موفیقت در تحصیل و داشتن وضعیت درسی مناسب /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

با سلام من دانشجوی مهندسی کامپیوتر هستم . ولی اصلا درسم خوب نیست. وضعیت خیلی بدی دارم. با اینکه دلم مخواد همیشه بهترین باشم ولی فرصتهام همیشه ازدست می روند و روند موفقیت آمیزی ندارم . و آدم کاملا بی خیالی هستم . لطفا بفرمایید چگونه با این مشکل برخورد نمایم. قبل از اینکه برای همیشه دیر بشود با تشکر جواب:


در ابتدا به شما عرض می نماییم که مقداری از یان حال تهایی که بریا شما نظیر ناامیدی پیش می آید طبیعی سن شما و اقتضای این دوران است اما نباید دست از کار و تلاش کشبد چرا که مزمن شدن این حالت ها همواره خواست شیطان بوده است تا شما را از پیمودن مسیر پیشرفت باز دارد .در ادامه مطالبی را به شما عرض می نماییم امید است که موثر افتند: به اعتقاد ما مهم ترین نیاز شما در این مقطع داشتن روحیه بالا و برنامه ریزی منسجم است . یکی از تفاوت‏های اساسی میان انسان و حیوان این است که حیوان فقط در زمان حال زندگی می‏کند و انسان در سه زمان: گذشته، حال و آینده. گذشته محمل تجارب است، حال منزلگاه تصمیم‏گیری است، و آینده سکوی رشد و ارتقاء.انسان با تجزیه و تحلیل رویدادهای گذشته، دست به برنامه ریزی زمان حال می‏زند و آینده را رقم می‏زند. متخصصان برنامه ریزی می‏گویند: نگرش انسان نسبت به آینده باید از زاویه سه افق صورت گیرد: افق باز؛ افق دور و افق روشن. افق باز:ضامن مانورِ فکری آدمی نسبت به مصالح و مسائل پیرامونی و یکی از عوامل دوری آدمی از اندیشه‏هایمحدود و برنامه‏های جزئی نگری است. هر انسانی که از افق باز بهره‏مند است، در برابر معادلات زندگی، به صورت خطی نمی‏اندیشد؛ بلکه نگرش او حالت شبکه‏ای و گسترده دارد و راه‏حل‏های مختلف را فقط از زاویه یک راه نمی‏بیند و به اصطلاح پژوهش‏گران، به ورطه تک سبب بینی نمی‏افتد، لذا راه‏های مختلف را آزمایش می‏کند. افق باز روش مؤثری در نگرش است و در همه فعالیت‏های هدفمند به کار می‏آید. افق دور:یکی از خصلت‏های ممتاز انسان، خصلت دوراندیشی (Providence) است. افق دور در نگاه و نگرش آدمی، ضامن شفاف شدن ابهامات آینده است و تصمیمات آتی را رقم می‏زند. افراد دور اندیش در مقایسه با دیگران،تصویری شفاف‏تر در مسائل، رفتارها، عکس العمل، رویدادها و اتّفاقات دارند. افق روشن:بهره مندی انسان از زاویه روشن و کم ابهام، با استفاده از دو افق قبلی میسّر است. افق روشن محصول دو افق دور و باز است. افقِ روشن، میوه انسان در اصل برنامه ریزی بهینه و کارآمد برای آینده در حال اتّفاق است. محصول این سه افق، بحث شناخت (Recognition) است. بنابراین سه افق، اساس برنامه ریزی عبارت است از: 1. خودشناسی. 2. جهت بخشی فعالیت‏ها. 3. بهبود کیفیت زندگی در ظرف زمان. تا شناخت موجود نباشد، ضمانتی برای آینده وجود ندارد. می‏توان آینده را به زمان حال منتقل نمود، یعنی می‏توان زمینه ساختن پله‏های آینده را در زمان حال بررسی نمود وآن‏ها را شکل داد. تعداد بسیار اندکی از مردم وقت کافی در اختیار دارند. همه از کمبود وقت می‏نالند. طبق تخمین‏ها و برآوردهای انجام شده، حدود 30 الی 40 درصد توان انسان‏ها به کار گرفته می‏شود و محاسبات نشان می‏دهد که افراد 60درصد از زندگی کاری خود را هدر می‏دهند. بیشتر وقت‏ها، انرژی‏ها، توانایی‏ها و استعدادها به هدر می‏روند، چون شناخت کافی وجود ندارد، هدف‏ها روشن نیست و برنامه ریزی‏ها و اولویت گذاری‏ها دقیق نمی‏باشد. عمر ما محدود است. ما یک‏بار فرصت زندگی کردن داریم. امروزه طبق محاسبات انجام شده، یک انسان با امید به زندگی طولانی، حداکثر 000/200 ساعت از زمان را، به عنوان وقت قابل استفاده، در اختیار دارد. استفاده از سرمایه عمر:استفاده بهینه و بهتر از «زمانِ» محدود و ارزشمند، تنها از طریق برنامه ریزی و «مدیریت زمان» که هوشیارانه، مستمر و پایدار تدوین شده باشد، فراهم می‏شود. مدیریت زمان که در واقع، همان برنامه ریزیاست، به معنای تسلط و کنترل بر فرصت‏ها و جهت دادن به فعالیت‏هاست. برنامه‏ریزی فرصت‏ها:برای طراحی برنامه مناسب جهت استفاده از فرصت‏ها، لازم است که هر فرد شبانه روزخود را به سه بخش تقسیم نماید: بخش اول: صبح تا ظهر، بخش دوم: بعد از ظهر، بخش سوم: شب.     باید هر کدام از این بخش‏ها را دو قسمت کرد و هر قسمت را به فعالیت‏های دو ساعته تقسیم کرد. بهتر است فعالیت‏های علمی، اجرایی، شغلی و تفریحی خود را در قالب این زمان‏ها تعریف کنیم و هر قسمت را بین یک الی یک‏ونیم ساعت و حداکثر تمام شش قسمت را در 9 ساعت تقسیم نماییم. افراد شاغل یا در حال تحصیل ممکن است کل صبح یا بعد از ظهر یا صبح و بخشی از بعد از ظهر را به شغل و تحصیل خود اختصاص دهند. آن‏هاروی وقت باقیمانده می‏توانند برنامه‏ریزی نمایند.     با این تقسیم بندی، در هر هفته ما می‏توانیم 42 قالب زمان را احیاء کنیم و فعالیت‏های خود را در قالب آن تعریف کنیم و اگر این قالب‏ها یک ساعتی باشند، باز هم در هر شبانه روز 18 ساعت از 24 ساعت آزاد خواهد ماند؛ یعنی بااحتساب این‏که 2 ساعت صبح، 2 ساعت عصر و 2 ساعت شب را برای فعالیت‏های علمی، پژوهشی و... خارج کرده باشیم، باقیمانده هر روز 18 ساعت و در هفته 126 ساعت آزاد خواهد ماند. لذا می‏بینیم که در هفته، چقدر ما زمان راقربانی و فدا کرده‏ایم. و این یعنی ذبح زمان! یعنی نابودی فرصت‏ها؟     سرمایه عمر آسان به کف نیامده است، که آسان از دست رود. برنامه ریزی کمک می‏کند که به فعالیت‏های خویش،نظام یافته بنگریم و این نکته را مد نظر داشته باشیم که: «زمان در عصر ما، ساعت‏ها و روزها و هفته‏ها نیست؛ بلکه زمان، با دقیقه و ثانیه و لحظه مورد بحث و بررسی قرارگرفته و فعالیت‏ها در قالب آن تعریف می‏شوند». بعد از شهادت آیت‏الله‏دکتر بهشتی، که به وقت تقویم ایشان نگریستند، فهمیدند که او برنامه ریزی خود را تا 6 ماه آینده ترسیم کرده بود.لازم به ذکر است که برخی فاکتورها در انسان ها غیر اکتسابی و برخی نیز اکتسابی است .به عنوان نمونه داشتن ضریب هوشی بالا یک امر غیر اکتسابی است اما بسیاری از امور اکتسابی هستند نظیر اخلاص و تقوای الهی ،تلاش و جدیت و داشتن پشتکار در کارها .شما نیز با راهیابی به دانشگاه این را به اثبات رسانده اید که از ضریب هوشی متوسط به بالایی برخوردارید و  در نتیجه زمینه رشد و ترقی را به خوبی دارا هستید اما این رشد نیازمند به دست آوردن آن فاکتورهایی است که اکتسابی هستند و در بالا به آن ها اشاره کردیم . منابعی برای مطالعه بیش‏تر: 1. مدیریت برتر زمان، راجیو ستی، ترجمه نازلی سید گرگانی. 2. چگونه برنامه‏ریزی کنیم، کیت کنان، ترجمه قاسم کریمی. 3. مدیریت زمان، لوتارجی بسی ورت، ترجمه منصور توکلی‏نیا.   .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image