تخمین زمان مطالعه: 19 دقیقه
با سلامپرسشگر گرامی، تشخیص حقّ از باطل ، در پاره اى از موارد در همه ى زمانها دشوار بوده ، هست و خواهد بود و اختصاصى به زمان خاصّى ندارد . اینکه فرموده اند : پل صراط از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است به این سبب است که صراط آخرتى ، ظهور راه حقّ در دنیاست . تشخیص حقّ از باطل در مقام شناخت ، گاهى چنان ظریف است که گویى کسى بخواهد مویى را به صورت طولى به دو نیم کند ( موشکافى کند ) و عمل به آن بعد از تشخیص ، چنان دشوار است که گویى کسى بخواهد بر لبه ى تیز شمشیر راه رود . اگر به تاریخ گذشته نظرى اندیشمندانه و عبرت گیرانه بیندازیم خواهیم یافت که تشخیص حقّ و عمل به آن ، همواره دشوار بوده و همواره اندک انسانهایى توانسته اند در این دو میدان به طور کامل موفّق باشند . گروهى در هر دو میدانِ شناخت و عمل ، بازنده شده اند گروه دیگرى نیز گرچه در میدان شناخت حقّ ، موفّق شده اند ولى در میدان عمل بازمانده بوده اند . یکى از درسهاى مهمّ عاشورا نیز همین است که به ما مى آموزد یافتن حقّ و پایبند بودن به آن تا چه اندازه مهمّ ، سرنوشت ساز و در عین حال دشوار است . در صحنه ى عاشورا کسانى دست به آن جنایت هولناک زدند یا در آن بى طرف ماندند که امام حسین ( ع ) و اصل و نسب او را مى شناختند ، ولى با این حال راه را به خطا رفتند . بسیارى از اینها افرادى بودند اهل عبادت و تلاوت قرآن ، که از روى جهل به موازین شناخت حقّ از باطل ، قربه الى الله به جنگ با امام حسین آمده بودند تا آنجا که برخى از آنها براى حضور در جنگ با خلیفه ى خدا در رود فرات غسل مى کردند . عمر ابن سعد ، آن هنگام که به عنوان فرمان حمله ندا مى داد : « یَا خَیْلَ اللَّهِ ارْکَبِى وَ بِالْجَنَّهِ أَبْشِرِى . یعنى اى لشکر خدا سوار شوید و بشارت بهشت را دریافت کنید . » 1، مخاطبش چنین افرادى بودند که به خیال باطل خود ، جهاد فى سبیل الله مى کردند . عدّه اى نیز در بین این قوم جانى بودند که حقّ را شناخته بودند ولى از روى علم و عمد کج مى رفتند . چگونه باید بین حق و باطل تشخیص داد ؟ براى این منظور امیرالمومنین ( ع ) قاعده اى کلّى بیان کرده ، فرموده اند : « إِنَّ دِینَ اللَّهِ لَا یُعْرَفُ بِالرِّجَالِ بَلْ بِآیَهِ الْحَقِّ وَ اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَهُ . یعنى همانا دین خدا با افراد شناخته نمى شود بلکه با نشانه هاى حقّ شناخته مى شود . پس حقّ را بشناس ! اهل حقّ را هم خواهى شناخت . » 2پس راه شناخت افرادِ حقّ از افرادِ باطل ، گفتارها و کردارهاى حقّ از گفتارها و کردارهاى باطل ، جریانات حقّ از جریانات باطل ، سیاستهاى حقّ از سیاستهاى باطل ، حکومتهاى حقّ از حکومتهاى باطل و . . . شناخت خود حقّ است . و حقّ همان دین حقیقى الهى است . چرا که حقّ مطلق خداوند متعال بوده و مصدر و مبداء هر حقّى نیز اوست . حال سوال این است که حقّ را چگونه باید شناخت ؟ راه اساسى براى شناخت حقّ ، راه عقل منطقى است چرا که عقل ذاتاً حجّت بوده و حجّیّت دیگر ابزارهها و معیارهاى شناخت حقّ ، به پشتوانه تأیید عقل منطقى است . لذا براى شناخت حقّ باید راه و رسم درست اندیشیدن و تعقّل را یاد گرفت . باید با منطق درست اندیشیدن آشنا شد . چرا که بسیارى از اوقات انسانها توهّمات و تخیّلات و مظنونات خود را به اشتباه حاصل عقل و فکر مى پندارند . ارسطو زمانى که علم منطق را تنظیم و تدوین مى نمود اساساً هدفش همین بود که با گشودن راه منطق و عمومى نمودن آن ، راه را بر اهل باطل و فریبکاران فکرى ببندد . چون در زمان او افرادى به نام سوفیست با انواع مغالطات و برهان نماها ، مردم را به بیراهه مى کشاندند لذا او قواعد درست اندیشیدن را تدوین نمود تا در سایه ى آن ، استدلال و سخن و نظر درست از استدلال و سخن و نظر نادرست بازشناخته شود . قواعد منطق ، به صورت تکوینى در سرشت همه ى انسانهاى عاقل وجود دارد لکن این قواعد به صورت بالقوّه و استعداد هستند ، لذا باید به مرور زمان شکوفا شوند . و راه شکوفا نمودن آنها ، تفکّر و تعقّل مداوم و مستمرّ است . از اینروست که دین اسلام ، تعقّل و تفکّر را افضل عبادات دانسته و افراد رویگردان از تعقّل را بدترین موجودات شمرده است . « إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذینَ لا یَعْقِلُونَ . یعنى بدترین جنبندگان نزد خدا ، افراد کر و لالى هستند که تعقّل نمىکنند . » 3پس باید تعقّل و تفکّر مستمرّ داشت تا قواى عقلانى انسان رشد نمایند . البته شکّى نیست که خواندن کتب منطقى و همچنین خواندن کتب افرادى که داراى ذهن منطقى هستند ، روند منطقى شدن ذهن را سرعت مى بخشد . ( براى این منظور مطالعه کتب زیر مفید خواهد بود : آموزش منطق ، محسن غرویان کتب شهید مطهرى ، چرا که این دانشمند بزرگوار از ذهن قوى منطقى برخوردار بوده لذا در تشخیص جریانات انحرافى نیز بسیار توانا بوده است . نهج البلاغه ، که تراوشات منطقى ترین ذهن عالم بوده و براى اهل دقّت ، سرشار از فرمولهاى کشف حقیقت است . ) رعایت تقوا، راه مطمئن شناخت حق : باید متوجّه بود که عقل و فکر نیز مثل بسیارى دیگر از امور ، آفاتى دارند لذا در کنار تقویت قوّه ى عقل ، که قوّه ى تشخیص حقّ و باطل است ، باید از آفات عقل و فکر صحیح نیز برحذر بود . آفاتى چون تعصّبات گوناگون ملّى ، مذهبى ، قومى ، نژادى ، زبانى و دیگر انواع تعصّبات ، زودباورى ، دیرباورى و شکّاکیّت افراطى ، پیش داورى در قضاوتها و تحمیل اغراض بر عقل . و از همه مهمتر باید مواظب نفس امّاره بود که دائماً در صدد است تا عقل را اسیر خود نموده در خدمت خود بگیرد . خداوند در قرآن کریم راه داشتن تشخیص درست و صحیح و انتخاب درست از نادرست را داشتن تقوا دانسته است که به بیان و تفسیر آن مى پردازیم : « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً وَ یُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ » یعنى اى کسانى که ایمان آوردهاید اگر از ( مخالفت فرمان ) خدا بپرهیزید براى شما وسیلهاى براى جدایى حق از باطل قرار مىدهد ( و روشنبینى خاصى که در پرتو آن حق را از باطل خواهید شناخت ) و گناهان شما را مىپوشاند و شما را مىآمرزد و خداوند فضل و بخشش عظیم دارد . در این آیه مىفرماید : اى کسانى که ایمان آوردهاید اگر تقوى پیشه کنید و از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید به شما نورانیت و روشنبینى خاصى مىبخشد که بتوانید حق را از باطل به خوبى تشخیص دهید ( یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً ) . فرقان صیغه مبالغه از ماده فرق است و در اینجا به معناى چیزى است که به خوبى حق را از باطل جدا مىکند . این جمله کوتاه و پر معنا یکى از مهمترین مسائل سرنوشتساز انسان را بیان کرده و آن اینکه در مسیر راهى که انسان به سوى پیروزىها مىرود همیشه پرتگاهها و بیراهههایى وجود دارد که اگر آنها را به خوبى نبیند و نشناسد و پرهیز نکند چنان سقوط مىکند که اثرى از او باقى نماند در این راه مهمترین مساله ، شناخت حق و باطل ، شناخت نیک و بد ، شناخت دوست و دشمن ، شناخت مفید و زیان بخش ، و شناخت عوامل سعادت و یا بدبختى است ، اگر به راستى انسان این حقائق را به خوبى بشناسد رسیدن به مقصد براى او آسان است . مشکل این است که در بسیارى از این گونه موارد انسان گرفتار اشتباه مىشود باطل را به جاى حق مىپندارد و دشمن را به جاى دوست انتخاب مىکند ، و بیراهه را شاهراه . در اینجا دید و درک نیرومندى لازم است و نورانیت و روشنبینى فوق العاده . آیه فوق مىگوید : این دید و درک ثمره درخت تقوى است اما چگونه تقوى و پرهیز از گناه و هوى و هوسهاى سرکش به انسان چنین دید و درکى مىدهد شاید براى بعضى مبهم باشد اما کمى دقت پیوند میان این دو را روشن مىسازد . توضیح اینکه : اولا نیروى عقل انسان به قدر کافى براى درک حقایق آماده است ولى پردههایى از حرص و طمع و شهوت و خودبینى و حسد و عشقهاى افراطى به مال و زن و فرزند و جاه و مقام همچون دود سیاهى در مقابل دیده عقل آشکار مىگردد ، و یا مانند غبار غلیظى فضاى اطراف را مىپوشاند و پیداست که در چنین محیط تاریکى انسان چهره حق و باطل را نمىتواند بنگرد ، اما اگر با آب تقوى این غبار زدوده شود و این دود سیاه و تاریک از میان برود دیدن چهره حق آسان است . و ثانیا مىدانیم که هر کمالى در هر جا وجود دارد پرتوى از کمال حق است و هر قدر انسان به خدا نزدیکتر شود پرتو نیرومندترى از آن کمال مطلق در وجود او انعکاس خواهد یافت ، روى این حساب همه علم و دانشها از علم و دانش او سر چشمه مىگیرد و هر گاه انسان در پرتو تقوى و پرهیز از گناه و هوى و هوس به او نزدیکتر شود و قطره وجود خود را به اقیانوس بیکران هستى او پیوند دهد سهم بیشترى از آن علم و دانش خواهد گرفت . 4لذا در طول تاریخ در حالات مردان و زنان پرهیزکار روشنبینىهایى مشاهده مىکنیم که هرگز از طریق علم و دانش معمولى قابل درک نیست ، آنها بسیارى از حوادث را که در لابلاى آشوبهاى اجتماعى ریشه آن ناشناخته بود بخوبى مىشناختند و چهرههاى منفور دشمنان حق را از پشت هزاران پرده فریبنده مىدیدند ! . این اثر عجیب تقوى در شناخت واقعى و دید و درک انسانها در بسیارى از روایات و آیات دیگر نیز آمده است ، در سوره بقره آیه 282 اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ : تقوى پیشه کنید و خداوند بشما تعلیم مىدهد و در حدیث معروف آمده است المؤمن ینظر بنور اللَّه : انسان با ایمان با نور خدا مىبیند و در نهج البلاغه در کلمات قصار مىخوانیم اکثر مصارع العقول تحت بروق المطامع : زمین خوردن عقلها غالبا به خاطر برق طمع است که چشم عقل را از کار مىاندازد و پرتگاهها و لغزشگاهها را نمىبیند . ثالثا - از نظر تجزیه و تحلیل عقلى نیز پیوند میان تقوى و درک حقایق قابل فهم است ، زیرا مثلا جوامعى که بر محور هوى و هوس مىگردد و دستگاههاى تبلیغاتى آنها در مسیر دامن زدن به همین هوى و هوسها گام بر مىدارد ، روزنامهها مروج فساد مىشوند ، رادیوها بلندگوى آلودگى و انحرافات مىگردند ، و تلویزیونها در خدمت هوى و هوسند ، بدیهى است در چنین جامعهاى تمیز حق از باطل ، و خوب از بد ، براى غالب مردم بسیار مشکل است ، بنا بر این آن بى تقوایى سرچشمه این فقدان تشخیص و یا سوء تشخیص است . و یا فى المثل در خانوادهاى که تقوا نیست و کودکان در محیط آلوده پرورش مىیابند و از همان طفولیت به فساد و بىبندوبارى خو مىگیرند در آینده که بزرگ مىشوند تشخیص نیکىها از بدىها براى آنها مشکل مىشود ، اصولا بکار افتادن نیروها و انرژىها و هدر رفتن این سرمایهها در راه گناه موجب مىشود که مردم از نظر درک و اطلاع ، در سطحى پائین قرار گیرند و افکار منحطى داشته باشند هر چند در صنایع و زندگى مادى پیشروى کنند . بنا بر این به خوبى مىبینیم که هر بى تقوایى سر چشمه یک نوع ناآگاهى و یا سوء تشخیص است ، بهمین جهت در دنیاى ماشینى امروز جوامعى را مشاهده مىکنیم که از نظر علم و صنعت بسیار پیشرفتهاند ولى در زندگى روزانه خود چنان گرفتار نابسامانىها و تضادهاى وحشتناکى هستند که انسان را در تعجب فرو مىبرد اینها همه عظمت این گفته قرآن را روشن مىسازد . و با توجه به اینکه تقوا منحصر به تقواى عملى نیست ، بلکه تقواى فکرى و عقلى را شامل مىشود این حقیقت آشکارتر خواهد شد ، تقواى فکرى در برابر بىبندوبارى فکرى به این معناست که ما در مطالعات خود به دنبال مدارک صحیح و مطالب اصیل برویم و بدون تحقیق کافى و دقت لازم در هیچ مسالهاى اظهار عقیده نکنیم ، آنها که تقواى فکرى را بکار مىبندند بدون شک بسیار آسانتر از بىبندوباران به نتائج صحیح مىرسند ولى آنها که در انتخاب مدارک و طرز استدلالى بىبند و بارند اشتباهاتشان فوق العاده زیاد است . لازم به یاد آورى است که مومن باید با اطلاع و آگاه و اهل مطالعه و بررسى اوضاع و حوادث اجتماع و محیط اطراف خود باشد و در جریان اتفاقات و شرایط حاکم بر زندگى اجتماعى و سیاسى جامعه خود و سایر جوامع باشد تا بتواند درست تصمیم بگیرد و صرفا داشتن تقوا براى انتخاب کافى نیست و آدمى را از علم و آگاهى بى نیاز نمى سازد . در مقابل نیز بسیارى از مردم با وجود داشتن آگاهى فراوان از اجتماع و دنیا به خاطر نداشتن نورانیت و تقوا قادر به تحلیل درست اوضاع و شرایط و عوامل و ریشه هاى دخیل در آنها نیستند . بنابراین علم و عمل ، آگاهى و تقوا در کنار هم انسان مومن را قادر مى سازد که بتواند با روشن بینى در لحظات حساس زندگى تصمیم درستى بگیرد و انتخاب هایش شایسته باشد و در تشخیص درست دچار اشتباه نگردد . راه هاى در امان ماندن از فتنه ها براى امان ماندن از هر فتنه اى مخصوصا فتنه هاى آخرالزمان ، راهکارهایى کلى وجود دارد که مورد اشاره قرار مى گیرد اما راهکارهاى جزئى در مقابل هر فتنه را باید هر شخصى با توجه به این کلیات استخراج نماید . {J برخى از راهکارهاى کلى و عمومى در این زمینه امام على ( ع ) که با فتنه هاى مختلفى در دوران زندگى خود روبه رو بود ، عواملى را سفارش نموده استکه به نمونه هایى اشاره مى شود : 1. هوشمندى و زیرکى على ( ع ) فرمود : « در فتنه ها چونان شتر دو ساله باش ، نه پشتى دارد که سوارى دهد و نه پستانى تا او را بدوشند» جملات فوق اشاره به این مطلب دارد که انسان در فتنه با زیرکى و هوشمندى حرکت کند نه به فتنه گران سوارى دهد ، و نه به آنها باج عطا کند ، در عین حالى که ناظر فتنه هاست خود را از آلوده شدن حفظ نماید . 2. آگاهى و شناخت از اوضاع زمان انسان هر چند هوشمند و زیرک باشد اگر از جریانات اجتماعى و رگه هاى نفاق و فتنه آگاهى نداشته باشد ممکن است ناآگاهانه وارد آن شود ، به این جهت لازم است نسبت به اوضاع زمانه آگاه بود . على ( ع ) مى فرماید : «شما اى عرب ها ، هدف تیر هاى بلا هستید که نزدیک است . از مستى هاى نعمت بپرهیزید ، و از سختى هاى عذاب الهى بترسید و بگریزید و در فتنه هاى در هم پیچیده ، به هنگام پیدایش نوزاد فتنه ها و آشکار شدن باطن آنها ، و برقرار شدن قطب و مدار آسیاى آن ، با آگاهى قدم بر دارید»3. تمسک به سنت پیامبر ( ص ) و اهل بیت عصمت ( ع ) پیامبر اکرم ( ص ) و اهل بیت عصمت راه صحیح را براى همه بیان فرموده ، الگو قرار دادن آنها و پیروى نمودن از سخنان آنها ، و همین طور تمسک و توسل به آنها و پیروى از ولایت فقیه انسان را از فتنه حفظ مى کند . على ( ع ) براى محفوظ ماندن از فتنه ها مى فرماید : « پس باید بر سنت پیامبر ( ص ) باقى مانید که برپاست و بر آثار رسالت تکیه نمایید که آشکار است ، به عهد نزدیکى که بسته اید وفادار مانید که یادگار پیامبر بر آن تکیه دارد . . .» در جاى دیگر فرمود : « اى مردم امواج فتنه ها را با کشتى هاى نجات [ اشاره به سخن پیامبر اکرم ( ص ) که فرمود : مثل اهل بیت من همانند کشتى نجات است ] در هم بشکنید و از راه اختلاف و پراکندگى بپرهیزید» برخى راهکارهاى جزئى بر محفوظ ماندن از فتنه هاى آخر الزمان راهکارهاى موردى و خاصى نیز وجود دارد که برخى از آنها از این قرار است : 1. شناخت امام زمان : عامل مهم در نگهدارى انسان از فتنه شناخت امام زمان ( عج ) است . امام صادق ( ع ) فرمود : « به درستى که بهترین و واجب ترین فریضه ها بر انسان شناخت پروردگار و اقرار به بندگى است . . . و پس از آن شناخت فرستاده خدا است و گواهى دادن به پیغمبرى او . . . و بعد از آن شناختن امامى است که به صفت و نامش در حال سختى و راحتى به او اقتدا مى نمایی. 2. تقویت ایمان : بعد از شناخت لازم است ایمان خویش را نسبت به معتقدات مخصوصا وجود و عنایات حضرت مهدى تقویت نمود . پیامبر اکرم ( ص ) فرمود : « مهدى غیبتى دارد بعضى از شیعیان و دوستانش که ثابت نمى ماند در آن غیبت بر امامت او ، مگر کسانى که خداوند قلب آنها را با ایمان تمرین داده باشد...» آنچنان ایمان و اعتقادى باید پیدا کرد که هیچ عاملى باعث تردید انسان نشود ، امام صادق ( ع ) درباره کسانى که خود را در فتنه هاى آخرالزمان حفظ کرده اند و لیاقت همراهى امام زمان را پیدا کنند چنین مى فرماید : « مردانى که گویا دل هایشان پاره هاى آهن است . . . غبار تردید در ذات خداى ، خاطرشان را نمى آلاید . . . همانند چراغ هاى فروزانند ، گویا دل هایشان نور باران است [ بر اثر ایمانى که دارند ] و از ناخشنودى پروردگارشان هراس دارند ، براى شهادت دعا مى کنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند». 3. دعا براى حفظ ایمان : هر چند تلاش انسان براى حفظ و تقویت ایمان کارساز است ولى فراموش نکنیم که در هر کارى نیاز به توفیق الهى دارد ، لذا باید براى حفظ و تقویت ایمان نیز باید دعا کرد . در حدیثى مى خوانیم که راوى عرض کرد : شیعیان در دوران غیبت چه کار کنند [ تا ثابت و استوار بمانند ] فرمود : بر شما باد به دعا کردن و انتظار فرج کشیدن ، راوى عرض کرد چگونه دعا کنیم ، فرمود : مى گویى : « . . . بار خدایا . . . هیچ نگهدارنده اى جز تو برایم نیست ، بار خدایا مرا از منازل دوستان خود دور مگردان و دلم را پس از آن که هدایت کرده اى منحرف منماى ، خدایا مرا به ولایت کسى که اطاعتش را بر من واجب ساخته اى هدایت فرماى. 4. تزکیه و خودسازى : میان ایمان و رفتار و صفات انسان رابطه مستقیمى است ، اگر انسان از نظر رفتار و صفات وارسته باشد ایمانش تقویت مى شود ، و اگر آلوده به گناهان و صفات رذیله باشد ایمانش رو به ضعف و نابودى مى رود ، به این جهت براى حفظ و تقویت ایمان باید خود را پاکیزه کرد . امام صادق ( ع ) مى فرماید : « هر کس که دوست مى دارد از اصحاب حضرت قائم ( عج ) باشد ، مى بایست منتظر باشد و در این حال به پرهیزکارى و اخلاق نیکو رفتار نماید ، در حالى که منتظر باشد ، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش قائم ( عج ) به پاخیزد و پاداش او همچون پاداش کسى خواهد بود که آن حضرت را درک کرده است پس کوشش کنید و در انتظار بمانید ، گوارا باد شما را اى گروه مشمول رحمت خدا » امام حسن عسکرى درباره کسانى که دور حضرت مهدى را مى گیرند خطاب به فرزندش فرمود : « قومى به آستانه ات گرد آیند که خداوند آنان را از سرشتى پاک و ریشه اى پاکیزه و گرانبها آفریده است . دل هایشان از آلودگى و نفاق و پلیدى و شقاق پاکیزه است در برابر فرمان هاى دینى فروتن اند . و دل هایشان از کینه و دشمنى پیراسته ، رخسارشان براى پذیرش حق آماده و سیمایشان با نور فضل و کمال آراسته آیین حق را مى پرستند و از اهل حق پیروى مى کنند » تمامى این افراد در آخرالزمان زندگى مى کنند و در دوران اوج فتنه ها بسر مى برند ، ولى خود را حفظ مى کنند . 5. استقامت و بردبارى : امام هفتم فرمود : « هنگامى که پنجمین فرزندم غایب شد مواظب دین خود باشید ، مبادا کسى شما را از دین خارج کند . او ناگزیر غیبتى خواهد داشت به طورى که گروه از مؤمنان از عقیده خویش بر مى گردند ، خداوند به وسیله غیبت ، بندگان خویش را آزمایش مى کند». از روایت فوق استفاده مى شود که انسان سخت آزمایش مى شود و گروهى بر اثر عدم استقامت از دین خارج مى شوند ولى آنهایى که استقامت دارند مى مانند ، امام حسین ( ع ) فرمود : « براى امام مهدى ( عج ) غیبتى است در این غیبت برخى از دین بر مى گردند و برخى ثابت قدم مى مانند هر کس در این غیبت صبر کند و بر مشکلاتى که از سوى دشمنان ایجاد مى شود ، استقامت کند به قدرى از اجر خداوند بهره مند مى گردد که انگار در کنار پیامبر ( ص ) با شمشیر با دشمنان جنگیده است». دوست عزیز، در مکاتبه های بعدی شبهات خود را به صورت مصداقی برایمان ارسال نمایید، تا راهنمایی های لازم برایتان صورت گیرد.پی نوشت1. بحار الأنوار ، ج 44 ، ص 391 2. إرشاد القلوب إلى الصواب ، ج 2 ، ص 2963. الأنفال : 22 4. تفسیر نمونه ، ج 7 ، ص : 142 موفق و موید باشید، بازهم با ما سخن بگویید.
.
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.