امام حسین / روز عاشورا / کربلا / یاران امام حسین /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

مشهور است که امام حسین درروز عاشورا به هنگام جنگ جمله معروف (اخیرکم بثلاث) را خطاب به لشگر فرمودند که در سه امر شما را مختار میکنم....


شرح پرسش:مشهور است که امام حسین درروز عاشورا به هنگام جنگ جمله معروف (اخیرکم بثلاث) را خطاب به لشگر فرمودند که در سه امر شما را مختار میکنم یکی از موارد این است که اجازه بدهید با اهل و عیالم به مکانی دور از کربلا بروز (عده ای نیز مدینه را گفته اند) نظربه اینکه کلیه اصحاب امام شهید شده بودن این درخواست چه مبنایی داشته است؟بدوا در مورد صحت و سقم خبر اظهار نظر فرمایید پاسخ: در مدتی که امام حسین (ع) در سرزمین کربلا حضور داشتند بارها با عمر بن سعد ملاقات داشته و سخنانی بینشان رد و بدل شده و همچنین امام با مردم حاضر در کربلا به دفعات صحبت نمودند تا از درگیری با امام اجتناب کنند و امام وظیفه و هدف خود را بدون کمترین هزینه برای خود و برای مردم انجام دهند، اما مقام پرستان و دنیا مداران مانع شدند و در نهایت واقعه فجیع عاشورا به وقوع پیوست.بنا به نقل تواریخ و منابع معتبر و کهن، شخصی بنام عقبه بن سمعان که همه جا همراه امام بود و از ناقلان اخبار عاشورا است، می گوید آنچه مردم درباره خواست امام (ع) از عمر سعد نقل می کنند که امام خواسته ایشان را به حال خود بگذارند تا به مدینه بر گردد، یا به شام رود با یزید بیعت کند، و یا به یکی از مرزها برود. به خدا قسم آنچه مردم می گویند و پنداشته اند، نبود و هرگز چنین نگفت. بلکه فرمود: بگذارید در این سرزمین فراخ بروم تا ببینم کار مردم به کجا خواهد رسید.[1] اما آنچه در سوال آمده در منابع قدیم و معتبر چنین مطلبی وارد نشده است. فقط طریحی در کتاب منتخب نوشته است که حضرت امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا پیش صف دشمن آمد و بر عمر بن سعد خطاب کرد و فرمود: «اخیرک فی ثلاث خصال » از سه کار یکی را انتخاب کن. گفت کدامند؟ فرمود« تترکنی حتی ارجع الی المدینة الی حرم جدی رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) » نخست آنکه از ما دست برداری تا بسوی مدینه به حرم جدم رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) برگردم. ابن سعد گفت این امکان پذیر نیست. فرمود« اسقونی شربتا من الماء فقد نشفت کبدی من شدة الظماء » مرا جرعه ای آب دهید که جگرم از شدت عطش می‌سوزد.گفت این مسئلة نیز به اجابت مقرون نشود. فرمود « و ان کان لابد من قتلی فلیبرز الی رجل بعد رجل » دیگر آنکه اگر از قتل من ناگزیرید من یک تن بیش نیستم با من بطریق تن به تن نبرد کنید. ابن سعد گفت این روا باشد. پس حضرت امام حسین (علیه السلام) آهنگ قتال نمود.[2]لازم به ذکر است که این کتاب،به فخر الدین طریحی نجفی (1085-979ق) نسبت داده می‌شود، و یک کتاب روضه هست که برای مقتل‌خوانان و مرثیه‌سرایان نوشته شده است تا دستشان در گریاندن مردم،هرچه بیشتر باز باشد. منتخب را نه می‌توان تاریخ یا مقتل نامید و نه می‌توان آن را کتاب حدیثی و یا روایتی خواند، بلکه مجموعه‌ای است از مراثی‌ و مطالب گریه‌آور که در قالب نثر خطابی و شعر،گردآوری شده است. از متن کتاب پیداست که مؤلف، آن را نخست در مجالسی که شبانه‌روز در دههء محرم برپا می‌شد،در حال و هوای روضه‌خوانی برای مردم‌ خوانده و سپس در قالب مجالس‌ نگاری آن را تألیف کرده است. از آنجا که این کتاب کشکول‌گونه، به‌ صورت غیرمستند و بدون تحقیق، تألیف شده است بسیاری از کتابشناسان و حدیث‌پژوهان از آن انتقاد کرده‌اند و گفته‌اند که کتاب منتخب طریحی، بر مطالب موهومی مشتمل است. و بسیاری از تحریفهای عاشورا، ریشه در منتخب طریحی دارد .[3]بنابراین با توجه به این مطلب که در منابع کهن و معتبر وارد نشده است و فقط کتبی که به صورت مرثیه نوشته اند و آنها هم از منتخب اخذ کرده اند، لذا اعتبار علمی ندارد. علاوه براین اینگونه مطالب از شخصی مانند امام حسین به دور است چرا که حضرت بارها فرمودند: مرگ و کشته شدن بهتر از زندگی با عار و ننگ است.[4]شايان ذكر است چيزهايي كه از عمر بن سعد در نامه های او به ابن زیاد درباره درخواست های امام حسین در برخی از منابع به آن ها اشاره شده، برداشت هاي شخصي وي و يا مبالغه گويي اش براي آرام كردن عبيدالله و اصلاح ذات البين بود، تا از اين طريق زودتر غائله را پايان دهد و به حكومت "ري" دست يابد. زيرا امام حسين(ع) كه با هدف امر به معروف و نهي از منكر اقدام به قيام بر عليه باطل كرده بود، هيچ گاه به شخصي چون عمر بن سعد، چنين تعهدي نمي داد.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1.سوگنامه کربلا، محمد طاهر دزفولی2.فرهنگ جامع سخنان امام حسین، ترجمه علی مویدی3.تاریخ سید الشهداء، صفائی حائری پی نوشتها:[1] - طبری، تاریخ طبری، بیروت، روائع التراث العربی، بی تا،ج5، ص413-414.[2]- فخرالدین طریحی، المنتخب، قم، انتشارات رضی، 1413ه، ص439.[3] - صحتی سرد رودی، محمد، نشریه اطلاع رسانی و کتابداری، کتابهای اسلامی، پاییز 1383 - شماره 18.[4] - ابن شهر آشوب، مناقب، نجف، حیدری، 1376ه، ج3، ص224.منبع: اندیشه قم .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image