ارتباط با ارواح و اطلاع از مرگ  /

تخمین زمان مطالعه: 30 دقیقه

یکی از دوستانم چند بار روح احضار کرد و زمان مرگ خود را پرسید و همه دفعات یک تاریخ ثابت به او گفته شد، آیا این تاریخ درست است؟


در پاسخ ه مطالب ذیل توجه کنید : الف - ادله مختلف فلسفى ، حسى و تجربى بر اثبات وجود روح اقامه شده است . هم چنین نمى توان امکان ارتباط با ارواح را از طریق صحیح علمى براى افراد خبره در این کار ، انکار کرد . از سخنان پیشوایان بزرگ اسلام نیز امکان این موضوع ثابت مى شود ، ولى سخن در این جا است که تنزّل دادن مسأله اى به این مهمى تا آن جا که هر کس براى سرگرمى و تفریح نعلبکى یا استکان یا میز گرد چرخانى درست کرده و مشتى مرد و زن و کوچک و بزرگ دور آن جمع شوند یکشب روح بوعلى سینا را حاضر کنند و شب دیگر مزاحم زکریّاى رازى گردند و شب سوم انیشتاین را حاضر کنند و . . . گل بگویند و گل بشنوند و از تاریخ زایمان خانم گرفته تا صحت و بطلان مذاهب و ادیان و مکتب هاى فلسفى سخن به میان آورند و آن ارواح نیز براى این که خاطر خطیر سؤال کنندگان مکدّر نشود و از آنها نرنجند ، طبق میل و علاقه آنها پاسخ دهند و . . . ؟ ! البته ارتباط با ارواح را به عنوان یک واقعیت مى توان پذیرفت ولى نباید از نظر دور داشت که این مسأله مورد سوء استفاده عده زیادى قرار گرفته و یک واقعیت با هزاران اوهام به هم آمیخته شده است . ازاین رو از میان هزاران مدّعى شاید تنها یکى راستگو باشد . الف . سیر اجمالى در تاریخ احضار روح : حضرت موسى این علم را ممنوع کرد لکن شاعئل نافرمانى نمود و توسط شخصى روح ثموئیل را احضار کرد . « من ها » روح اجداد خود احضار مى کردند . یونانى ها نیز در احضار ارواح دست داشته اند ، مزن امپراطور روم علاوى را براى احضار روح مادرش دعوت نمود . کاهنین مصر ولاماهاى تبت ، مغ هاى ایرانى و براهمه هند از قدیم علم احضار ارواح را مى دانسته اند . در قرن وسطى اولین احضار توسط دختران « میس فوکس آلمانى » در سال 1847 انجام گرفت و کسى آن علم را جزء علم مثبت قرار داد « آلان کاردک » بود که بعد از ده سال تلاش کتاب خود را به نام « ارواح » چاپ کرد و بعد از او « ویلیام کردک » و گابریل ترقیات شگفت انگیزى دراین علم به وجود آرود . ( حسین الماسیان ، قواى فامرئى در بیان علوم مغناطیسى ، انتشارات گوتنبرگ ، اول ، 1368 ، ص 102 - 103 ) و دانشمندان تجربى مانند « هووسن » و « هرموب » با تحقیقات 12 ساله مسئله را تایید نموده اند . ( فرید وجودى ، دائره المعارف ) در سال 1869 یعنى 22 سال پس از ظهور علم ارتباط با ارواح درغرب یک هیئت 33 نفره از دانشمندان و روحانیون . . . . از طرف انجمن زبان شناسان انگلستان ماموریت یافتند تا به مسئله رابطه با ارواح به دقت رسیدگى کنند که بعد از یک سال و نیم بررسى و آزمایش رآى خود را مبنى بر تصدیق اصول رابطه با ارواح به انجمن مزبور تسلیم کردند . ( بیست پاسخ از هیئت تحریریه موسسه در راه حق ، ناشر در راه حق ، سال 1360 ، ص 151 ) از نظر دینى ارتباط با ارواح سالها قبل مطرح بوده ، در منابع اسلامى گاهى بعضى ائمه طاهرین در بیدارى با ارواح گذشتگان مرتبط شد و با آنان سخن گفته اند ، و گاهى این ارتباط براى افراد غیر معصوم مانند سلمان نیز دست داده و در حال بیدارى با روح مرده سخن گفته اند . ( محمد تقى فلسفى ، معاد از نظر روح و جسم ، نشر معارف اسلامى ، 1360 ، ص 314 و ص 316 ) ب ) ارتباط با ارواح احتیاج به اطلاعاتى تخصصى و هم چنین قدرت و اراده و سلامت اعصاب دارد با این جهت ادعاى این مسئله از هر کسى پذیرفته نیست . ( بیست پاسخ , همان ص 152 ) ج ) انواع ارتباط با ارواح : ارتباط با ارواح به یک صورت نیست اقسام و انواع مختلفى دارد که به نمونه هاى اشاره مى شود : . 1 به صورت خواباندن فردى که به نام خواب مغناطیسى ، هیپنوتیزم ، مانیه تیزم و یا تله پاتى ( انتقال افکار از فاصله دور ) یاد مى شود . ( ناصر مکارم شیرازى ، تفسیر نمونه ، دارالکتب الاسلامیه ، ج 1 ، ص 382 ) . 2 به صورت احضار ارواح ( دائره المعارف ، همان ج 4 ، ص 365 ) . 3 به صورت رویاى صادقانه ( معاد فلسفى ، همان ، ص . 4 322 ارتباط در حال بیدارى ( همان ، ص 313 ) د ) کیفیت احضار : کیفیت احضار مختلف است . یکى از نویسندگان مى گوید : براى ارتباط ارواح با زندگان واسطه اى لازم است این واسطه انسان ، میز ، و اشیاى دیگرى مى تواند باشد . افرادى که واسطه قرار مى گیرند باید داراى قوه « مد یومینطه » باشد که عبارت است از خاصیتى که بدون مدیوم ( واسطه ) وجود دارد که درحال خواب یا بیدارى سیال لطیف حیاتى از او خارج مى گردد و ارواح بدون کمک سیال حیاتى که از بدن اشخاص زنده مى گیرند نمى توانند به سهولت در تمام ماده تظاهر نمایند : اقسام مدیوم : . 1 مدیوم معالج که کارشان استفاده از اطلاعات براى معالجه امراض است . . 2 مدیوم شنوا که با ارواح مکالمه مى نمایند . . 3 مدیوم گویا که روح توسط آلات ناطقه مدیوم مقاصد را بیان مى کند . . 4 مدیوم بینا آنهایى که در حال بیدارى ارواح مى بییند ولى نه به وسیله چشم ظاهر . 5 مدیوم نویسنده این قبیل افراد تحت تسلط قوه روح شروع به نوشتن مى کند . ( قواى نامرئى ، همان ، ص 104 - 107 ) ه ) نظر برخى افراد : . 1 علامه طباطبائى : خیلى از خوارق عادات از جمله احضار ارواح مستند به قوت اراده و ایمان داشتن به تاثیر آن است چون اراده تابع علم و یقین است وقتى علم قطعى شد حواس آنچه را که انسان به آن یقین دارد مشاهده مى کند که فلان شخص است و هیچ توجه به عدم آن ندارد و ممکن است با این تخیل امراض را معالجه کند ، از این جا روشن شد که ملاک تحقق خوارق عادت علم خبرى است نه مطابقت این علم با خارج و واقع . . . مانند احضار ارواح که اصحاب آن دلیلى بیش از این که روح در خیال و یا در حواس آنها ظاهر شد نه در خارج ندارند و اگر روح واقعا در خارج حاضر شده باشد همه آنها که حس طبیعى دارند باید آن راببینند با این توجیه چند اشکال درباره احضار ارواح حل شد : . 1 کسى که بیدار است و روحش مشغول کارهاى خود اوست چگونه روحش حاضر شده است ولى هیچ اطلاعى ندارد که روح روح او را در فلان محل احضار کرده اند با این که انسان یک روح بیشتر ندارد . جواب این است که احضار خیالى است . . 2 روح جوهر مجرد است به زمان و مکان نسبتى ندارد . جواب این است که روح تخیلى حاضر شده است نه واقعى . . 3 یک روح به صورت هاى مختلف چگونه ظاهر مى شود ؟ . 4 ارواح گاهى خلاف واقع خبر مى دهد یا بعضى روح ها بعض دیگر را تکذیب مى کنند ( چنان که خود پرسشگر نیز اعتراف نموده است ) جواب همه این شکالات این است که روح در مشاعره و خیال حاضر کننده حاضر شد نه در خارج به گونه که دین شود . ( علامه طباطبائى ، المیزان فى تفسیر القرآن ، دارالکتب الاسلامیه ، 1397 ه . ق , ج , 1 ص 244 - 246 با تلخیص ) 2 ) مرحوم فلسفى : با این که از نظر دینى ارتباط با ارواح گذشتگان را در بیدارى ممکن مى دانم و خیلى مائلم وسیله اى بدست آید تا با روح شیخ طوسى و روح شیخ صدوق رضوان الله مرتبط شوم . . . ولى با میز گردان نمى شود با عالم برزخ و ارواح گذشتگان مرتبط شد چنان که با طالع بینى نمى شود فرداى مردم را تعیین کرد . ( معاد فلسفى ، همان ، ص 221 ) 3 ) فرید وجدى : احضار ارواح فنى است که دانشمندان اروپا و آمریکا از آن استفاده برده روح را به شکل روشن حاضر مى بینند و با او صحبت مى کنند و براى آنها ثابت مى شود که روح فلان شخص است . 4 ) صاحب قواى نامرئى عقیده دارد که دانشمندان غربى از ارواح متظاهر در جلسه عکس بردارى کرده اند . ( قواى نامرئى ، همان ، ص 108 ) احضار ارواح و ملائکه و جن بر حسب اختلاف موارد و وسایل و اغراض ، احکام مختلفى دارد و اگر از راه هایى که شرعا حلال هستند اقدام شود اشکال ندارد ( اجوبه الاستفتاآت ، س 1232 - 1233 ) . توضیح : در مواردى که خلاف شرع باشد قطعا گناه است و ممکن است در بعضى موارد از گناهان کبیره محسوب شود . منابع زیر براى مطالعه توصیه مى شود : - حقیقت روح , احمد زمردیان , دفتر نشر فرهنگ اسلامى , ص 274 به بعد - معادشناسى , سید محمدحسین حسینى طهرانى , انتشارات حکمت , ج 3 - عالم پس از مرگ , لئون دنى , ترجمه محمد نصیرى , مؤسسه مطبوعاتى عطایى , ص 75 به بعد - الروح , ابن قیم الجوزیه , دار الکتاب العربى , ص 289 - معاد انسان و جهان , جعفر سبحانى , انتشارات مکتب اسلام , ص 81 به بعد - المیزان , علامه طباطبایى , ذیل آیه , 102 بقره , ج , 1 ص 244 - به سوى جهان ابدى ، ص 288 زین العابدین قربانى - منشور جاوید ، ج 9 ، ص 161 و 190 به بعد جعفر سبحانى - عود ارواح ، ناصر مکارم شیرازى - ارتباط با ارواح ، آیت‌اللّه‌ناصر مکارم شیرازى ب - ارتباط با ارواح از نوع هیپنوتیزم واقعیت دارد و از نظر علمى ثابت شده است و نمونه‌هاى فراوانى وجود دارد که با خواب مغناطیسى ، « عامل » ( خواب کننده ) روح « معمول » ( خواب شونده ) را در اختیار گرفته و از یک شهر به شهر دیگرى روانه کرده و اطلاعاتى را از او اتخاذ نموده و سپس شواهد صدق آن بر همگان روشن شده است . ( 1 ) اما ارتباط با ارواح به شکل اسپریتیسم که در چند دهه گذشته در اروپا رواج پیدا کرد ، اوهامى بیش نیست ، گرچه اصل ارتباط ارواح واقعیت دارد و در متون دینى شواهد و دلایلى براى اثبات آن وجود دارد . با توجه به متون دینى ارتباط با ارواح امر محالى نیست ، لیکن چنان نیست که از هر کسى ساخته باشد ، بلکه شرایط ویژه و بسیار دشوارى را مى‌طلبد و تنها افراد بسیار برجسته‌اى توانایى چنین کارى را دارند . چه بسا میان هزاران مدعى چنین کارى تنها یک نفر را به سختى مى‌توان یافت که در ادعاى خود صادق باشد . مدعیان این کار با استفاده از افراد ساده لوح و زودباور ، از طریق چرخاندن میز ، استکان و صفحه کاغذ حاوى حروف الفبا وانمود مى‌کنند که با ارواح تماس برقرار نموده‌اند . این کار با بررسى‌هاى دقیق به عمل آمده توسط برخى از دانشمندان غربى ، نیز توسط برخى از عالمان دینى و اسلامى ثابت شده که ادعاى آنان در زمینه احضار ارواح واقعیت ندارد . در سال 1875 میلادى انجمن فیزیک وابسته به دانشگاه « سن‌پترزبورک » هیأتى را مأمور کرد تا درباره احضار ارواح به مطالعه بپردازد و نتایج تحقیقات خود را اعلام کند . دین هیأت پس از بررسى‌هاى فراوان اعلان کرد که پدیده‌هاى مربوط به احضار ارواح به علت حرکات ناخودآگاه ، یا اشتباه ضمیرى مى‌باشد و احضار ارواح ادعایى ، بیش نیست . واعظ شهیر مرحوم محمد تقى فلسفى مى‌گفت : من در یکى از جلسات احضار ارواح حضور داشتم . هر یک از حاضران به نوبت نزد « مدیوم » ( کسى که مدّعى احضار ارواح است ) . مى‌رفت و مى‌گفت : روح فلانى شخص را حاضر کن . وى نوشته‌اى را در سوراح میز مى‌گذاشت و با چرخاندن چرخ دنده به داخل میز مى‌برد و بعد از چند دقیقه نوشته‌اى از آن ظاهر مى‌شد که مثلاً روح عموى شما حاضر شده است و به شما سلام مى‌رساند و جویاى حال شما است . آقاى فلسفى مى‌گوید : من از هیچ یک از آن چه مشاهده کرده بودم ، قانع نشدم که پاسخ سئوال‌ها مربوط به روح است ، تا نوبت به من مى‌رسید . گفتم : روح حکیم ابوالقاسم فردوسى شاعر نامدار ایران را براى من احضار کن . مدیوم نوشته‌اى به میز سپرد و بعد از پنج دقیقه چرخ دنده را چرخاند و کاغذى از آن ظاهر شد که نوشته بود جناب آقاى محمد تقى فلسفى روح حکیم ابوالقاسم فردوسى این جا حضور دارد و به شما سلام مى‌رساند . من گفتم : با این نوشته قانع نشدم که روح فردوسى حاضر شده است . مى‌خواهیم از او سئوالى کنم . مدیوم گفت : وقت شما تمام شده است . بار دیگر در نوبت قرار بگیر تا نوبت تو فرا برسد . نوبت که به من رسید ، یک صفحه نوشته به او دادم و گفتم : این را بده به روح حکیم ابوالقاسم فردوسى تا به صورت نظم همانند شاهنامه ، درآورد ، و مى‌دانستم که این مدیوم نمى‌تواند مانند فردوسى شعر بسراید . کاغذ را در سوراخ میز گذاشت و چرخ دنده را چرخاند و بعد از گذشت ده دقیقه با ناراحتى تمام کاغذى را از میزبیرون آورد که نوشته بود : جناب آقاى فلسفى روح حکیم ابوالقاسم فردوسى از این سؤال شما ناراحت شده و قهر نموده است و از این جا رفته است . از امثال این گونه گزارش‌ها فهمیده مى‌شود که احضار روح به شکل « اسپریتیسیم » شیطنتى بیش نیست و معمولاً افراد ساده لوح تحت تأثیر قرار مى‌گیرند . آیت الله مکارم شیرازى در کتاب عدد ارواح درباره شیطنت‌هاى مدعیان احضار ارواح مفصل بحث نموده است . او نیز در عین حال که اصل مسئله ارتباط با ارواح را به عنوان یک واقعیت پذیرفته ، اما به سوء استفاده‌هایى که در این مسئله صورت گرفته و موهوماتى که در آن وجود دارد ، اشاره کرده است . آیت الله جوادى آملى در این باره مى‌گوید : این که برخى مى‌گویند : ما با ارواح موکّل سماوات یا با فرشتگان یا جنیان یا با ارواح مؤمنان یا زندگان ارتباط برقرار کردیم ، راه اثبات ندارد ، حتى براى خودشان ، هر چند ثبوتاً ممکن است که آدمى با فرشته‌اى موکّل آسمان یا زمین یا شیاطین انس و جن یا با ارواح مردگان و زنده ارتباط برقرار کند . زیرا آن‌ها مجردند و انسان هم داراى روح مجردات و مجرد مى‌تواند با مجرد دیگر ارتباط برقرار کند . اما راه اثبات این مسئله آسان نیست . به هر روى اگر کسى مدّعى ارتباط بود ، دلیلى براى اثبات ندارد . تفسیر موضوعى قرآن ، جوادى آملى ، ح 1 ، ص 119 ج 12 جهت اطلاع بیشترمى‌توانید به کتاب آیت اللَّه مکارم شیرازى به نام عود ارواح و ارتباط با ارواح ، معاد انسان و جهان ، نگارش آیت اللَّه جعفر سبحانى ، جنّ و شیطان ، نوشته رجالى تهرانى و تفسیر نمونه و المیزان ذیل آیه « یسئلونک عن الروح ، قل الروح من امر ربّى » مراجعه فرمایید . پاورقى : ( 1 ) ناصر مکارم شیرازى ، معاد و جهان پس از مرگ ، ص 275 - . 284 ج - مدعیان احضار ارواح دو گروهند : 1 آنهایى که داراى نفوس قوى هستند نظیر انبیاء ، اولیاء و عرفاى شامخین 2 آنهایى که از حیث وجودى در حدّ مردم متعارفند که این گونه افراد بسیار زیاد بوده و خود اینها نیز دو دسته اند : الف مدّعیان دروغین و شیّاد ب مدّعیان واقعى احضار روح در گروه اوّل در واقع احضار روح نیست بلکه ملاقات روح است یعنى این گونه افراد به خاطر قوّت وجودى و ارتباطى که با عالم ملکوت دارند مى توانند در حالتى معراج گونه به ملکوت عالم راه یابند و با ساکنان ملکوت که ارواح نیز جزء آنهایند دیدار کنند . بنابراین در این قسم ، روح پایین نمى آید بلکه خود شخص تماس گیرنده ، به عالم ارواح صعود مى کند . این گونه احضار ارواح از نظر فلسفى امکان پذیر بوده و از نظر شرعى نیز بدون اشکال است . امّا در قسم دوم احتمالات زیادى مى تواند مطرح باشد . نوع دروغین احضار ارواح اگر بدون شواهد باشد کذب محض است امّا اگر همراه با شواهدى مثل تکان خوردن میز و نعلبکى و امثال آن باشد ، ممکن است نوعى تردستى باشد . اکثر شاهدان این گونه احضار ارواح مى گویند ما هر چه دقّت کردیم تقلّبى مشاهده نکردیم . جواب این است که : اگر متوجّه مى شدید که تردستى نبود . در سایر اقسام تردستى نیز ما هر چه دقّت مى کنیم از فوت و فن کار شعبده باز مطلع نمى شویم . تکان خوردن یک نعلبکى روى میز یا تکان خوردن پرده که براى این گونه افراد چیزى نیست . بنده شخصاً و از فاصله ى کمتر از نیم مترى موردى را مشاهده کردم که شخصى قوطى کبریت را روى زمین بدون تماس دست یا چیز دیگرى حرکت مى داد . بنده بیش از نیم ساعت سعى کردم از فوت و فن کارش مطلع شوم ولى نتوانستم . این شخص خودش ادّعا مى کرد که کارش نوعى تردستى است و با گرفتن پول کلانى فوت و فنّ کارش را به افراد یاد مى داد . امّا اگر مدّعى احضار روح ، مدعى واقعى باشد چند احتمال مطرح است . 1 ممکن است برخى از شیاطین جنّ با چنین شخصى تماس بگیرند و خود را روح معرفى کنند و به او در ترویج خرافات کمک کنند ، بدون این که خودشخص متوجّه حقیقت امر باشد . تجربه نیز نشان داده است که این گونه افراد عمدتاّ در مقابل علماى دین موضع منفى دارند و افرادى هم که به اینها رجوع مى کنند به مشکلات روحى و روانى یا اخلاقى گرفتار مى شوند . از این رو در روایات از رجوع به این گونه افراد به شدّت نهى شده است . خداوند متعال مى فرماید : « و ( یهود ) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مى‌خواندند پیروى کردند . سلیمان هرگز ( دست به سحر نیالود و ) کافر نشد ولى شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند . و ( نیز یهود ) از آنچه بر دو فرشته ى بابل « هاروت » و « ماروت » ، نازل شد پیروى کردند . ( آن دو ، راه سحر کردن را ، براى آشنایى با طرز ابطال آن ، به مردم یاد مى‌دادند . و ) به هیچ کس چیزى یاد نمى‌دادند ، مگر اینکه از پیش به او مى‌گفتند : « ما وسیله آزمایشیم کافر نشو ! ( و از این تعلیمات ، سوء استفاده نکن ! ) » ولى آنها از آن دو فرشته ، مطالبى را مى‌آموختند که بتوانند به وسیله آن ، میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند ولى هیچ گاه نمى‌توانند بدون اجازه خداوند ، به انسانى زیان برسانند . آنها قسمتهایى را فرامى‌گرفتند که به آنان زیان مى‌رسانید و نفعى نمى‌داد . و مسلماً مى‌دانستند هر کسى خریدار این گونه متاع باشد ، در آخرت بهره‌اى نخواهد داشت . و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند ، اگر مى‌دانستند . » ( البقره : 102 ) احتمال دیگر این است که این گونه افراد ممکن است داراى قدرت خاصّ روحى باشند که بتوانند اشیاء را بدون تماس جا به جا کنند و حتّى ممکن است خودشان نیز از وجود این نیرو غافل باشند . اینها چون باور دارند که روحى خواهد آمد و نعلبکى یا پرده یا چیز دیگرى را تکان خواهد داد آن نیروى روحى به کار مى افتد و اشیاء را تکان مى دهد . این نیرو کما بیش در همه ى انسان ها وجود دارد لذا اگر شخص شرکت کننده در این جلسات در ضمن چنین نمایش هایى به یقین برسد ممکن است روح خودش هم به صورت ناخود آگاه اشیاء را حرکت دهد . درفلسفه چنین فاعلى را « فاعل بالعنایه » گویند مانند کسى که به خاطر ترس از ارتفاع ، یقین به سقوط پیدا مى کند و بلافاصله سقوط مى کند . 3 در برخى افراد این باور به قدرى قوى مى شود که شخص حتّى مى تواند شبح هایى را هم مشاهده کند . این شبح ها در واقع ساخته قوّه خیال خود او هستند ولى به قدرى واقعى به نظر مى رسند که شخص گمان مى کند که واقعیت خارجى دارد همان گونه که انسان در حال خواب در آنچه که مى بیند شک نمى کند . اطلاعاتى هم که این گونه افراد از زبان روح مى دهند ممکن است از راه تله پاتى ناخودآگاه به دست آید . یعنى شخص مدّعى احضار ارواح این اطلاعات را از ذهن خود یا از ذهن حاضران در جلسه به روش تله پاتى مى گیرد و تحویل خود آنها مى دهد . قدرت تلقین را نباید دست کم گرفت تلقین به قدرى بر روان انسان تأثیر مى گذارد که یک هیبنوتیزور با آن شخصى را وادار به خوابیدن مى کند . امروزه با تلقین مى توانند امراض صعب العلاجى مثل سرطان را هم درمان کنند . در برخى از امراض روانى فرد بیمار ، شخصى را درکنار خود مى بیند و با او صحبت مى کند در حالى که کسى در کنار او نیست حتى برخى مدّعى اند که فرشته یا امام را مشاهده مى کنند . لذا این گونه ادعاها را نباید جدّى گرفت مگر این که شخص مدّعى ، داراى سلامت کامل روانى و از نظر تدیّن کاملاً براساس دین عمل کند و مثل اکثر مدّعیان احضار ارواح دکان باز نکند و تشخیص این امور با علماى تراز اوّل دین است نه مردم کوچه و بازار . این احتمال هم وجود دارد که این گونه افراد با ارواح محتضر در ارتباط باشند . برخى از انسان هایى که به شدّت وابسته به دنیا هستند بعد از مرگ نمى توانند وارد مراتب متوسط یا بالاى برزخ شوند چون روحشان از تجرّد کافى برخوردار نیست اینها در مراتب پایین برزخ مى مانند و بیشتر گرایش به سمت دنیا دارند ولى قادر به تصرّف در دنیا نیستند . این ها ممکن است با افرادى که قوّه تخیل قوى دارند یا در اثر تمرین و ممارست در زمینه هایى مثل هیبنوتیزم و تله پاتى و امثال آن قابلیت خاصّى را به دست آورده اند ف تماس برقرار کنند و از طریق آنها با دنیا مرتبط شوند . ولى از آنجا که این گونه ارواح ، ارواح پستى هستند ، ارتباط با آنها نیز شرّ آفرین خواهد بود . اگر این گونه مدّعیان احضار ارواح مدّعى ارتباط با ارواح پاکى مثل ارواح علما و انبیاء و امثال آنها شدند کذب محض است چون این ارواح پاک چنان مشغول عالم بالا هستند که کمتر به عالم طبیعت نظر مى کنند به طورى که گاه حتّى نفوس پاک هم از احضار ارواح این پاکان عاجز مى شوند . یکى از عرفاى حاضر فرمودند : که من روح ابن سینا را خواستم ملاقات کنم به جاى او باباطاهر تشریف آورد و گفت : ابن سینا در حلقه ى داوودى مشغول ذکر است و توجّهى به اهل دنیا ندارد . امّا این مدّعیان با میز و نعلبکى ، روزانه چندین بار ابن سینا را احضار مى کنند و صدها سؤال بى ارزش مى پرسند . خلاصه ى کلام این که با وجود این همه احتمالات نمى توان به این گونه افراد و این گونه روش ها اطمینان کرد . چه بسا داخل شدن در این امور پیامدهاى وخیم اجتماعى ، روانى ، دینى و اخلاقى در پى داشته باشد و انسان یک زمان به خود آید و ببیند که عمرى گرفتار دست شیاطین انس و جنّ بوده است و از صدها کار مفید و کمال آور بازمانده است و چه بسا ممکن است هیچ گاه به خود نیاید و غرق درکهانت و شعبده و امثال آن از دنیا برود و روز قیامت در جمع کافران محشور شود . چرا که در روایات اهل بیت ( ع ) این گونه کارها در ردیف کفر شمرده شده است و چه بسیار انسان ها که با اعتیاد به این قبیل امور در معجزه و وحى تردید کرده اند و معجزه و وحى را هم از سنخ کارهاى خودشان شمرده اند . بنده با چشم خود دیدم کسى را که اهل این قبیل کارها بود و ادّعاى دریافت وحى مى کرد . اگر تاریخ ادیان دروغین مثل بابیت و بهائیت و مانویت را مطالعه فرمایید مشاهده مى کنید که بنیان گذاران آنها قبل از ادّعاى نبوّت و ادّعاى خدایى مشغول این قبیل کارها بوده اند . کتابهاى مربوط به علوم غریبه نیز که معمولاً به بزرگان شیعه نسبت داده مى شوند قابل اعتماد نیستند . این گونه علوم را باید پیش اساتید مسلّم آن تعلیم دید چون یادگیرى ناقص آنها باعث اختلالات روحى ، روانى مى شود و کم نیستند کسانى که از طریق این کتابها دچار اختلالات روانى شده اند . د - باید گفت که روح توسّط غیر اولیا و عرفا قابل احضار نیست بلکه چیزى که توسّط غیر اینها احضار مى شود جسم لطیفى است که تحت اداره روح مى باشد و شخصى که به اصطلاح روح را احضار مى کند در حقیقت با این جسم لطیف ارتباط برقرار مى کند و روح امرى است مجرد که قابل رؤیت و داراى مکان نیست که در مکانى حاضر شود . زمانى که فردى از دنیا مى رود بدن مادى خود را در این عالم مادى مى گذارد وبا بدن برزخى در برزخ زندگى مى کند و کسى که با این ارواح ارتباط برقرار مى کند با بدنى لطیف که نه بدن برزخى است و نه بدن مادى ، بلکه بدنى است بین بدن دنیوى وبرزخى ، مرتبط مى شود . به هر حال در احضار روح مصطلح ، فرد با روح شخصى که فوت شده توسط آن بدن مرتبط مى شود ولى نه اینکه بتواند با هر کسى ارتباط برقرار کند بلکه اکثرا با ارواح انسانهاى گرفتار وگنهکار مرتبط مى شود ومعمولا عرفا وخواص مؤمنین هستند که با بزرگان ومؤمنین مى توانند ارتباط بر قرار کنند چه از با روح مجرّدشان و چه با بدن برزخى آنها . براى نمونه توجه شما را به این مطلب جلب مى نمایم : یکى از شاگردان آیت الله سید محمد حسن الهى ، شیخ محمد على ارتقایى ملقب به ادیب العلماء تبریزى است ، که با کشیدن دست به چشم خود و نه از طریق آینه و میز سه گوش که کار شیّادان است با ارواح ارتباط برقرار مى‌کرد . روزى در حالى که کتاب اسفار ملاصدرا در دستش بود به نزد ایشان آمد و گفت : آقاى الهى ، من با روح ارسطو رابطه ایجاد کرده و از او تقاضاى تدریس کرده‌ام ، او در جواب گفت : کتاب اسفار ملاصدرا را تهیه کرده و برو خدمت آقاى الهى تا آن را به تو درس بدهد ، از آن پس این شاگرد به خدمت مرحوم الهى مى‌آمد و درس مى‌خواند ( گروهى از نویسندگان ، آینه عرفان ، ویژه دهمین سالگرد رحلت علامه طباطبایى ، ص 11 ) و گاهى به تقاضاى استادش با ارواح ارتباط برقرار مى‌کرد ، یک بار که با افلاطون تماس گرفته بودند ، این دانشمند گفته بود : شما قدر و قیمت خود را بدانید که در روى زمین مى‌توانید لا اله الاّ اللّه بگویید ، ما در زمانى بودیم که بت‌پرستى و ثنویت آن قدر غلبه کرده بود که قادر نبودیم این ذکر را بر زبان جارى نماییم . ایشان مى فرمود : با روح سید بن طاووس و سید بحرالعلوم نتوانستیم تماس حاصل کنیم ، زیرا این دو بزرگوار گفتند : ما وقف حضرت امیرالمؤمنین ( ع ) هستیم و ابدا مجالى براى پایین آمدن نداریم . سید محمد حسن الهى نقل کرده بود : روزى در این حالت ( ارتباط با ارواح ) از مرحوم فارابى پرسیدم آیا این قرآنى که تلاوت مى‌کنیم و ثوابش را براى شما مى‌فرستیم و نیز براى شما از پیشگاه خداوند طلب استغفار مى‌کنیم به آگاهى شما مى‌رسد ؟ گفت : آرى ، پرسیدم : آیا شما در مقابل این رفتارها عکس‌العملى هم نشان مى‌دهید ؟ جواب داد آرى ! گفتم : چگونه ؟ اظهار داشت : در یکى از روزها فرزندت دچار مشکلى در خصوص مسائل ادارى شده بود که کارش به امضاى یکى از رؤساى دوایر دولتى وابسته بود که ما به دلش انداختیم نامه وى را امضا کرده و مشکل او را حل نماید . ( به نقل از خاطرات آیه الله حسن زاده که در روز جمعه 1373 / 8 / 20 که در خدمتشان بودیم ، بیان فرمودند ) ه - امّا در مورد اینکه آیا ارواح یا ابدان مثالى موقع احضار دچار ترس مى شوند یا نه باید گفت طبق تجاربى که متخصصین این فن به دست آورده اند ، بستگى به فردى دارد که با او ارتباط برقرار مى شود ، اگر شخص مورد نظر فردى باشد که داراى روح بزرگى است و در زندگى ، انسان مؤمن و داراى روح قویى بوده ، چنین نمى شود . ولى اگر انسان سستى بوده ممکن است چنین حالتى برایش پیش بیاید . بخصوص که این گونه افراد در عالم برزخ گرفتار عذابند و چه بسا ارتباطشان با دنیا آنها را متوجّه گذشته ى خودشان کرده خاطراتشان را زنده مى کند همین امر موجب تأسف آنها مى شود . در روایات نیز آمده که ارواح مومنان به بازماندگان خود سر مى زنند ولى تنها چیزهایى به آنها نشان داده مى شود موجب شادى آنها گردد و غیر مومنین نیز اجازه بازدید از دنیا را مى یابند ولى تنها امورى را قادرند مشاهده نمایند که موجب آزار آنهاست . البته گاه به برخى ارواح و بخصوص متوسّطین نیز اجازه مى دهند که از طریق تماسّ با اهل دنیا آنها را تشویق به خیرات براى خودشان کنند تا از عذاب رها شوند . کما اینکه گاه ارواح مومنین نیز مأمور مى شوند که از طریق الهام یا تمثّل در خواب و بیدارى ، اهل دنیا را هدایت نمایند یا مطالبى به آنها بیاموزند که مواردى از این قسم را تقدیم حضور نمودیم . 1 ) اصل امکان ارتباط با ارواح چیز محالى نیست لیکن چنان نیست که از هر کسى ساخته باشد بلکه شرایط ویژه وبسیار دشوارى را مى‌طلبد و تنها افراد بسیار برجسته‌اى توانایى چنین کارى را دارند و چه بسا در میان هزاران نفر ازمدعیان آن یک نفر نیز به سختى بتوان یافت که درادعاى خود صادق باشد . 2 ) اسپریتیسم یا اسپریتوالیسم را معمولا به « علم ارتباط با ارواح » تفسیر مى‌کنند . برخى مى‌کوشند مسأله « عودارواح » را نیز جزء آن به شمار آورند . لیکن عود ارواح ( تناسخ ) سخن باطلى است ولى پیرامون ارتباط با ارواح از طریق علمى هیأتى از دانشمندان اروپا در سال 1869 به نام‌هاى : جان لبوک کروکس لویس روسل والاس دومرگان فارلى جانکوکس اکسون و . . . رأى مثبت دادند . البته این نتیجه را پس از آزمایشات دقیق و در شرایطى که هرگونه احتمال انحرافیرا نفى مى‌نمود اعلام کردند . 3 ) مسأله ارتباط با ارواح در جهان غرب و در کشور ما مورد سوء استفاده عده زیادى قرار گرفت و مدعیان مدیوم بودن با استفاده از ساده لوحى دیگران از طریق « میز چرخان » « استکان » « صفحه کاغذ حاوى حروف الفبا » و . . . خواسته‌اند با ارواح تماس حاصل نمایند که با بررسى‌هاى دقیق به عمل آمده توسط برخى از علماى ما ( همچون آیت الله مکارم ) و برخى از دانشمندان غربى تقلبات این گونه جلسات که با هزاران اوهام آمیخته شده برملا گردیده است . در این جا بد نیست گزارش انجمن فیزیک دانشگاه سن پترزبورگ را ضمیمه نماییم : « در سال 1875 انجمن فیزیک وابسته به دانشگاه سنپترزبورگ بنا به پیشنهاد مندلیف هیأتى را مأمور کرد تا درباره احضار ارواح به مطالعه بپردازد و نتایج تحقیقات خود را اعلام کند . جز مندلیف یازده دانشمند دیگر نیز در کمیسیون شرکت داشتند و سرانجام پس از تشکیل جلسات عدیده و مذاکرات فراوان نتایج کار هیأت به شرح ذیل اعلام گشت : پس از تحقیقات مطالعات و مشاهدات بسیار به این نتیجه رسیدیم که پدیده‌هاى مربوط به ارواح به علت حرکات ناخودآگاه یا اشتباه ضمیرى مى‌باشد و احضار ارواح جز موهومات چیز دیگرى نیست . به این ترتیب مکانیسم اعمال محرک فکر نه تنها « انتقال اندیشه » را باعث مى‌شود . بلکه بعضى از پدیده‌هاى روحى را نیز ایجاد مى‌کند . باید متذکر شد : ادله مختلف فلسفى ، حسى و تجربى بر اثبات وجود روح اقامه شده است . هم‌چنین نمى‌توان امکان ارتباط با ارواح را از طریق صحیح علمى براى افراد خبره در این کار ، انکار کرد . از سخنان پیشوایان بزرگ اسلام نیز امکان این موضوعثابت مى‌شود ، ولى سخن در این جا است که تنزّل دادن مسأله‌اى به این مهمى تا آن جا که هر کس براى سرگرمى وتفریح نعلبکى یا استکان یا میز گرد چرخانى درست کرده و مشتى مرد و زن و کوچک و بزرگ دور آن جمع شوند یکشب روح بوعلى‌سینا را حاضر کنند و شب دیگر مزاحم زکریّاى رازى گردند و شب سوم انیشتاین را حاضر کنند و . . . گل بگویند و گل بشنوند و از تاریخ زایمان خانم گرفته تا صحت و بطلان مذاهب و ادیان و مکتب‌هاى فلسفى سخن به میان آورند و آن ارواح نیز براى این که خاطر خطیر سؤال کنندگان مکدّر نشود و از آنها نرنجند ، طبق میل و علاقه آنها پاسخ دهند و . . . ؟ ! البته ارتباط با ارواح را به عنوان یک واقعیت مى‌توان پذیرفت ولى نباید از نظر دور داشت که این مسأله مورد سوء استفاده عده زیادى قرار گرفته و یک واقعیت با هزاران اوهام به هم آمیخته شده است . ازاین‌رو از میان هزاران مدّعى شاید تنها یکى راستگو باشد . براى نمونه شما از آن روح سؤال‌هاى کلى که پاسخ آن امکان تطبیق بربسیارى از جزئیات را دارد نپرسید و بر پاسخ به سؤالات خصوصى خود اصرار ورزید مثلاً اسم چند تن از دوستانخود را در دفتر تلفن خویش در نظر بگیرید و شماره تلفن آنها را بپرسید یا از خصوصیات و علایم اتاق‌تان سؤال کنید . در غیر این صورت کلى گویى‌هایى از قبیل « خطرى براى شما پیش آمده که به خیر گذشته است و مواظب باشید تکرارنشود » یا « در بچگى کسالتى پیدا کردید که خیلى شما را ناراحت نمود » یا « اسرار خود را به همه کس نگو » یا « خواب‌هاى خوشى خواهید دید » یا « مسافرى در سفر دارید که در آینده نزدیکى باز مى‌گردد » یا « زیاد براى بعضى مطالب غصه نخورید کم کم درست مى‌شود » و . . . این کلى گویى‌ها دلیل بر عدم واقعیت ارتباط است . روشن است که هر کس معمولاً مسافرى در سفر دارد و یا خواب‌هاى خوب و بدى هم مى‌بیند و براى پاره‌اى از مطالب هم غصهمى‌خورد و . . . . اما چرا نعلبکى و یا میز حرکت مى‌کند ؟ ممکن است حرکت آن معلول تمرکز نیروى فکرى خود شخص و تأثیرناخودآگاه آن بر روى اعصاب دست وى باشد نه توسط روح . ازاین‌رو حرکت غالبا موافق طرز تفکر و نوع تمایلات آنشخص یا اشخاص است نه موافق روحى که مدعى ارتباط با او هستند و در برخى موارد هم معلول به کارگیرى ترفندیاز طرف آن شخص است . براى اطلاع بیشتر . ک : ارتباط با ارواح ، آیت‌اللّه‌ناصر مکارم شیرازى . در مورد حکم فقهى حضرت امام خمینى در تحریر احضار ارواح را از قبیل سحر مى‌دانند که تعلیم و تعلم و عمل به آن حرام است ، ( تحریرالوسیله ، ج 2 ، ص 352 ، مسأله 16 ) و نظر مرحوم آیت‌الله‌اراکى نیز حرمت است . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image