علوم و معارف قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

درکتاب «فصل الخطاب في تحريف الكتاب» از کتاب «اصول کافي» احاديثی آورده شده که قائل به نقص قرآن فعلي است.آیا این احادیث برتحریف قرآن دلالت دارند؟


براي روشن شدن جواب سؤال، توجه به چند اصل، ضروري است: 1. اصل راوي شناسي و شخصيت شناسي: علم رجال عهده دار شناسايي شخصيت راويان روايت است. بزرگي افراد روايتگر هم دليل بر عدم اشتباه آن ها نيست. گاهي اشتباه افراد بزرگ، بسيار بزرگ است و پيامد هاي زيادي را به همراه دارد. امام صادق ـ عليه السلام ـ از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ روايت کرده که: «دو سخن دور از انتظار را پاس بداريد: سخن حکيمانه اي را که نابخردي گويد، از او بپذيريد و سخن نابخردانه اي را که حکيمي گويد از او درگذريد». شخصيت محدّث نوري که در عرصه روايتگري شناخته شده است را بايد از اين منظر شناسايي کرد و از اشتباه او درگذشت. نکات مثبت و منفي شخصيت افراد را بايد در کنار هم مورد مداقّه قرار داد. البته اين به اين معنا نيست که نظرات تمام بزرگان ديني، نظرات شخصي و سطحي است و ارزش علمي ندارد. در حقيقت مباني بزرگان روشمندانه و همان مباني دين است و اشتباه آن ها هم بايد در جاي خودش مورد نقد و بررسي قرار گيرد. 2. اصل روايت شناسي: هر يک از روايات، بايد در جاي خود مورد بررسي قرار گيرد. وظيفه علم درايه، دلالت شناسي، معنا شناسي و متن شناسي است. کتاب روايي چندان مهم نيست. در عرصه روايت شناسي آن چه مهم است، سند، دلالت و معناي روايت است. ممکن است روايتي در اصول کافي باشد ولي از ضعف سندي و دلالي جدّي اي برخوردار باشد. اين که گفته مي شود: «اصول کافي براي ما کافي است»، اين يک جمله ذوقي و مبالغي صرف است. وگرنه در عرصه دين شناسي و معرفت شناسي تمام منابع نقلي و عقلي به شدّت مورد نياز است. هر چند اعتبار اصول کافي از برخي از کتاب هاي روايي بيشتر است ولي اين دليل بر مصونيت اين کتاب نيست. روايات ضعيفي نيز در آن وجود دارد که در جاي خود بايد مورد مداقه قرار گيرد و اين، کار کارشناسان ماهر و چيره دست است. 3. اصل عدم تحريف: در مورد تحريف بحث هاي زيادي مطرح شده است و ادله عقلي و نقلي زيادي در اين خصوص ارايه شده است. تحريف داراي اقسام مختلف مي باشد. از يک منظر تحريف به دو قسم تقسيم مي شود که عبارتند از: تحريف معنوي و تحريف لفظي. تحريف لفظي خود به دو قسم است: زياده و نقصان. و از منظر ديگر تحريف به سه دسته تقسيم مي شود که عبارتند از: تحريف در حروف و حرکات، تحريف در کلمات و تحريف در آيات. در حقيقت مدافع اصلي مصونيت قرآن کريم از تحريف، خود قرآن کريم است که در آيات گوناگون از آن دفاع کرده است. آيه إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ از جمله آيات محکم آن است. يعني: «ما قرآن را نازل کرديم و خود از آن حفاظت و پاسداري مي کنيم» در اين مقاله به علت رعايت اختصار و عدم درخواست سائل از بيان تفصيلي اين بحث صرف نظر مي شود. فقط به نقل رواياتي که در خصوص عدم تحريف قرآن کريم، وارد شده است، بسنده مي شود. 1. رسول حق ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در روايتي به صورت عمومي مي فرمايد: «ابغض الکلام الي الله تعالي التحريف». یعنی: «بدترين و مبغوض ترين کلام نزد خداوند تبارک و تعالي، تحريف است» وقتي تحريف هر کلامي منفور است، تحريف کلام خداوند تبارک و تعالي چه؟ تحريف کلام الله بسيار منفور است و تاکنون کسي به تحريف لفظي دست نيافته است. 2. دلالت حديث ثقلين بر عدم تحريف قرآن کريم است. اين روايت را اماميه و اهل تسنن در حدّ تواتر نقل کرده اند. روايت اين است که ابو سعيد خدري مي گويد: «رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرموده است: همانا من در ميان شما دو چيز را به جا گذارم. يکي از آن بلند پايه تر از ديگري است: يکي کتاب خدا است که ريسماني است کشيده شده از آسمان تا زمين و ديگري عترت من. آگاه باشيد که به راستي آن دو هرگز از يکديگر جدا نشوند تا آن هنگام که بر من در حوض کوثر وارد شوند». اگر قرآن دستخوش تحريف به زياده يا نقصان شده بود، اين گونه مورد توصيه و فرمان هاي قابل عمل قرار نمي گرفت. اينکه رسول حق ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ائمه ـ عليهم السلام ـ ما را موظف فرموده اند که به قرآن کريم رجوع و به آن تمسک جوييم و به ريسمان آن چنگ زنيم، دليلي است روشن بر اين که از نظر امامان، قرآن موجود، همان قرآني است که بر رسول حقّ نازل شده و به زياده و يا نقصان تحريف نيافته است. 3. امام علي ـ عليه السلام ـ در نهج البلاغه مي فرمايد: «کتاب خدا در دسترس شما است؛ زبان آن کند نيست، گويا است. خانه اي است که پايه هاي آن ويران نشود، و صاحب عزتي است که يارانش را هزيمت نبود». اين سخن امام، شبيه حديث ثقلين است و مسلمين را تشويق به رجوع به قرآن کريم مي کند. 4. اخبار عرض: اخبار عرض خود دليل بر تحريف ناپذيري قرآن کريم است. اخبار عرض، محور تمام گفتار، نوشتار و رفتار را قرآن کريم مي داند. تمام اين ها بايد بر قرآن کريم عرضه شود، اگر مطابق و موافق با قرآن کريم بود آن را اخذ مي کنيم ولي اگر با قرآن کريم مطابق و موافق نبود، آن را طرد مي کنيم و به ديوار مي زنيم. يکي از تعابير بلند اخبار عرض اين است که: «کل حديث لا يوافق کتاب الله فهو زخرف». یعنی: «هر روايتي که موافق با قرآن کريم نباشد، بي ارزش و بيهوده است» و در روايت ديگر آمده است: «من خالف کتاب الله و سنة محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فقد کفر». یعنی: «هر کس با کتاب خدا و سنت (صريح و صحيح) رسول حقّ مخالفت ورزد، کافر است.» 5. مصونيت قرآن کريم از تحريف از در دسته اي ديگر از روايات: دسته ديگري از روايات نيز قرآن کريم را مصون از تحريف مي دانند. از امام صادق ـ عليه السلام ـ روايت شده که حضرت فرموده است: «نزل القرآن اربعة ارباع: ربع فينا و ربع في عدونا و ربع سنن و امثال و ربع فرائض و احکام و لنا اهل البيت کرائم القرآن». یعنی: «قرآن کريم چهار قسمت است: يک قسمت آن درباره ما است؛ و يک قسمت ديگر درباره دشمنان ما است؛ و قسمت سوّم سنّت و مسايل اجتماعي است؛ و قسمت چهارم احکام و واجبات الهي است و در نهايت کرائم و معنا و عظمت راستين قرآن کريم پيش ما اهل بيت ـ عليهم السلام ـ است.» وقتي خود اهل بيت ـ عليهم السلام ـ حدود 260 سال به طور مستقيم از عظمت و کرايم قرآن کريم پاسداري کردند، و بعد هم به دست امام زمان ـ عليه السلام ـ و اولياء دين سپرده شد، چگونه ممکن است قرآن کريم تحريف شده باشد؟ در روايات ديگر نيز آمده است، قرآن کريم در «بين دفتين» و يا بين روکش جلد، به زياده و يا به نقصان تحريف نشده است. رسول حق ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نيز مي فرمايد: «القرآن هو الدّواء»یعنی: «قرآن کريم دوا و شفا است.» چيزي که ناقص و داراي کمبود باشد که نمي تواند دواء و شفا باشد. نکته اي که ذکر آن ضروري است اين است که آن دسته از رواياتي که بر تحريف قرآن کريم دلالت دارند، از جهاتي قابل ايراد و اشکال هستند: از نظر سند بيشتر آن ها مخدوش و غير قابل اعتماد هستند؛ دلالت بيشتر آن ها گواه بر تحريف نيست. از طرف ديگر اگر از اين دو ضعف صرف نظر کنيم، چون با آيات قرآن کريم که آن را مصون از هر گونه تحريف ـ چه به زياده و چه به نقصان ـ مي داند، مخالفت دارد، بر اساس اخبار عرض آن را طرد مي نماييم و يا اين که بايد آن را حمل بر تحريف معنوي کرد. نکته ديگر آن که شخصيت امام معصوم که از آن به قرآن ناطق ياد مي شود، تحريف بردار نيست. اصطلاح درست آن تخريب امام معصوم است که هر يک از امامان در عصر خودشان، مورد تخريب ائمة الکفر قرار مي گرفتند. خلاصه و نتيجه گيري: آن چه به عنوان خلاصه و نتيجه گيري قابل بيان است، اين است که: علاوه بر قرآن کريم و دلايل عقلي، روايات بسياري، همانند حديث ثقلين، اخبار عرض و ديگر روايات که به برخي به اختصار اشاره شد، دلالت بر مصونيت قرآن کريم دارند و آن را از هرگونه تحريف به دور مي دانند. قول مشهور فقها و کارشناسان قرآني همين است و قول قائلين به تحريف که شاذ و بسيار اندک است، مردود مي باشد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image