علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

اين که قرآن کریم نه کتاب ادبی است و نه کتاب داستان و نه کتاب قانون، برای قرآن کریم نقص حساب می شود نه دلیل برتری، نمی شود گفت که ببینید این چه کتاب خوبی است هم داستان دارد، اما کتاب داستان نيست. هم ادبی است، اما شعر و نثر ادبی نمی باشد. هم قانون دارد، امّا کتاب قانون نیست. این بیان خود رافع برتری قرآن کریم است. زیرا اثبات می کند قرآن کریم کتابی بدون موضوع است. نتیجه این که قرآن کریم کتاب معجزه نیست و این کتاب حتی در حد یک کتاب معمولی هم نیست؟


قبل از هر چيز، لازم است به اين نکته توجه شود که قرآن کریم براي هدايت معنوي و روحي بشر نازل شده است. به عبارت ديگر موضوع کل قرآن کریم هدايت افراد است. و اشاره به موضوعات و مصاديق در راستاي هدايت تنظيم شده است. به اين معنا اگر قرآن کریم به برخي از داستان اشاره دارد به خاطر نکته تربيتي و آموزشي داستان است که در راستاي هدايت مردم بيان مي شود. هم چنين مسائل علمي و احکام آن. براي مثال در سوره ی مؤمنون آيه ی12 ـ 14 به مراحل خلقت جنين اشاره مي کند و در آخر به قدرت خداوند که درس خداشناسي است، مي پردازد: فتبارک الله احسن الخالقين، در اين جا نمي توان اين اشکال را مطرح کرد که چرا قرآن کریم به علوم پزشکي و جنين شناسي ناقص اشاره کرد، چون با اهداف قرآن کریم سازگاري ندارد. اما اشاره به مواردي از آن (که امروزه با علوم روز مطابقت دارد) راه خداشناسي را هموار مي کند. قرآن کریم کتاب قانون هدايت و اخلاق است نه قانون پزشکي، شهرداري و... . کتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْک لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَي النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَي صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيد. قرآن کریم هدايت است به راهي که هم در اعتقادات، هم قوانين فردي و اجتماعي و هم به لحاظ اخلاقي، بهترين راه و قيّم ترين صراط است. إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ و همين کامل ترين و قوي ترين برنامه بودن قرآن کریم يکي از نشانه هاي خاتميّت اسلام و قرآن کریم مي باشد؛ زيرا امکان اين که برنامه اي کامل تر و شايسته تر ارائه گردد، وجود ندارد و و هدايتي بالاتر و والاتر از قرآن کریم معنا ندارد. قرآن کریم، هدايت محض است و در آن هيچ گونه ضلالت راه ندارد و همان طور که نور، ظلمت و تاريکي را نمي پذيرد وآن را از بين مي برد، قرآن کریم نيز نابود کننده ی ناداني ها وگمراهي ها مي باشد. دانشمندان علم کلام براي اعجاز تعريف هاي گوناگوني يادآور شده اند، و تعريف جامعي که مي توان براي آن ذکر کرد اين است که گفته شود: «معجزه امري بر خلاف عادت که همراه با دعوي نبوت و تحدي و مبارز طلبي و با مدعا هماهنگ بوده و کسي از عهده معارضه با آن بر نيايد». قرآن کریم معجزه است. چون تا به حال کسي نتوانسته مثل آن را را بياورد. تشخیص اعجاز از همين رو قرآن کریم با شيواترين سبک و رساترين بيان و استوارترين محتوا بر عرب آن زمان عرضه شد، در حالي که يگانه مهارت عرب آن دوره در زبان و بيان آنان بوده و به خوبي تشخيص دادند که اين سخن نمي تواند ساخته بشر باشد که اين گونه آنان را از هم آوردي ناتوان سازد. البته اين بلنداي شيوه قرآني ـ چه از لحاظ نظم و چه از لحاظ محتوا ـ هم چنان پا بر جا است و افراد صاحب فنی هم چون وليد بن مغيره مخزومي که سخن وري نيرومند به شمار می آمد و نیزطفيل بن عمرو دوسي که مردي شاعر پيشه و با انديشه و از اشراف قريش بود و هم چنین ضربن حارث بن کلده از سران قريش و تيزهوشان عرب شناخته مي شد که با پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ دشمني آشکار داشت. لذا شهادت مانند او درباره عظمت قرآن کریم و نيرومندي آن در پيشرفت دعوت، قابل توجه است. «و الفضل ما شهدت به الاعداء، بزرگي همان بس که دشمنان بر آن گواه شوند و افراد بی شمار دیگری که از آن زمان تا به حال بر اعجاز و فوق کلام بشر بودن قرآن گواهی داده اند». عرب دانان زمان عجز خود را اعلان کردند. علامه طباطبایی(ره) در مورد اعجاز قرآن کریم در بخشی از سخنان خود آورده است: فرد درس نخوانده و استاد ندیده ای که قرآن بر او نازل شده، از این جهت که مدت ها میان مردم مانند یکی از آنان زندگی می کرد و برتری محسوسی از نظر اطلاعات نسبت به دیگران در او مشاهده نمی شد و حقایق علمی و یا شعر و نثر مهمی از وی شنیده نشد و این موضوع تا چهل سال، یعنی دو ثلث عمر او ادامه داشت و هم چون سایرین به نظر می رسید، ناگهان کلمات و حقایقی آورد که بزرگان در برابر او زانو زدند و ادیبان و سخن شناسان عرب در مقابلش عاجز ماندند. سبک قرآن کریم نه شعر است و نه نثر. اما شعر نيست براي اين که وزن و قافيه ندارد. به علاوه شعر معمولاً با نوعي تخيل که تخيل شاعرانه ناميده مي شود، همراه است قوام شعر به مبالغه و اغراق است که نوعي کذب است در قرآن کریم تخيلات شعري و تشبيه هاي خيالي وجود ندارد. در عين حال نثر معمولي هم نيست. زيرا نوعي انسجام و آهنگ و موسيقي برخوردار است که در هيچ سخن نثري تاکنون ديده نشده است مسلمين همواره قرآن کریم را با آهنگ هاي مخصوصي تلاوت کرده و مي کنند که مخصوص قرآن کریم است. هندسه کلمات در قرآن کریم بی نظیر است، نه کس توانسته یک کلمه ی قرآن کریم را پس و پیش کند بدون آن که به زیبایی های آن لطمه وارد سازد و نه کسی توانسته مانند آن بسازد. قرآن کریم از این جهت مانند یک ساختمان زیباست که نه کسی بتواند با جابجا کردن و تغییر دادن آن را زیباتر کند و نه بتواند بهتر از آن و یا مانند آن را بسازد. سبک و اسلوب قرآن کریم نه سابقه دارد که قبلا کسی با این سبک سخن گفته است و نه لاحقه. یعنی کسی که با همه ی دعوت ها و مبارزه طلبی های قرآن کریم توانسته است با آن رقابت کند و یا از آن تقلید نماید. نمونه ای از اعجاز ادبی قرآن نکاتي ادبي و بلاغت شگفتي که در آيه: وَ قيلَ يا أَرْضُ ابْلَعي ماءَک وَ يا سَماءُ أَقْلِعي وَ غيضَ الْماءُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَي الْجُودِيِّ وَ قيلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِميندیده می شود. اين آيه در بلاغت عجيبي که از حيث سياق داستان دارد به آن حد رسيده که در آن به جز نام آسماني که باران هايش را نازل مي کند و زميني که چشمه هايش مي جوشد، و آب را فرو مي برد و سفينه اي که در امواج دريا به حرکت در مي آيد و امري که انفاذ شده و قوم ستمگري که غرق شدند نيامده (و با کوتاهي عبارتش مي فهماند) اگر آب فروکش شده، زمين آن را فرو برده، و اگر چيزي بر کوه جودي نشسته کشتي نوح بوده، و اگر به زمين فرمان داده شده که «ابلعي» و به آسمان که «اقلعي» فرمانده خداي سبحان بوده، و اگر گفته شده: بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ دوري بهره ستمگران باد گوينده اش خداي عز اسمه بوده و قوم ستمگر همان قومي بودند که عذاب بر آن ها گذرا شده و اگر گفته شده «قضي الامر ـ امر گذرا شد» گذرا کننده ی امر، خدا و امر گذرا شده آن امر هلاکتي بوده که خداي تبارک و تعالي به نوح وعده ا داده و او را نهي کرده بود از اين که در باره ی آن امر به درگاهش مراجعه کند و اگر بعد از فرمان «ابلعي» که به زمين داد و فرمان «اقلعي» که به آسمان داده، منظور از اقلاع آسمان اين بوده که از ريختن آب باز ايستد و ديگر نبارد. بنابراين، در آيه ی کريمه، اجتماع اسباب ايجاز ـ کوتاه گويي ـ و توافق لطيفي در بين آن اسباب وجود دارد، همان طور که آيه ی شريفه در موقف عجيبي از بلاغت و معجزه آساي قرآني قرار دارد، بلاغتي که عقل را حيران و دهشت زده مي کند، گو اين که همه ی قرآن کریم بلاغتي معجزه آسا دارد، ليکن خصوص اين آيه ی شريفه آن قدر بليغ و مشتمل بر نکاتي ادبي است که رجال ادب و متخصصين بلاغت پيرامون خصوص اين آيه بحث ها کرده و در آب هاي بي کران اين دريا شناوري ها نموده، لؤلؤهايي استخراج نموده اند، تازه خود آنان در آخر اعتراف کرده اند که آن چه استخراج کرده اند در مثل نظير مشتي آب از دريايي بي کران و يا مشتي ريگ از بياباني ريگزار است. آیاتي از قرآن کریم منطبق بر قواعد علمي امروز است. مانند جاذبه ی عمومي، آفرینش جهان، حرکت زمین، حرکت منظومه ی شمسي، زندگي در کرات دیگر، زوجیت گیاهان، زوجیت عمومي، علل نزول باران و غیره. نتيجه ی سخن در واقع می توان این گونه تعبیر کرد که قرآن کریم با ذکر این موارد باعث جذب و هدایت همه ی طبقات جامعه می گردد و هر کسی با هر تخصصی که دارد، می تواند از قرآن کریم بهره بگیرد و راه خود را بیابد و غرض اصلی حاصل گردد. البته به شرطی که پیش فرض های تخصص خود را به قرآن کریم تحمیل نکند. در قرآن کریم واژه ی هدايت در قالب فعل يا به صورت اسم بارها (حدود سيصد و بيست بار) آمده است، علاوه بر آن واژه هاي مشابهي مانند نور، رشد، صراط مستقيم و امثال آن نيز در جهت تبيين هدايت و راهنمايي انسان در قرآن کریم نقش بسته است و به يک معني مي توان گفت: همه ی آيات قرآن کریم در راستاي هدايت انسان بيان شده است؛ زيرا فلسفه ی ارسال رسل و انزال کتب و شرايع الهي به ويژه آخرين و کامل ترين آن ها هدايت و راهنمايي انسان است به سوي آن چه لايق او است و براي آن خلق شده است و بايد باشد و از آن چه مانع رشد و تعالي و حضور انسان در صراط مستقيم مي گردد و او را از مقصد و غايت وجوديش دور مي سازد، هشدار دهنده و تحذير کننده نيز مي باشد. پس این که گفته شده که نعوذ بالله قرآن یک کتاب در حد معمول یا حتی پایین تر از آن است به هیچ عنوان سخن درستی نیست. زیرا موفقیت یک کتاب با توجه به میزان اثرگذاری و جلب مخاطب، انواع ترجمه ها به زبان های دیگر، تازگی و نو بودن مطالب در زمان های مختلف، تجدید چاپ های مکرر و مختلف و... سنجیده می شود که می توان گفت: در همه ی این موارد قرآن کریم سرآمد است و هیچ کتابی تا به حال نتوانسته است با قرآن کریم رقابت نماید و با توجه به رویکرد همگانی در همه ی اعصار به قرآن کریم از سوی جوامع و دانشمندان و فرمانروایان و سیاستمدارها و نیز تأثیرات قرآن کریم بر روی افراد مختلف مانند مشرکان مکه و مدینه که با چشمان اشک آلود در مقابل قرآن کریم زانو می زدند. ادیبان بزرگی که نامشان ذکر شد و حتی سارقان و راهزنانی مانند فضیل عیاض ها و هزاران مورد دیگر می توان گفت که قرآن کریم در این هدف اصلیش بسیار موفق بوده و باعث هدایت افراد بی شماری گشته است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image