مبانی و اهداف مجازات‌ها-تفاوت مبانی و اهداف مجازات /

تخمین زمان مطالعه: 29 دقیقه

مبانی سخت گیری اثبات جرایم جنسی آیا متفاوت از اهداف سخت گیریست؟ قلمرو آن و آثار و نتایج این سخت گیری چیست. لطفأ منابعی رو معرفی کنید؟


جواب اجمالی:مبانی و اهداف مجازات ها از نظر مکاتب مختلف متفاوت است. در برخی مکاتب بشری (مکاتب پراگماتیک و نتیجه محور یا مکاتب فائده گرا) در حوزه حقوق جزا، مبانی و اهداف مجازات متحد می شوند اما از نظر اسلام و برخی مکاتب دیگر (مثل مکتب عدالت مطلقه یا مکتب دفاع اجتماعی نوین و...) ، مبانی مجازات و اهداف مجازات بایکدیگر متفاوت است. برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به :محمد رضا کدخدایی؛ مجازات های اسلامی؛ چیستی و چرایی (سنگسار)؛ انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.کدخدایی، محمدرضا، مبانی حق کیفر در اسلام و مکاتب بشری، مجله معرفت، موسسه‌ی آموزشی و پژوهشی امام خمینیe، اردیبهشت 1387ش، ش125.گروهی از محققان، مجموعه مقالات پیشگیری از جرم، معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه، مرکز مطبوعات و انتشارات، تهران، 1382ش.پردال، ژان، تاریخ اندیشه‌های کیفری، ترجمه‌ی حسین نجفی ابرندآبادی، نشر یلدا، تهران، 1373شبکاریا، سزار، رساله‌ی جرایم و مجازات‌ها، ترجمه‌ی محمدعلی اردبیلی، نشر میزان، تهران، 1380ش.جواب تفصیلی:لزوم تناسب بین جرم و مجازات، یکی از اصول عقلایی و پذیرفته‌شده‌ی حقوق جزای اسلام است. در حقوق کیفری غرب تا قرن 18 میلادی خشونت‌آمیزترین مجازات‌ها اجرا می‌شد. جوشاندن در آب، ریختن روغن داغ بر سر، گیوتین، کشیدن دست و پا از جهت خلاف به وسیله حیوانات، کندن پوست بدن و کشیدن ناخن‌ها، بریدن زبان وگوش‌ها، زنده مثله کردن، انداختن مجرم جلوی حیوانات وحشی، پرت کردن از کوه، آتش زدن و...، نمونه‌هایی از مجازات‌های رایج بود که به اندک بهانه‌ای برای مجرمان ادعایی اجرا می‌شد.[1] حقوق جزای انگلستان حتی تا اواخر قرن 18، برای دویست جرم کیفر اعدام را قانون‌گذاری کرده بود که از بین آنها می‌توان سرقت بیش از یک شلینگ را نام برد. در حقوق جزای فرانسه 150 جرم که بیشترشان جرم‌های ساده بودند، کیفر اعدام داشت.[2]اسلام در زمانی که غرب برای بیش از دویست جرم ساده مجازات مرگ با فجیع‌ترین روش‌ها را پیش‌بینی کرده بود، با تصریح بر لزوم تناسب جرم و مجازات، سازوکار‌های کارآمدی برای این منظور را پیش‌بینی کرده است.باید توجه داشت که مجازات جرائم جنسی مراتب مختلفی دارد که متناسب با شدت و ضعف مراتب آن، قابل مجازات است. مجازات‌های تعزیری (نهی، توبیخ، شلاق، زندانی، ...)، شلاق حدی، تبعید و در نهایت در شکل بسیار هنجارشکن در صورتی که تحت شرایط بسیار سخت‌گیرانه به اثبات برسد، ممکن است به سنگسار ختم شود. ضمن یادسپاری نکته‌ی مزبور برای داشتن تصوری صحیح از تناسب جرم و مجازات، باید مفاسدی که از یک جرم قابل تصویر است مشخص شود، تا امکان داوری شایسته در مورد تناسب جرم و مجازات فراهم شود. در ادامه به بررسی اجمالی مفاسد مترتب بر یکی از مهم ترین جرایم جنسی یعنی زنا می‌پردازیم.مفاسد مترتب بر زناگستره‌ی مفاسد مترتب بر زنا آن قدر وسیع است که خداوند متعال می‌فرماید حتی به آن نزدیک هم نشوید: وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنی‌ إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبیلاً؛ و نزدیک زنا مشوید که زنا همیشه فاحشه بوده و بد راهی است.[3] زنا همیشه و در هر شرایطی، حتی اگر با تراضی طرفین همراه باشد، قبح ذاتی دارد و آثار سوئی بر آن مترتب است.در روایتی، پیامبر مکرم اسلام(ص)، مفسده و زشتی زنا را در کنار قتل پیامبر خدا و خراب کردن کعبه قرار داده است: قَالَ النَّبِیُّ(ص) لَنْ یَعْمَلَ ابْنُ آدَمَ عَمَلًا أَعْظَمَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ رَجُلٍ قَتَلَ نَبِیّاً أَوْ إِمَاماً أَوْ هَدَمَ الْکعْبَةَ ـ الَّتِی جَعَلَهَا اللَّهُ قِبْلَةً لِعِبَادِهِ أَوْ أَفْرَغَ مَاءَهُ فِی امْرَأَةٍ حَرَاما؛ پیامبر مکرم(ص) فرمودند: بنی‌آدم مرتکب عملی زشت‌تر و بدتر نزد خدای عزّوجلّ نشده است از کشتن پیامبر یا خراب کردن کعبه، یا ریختن نطفه‌اش در رحم زنی که بر او حرام بوده است.[4]زنا در هر شرایطی که انجام پذیرد (حتی با رضایت طرفین) گناه عظیمی دارد. به سبب اهمیت مفاسدی که گناه زنا دارد، بسیاری از رفتارهای دیگر که به نوعی نزدیک‌شدن به زنا یا مقدمه آن می‌باشد نیز حرام شده است. چشم‌چرانی، بدحجابی، خلوت زن و مرد نامحرم، لمس نامحرم...، از جمله گناهانی است که ممکن است زمینه‌ساز گناه زنا شود. پیامبر مکرم اسلام(ص) می‌فرمایند:کتب علی ابن آدم نصیبه من الزّنا مدرک ذلک لا محالة: فالعینان زناهما النّظر، و الاذنان زناهما الاستماع، و اللّسان زناه الکلام، و الید زناها البطش، و الرّجل زناها الخطا، و القلب یهوی و یتمنّی و یصدق ذلک الفرج أو یکذبه؛[5] بر اعضا و جوارح فرزند آدم، سهمی از زنا مقرر است که ناچار محقق شود؛ زنای چشمان نگاه حرام، و زنای گوش‌ها، شنیدن کلام طرب‌انگیز و زنای زبان سخن شهوت‌آلود و زنای دست، لمس حرام و زنای پاها رفتن برای انجام عمل نامشروع است؛ قلب هوس و آرزو می‌کند خواه عورت آن را تصدیق کند خواه تکذیب.در روایتی از حضرت عیسی آمده است:عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ اجْتَمَعَ الْحَوَارِیُّونَ إِلَی عِیسَی(ع) فَقَالُوا لَهُ یَا مُعَلِّمَ الْخَیْرِ أَرْشِدْنَا فَقَالَ إِنَّ مُوسَی نَبِیَّ اللَّهِ(ع) أَمَرَکمْ أَنْ لَا تَزْنُوا وَ أَنَا آمُرُکمْ أَنْ لَا تُحَدِّثُوا أَنْفُسَکمْ بِالزِّنَا فَضْلًا عَنْ أَنْ تَزْنُوا فَإِنَّ مَنْ حَدَّثَ نَفْسَهُ بِالزِّنَا کانَ کمَنْ أَوْقَدَ فِی بَیْتٍ مُزَوَّقٍ فَأَفْسَدَ التَّزَاوِیقَ الدُّخَانُ وَ إِنْ لَمْ یَحْتَرِقِ الْبَیْتُ؛[6] حواریون از عیسی درخواست ارشاد کردند: حضرت عیسی فرمود: موسی‌بن‌عمران به شما امر کرد که زنا نکنید و من بشما امر می‌کنم که فکر زنا را در خاطر نیاورید چه رسد به عمل زنا؛ زیرا هر که فکر زنا کند، مانند کسی است که در عمارت زیبا و مزینی آتش روشن کند. دودهای تیره‌ی آتش، زیبایی‌های عمارت را خراب می‌کند.بسیاری از مفاسد مترتب بر اباحه‌گری جنسی و زنا، با مراجعه به آمارها و وضعیت نابهنجار افراد، خانواده و جامعه قابل فهم و تأیید است. برخی از مفاسد بر اساس سازوکار‌های مادی یا معنوی در کلام معصومان(ع) منعکس شده است. دسته‌ای از آثار این عمل نیز ممکن است صرفاً جنبه‌ی اخروی داشته باشد. در ادامه به صورت فهرست‌وار به بخشی از این مفاسد اشاره می‌کنیم:دسته‌ی اول: مفاسد فردی و اجتماعی زنا1. عدم بهداشت جنسی زن و شوهر؛2. گسترش بیماری‌های مقاربتی که در حال حاضر از معضلات بزرگ اجتماعی است (ایدز، سیفلیس، انواع عفونت‌های خطرناک و ده‌ها بیماری دیگر)؛3. ناامنی روانی خانواده: سوءظن‌ها، بی‌اعتمادی و عدم آرامش روانی اعضای خانواده؛4. گسترش هوس‌بازی‌ و شهوت‌رانی‌ بی‌حد و مرز در جامعه که تأثیر بسزایی در ابعاد مختلف اجتماعی (اقتصاد، سیاست، فرهنگ و...) خواهد داشت؛5. گسترش جرم و جنایت مثل قتل و خونریزی و درگیری‌های متعاقب اعمال نامشروع؛6. اختلاط نطفه‌ها و مشخص نشدن انتساب هر فرد به پدر و مادر حقیقی خویش؛7. خلأ تربیتی فرزندان و شکل‌گیری بزهکاران خطرناک.8. و... .دسته‌ی دوم: آثار دنیوی زنا در کلمات امامان معصوم(ع)1. بی‌برکتی در زندگیرسول مکرم اسلام(ص) می‌فرماید: أَرْبَعٌ لَا تَدْخُلُ بَیْتاً وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ إِلَّا خَرِبَ وَ لَمْ یُعْمَرْ بِالْبَرَکةِ الْخِیَانَةُ وَ السَّرِقَةُ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ الزِّنَا؛ رسول خدا فرمود چهار چیز است که هر کدام در خانه‌ای رخنه کرد، ویرانش کند و برکت در آن وارد نمی‌شود: خیانت، دزدی، میخواری و زنا.[7]زنای محصنه، دو عامل از عوامل چهارگانه مزبور را دربردارد: خیانت و زنا.2. از بین رفتن نورانیت ظاهرامام صادق(ع) می‌فرماید: لِلزَّانِی سِتَّةُ خِصَالٍ... فَیَذْهَبُ بِنُورِ الْوَجْه؛ زنا نورانیت چهره را از بین می‌رود.[8]3. رفتن روح ایمانامام باقر(ع): إِذَا زَنَی الزَّانِی خَرَجَ مِنْهُ رُوحُ الْإِیمَانِ...؛ هنگامی که شخص زنا می‌کند روح ایمان از دل او بیرون می‌رود....[9]4. بی‌دینیرسول مکرم اسلام(ص) می‌فرماید: الزِّنَا یُهْلِک الدِّین؛ زنا دین را از بین می‌برد.[10]5. غضب الهیپیامبر مکرم اسلام(ص) می‌فرماید: فِی الزِّنَا خَمْسُ خِصَالٍ... یُسْخِطُ الرَّحْمَنَ؛ زنا باعث غضب خداوند بخشنده و مهربان می‌شود.[11]6. عدم استجابت دعاامام صادق(ع) می‌فرماید: أَوْحَی اللَّهُ إِلَی مُوسَی(ع) لَا تَزْنِی ـ فَأَحْجُبَ عَنْک نُورَ وَجْهِی وَ تُغْلَقَ أَبْوَابُ السَّمَاوَاتِ دُونَ دُعَائِک‌؛ خداوند بر موسی وحی کرد، زنا نکنید در غیر این صورت نور الهی را از شما پوشیده می‌دارم و ابواب رحمت الهی با دعای شما گشوده نخواهد شد.[12]7. فقر و قطع روزیرسول مکرم اسلام(ص) می‌فرماید: الزناَ یُورِثُ الْفَقْرَ؛ زنا باعث فقر می‌شود.[13]8. بی‌آبروییرسول مکرم اسلام(ص) می‌فرماید: الزِّنَا یَذْهَبُ بِمَاءِ (بهاء) الْوَجْهِ؛ زنا باعث بی‌آبرویی می‌شود.[14]9. بی‌عفتی و زنا با نزدیکان زناکارامام صادق(ع) می‌فرماید: لَا تَزْنُوا فَتَزْنِیَ نِسَاؤُکمْ وَ مَنْ وَطِئَ فِرَاشَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ وُطِئَ فِرَاشُهُ کمَا تَدِینُ تُدَان؛ خداوند به حضرت موسی وحی فرمود: زنا نکنید تا با زنان شما زنا نکنند؛ زیرا هر کس با زن یک مرد مسلمانی همخوابه شود، دیگران با زن او همخوابه می‌شوند. چون هر طور عمل کنی، همان‌طور پاداش می‌بینی.[15]10. قتل و جنایت و فساد مواریث، ترک تربیت و سرپرستی کودکان و...امام رضا(ع) می‌فرماید: حَرَّمَ اللَّهُ الزِّنَا لِمَا فِیهِ مِنَ الْفَسَادِ مِنْ قَتْلِ النَّفْسِ وَ ذَهَابِ الْأَنْسَابِ وَ تَرْک التَّرْبِیَةِ لِلْأَطْفَالِ وَ فَسَادِ الْمَوَارِیثِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِک مِنْ وُجُوهِ الْفَسَاد؛ از جمله مفاسدی که خدا به خاطر آن زنا را حرام فرمود، قتل و خونریزی، از بین رفتن نسب‌ها، فساد مواریث، ترک سرپرستی و تربیت اطفال و... است.[16]11. ناله‌ی زمین و زمانامام باقر(ع) می‌فرماید: مَا عَجَّتِ الْأَرْضُ إِلَی رَبِّهَا عَزَّ وَ جَلَّ کعَجِیجِهَا مِنْ ثَلَاثٍ... اغْتِسَالٍ مِنْ زِنًا؛ زمین به پروردگارش ناله نکرد مانند نالیدن آن از زنا.[17]12. از بین رفتن آبادانی شهرهاپیامبر مکرم اسلام(ص) می‌فرماید: الزِّنَا... یَدَعُ الدِّیَارَ بَلَاقِع‌؛ زنا باعث ویرانی سرزمین‌های آباد می‌شود.[18]13. زلزلهامام صادق(ع) می‌فرماید: إِذَا فَشَا الزِّنَا ظَهَرَتِ الزَّلَازِل؛ زمانی که زناکاری رواج یابد، زلزله زیاد می‌شود.[19]14. مرگ زودرسرسول مکرم اسلام(ص) می‌فرماید: الزناَ یُعَجِّلُ الْفَنَاءَ؛ زنا باعث مرگ زودرس می‌شود.[20]15. مرگ ناگهانیرسول مکرم اسلام(ص) می‌فرماید: إِذَا کثُرَ الزِّنَا مِنْ بَعْدِی کثُرَ مَوْتُ الْفَجْأَة؛ هر گاه پس از من زنا زیاد شود، مرگ ناگهانی فراوان می‌شود.[21]دسته‌ی سوم: عواقب اخروی زنا1. سختی حسابامام صادق(ع) می‌فرماید: للزانی... فِی الْآخِرَةِ سُوءُ الْحِسَابِ؛ یکی از آثار اخروی زنا، سختی حساب است.[22]2. محرومیت زناکار از توجه و کلام و تزکیه الهیپیامبر مکرم اسلام(ص) می‌فرماید: ثَلَاثَةٌ لَا یُکلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَا یُزَکیهِمْ وَ لَا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ شَیْخٌ زَانٍ و...؛ خداوند در روز رستاخیز با پیر زناکار سخن نگوید و در قیامت به نظر رحمت به او ننگرد و از پلیدی گناه پاکیزه‌اش نگرداند، و برایش عذابی دردناک خواهد بود.[23]3. عدم قرب الهیخداوند متعال در روایت قدسی می‌فرماید: لَا أُدْنِی مِنِّی یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَنْ کانَ زَانِیا؛ در روز قیامت زناکار در نزد من جایگاهی ندارد.[24]4. انواع عذاب‌های دردناک و شدید[25]پیامبر مکرم(ص) می‌فرماید: أَلَا وَ مَنْ زَنَی بِامْرَأَةٍ مُسْلِمَةٍ أَوْ یَهُودِیَّةٍ أَوْ نَصْرَانِیَّةٍ أَوْ مَجُوسِیَّةٍ حُرَّةٍ أَوْ أَمَةٍ ثُمَّ لَمْ یَتُبْ مِنْهُ وَ مَاتَ مُصِرّاً عَلَیْهِ فَتَحَ اللَّهُ تَعَالَی لَهُ فِی قَبْرِهِ ثَلَاثَمِائَةِ بَابٍ یَخْرُجُ مِنْهَا حَیَّاتٌ وَ عَقَارِبُ وَ ثُعْبَانٌ مِنَ النَّارِ فَهُوَ یَحْتَرِقُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ ـ فَإِذَا بُعِثَ مِنْ قَبْرِهِ تَأَذَّی النَّاسُ مِنْ نَتْنِ رِیحِهِ فَیُعْرَفُ بِذَلِک وَ بِمَا کانَ یَعْمَلُ فِی دَارِ الدُّنْیَا حَتَّی یُؤْمَرَ بِهِ إِلَی النَّارِ أَلَا وَ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْحَرَامَ وَ حَدَّ الْحُدُودَ فَمَا أَحَدٌ أَغْیَرَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ غَیْرَتِهِ حَرَّمَ الْفَوَاحِش َ وَ نَهَی أَنْ یَطَّلِعَ الرَّجُلُ فِی بَیْتِ جَارِهِ وَ قَالَ مَنْ نَظَرَ إِلَی عَوْرَةِ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ أَوْ عَوْرَةِ غَیْرِ أَهْلِهِ مُتَعَمِّداً أَدْخَلَهُ اللَّهُ مَعَ الْمُنَافِقِینَ الَّذِینَ کانُوا یَبْحَثُونَ عَنْ عَوْرَاتِ الْمُسْلِمِینَ وَ لَمْ یَخْرُجْ مِنَ الدُّنْیَا حَتَّی یَفْضَحَهُ اللَّهُ إِلَّا أَنْ یَتُوب‌؛ و هر کس با زنی مسلمان یا یهودی یا نصرانی یا مجوسی ـ آزاد باشد یا کنیز ـ زنا کند و بعد توبه نکند و با اصرار به این عمل خلاف بمیرد، خداوند سیصد هزار دریچه بقبرش بگشاید که از آنها مارها و عقرب‌ها و شرارهای آتش به قبرش هجوم آورند، و او بدین وضع تا روز قیامت بسوزد، و چون از گور برخیزد از بوی بد و عفونت او همه‌ی مردم محشر در عذاب باشند، و بدان شناخته شود تا اینکه امر شود او را به دوزخ برند. آگاه باشید که خدا حرام را غدقن نموده و حدود مقرر ساخته و کسی از خدا غیرتمندتر نیست و از غیرتش هرزگی را منع کرده و غدقن کرده که کسی سر بخانه همسایه کند، و فرمود هر که بر عورت برادر مسلمانش یا عورت غیر خانواده‌اش‌ عمداً نگاه کند، خدایش با منافقان که کاوش از عورت می‌کردند در آورد و از دنیا نرود تا خدا او را رسوا کند؛ مگر اینکه توبه کند.[26]5. خلود در جهنمپیامبر مکرم(ص) می‌فرماید: الزِّنَا خَمْسُ خِصَالٍ... یُخَلِّدُ فِی النَّارِ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ النَّار؛ زنا باعث خلود در جهنم می‌شود و از آتش جهنم به خدا پناه می‌بریم.[27]در اهمیت هر یک از این مفاسد و تأثیری که می‌تواند در رشد و کمال و سعادت انسان داشته باشد، می‌توان ساعت‌ها سخن گفت و صفحه‌ها مطلب نوشت؛ لکن به دلیل طولانی شدن مطالب، صرف‌نظر می‌کنیم. دامنه‌ی مفاسد مترتب بر جرائم جنسی آن قدر وسیع است که همه‌ی ابعاد زندگی بشر، اعم از زندگی دنیوی، اخروی، مادی و معنوی او را فرا می‌گیرد. از این‌روی، این گناهان در مکاتب و جوامع غیرالهی نیز ممنوع، و مجازات‌های سختی بر آن مترتب بوده است. در اسلام نیز که هدف اصلی مقررات حقوقی سعادت دنیوی و اخروی افراد و جامعه است، ارزش‌هایی مثل دین، عقل، مال، جان، امنیت و نسل به رسمیت شناخته شده است. این ارزش‌ها به وسیله‌ی گناه زنا و هرزگی‌های جنسی تهدید می‌شود و مقتضی مجازات بازدارنده و متناسب است. پیش‌بینی مجازات‌های مختلف و از جمله سنگسار در شرایط ویژه و البته نادر، سبب می‌شود که انسان از لغزش‌های آنی متأثر نشود و به قعر هلاکت نیفتد.سیاست کیفری اسلام در مواجهه با جرائم جنسیسیاست‌های اسلامی در مواجهه با گناه و جرم، گستره‌ی عظیمی از برنامه‌ها را در قالب معارف اعتقادی، رفتاری و اخلاقی تشکیل می‌دهد. سیاست مجازات و کیفر به عنوان بخش کوچکی از این برنامه‌ها و به منزله‌ی آخرین راهکار استفاده می‌شود. هدف اصلی مجازات‌های اسلامی، بازدارندگی و تربیت مجرم است. به این منظور، انواع مختلفی از مجازات‌ها در اسلام پیش‌بینی شده است که ظرفیت‌های زیادی در بازدارندگی و تربیت مجرمان ایجاد می‌کند. مجازات‌های سالب حیات نیز بخش بسیار نادری از مجازات‌ها قلمداد می‌شود. مجازات‌های سالب حیات با وجود ندرت تحقق، بیشتر به لحاظ ماهیت بازدارنده و تهدید کننده‌ی آن است.برای مبارزه با جرم، باید به کنترل عوامل شکل‌گیری جرم توجه ویژه داشت. اسلام در این زمینه برنامه‌های متین و منضبطی دارد.عوامل شکل‌گیری جرم و روش‌های مقابله با آنمجموعه‌ای از عوامل مختلف شناختی، محیطی، ژنتیکی، رفتاری، روانی، جنسیتی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و...، در شکل‌گیری جرم تأثیرگذار است. اسلام به منظور بازدارندگی جرایم و گناهان و اصلاح و تربیت مجرمان، از همه ظرفیت‌ها، اعم از انواع روش‌های تربیتی، پیشگیری‌های اولیه، ثانویه و ثالث و همچنین اقسام روش‌های درمانگر شناختی، رفتاری، وضعی و...، در سطوح مختلف استفاده کرده است.[28]برنامه‌های اصلاحی و تربیتی اسلامی برای مقابله با رفتارهای ضرر رساننده به سعادت و کمال (که شالوده‌ی جرم را تشکیل می‌دهد)، از بدو انعقاد نطفه و حتی قبل از آن (از زمان شکل‌گیری اجزای تشکیل‌دهنده نطفه) شروع می‌شود و تا زمان مرگ ادامه می‌یابد. مخاطب این برنامه‌ها پدر و مادر، خود شخص، حاکمان و تک‌تک افراد جامعه هستند.معارف اسلامی، اعم از اعتقادات، احکام و اخلاق در عرصه‌های مختلف فردی و اجتماعی، به منظور محقق کردن این برنامه‌های اسلامی است.ضرورت نظام مجازات برای مقابله با جرممجازات‌های اسلامی به منزله‌ی بخشی از احکام و سیاست‌های اسلامی در مواجهه با جرم، و آخرین راهکار است که وجود آن ضرورت دارد. شهید مطهری در این زمینه می‌فرماید:قوانین جزائی برای تربیت مجرمین و برای برقراری نظم در جامعه‌ها ضروری و لازم است؛ هیچ چیز دیگری نمی‌تواند جانشین آن گردد. اینکه برخی می‌گویند به جای مجازات باید مجرم را تربیت کرد و به جای زندان باید دارالتأدیب ایجاد کرد، یک مغالطه است؛ تربیت و ایجاد دارالتأدیب، بی‌شبهه لازم و ضروری است و مسلّما تربیت صحیح از میزان جرایم می‌کاهد؛ همچنان که نابسامانی اجتماعی یکی از علل وقوع جرایم است و برقراری نظامات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی صحیح نیز به نوبه خود از جرایم می‌کاهد؛ ولی هیچ یک از اینها جای دیگری را نمی‌گیرد؛ نه تربیت و نه نظامات عادلانه جانشین کیفر و مجازات می‌گردد، و نه کیفر و مجازات جانشین تربیت صحیح و نظام اجتماعی سالم می‌شود. هر اندازه تربیت، درست و نظام اجتماعی، عادلانه و سالم باشد، باز افرادی طاغی و سرکش پیدا می‌شوند که تنها راه جلوگیری از آنها مجازات‌ها و کیفرهاست که احیاناً باید سخت و شدید باشد. از طریق تقویت ایمان و ایجاد تربیت صحیح و اصلاح جامعه و از بین بردن علل وقوع جرم می‌توان از تعداد جرم‌ها و جنایت‌ها تا حدود زیادی کاست و باید هم از این راه‌ها استفاده کرد، ولی نمی‌توان انکار کرد که مجازات هم در جای خود لازم است و هیچ یک از امور دیگر، اثر آن را ندارد. بشر هنوز موفق نشده است و شاید هم هیچ وقت موفق نشود که از طریق اندرزگویی و ارشاد و سایر وسائل آموزشی و پرورشی بتواند همه‌ی مردم را تربیت کند، و امیدی هم نیست که تمدن و زندگی مادی کنونی بتواند وضعی را به وجود آورد که هرگز جرمی واقع نشود. تمدن امروز نه تنها جرم‌ها را کم نکرده است، بلکه به مراتب آنها را بیشتر و بزرگتر کرده است.[29]سیاست اسلام در مجازات سالب حیات برای برخی از جرائم مهم جنسیکسی که کمترین آشنایی با مباحث جزایی اسلام داشته باشد، درمی‌یابد سیاست جزایی اسلام در مواجهه با جرایم حق‌اللهی، به ویژه زنا و امثال آن، همواره با اغماض و عدم تجسس و چشم‌پوشی‌هایی که البته همگی جنبه تربیتی دارد، همراه است. شرایط سخت‌گیرانه‌ای که اسلام در ثبوت و اثبات جرایم شنیعی مثل زنا و همچنین اجرای مجازات‌های سنگین پیش‌بینی کرده است، بیانگر سیاست خاص اسلامی است که نشان می‌دهند منظور از پیش‌بینی این قوانین، حذف مجرم یا از بین بردن انسان‌ها نیست؛ بلکه هدف اصلی تعالی‌بخشی و حفظ آنان است.مجازات سالب حیات، تنها موارد بسیار نادر از مصادیق زنا را در شرایط بسیار سخت‌گیرانه شامل می‌شود. در برخورد با جرایم جنسی مانند دیگر جرایم، مجازات‌های متفاوتی از نظر شدت و ضعف پیش‌بینی شده است که متناسب با مقتضیات زمان و مکان، شدت جرم، شرایط مجرم و مجنی‌علیه و...، قابل اعمال است. این مجازات‌ها از موعظه، امر، نهی، توبیخ و دیگر مراتب تعزیر شروع شده، چه بسا به شلاق و زندان یا مجازات‌های سنگین‌تر ختم شود. لزوم مجازات‌های سبک و تأدیبی با لزوم مجازات‌های سنگین در شرایط و موارد خاص منافاتی ندارد. مجازات‌های سنگین در موارد بسیار هنجارشکن پیش‌بینی شده است.علت اصلی تفاوت کمی و کیفی در مجازات‌ها، امکان لحاظ روش تربیت و اصلاح متناسب است. همان‌گونه که روش‌های تربیتی برای تأثیر‌گذاری در اشخاص متفاوت است، مجازات‌های اسلامی نیز از تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای برخوردار است که بستگی به شرایط مختلف دارد و به منظور اصلاح و بازدارندگی اعمال می‌شود.ویژگی اصلی مجازات سالب حیات که در مصادیق بسیار نادر و هنجارشکن مصداق پیدا می‌کند، خصوصیت تربیتی و اصلاح‌کنندگی آن است. نقش تهدید در تربیت و اصلاح مجرمان را نمی‌توان انکار کرد. شرایط بسیار سخت‌گیرانه در ثبوت و اثبات و اجرای مثلا حد سنگسار، افزون بر نقش تربیتی که به همراه دارد، این مجازات را عملاً در حد یک تهدید قرار می‌دهد که می‌تواند به شدت بازدارنده باشد.افزون بر این، در صورتی که به ضوابط و سازوکار‌های معنوی و اخروی ایمان داشته باشیم، درمی‌یابیم که مجازات‌های سالب حیات، در حقیقت موجب تطهیر و کفاره‌ی گناهان و راه نجات از عذاب اخروی است. روایات متعددی که مؤمنان با مراجعه به ائمه اطهار(ع)، خاضعانه و ملتمسانه درخواست اجرای مجازات الهی در مورد خویش را با واژه‌ی معروف طهرنی؛ پاکم کن عنوان می‌کردند، جلوه‌ای از این معرفت الهی و اسلامی است. باید توجه داشت، از نظر یک مسلمان، حیات دنیوی، ابزاری برای رسیدن به سعادت اخروی است. در صورتی که این ابزار، وسیله‌ای برای شقاوت ابدی و عامل تشدید عذاب اخروی باشد، سلب این ابزار مطمئناً به نفع یک مسلمان خواهد بود. شاید یکی از حکمت‌های اینکه بر اساس برخی روایات، یکی از شرایط اجرای سنگسار را مسلمان بودن عنوان می‌کند، نشان‌دهنده‌ی جلوه رحمانی و بخشندگی خداوند در اعتبار و جعل مجازات سنگسار است تا از حیات طیبه و الهی مسلمان دفاع کند. امام سجاد(ع) در فرازی از دعای شریف مکارم‌الاخلاق در صحیفه‌ی سجادیه، خاضعانه از خداوند متعال طلب می‌کند خدایا در صورتی که زندگی من مایه‌ی شقاوت من شود، قبل از اینکه غضبت بر من مسلط شود، جانم را بگیر.همچنین امام سجاد(ع) در فرازی از دعای شریف مکارم الاخلاق به پیشگاه خدا عرض می‌کند:و عمّرنی ما کان عمری بذلة فی طاعتک، فإذا کان عمری مرتعا للشّیطان فاقبضنی إلیک قبل أن یسبق مقتک إلی أو یستحکم غضبک علی؛ خدایا تا آن روز که بتوانم به عبادت تو برخیزم و عمرم را در راه طاعت تو به کار گیرم مرا زنده نگه‌دار؛ اما اگر عمر من به گونه‌ای سپری شود که چراگاه شیطان باشد و از راه راست مرا منحرف کند، هر چه زودتر مرا به سوی خویش فراخوان و جان مرا از خطر شقاوت وارهان. پیش از آنکه مستوجب قهر و خشم تو گردم.[30]بازدارندگی هدف اصلی مجازات‌هاهمان گونه که قبلا اشاره کردیم ، در نظام‌های کیفری، هر مجازات دارای اهداف خاصی است. در نظام کیفری اسلام نیز مانند سایر نظام‌های کیفری، یکی از اهداف مهم مجازات، بازداشتن انسان‌ها از ارتکاب جرم است؛ امّا این اثر لزوماً بر اجرای کیفر مترتب نیست؛ بلکه این اثر عمدتاً بر وجود قوانین کیفری بازدارنده مترتب می‌شود. قانون کیفری باید به‌گونه‌ای باشد که قبل از اینکه اجرا شود، تأثیر خود را در بازداشتن افراد از ارتکاب جرم داشته باشد. به همین دلیل، قانون مجازات باید بتواند بر انگیزه‌های مجرمانه‌ی افراد غلبه کند و آنها را از ارتکاب جرم بازدارد. اسلام به تبعیت از این سیاست کیفری، قوانین خود را به‌گونه‌ای تنظیم کرده است که مجرم را در حدّ امکان از ارتکاب جرایم سنگین پرهیز دهد و احتمال وقوع جرم را به حداقل ممکن کاهش دهد؛ نه اینکه قوانین را به‌گونه‌ای وضع کرده باشد که مجرم به راحتی بتواند آنها را نادیده بگیرد. اصولاً از مجموع قوانین و مقررات کیفری اسلام می‌توان دریافت هدف اصلی از پیش‌بینی مجازات‌های حدی که شرایط تحقق آن نادر است، تأثیر این قوانین در بازداشتن مجرم است.[31]در مورد حکمت قصاص در روایتی از امام سجاد(ع) در تفسیر آیه‌ی قصاص آمده است:ولکم یا امه محمدِ(ص) فی القصاص حیاه لان من هم باالقتل فعرف انه یقتص منه فکف لذلک عن القتل کان حیاه للذی کان هم بقتله و حیاه للجانی الذی اراد ان یقتل و حیاه لغیر هما من الناس، اذا عملوا ان القصاص واجب لا یجسرون علی القتل مخافة القصاص یا اولی الالباب اولی العقول لعلکم تتقون.[32] امام(ع) در تفسیر آیه‌ی شریفه می‌فرماید: برای شما ای امت محمد(ص) در قصاص، حیات و زندگی است؛ زیرا آن کسی که به قتل تصمیم بگیرد و بداند که به سبب آن قصاص می‌شود، از قتل صرف‌نظر می‌کند و این امر باعث زنده ماندن کسی می‌شود که قرار بود کشته شود و از طرفی قاتل نیز که در نهایت گرفتار قصاص می‌شد و با آگاهی از این حکم الهی، مرتکب جنایت نشد و از مرگ نجات یافت و حیات است برای عموم مردم؛ زیرا می‌دانند که به دنبال قتل، قصاص در انتظار آن‌هاست و با ترس از قصاص، جرئت اقدام بر جنایت را نخواهد داشت.[33]همین معیار در مورد دیگر مجازات‌های شدید و سالب حیات نیز به کار می‌رود. با پیش‌بینی مجازات سالب حیات، حیات و سعادت فردی و اجتماعی به گونه وسیعی تأمین می‌شود.حداقل نتیجه‌ی پیش‌بینی مجازات سالب حیات در موارد خاص، جنبه‌ی تهدیدآمیز بودن و بازدارندگی آن برای گناهکار بالفعل و بالقوه است. به هر تقدیر کسی که وارد عرصه‌ی گناه یا مقدمات گناه می‌شود، همواره این تهدید را در جلوی خویش تصور می‌کند که چه بسا پایان این راهی که انتخاب کرده است، به اعدام ختم شود. به عبارت دیگر، در مقام تحقق، مجازات سنگسار بسیار به ندرت اتفاق می‌افتد؛ ولی تهدید ناشی از همین مصادیق نادر، امری فراگیر است؛ به‌گونه‌ای که هر کس به فکر گناه زنا بیفتد، بلافاصله مجازات سنگسار نیز به ذهنش خطور کند. سیاست اسلام در این مجازات نیز در همین نکته است.مشمئز کنندگی برخی مجازات هاممکن است اشکال شود که سنگسار عملی تنفرانگیز و مشمئزکننده است. آیا بهتر نیست به جای سنگسار، اعدام صورت گیرد؟.در یک جواب اجمالی باز تاکید می کنیم که ، هدف از سنگسار یا اعدام یا قصاص و.. کشتن نیست، بلکه رسیدن به اهداف اصلاحی، تربیتی و بازدارندگی است. شکل اجرای مجازات، در رسیدن به اهداف تربیتی و اصلاحی موضوعیت دارد. به عنوان مثال کشور آمریکا در مورد برخی جرایم اعدام با صندلی الکتریکی را پیش بینی نموده است که به وسیله آن جرائم بسیار هنجار شکن را مجازات می کند. اعدام با صندلی الکتریکی نوعی اعدام بسیار منزجر کننده و مشمئز کننده است که در طول اعدام، مجرم متحمل زجر فراوانی می شوند. بسیاری از محافل حقوق بشری به این نحو مجازات دولت آمریکا اشکال وارد می کنند و درخواست جایگزینی اعدام بدون درد (با تزریق) را نموده اند ولی دولت امریکا و جرم شناسان این کشور ، این نوع اعدام های بدون اشمئزاز را مخالف اهداف بازدارندگی این مجازات دانسته و بر شکل مرسوم و آداب ویژه اعدام با صندلی الکتریکی ، اصرار و پافشاری می کنند.بی‌شک نحوه‌ی اجرای مجازات سالب حیات در اسلام متفاوت است. همین تفاوت در اجرای اعدام، نشان‌دهنده‌ی وجود حکمت‌هایی است. در ادامه، ضمن تبیینی که از نقش بازدارندگی مجازات می‌شود، به حکمت این امر اشاره می‌کنیم.حکمت سنگسار در روان‌شناسی 1. لزوم بازدارنده‌ی دائمی برای محرک دائمییکی از مباحث جرم‌شناسی و کیفرشناسی، بررسی آثار مجازات‌ها در پیشگیری از جرایم است. از نظر روانی، برای جلوگیری از تأثیر یک محرک دائمی منفی (طبع سرکش)، به محرک دائمی بازدارنده نیازمندیم. در بزهکار، طبع سرکش و مایل به جلب منفعت آنی، یک محرک دائمی است؛ موعظه و نصیحت یا عبرت‌گیری از مجازات‌های زودگذر یا ملایم، یک محرک موقتی است و تا زمانی که شخص به آن توجه دارد، از بزهکاری دوری می‌گزیند. با مرور زمان که اثر این محرک موقت زایل می‌شود، اثر تحریکی طبع سرکش او قدرت یافته، او را نسبت به بزهکاری جری و قدرتمند می‌کند. تنها راه مقابله با تأثیر این محرک دائمی منفی، استفاده از یک محرک دائمی مثبت است و بالعکس. شکل مجازات‌های کیفری و همچنین علنی کردن اجرای مجازات کیفری، عواملی است که می‌تواند این نقش را ایفا کند. شکل سنگین و خشن مجازات‌ها، باعث دوام و نفوذ محرک‌های روانی مثبت در محرک‌های روانی منفی می‌شود.اجرای مجازات های مشمئز کننده مثل سنگسار، در حقیقت یک محرک حسی و عینی بانفوذ برای آن دسته از انسان‌هایی است که نیازمند تذکر مستمر نسبت به رنج ناشی از قانون‌شکنی هستند. بکاریا فیلسوف معروف حقوق جزا در زمینه‌ی منطق حاکم بر مجازات‌ها می‌گوید:نه شیوایی بیان نه موعظه‌ها نه حتی والاترین حقایق، هرگز مدتی طولانی برای مهار آتش شهوات که وسوسه‌های تند خواهش‌های آنی به آن دامن می‌زند کافی نبوده است. می‌بایست با براهین محسوس و کافی، روح خودکامه هر انسانی که می‌کوشد قوانین جامعه را در تیرگی و آشفتگی گذشته فرو برد، از این کار منصرف کرد. این براهین محسوس همان کیفرها هستند که به زیان کسانی که قوانین را نقض می‌کنند مقرر شده است. گفتم براهین محسوس چون تجربه ثابت کرده است که اکثر مردمان خط‌مشی ثابتی برنمی‌گزینند و از اصل انحلال که در جهان مادی و معنوی مشاهده می‌شود، دوری نمی‌جویند؛ مگر با دلایلی که برحواس، بی‌درنگ تاثیر گذارد و به ذهن پیوسته خطور کند تا اثرات شدید هواهای نفسانی را در مقابله با مصلحت عمومی متعادل نماید.[34]در حقیقت، قوانین کیفری به مثابه یک عامل محسوس و عینی که بر حواس پنج‌گانه‌ی انسان تأثیر رنج‌آور دارند، همواره در ذهن کسی که بخواهد مرتکب جرمی شود، جولان داده، نقش بازدارندگی گسترده‌ای در جامعه خواهد داشت. بکاریا در حقیقت برای توضیح محرک‌های روانی در اعمال انسان و توجیه نفوذ قانون و مجازات در بافت تاثرات اجتماعی، به این نوع نظریه‌ها متوسل می‌شود.[35]بنتام معتقد است قوانین کیفری بر عزم و اراده‌ی انسان تأثیر روانی به‌جا می‌گذارد و موجب می‌شود انسان به صورت حساب‌گرانه نسبت به اعمال و رفتار خود تصمیم بگیرد و از پیش میزان ضرر و منفعت خود را در انجام یک رفتار محک بزند. وجود یک قانون مدون کیفری روشن، صریح و قاطع، ابزار تأثیر‌گذار در این حسابگری، و عامل مؤثری برای پیشگیری خواهد بود.[36]آنچه بیان شد، از دانشمندان و فیلسوفان اجتماعی در مورد ضرورت وجود قوانین کیفری است؛ ولی همین مناط در مورد شدت و ضعف مجازات‌ها وجود دارد. مجازات‌هایی که بتواند به عنوان محرک دائمی در ذهن انسان جولان دهد، مطمئنا برای هوس‌ها و گرایش‌های نفسانی که باعث فساد افراد و اجتماع است، نقش بازدارنده و خنثی کننده‌ای خواهد داشت.2. شرطی‌سازی پنهان، شرطی‌سازی انزجاری و اجتناب‌آموزیدر روان‌شناسی کیفری، برای تغییر گرایش و رفتارها، کیفرهایی پیش‌بینی می‌شود که عملکرد آن بر اساس شرطی‌سازی است. شرطی‌کردن انزجاری، حساس‌سازی پنهان، شرطی‌کردن پنهان، اجتناب‌آموزی و...، از جمله روش‌های مورد استفاده است. این روش‌ها به شیوه‌ی بسیار دقیقی در مجازات های مشمئز کننده و سنگین مثل سنگسار محقق شده، به بازدارندگی و اصلاح در گرایش، رفتار و در نهایت به اصلاح شناختی می‌انجامد.کلیت این روش‌ها چنین است که اگر محرک مورد طبع انسان (محرک مثبت) با محرک قوی‌تری که بر خلاف طبع انسان است همراه شود (محرک منفی)، اشمئزاز ناشی از محرک قوی منفی به مرور زمان در محرک ضعیف مثبت سرایت می‌کند و باعث تغییر گرایش و رفتار انسان می‌شود.برای مثال، خانمی را در نظر بگیرید که با ولع تمام مشغول صرف غذای مطبوع و خوشمزه‌ای است. در حین غذا خوردن، ناگهان یک فیلم یا کلیپ مشمئز کننده‌ای از کشتن یک انسان یا صحنه استفراغ می‌بیند. در این حالت، به طور طبیعی میل به آن غذای مطبوع در او به صورت موقت از بین می‌رود. اگر بتوان سازوکاری اندیشید که این وضعیت مشمئزکننده در ذهن این خانم پایدار شود، موجب بی‌اشتهایی و سوءهاضمه‌ی می‌شود؛ عکس این مثال هم قابل اجراست.شخصی از مقدس اردبیلی پرسید آیا شما گناهی کرده‌ای؟ مقدس اردبیلی در جواب گفت فکر گناه هم نکرده‌ام. این سخن تعجب پرسشگر را به طرز عجیبی برانگیخت. فکر گناه امری اختیاری نیست. ناخودآگاه انسان به چیزهایی که بر طبق میل و هوای انسان است، گرایش دارد!!!. در جواب فرمود: ماهیت گناه مانند نجاست است. آیا تا به حال کسی حتی در حد یک لحظه، به اینکه نجاست خود را میل کند فکر کرده است؟ بی‌شک چنین امر مشمئزکننده‌ای حتی یک لحظه به فکر کسی خطور نمی‌کند. اگر کسی به خدا و معارف اهل بیت(ع) ایمان داشته باشد، با تمام وجود درمی‌یابد که گناه یعنی نجاست.[37]شخصی از امام موسی کاظم(ع) پرسید: آیا دو فرشته‌ای که خداوند بر هر انسانی گماشته است، هنگامی که فردی اراده‌ی گناه یا عمل صالحی می‌کند، آنها از اراده و قصد انسان با خبر می‌شوند؟ امام فرمود: آیا بوی مدفوع با بوع عطر یکی است؟ گفتم نه، فرمود: به راستی وقتی بنده‌ای قصد کار خوب می‌کند، نفس او خوشبو می‌شود و نفسش معطر بیرون آید و زمانی که قصد گناه کند، نفسش بدبود درآید.[38]بسیاری از تهدید‌ها و تمثیل‌هایی که در قرآن و روایات آمده است، ناظر به اجرای این تکنیک روان‌شناختی برای بازدارندگی و اصلاح و تربیت است. برای مثال، غیبت گناهی است که انسان‌ها به انجام آن گرایش دارند و می‌تواند منشأ بسیاری از مفاسد اجتماعی گردد. چگونه می‌توان این گرایش را تحویل تعدیل کردم یک محرک منفی قوی لازم است. در آیه قرآن، غیبت را به خوردن گوشت برادر مؤمن مرد تشبیه نموده است. وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکمْ أَن یَأْکلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکرِهْتُمُوهُ؛ غیبت یکدیگر را نکنید، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌ی خود را بخورد؟ به یقین همه‌ی شما از این امر نفرت دارید....[39] کسی که اندک اعتمادی به خدا و این آیه‌ی شریفه داشته باشد و ماهیت غیبت را تصور دقیق بنماید توجه داشته باشد، محال است که با شنیدن چنین آیه‌ای به غیبت کردن گرایش یابد.اینها و صد‌ها نمونه‌ی دیگر قرآنی، روایی و...، همه نمونه‌هایی از تأثیر‌گذاری محرک‌های منفی در گرایش‌های مثبت و تأثیر‌گذاری محرک‌های مثبت در گرایش‌های منفی است. ترسیم مجازات‌های شدید در جهنم برای گناهان مختلف در جای‌جای قرآن کریم بر همین تأثیر روان‌شناختی بنا شده است.اگر سنگسار با آن طرز فجیع، به مثابه عاقبت یا ماهیت عمل زنا در ذهن کسی ترسیم شود، نقش بازدارندگی عمیقی خواهد داشت. نقش بازدارندگی آن برای غیرمؤمن و مومن امری ثابت و مستدام است. غیرمؤمن با تمام وجود درک خواهد کرد عاقبت این هوا و هوس، چنین مرگ فجیعی خواهد بود. مؤمن قبل از اینکه فکر گناه کند، متوجه می‌شود خدایی که بنده‌ی مسلمانش را از مادر دوست‌تر دارد، برای چنین جرمی این قدر خشمگین می‌شود. برای هر دو دسته گرایش و محرک قوی جنسی در کنار محرک و گرایش قوی‌تر قهر و عذاب قرار خواهد گرفت و در صورتی که مجازات به درستی پیش‌بینی شود، نتایج اصلاحی و تربیتی عمیقی در افراد و جامعه باقی خواهد گذاشت.با این بیان، مشخص می‌شود که اعدام یا مثلاً سلب حیات به وسیله‌ی تزریق آمپول و...، چنین نتیجه‌ای نخواهد داشت و عنوان سنگسار اگرچه تنفرانگیز و مشمئزکننده است، ناشی از حکمت و رحمانیت الهی و برای اصلاح و تربیت افراد است.توجه به یک مغالطه: سطحی‌نگری و عوام‌گرایی ممنوعتخریب جلوه‌ی احکام اسلام، به وسیله‌ی تبلیغات منفی و سوء استفاده از جهل و احساسات مردم عادی صورت می‌پذیرد. وظیفه‌ی ما در برابر اسلام‌ستیزی، بالابردن سطح فهم و درک مردم نسبت به قوانین الهی است، نه حذف احکام سرنوشت‌ساز اسلامی. باید به مردم بیاموزیم با عقلانیت و استدلال درباره‌ی امور تصمیم‌گیری، و عمل کنند. شعر و قصه و داستان‌سرایی و ساختن فیلم‌های مهیج و احساسی و...، رویه‌ای علمی و منطقی برای نقد مباحث علمی و ساختن زیربناهای یک جامعه نیست. استفاده از این ابزارهای احساسی و عوام‌گرا، در حقیقت عقلانیت و شعور انسان را هدف قرار می‌دهد.برنامه‌های فردی و اجتماعی قبل از اینکه بر پایه‌ی احساسات و عواطف سطحی بنا شود، باید بر اساس عقلانیت و استحکام منطقی بنا گردد تا زمینه‌ی کمال و سعادت جامعه اسلامی ایجاد شود. اگر به موج ضد اسلامی در مورد احکامی مثل سنگسار و قصاص دقت کنید، درمی‌یابید که بیشترین تکیه‌ی منتقدان بر مباحث عوام‌گرا و عبارات عاطفی، هیجانی و احساسی است. روش‌های تبلیغاتی و سوء استفاده از عواطف و احساسات این امکان را ایجاد می‌کند که رذیلانه‌ترین اعمال، به منزله‌ی رفتارهایی مدرن، و انسانی‌ترین رفتارها به مثابه رفتارهای وحشیانه معرفی شود. روش‌های جنگ روانی، وحشیانه‌ترین اعمال و فجیع‌ترین کشتارها در قالب استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی شیمیایی، هسته‌ای و میکروبی را اعمالی بشردوستانه و آزادی‌خواهانه معرفی می‌کند. کشتار میلیونی مردم مسلمان عراق و افغانستان و فلسطین را با عنوان مداخله بشردوستانه، زیبا و انسانی جلوه‌گر می‌کند و در عین حال دفاع مشروع ملت فلسطین با سنگ و چوب را که ابتدایی‌ترین و بدیهی‌ترین حق بشر است، به عنوان تروریسم، خشونت‌طلبی و وحشی‌گری مسلمانان تبلیغ می‌کند؛ کشورهای تا دندان مسلح که فجایع ویتنام، ناکازاکی، هیروشیما، عراق، افغانستان، فلسطین و... را رقم زده‌اند، مهد دموکراسی و تمدن معرفی می‌شوند، این نتیجه‌ی قدرت تبلیغات و سوء استفاده از عواطف و احساسات و جهل مردم است.علت این دوگانگی در جهت‌گیری مردم، عقلانیت نیست؛ بلکه سوء استفاده از عواطف و احساسات و جهل مردم است. پی نوشت:[1]. Clarkson. C. m. understanding crimimal law, P15.[2]. برای مطالعه بیشتر در این زمینه مراجعه کنید به: جمعی محققان (مقاله‌ی نگارنده)، درسنامه فلسفه حقوق، درس دوازدهم.[3]. اسراء / 32.[4]. حرّ عاملی، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج‌4، ص297.[5]. ابوالقاسم پاینده، نهج الفصاحه، مجموعه کلمات قصار حضرت رسولJ، ص605.[6]. شیخ کلینی، الکافی، ج5، ص542.[7]. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج‌19، ص77.[8]. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص262.[9]. همان، ج‌20، ص307.[10]. همان، ص308.[11]. همان، ج‌20، ص307.[12]. همان.[13]. همان.[14]. همان.[15]. همان.[16]. همان.[17]. همان.[18]. همان.[19]. همان، ج‌8، ص13.[20]. همان، ج‌20، ص308.[21]. همان، ص309.[22]. همان.[23]. همان.[24]. همان.[25]. ده‌ها روایت دیگر در زمینه‌ی قبح و مجازات‌های دنیوی و اخروی زنا وجود دارد که برای مطالعه بیشتر می‌توانید به کتاب شریف وسائل الشیعه، ج‌20، ص323 به بعد مراجعه کنید.[26]. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج‌4، ص3.[27]. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج‌20، ص307.[28]. برای آشنایی با این روش‌ها مراجعه کنید به: سیدمحمود میرخلیلی، پیش‌گیری وضعی از جرم با تأکید بر آموزه‌های اسلام؛ قدرت‌الله خسروشاهی، پیش‌گیری از جرم در آموزه‌های قرآن، مجله بصیرت، ش30 و 31، ص55؛ پریرخ دادستان، روانشناسی جنایی، گروهی از محققان، «مجموعه مقالات پیش‌گیری از جرم»، معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه؛ راب وایت فیوناهینز، جرم و جرم‌شناسی، ترجمه‌ی علی سلیمی.[29]. مرتضی مطهری، عدل الهی، (مجموعه آثار شهید مطهری)، ج1، ص226.[30]. صحیفه‌ی سجادیه، دعای 20 (مکارم الاخلاق).[31]. حمید دهقان، تأثیر زمان و مکان به قوانین جزائی اسلام، بخش اوّل.[32]. محمدباقر مجلسی، همان، ج69، ص220.[33]. ابومنصور طبرسی، الاحتجاج، ج2، ص155.[34]. سزار بکاریا، رساله‌ی جرایم و مجازات‌ها، ترجمه‌ی محمدعلی اردبیلی، ص32.[35]. همان، ص33.[36]. همان، ص38.[37]. محمدعلی قاسمی، روزی حلال، ص185.[38]. کلینی، الکافی، ج4، ص162.[39]. حجرات / 12. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image