فلسفه /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

آيا قرآن بر نظريه خلق عالم و موجودات از عدم دلالت دارد؟


گرچه در قرآن كريم مسئله خلقت از عدم به صورت صريح مطرح نشده: و به عنوان يك نظريه علمي مدون عنوان نگرديده، ولي از مجموع آيات متعدد به روشني بدست مي آيد در اين مسئله كه خلقت و آفرينش عالم و نظام هستي و ماده نخستين و خميره اصلي خلقت به هيچ وجه مسبوق به وجود قبلي نبوده و به اصطلاح، عالم از عدم خلق شده است. چون هرچيزي را شما به عنوان ماده نخست خلقت فرض كنيد، بالاخره به جايي مي رسيد كه قبل از آن جزء عدم محض آن پديده، هيچ گونه ماده قبلي براي آن وجود نداشته است، و خداوند بدون سابقه وجودي، آن ماده نخست را خلق كرده است؛ چون خداوند بر اساس قدرت غير منتهاي خويش، هرگز نيازي ندارد كه خلقتش به سابقه وجودي شئي متوقف باشد و از عدم و نيستي محض نتواند خلق كند، آيات كه خلقت خداوند را به همه اشياء، چه مبسوق به عدم و چه مبسوق به ماده وجود، مطرح كرده در قرآن فراوان است كه به دو نمونه از آن اشاره مي شود؛ مثلا فرمود: الله ربكم خالق كل شيء يعني خداوند پروردگار شما خالق و آفريننده همه چيز است. در اين آيه به قدرت مطلقه خداوند بر خلقت همه چيز اشاره شده و ترديدي نيست كه يكي از اشياء، همان ماده نخست خلقت است كه مسبوق به وجودي نبوده است. و در آيه ديگر فرمود: بديع السموات والارض يعني خداوند پديد آورنده آسمان و زمين است. در اين آيه تصريح شده كه خلقت عالم بطور بديع و بدون سابقه قبلي صورت گرفته است . از اين گونه آيات بدست مي آيد كه خلقت خدا لازم نيست بگونه اي باشد كه شيء مخلوق، مبسوق به ماده اي باشد؛ بلكه خداوند خلقش بديع و بدون مبسوقيت شيء‌ و مخلوق به ماده نخست است. اما اين مسئله از نظر روايات به صورت روشن تر مطرح شده كه خلقت خداوند مبسوق به عدم شيء است و خلقت عالم بدون سابقه وجودي خلق شده است، مثلا در خطبه حضرت زهرا درباره آفرينش جهان، بدون ماده ازلي و مثال و الگوگيري چنين آمده است: «ابتدع الاشياء لا من شيء كان قبلها و انشاء ها بلا احتذاء امثلة امتثلها، كونها بقدرته» يعني خدا، اشياء را بدون آن كه مبسوق به شئي و ماده قبلي باشد، بصورت ابداع خلق كرد، و بدون الگو گرفتن آفريده، و بر اساس قدرت خويش آنها را آفريده است. اين تحليل عميق از نظام خلقت و نحوه آفرينش در كلام امير مؤمنان نيز آمده است: «الحمد لله الواحد الذي لا من شيء كان لا من شيء خلق ما كان قدره» سپاس مخصوص خداوندي است كه همه اشياء را بدون ماده قبلي و تنها از روي قدرت خويش خلق كرده است. برخي از بزرگان در مقام تحليل اين دو كلام از دو انسان معصوم گفته اند: اين تعبير، الهام يافته از قرآن كريم است، هم قدم ذاتي خداوند را بيان كرده و هم اين قدم ذاتي را از همه اشياء ديگر و سايه موجودات سلب نموده است و قهرا هر موجودي غير از خداوند حادث خواهد بود. چه اين که از آن دو حديث توهم احتمال ازليت ماده از بين مي رود، زيرا با اين فراز كه فرمود: «لا من شيء كان» ازليت ذاتي حق تعالي را تفهيم كرده است. و با فراز ديگر كه فرمود: «لا من شيء خلق ما كان» توهم قدم ذاتي هر موجودي ديگر را برطرف ساخته است، و مي رساند كه ماده ازلي نيست و مبدء قابلي عالم امكان شيء ازلي نبوده، بلكه حادث است و خود ماده نخست از عدم خلق شده است. با توجه به اين حقايق معلوم مي شود كه نظريه خلقت از عدم، به آموزه هاي عميق وحياني مبتني است؛ چه اين كه براهين عقل و داده هاي عرفاني نيز در راستاي معارف وحياني قرار دارند و خلقت از عدم را تاييد مي كند. مثلاً برخي ازبزرگان اهل عرفان مي گويد «الحمد لله الذي اوجد الاشياء عن عدم» يعني سپاس خداوندي را كه اشياء را از عدم خلق كرد، مراد ايشان اين است كه گرچه همه موجودات، در علم خداوند صورت علمي دارد و به وجود علمي خداوند موجوداند، اما در خارج ، عين عدم اند و از عدم آفريده شده اند و مبسوق به ماده عيني و خارجي نيستند. و در مباحث عقلي فلسفي نيز درباره ايجاد اشياء از عدم و اين كه عالم خلق بدون مسبوقيت به ماده خلق شده است، مباحث عميقي مطرح شده كه تفصيل آن را در منابع كه در پاورقي معرفي شده ملاحظه بفرماييد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image