دین پژوهی /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

چرا با اين که خداوند در قرآن فرموده: {Qلااکراه في الدينQ} ولي انگار دين در انسان اجبار شده است و ارتداد جرم به حساب مي‌آيد؟


آنچه که در اين نوشتار کوتاه مورد نظر ماست آزادي عقيده و يا به عبارتي حق انتخاب دين و ايمان مذهبي و نيز آزادي تغيير مذهب از ديدگاه اسلام است. اين که انسان ها قبل از گزينش دين مختارند که هر ديني را انتخاب کنند مورد تأييد اسلام است، چرا که گوهر دين و رکن اساسي آن اعتقاد و عمل قلبي است که قابليت اجبار و اکراه خارجي و فيزيکي را ندارد. از ديدگاه اسلام انسان به لحاظ تکوين در داشتن و يا نداشتن دين ويا انتخاب اين دين و آن دين آزاد است و همان گونه که اجبار و اکراه بر بي ديني و يا ساير اديان را نمي پذيرد، خود نيز مردم را به اجبار، به اسلام در نمي آورد. شهيد مطهري با استناد به آيات قرآن و در توضيح آيه لا اکراه في الدين قد تبيّن الرشد من الغي نتيجه مي گيرد که خداوند مي گويد: دين و ايمان اجباري نيست، راه واضح است. من فقط از شما تفکر مي خواهم. اساساً ايماني که اسلام مي خواهد قابل اجبار کردن نيست، امکان اجبار ندارد. بنابراين اسلام از پيروان خود پيروي بي‏دليل نمي خواهد بلکه بايستي از روي دلائل منطقي و دور از ابهام و پيچيدگي که فرا راه همگان قرار دارد، به مباني پايبند گردند و انتخاب دين زماني قابل قبول و ارزشمند است که در فضا و شرايطي آزاد صورت گيرد و ايمان به عنوان يک عمل اختياري بايد بر مبناي عشق و شور و محبت استوار باشد، نه تمکين مطلق و اجباري مردمان. «يکي ديگر از چيزهايي که خودش طبعاً زور بردار نيست و چون زوربردار نيست موضوع اجباري در آن منتفي است، ايمان است. آنچه که اسلام از مردم مي خواهد ايمان است، نه تمکين مطلق، اعم از آن که ايمان داشته باشد يا ايمان نداشته باشند. آن بدرد نمي خورد و نمي تواند پايدار بماند، تا زور هست باقي است، زور که رفت آن هم منتفي مي شود به انتفاي علّت خودش». اما در مورد آزادي تغيير مذهب، کساني که بر مبناي اعتقادات اسلامي به توجيه و تحليل آن مي‏پردازند بلا فاصله با اين سؤال مواجه مي‏شوند که آيا در اسلام آزادي تغيير عقيده از اسلام به کفر پذيرفته شده است؟ و آنان که قصد بازگشت علني از اسلام را داشته باشند با هيچ گونه محدوديت و مضيقه اي روبه رو نمي شوند و مرتدّان از گزند عقوبت در امان مي مانند؟ بايد توجه داشت که ارتداد از موضوعاتي است که در اديان مختلف، به عنوان «جرم» شناخته شده است. در متون مقدس مسيحيت نيز فراوان از قتل کساني که دين را رها کنند سخن به ميان آمده است. فرقه هاي مختلف اسلامي نيز دربارة کيفر مرتد اتفاق نظر دارند. هرچند در شرايط و موارد آن اختلافاتي بين آنها وجود دارد ولي در اصل حکم و حتي مجازات قتل ترديدي ندارند. ولي در دهه هاي اخير برخي نويسندگان مسلمان به مناقشه در اين باره پرداخته و آن را مورد ترديد يا انکار قرار داده اند. البته اين تشکيکات را بدون تاثير از جريان فرهنگي مغرب زمين و نگاه جديدي که به آزادي عقيده و حقوق بشر وجود دارد نمي توان دانست. برخي از منکرين، احکام مرتد را متعارض با قرآن دانستند به اين دليل که هر حديث و روايتي چنانچه با قرآن به عنوان يک سند قطعي و دست اول در تعارض باشد اعتبار ندارد و لذا روايات را بر قرآن بايد عرضه کرد و با آن بايد سنجيد. بر اين اساس گفته اند احکام مرتد با آياتي از قرآن که آزادي عقيده را به رسميت مي شناسد مانند لا اکراه في الدين در تضاد است، و لذا نمي توان بر آن اعتماد نمود.درباره مخالفت احکام مرتد با آيه فوق بايد گفت درست است که معناي آيه شريفه بيان همين امر واقعي و تکويني است که گوهر دين قابل اکراه و اجبار نيست ولي اين به آن معنا نيست که هرکس حتي بعد از گزينش دين، در عمل بتواند هر منکري را انجام دهد و بگويد من آزادم و کسي حق ندارد مرا از راهي که انتخاب کرده ام بازدارد. اسلام با هرگونه توطئه عليه نظام و تجاهر به فسق با نهايت شدّت مخالفت مي کند، به عبارت ديگر بايد بين آزادي قبل از گزينش دين و آزادي بعد از گزينش دين فرق نهاد، زيرا کسي که اعمال و احکام يک دين را عمل نمي کند و يا مکتبي را ترک مي کند عملاً نسبت به آن اعلام بي اعتباري کرده و صلاحيت آن را براي سعادت بشر مخدوش معرفي مي کند و در نتيجه در اطمينان و اراده ديگر مؤمنان به آن آيين نيز خلل به وجود مي آورد و از اين نظر ورود و خروج حکم متفاوتي پيدا مي کند. نظير اين مسأله در بسياري از امور زندگي انسانها نيز اتفاق مي افتد. به عنوان نمونه، افراد آزادانه و با گزينش خود را به استخدام نيروهاي نظامي و انتظامي درمي‏آيند، اما بعد از مدتي از استخدام شدن و پذيرفتن آزادانه قوانين و مقرّرات حاکم بر نيروهاي مذکور، حق تخطّي از قوانين و مقررات را ندارند و نمي توانند به هر گونه اي که خواستند تصميم بگيرند. البته آنچه گفته شد در زمينة مسائل اعتقادي است. اما در مسائل علمي، سياسي و اجتماعي، مجاز بودن آزادي فکر در اسلام جاي بحث نيست. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image