند، شاید هم این دست تقدیر الهی بوده که پرده از چهره واقعی این افراد برداشته و از زبان چنین متعصبینی حقانیت ولایت و امامت را ثابت کند. 4. تقلیدکورکورانه: تقلید در عقاید، یعنی پذیرفتن نظریة دیگر و یا دیگران، بدون مطالبة دلیل و برهان. تقلید کورکورانه زنجیری است بر فکر و اندیشة انسان، تا این زنجیر هست، تصحیح عقاید امکان پذیر نیست. بسیاری از این افراد به این مانع (تقلید کورکورانه از خلفا) گرفتار هستند. 5. لجاجت: یکی دیگر از موانع وصول به حقیقت، لجاجت است. لجاجت به صورتی مرموز و پنهان اندیشه را منحرف می کند و نظر را غیر صائب می گرداند، به گونه ای که صاحب نظر احساس انحراف نمی کند. امیرالمؤمنین علی ـ علیه السّلام ـ در این رابطه می فرمایند: لجاجت، به صورت پنهانی، اندیشه و رأی را می رباید.( نهج البلاغه، حکمت 179). بنابراین یکی دیگر از مشکلات این افراد، لجاجت است، که فکر و اندیشة آنها را به طور مرموزی منحرف می کند و نمی گذارد، به حقیقت راه پیدا کنند. به طور کلی این چند عامل از عواملی هستند که دامنگیر ائمه چهار گانه اهل سنت و نیز بسیاری از بزرگان اهل سنت شده بود، که باعث شده خود وپیروانش را ازمعارف نورانی اهل بیت محروم سازند البته می تواند، عواملی دیگر هم دخیل باشد، ولی به طور کلی این عوامل از عوامل مهم هستند که باعث شده آنان نتوانند به راه راست اعتراف کرده و به آن بپیوندند. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image