غفلت از خدا /

تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه

چه کنیم از یاد خدا غافل نشویم و از شر دشمنان در امان باشیم؟


همانطور که مستحضر هستید تا هنگامی که انسان در ظرف عبودیت حق تعالی بسر می برد ، در حقیقت به یاد خدای اشتغال دارد. یاد خدای منحصر در ذکر اصطلاحی و یا آوردن مفهوم خدا در ذهن و تفکر در وجود او، خلاصه نمی شود. مقصود اصلی از یاد خداوند این است که انسان در ظرف بندگی خالق هستی واقع شود ، تا زمانی که انسان احساس می کند که در حال اطاعت پروردگار است ، به یاد او است و به محض اینکه وارد منطقه گناه می شود ، از جرگه بندگی خارج می گردد و دچار خدا فراموشی می شود.باید دانست غفلت و فراموشی از ذات الهی به دور است و خداوند هرگز بندگان خود را فراموش نمی کند. این انسان است که گاهی خداوند را فراموش می کند و گرفتار خودخواهی و نفس پرستی می گردد.البته گاهی غفلت و فراموشی به طور ناخواسته از انسان سر می زند به گونه ای که پس از هوشیاری و آگاهی نسبت به فرصت از دست رفته و خطایی انجام پذیرفته احساس پشیمانی به او دست می دهد. چنین فراموشی و غفلتی مورد مؤاخذه نخواهد بود.اما گاهی عامل غفلت و فراموشی، سستی و بی تفاوتی است. و شخص به سوء اختیار خود، خطای غیر اختیاری انجام داده است. در این صورت از آنجا که مقدمات آن اختیار بوده، سزاوار مجازات خواهد بود. جهت توصیح بیشتر توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنیم:قرآن کریم می فرماید: «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیرًا مِنَ الْجِنّ ِ وَ اْلإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَاْلأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ؛ و در حقیقت بسیارى از جنیان و آدمیان را براى دوزخ آفریده ایم [چرا که] دلهایى دارند که با آن [حقایق را] دریافت نمى کنند و چشمانى دارند که با آنها نمى بینند و گوشهایى دارند که با آنها نمى شنوند آنان همانند چهارپایان بلکه گمراه ترند [آرى] آنها همان غافل ماندگانند». (اعراف، 179) چشم های روشن و حقیقت بین دارند اما با آنها چهره حقایق را نمی نگرند و هم چون نابینایان از کنار آنها می گذرند.با داشتن گوش سالم، سخنان حق را نمی شنوند و هم چون کران خود را از شنیدن حرف حق محروم می سازند اینها در حقیقت هم چون چهارپایانند بلکه آنها از چهارپایان گمراه تر و پست تر می باشند. چرا که چهارپایان دارای این استعدادها نیستند ولی آنها با داشتن عقل سالم و چشم بینا و گوش شنوا امکان همه گونه ترقی و تکامل را دارند. اما بر اثر هواپرستی و گرایش به پستی ها این استعدادها را بلا استفاده می گذارند و بد بختی بزرگ آنان از همین جا آغاز می گردد. آنها افراد غافل و بی خبری هستند.آنها با دست خود وسائلی بدبختی خویش را فراهم می سازند و نعمت گرانبهای «عقل» و «چشم» و «گوش» را به هدر می دهند، نه اینکه خداوند اجبارا آنها را در صف دوزخیان قرار داده باشد اگر انسانی با داشتن عقل و چشم و گوش تنها به خور و خواب و شهوت جنسی بپردازد و استعدادهای خود را معطل بگذرد و به اطراف خود بی توجه باشد که در دنیا چه خبر است.هدف آفرینش چه بوده اگر این چنین باشد به قول علی علیه السلام همانند حیوانات پرواری که تنها به علف می اندیشند و یا حیوانات دیگری که در چراگاهها رها شده اند و از این طرف و آن طرف خرده علفی بر می گیرد و در نتیجه خود را تا سر حد چهارپایان بلکه پایین تر سقوط می دهند.راه حل مشکلراه حلی که قرآن ارائه می دهد یکی «مراقب از خود» و دیگری «یاد خدا» است انسان باید مواظب جلسات، خواندنی ها، شنیدنی ها، خوردنی ها و پوشیدنی های خود باشد، مواظب باشد چه سخنی را می شنود و چه می گوید، دقت کند که در کنار سفره غذای حلال می نشیند یا حرام؟ اگر انسان مواظب خود باشد به تدریج به یاد خدا دل می بندد وقتی به یاد خدا دل بست، به آسانی خاطره های خوب در ذهنش ترسیم می شود لذا قرآن کریم دستور میدهد که زیاد به یاد خدا باشید و ذکر خدا بگوئید ذکر خدا سبب زدودون غفلت ها می شود.آن ها که در تهذیب روح کوشش کرده اند می گویند: اولین قدم، «یقظه» و بیداری است انسان خوابیده نه می ایستد و نه می رود انسان بیدار است که خطر را حس می کند و از آن می رهد.انسان غافل در خواب است. پیامبر می فرماید: «الناس ینام فاذا ماتوا انتبهوا؛ مردم در خوابند بعد از مردن بیدار می شوند».راه غفلت زدائی «ذکر» است کتاب و سنت برای غفلت زدائی از انسان، اذکار را به عنوان ادعیه و عبادات، مشخص کرده اند تا انسان، هنگام صبح، ظهر، شام قبل و بعد از خواب، هنگام خوردن غذا و پس از آن، هنگام مشاهده مرده یا بیمار یا بعد از بهبودی از بیماری و در روزهای هفته و در ساعات روز و در اعیاد دینی و مانند آن، ذکری مناسب بگوید.نمازهای پنجگانه شبانه روز از بهترین مصادیق ذکر است پس از نماز هم تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام و تعقیبات نمازها وارد شده است.در نتیحه اگر کسی با داشتن وسائل بیداری و تنبه خود را در خواب نگه دارد مسؤل است. غفلت امر غیراختیاری نیست ما هستیم که زمینه ساز غفلتیم.چندین چراغ دارد و بیراهه می رود بگذار تا برود و بیفتد و بیند سزای خویشخداوند به ما عقل و چشم و گوش و قلب داده راهنمایانی از بیرون هم برای راهنمائی و تأیید عقل فرستاده حال اگر ما توجه نکنیم و مسیر سقوط را در پیش گیریم چه کسی مسؤل است؟ هم چنان که اگر کسی در روز امتحان به معلم بگوید من غافل بودم که امتحان داریم عذر او مقبول نیست و نتیجه ای جز ناکامی دارد در سایر امور نیز چنین است.اگر انسان مراقب خود نبود هر چه خواست انجام داد در هر جلسه ای که خواست شرکت کرد هر غذائی را که دل او خواسته خورد هر حرفی را زد هر سخنی را شنید کم کم حالت غفلت و بی توجهی و خواب بر او متولی می شود و ذکرها هم در او مؤثر واقع نمی شود و در این جا خود او مسؤل است. زیرا راه و چاه را به او نشان داده اند و سفارش به مراقبت کرده اند ولی او توجهی نکرده و نتیجه او که بدبختی و سیه روزی است دامنگیر او می شود باید از ابتدا آبی را از سرجشمه ساف کرد والا اگر مواظب نبود قدم به قدم بر غفلت او افزوده می شود و کار به جائی می رسد که متوجه عیب خود نمی شود که در صدد بیان چاره برآید و هم چنان در غفلت خود غوطه ور می شود تا وقتی که بمیرد هنگام مرگ چشم او باز می شود در حالی که هیچ راه برگشتی برای او وجود ندارد. در دستورهای دینی آمده است اگر گناهی را مرتکب شدید فورا حسنه ای انجام دهید تا آن سیئه را جبران کند، زیرا اگر سیئه، متراکم شود، چرک و رینی در جان انسان ایجاد و او را نابینا و ناشنوا می کند.بنابراین انسان غافل معذور نیست برخلاف این که اگر انسان چیزی را فراموش کند در بسیاری از موارد مؤاخذه ندارد. به شرطی که عمدا سهو نکرده باشد. زیرا گاهی در اثر اهمال کاری و بی توجهی و بی مبالاتی دچار فراموشی می شود این فرق دارد با سهو مطلق مثلا می گوید نمازم را فراموش کردم لکن این فراموش به خاطر این است که به نماز بی توجه بوده و نماز جایگاهی در زندگی او نداشته است والا چرا غذا خوردن را فراموش نمی کند قرارهای خود را فراموش نمی کند این به خاطر بی اهمیتی به عبادات است. این سهو معلوم نیست برای او عذر باشد حاصل سخن ان که ما موظفیم به اطراف خود توجه کنیم در آیات الهی تدبر کنیم. از حوادث مختلف عبرت بگیریم اگر هم چنان خود را به خواب بزنیم و دچار غفلت شویم و زندگی خیالاتی داشته باشیم و در آمال و آرزوهای خود سیر کنیم و از موعظه ها پند نگیریم مسؤل هستیم و مورد مؤاخذه قرار می گیریم آن وقت است که بیدار می شویم و دیگر فرصت تمام شده و راه تجدید نظر وجود ندارد.عوامل غفلت زا عبارتند از:1-جهل و بی خبری ، ضعف آگاهی و تعقل نسبت به امور اساسی زندگی.2-رزایل اخلاقی و صفات باطنی مذموم.3- اسارت انسان نسبت به عادتها-دلبستگی ها- وابستگی ها-راحت طلبی ها-لذت جویی های افراطی و دنیوی-و حب دنیای مذموم.در نتیجه، برای این منظور چاره ای جز تهذیب و تخلیه نفس از عوامل غفلت زا ، کسب آگاهی و بیداری و تقویت ظرف عبودیت و بندگی خداوند نیست .اگرانسان بتواند این موقعیت رابرای خودش سامان دهد، تمام زندگی اش در ذکر و یاد خدای سپری خواهد شد.برای آن که همواره به یاد خدا باشید، رعایت امور دیگری هم لازم است که به برخی از آنها اشاره می شود:1- مراقبه و محاسبه: در آغاز هر کارى کمى مکث کنید اگر واجب است حتما انجام دهید اگر حرام است حتما ترک کنید و اگر نه حرام است نه واجب در انجام و ترک آن مختارید این سه چیز را قبل از انجام هر کارى مشخص کنید سپس انجام دهید. اصل این توجه و مراقبه چندین فایده دارداولاً انسان به حرام نمى افتد و نیز واجبى از او ترک نمى شود.ثانیا: انسان را از غفلت شبانه روزى مى گیرد.ثالثا: ترک حرام و فعل واجب به قصد قربت خود عبادت به حساب مى آید مى توان فعل تمام واجبات و ترک تمام محرمات را به قصد قربت انجام داد حتى افعالى که نه واجب هستند نه حرام مى توان با قصد قربت آنها را عبادى کرد مثلاً خوابیدن با این قصد باشد که تجدید نیرو شود تا انسان عبادت خدا کند و... شب به محاسبه بنشیند که آیا مراقبه طول روز را خوب انجام داده یا نه. اگر خوب انجام داده و نه تنها در اول هر کارى مراقبه اش را انجام داده بلکه آن کار را طبق مراقبه انجام داده مثلاً اگر در اول فهمید فلان کار حرام است در عمل هم آن را ترک کرده یا اگر در اول فهمید واجب است در عمل آن را انجام داده اینجا شکر خداى را هر چند زبانى به جا آورد و اگر خوب انجام نداده علت یابى کند تا به مرور نقص ها و علت عدم موفقیت را کشف کند تا بعد از سال ها به جایى برسد که حتى یک گناه از او صادر نشود و خلاصه این که مدار مراقبه و محاسبه شما انجام واجبات و ترک محرمات مى باشد. حضرت على(ع) مى فرمایند: «ان هذه النفس لامارة بالسوء فمن اهملها، جمحت به الى المآثم؛ همانا این نفس پیوسته به بدى و زشتى امر مى کند پس هر کسى آن را مهمل به حال خود واگذارد (ولى او انسان را رها نمى کند و) او انسان را به سمت گناهان مى کشاند»، (الغرر والدرر، باب النفس به نقل از سر الاسراء، استاد على سعادت پرور، ج 1، ص 305، روایت 20). بنابراین مراقبه و محاسبه را باید جدى گرفت که از اساسى ترین دستورات اخلاقى و سازنده مى باشد.2- نماز اول وقت: اگر کار اهمى با نماز اول وقت در تعارض نباشد نماز اول وقت را ترک نکنید. روایات و نیز بزرگان نماز اول وقت را اکیدا سفارش کرده اند. امام صادق(ع) مى فرمایند: «لکل صلاة وقتان: اول و آخر، فاول الوقت افضله و لیس لاحد ان یتخذ آخر الوقتین وقتا الا من علة و انما جعل آخرالوقت للمریض والمعتل و لمن له عذر و اول الوقت رضوان الله و آخر الوقت عفوالله؛ براى هر نمازى دو وقت است: اول وقت و آخر وقت پس اول وقت برتر و با فضیلت تر است و براى کسى نشاید که آخر وقت را وقت (نماز) اتخاذ کند مگر از روى علتى و آخر وقت فقط براى شخص بیمار و ناتوان و کسى که داراى عذرى است مى باشد و اول وقت خشنودى خدا را دربردارد ولى آخر وقت عفو خدا را»، (میزان الحکمه، ج 5، ص 401، روایت 10390). 3- مستحبات نشاط آور: از میان مستحبات از نمازهاى نافله گرفته تا دعاى کمیل و ندبه و... فقط و فقط آنهایى را انجام دهید که براى شما نشاط آور است و از تحمیل نفس بر مستحبات پرهیز کنید فقط به اقبال قلب بنگرید هر عمل مستحبى که قلب بدان اقبال داشت و بر اینان نشاط بخش و حال آور بود به همان اکتفا کنید، حتى نسبت به نماز شب که سفارش زیادى شده است اگر نشاط نداشتید یا اصلاً نخوانید یا خیلى خیلى خلاصه در ظرف ده دقیقه تمام یازده رکعت را با حذف مستحبات بخوانید.4- توسل به ائمه معصومین(ع): گاه گاهى مخصوصا به اقتضاى حال و اقبال قلب به ائمه معصومین(ع) توسل جویید و توفیق و حاجات خود را از آن معادن کرم بخواهید.5- دائم الوضوء: سعى کنید همیشه وضودار باشید واگر براى شب قبل از خواب وضو بگیرید کافى است و چنانچه نیمه شب براى کارى برخاستید و خواستید دوباره بخوابید وضو لازم نیست اگر آب وضو را با حوله خشک کنید از جهتى بهتر است.6- زیارت اهل قبور: تشرف به اماکن متبرکه مثل امامزاده ها و نیز حضور در مساجد و محافل مذهبی به خصوص نماز جماعت از عوامل دیگر تقویت یاد خداوند و زدودن غفلت است.هفته اى یک بار به زیارت اهل قبور مؤمنین و شهداى عزیز بروید و اگر وقت خلوتى را انتخاب کنید تا تأمل بیشترى کنید و گذرا بودن دنیا بیشتر در دلتان جا افتد خیلى بهتر است هدف این است که دل تکان بخورد و رغبت خود را به دنیا کم کند و به فکر آخرت و عالم قبر و قیامت بیفتد .7- به قدر توان و مجال و فرصت، از خواندن قرآن و دعا غفلت نشود.8- با افراد متدین و با تقوا و صالح بیشتر مرتبط باشید.نکته پایانی که از برخی غفلت های قهری که ممکن است بر اثر اشتغال به امور مادی و دنیوی پیش بیاید نگران و خدای نخواسته مأیوس نباشید، زیرا با یاد مجدد خداو معنویت افتادن، غفلت موردی و مقطعی جبران می شود.جهت مطالعه بیشتر ر.ک:1. استاد جوادی آملی، مراحل اخلاق در قرآن، مرکز نشر اسراء، ص 23 تا 48.2. استاد محمد شجاعی، مقالات، طریق عملی تزکیه (1)، ص 23 به بعد، یقظه و انتباه؛ تفسیر نمونه، ج 7، ص 19. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image