تخمین زمان مطالعه: 1 دقیقه
يكى از مسلّمات تاريخ اين است كه حضرت رضا شرط كرد و اين شرط را هم قبولاند كه من به اين شكل قبول مىكنم كه در هيچ كارى مداخله نكنم و مسؤوليت هيچكارى را نپذيرم. در واقع مىخواست مسؤوليت كارهاى مأمون را نپذيرد و به قول امروزيها ژست مخالفت را و اينكه ما و اينها به هم نمىچسبيم و نمىتوانيم همكارى كنيم حفظ كند و حفظ هم كرد. (البته مأمون اين شرط را قبول كرد.) لهذا حضرت حتى در نماز عيد شركت نمىكرد تا آن جريان معروف رخ داد كه مأمون يك نماز عيدى از حضرت تقاضا كرد، امام فرمود: اين بر خلاف عهد و پيمان من است، او گفت: اينكه شما هيچكارى را قبول نمىكنيد مردم پشت سر ما يك حرفهايى مىزنند، بايد شما قبول كنيد و حضرت فرمود: بسيار خوب، اين نماز را قبول مىكنم، كه به شكلى هم قبول كرد كه خود مأمون و فضل پشيمان شدند و گفتند اگر اين برسد به آنجا انقلاب مىشود، آمدند جلوى حضرت را گرفتند و ايشان را از بين راه برگرداندند و نگذاشتند كه از شهر خارج شوند. مجموعه آثار شهيد مطهرى ج 18 سيرى در سيره ائمه اطهار (علیهم السلام)، شهيد مطهرى .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.