وعده نصرت مومنان و شهادت انبیاء و اولیای الهی! /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

اگر مشیت و اراده خدا بر یاری مومنان است، چرا بسیاری از انبیاء در طول تاریخ به شهادت رسیدند؟!


پاسخ اجمالی نصرت و یاری الهی در مورد پیامبران و مؤمنان به صورت های مختلف جلوه می کند؛ که برخی از آنها اگرچه در یک نگاه سطحی و اولیه شکست دانسته می شود، ولی در واقع پیروزی و نصرت الهی را در بر دارد. باید توجه داشت که پیروزی به عصر و زمان خاص و مکان خاصّی محدود نمی شود، لذا هرگز انبیا و مؤمنان شکست نخوردند؛ چرا که در نهایت، عقیده و مرام آنان باقی ماند و در حقیقت یاری خدا نسبت به اعتقادات آنان، همان یاری آنان است. پاسخ تفصیلی نصرت انبیا و مومنان از سنّت های الهی است. خداوند در آیه51 سورهغافر قرآنمی فرماید: «اِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ فی الحَْیَوهِ الدُّنْیَا وَ یَوْمَ یَقُومُ الْاَشْهَاد»؛ (ما به یقین پیامبران خود و کسانی را که ایمانآورده اند، در زندگی دنیا و [در آخرت] روزی که گواهان به پا می خیزند یاری می دهیم). نصرت الهی در مورد پیامبران و مومنان به صورت های مختلف جلوه می کند؛ گاهی با ایجاد الفت و گرایش دل ها(1)، گاهی با استجابت دعا(2)، گاهی با معجزهو استدلال(3)، گاهی با عطای حکومت(4)، گاهی با غلبه در جنگ(5)، گاهی با سکینهو آرامش قلب(6)، گاهی با هلاکت دشمن یا انتقام از او(7)، گاهی با امدادهای غیبی و نزول فرشتگان(8)، گاهی با ایجاد رعب در دل دشمن(9)، گاهی با گسترش فکر و فرهنگ و پیروان(10) گاهی با نجات از خطرها(11) و گاهی نیز با خنثی کردن حیله ها و خدعه ها. (12) نباید مقیاس سنجش ما در ارزیابی مفهوم پیروزی محدود باشد، پیروزی تنها دشمن را به عقب راندن و چند روز حکومت به دست گرفتن نیست. برتری مکتب و پیروزی در هدف نیز خود پیروزی است. الگو شدن یک مجاهد شهید برای نسلهای موجود و آینده، عزت و سربلندی در نزد همه آزادگان جهان و جلب خشنودی و رضایت خدانیز پیروزی است. آیا ابراهیم(علیه السلام) که در آتش افکنده شد، از عقیده و دعوت خویش دست کشید؟ او در حالی که در داخل آتش افکنده شده بود، نصرت الهی شامل حالش بود. در واقع دشمن او شکست خورده بود، که نتوانست با همه تهدیدها و آزارها، وی را از عقیده و مرامش باز دارد، بلکه آیینش گسترش یافت. (13) اگر دید خود را وسیع تر و افق فکر خود را بازتر کنیم و ارزشهای واقعی را در نظر بگیریم پاسخ این سوال مشخص می شود. سید قطب در تفسیرفی ظلال القرآن در این مورد سخنی دارد که شاهد ارزنده ای بر این مقصود است. او قهرمان میدان کربلا حسین(علیه السلام) را مثال می زند و چنین می گوید: «حسین (رضوان اللَّه علیه) در چنان صحنه بزرگ از یک سو، و دردناک از سوی دیگر، شربت شهادت نوشید، آیا این پیروزی بود یا شکست؟! در مقیاس کوچک و صورت ظاهر شکست بود، اما در برابر حقیقت خالص و مقیاسهای بزرگ پیروزی عظیمی به شمار می آید. برای هر شهیدی در روی زمین قلوب پاک انسانها می لرزد، عشق و عواطف را برمی انگیزد، و غیرت و فداکاری را در نفوس به جنب و جوش می آورد، همانگونه که حسین (رضوان اللَّه علیه) چنین کرد. این سخنی است که هم شیعیان و هم غیر شیعیان از سائر مسلمین، و هم گروه عظیمی از غیر مسلمانان در آن متفق و هم عقیده اند. چه بسیار شهیدانی که اگر هزار سال زنده می ماندند نمی توانستند به مقدار شهادتشان عقیده و مکتب خود را یاری کنند، و قدرت نداشتند این همه مفاهیم بزرگ انسانی را در دلها به یادگار گذارند، و هزاران انسان را با آخرین سخنان خود که با خونشان می نویسند به کارهای بزرگ وادار کنند. آری این سخنان و خطبه های آخرین که با خط خونین نوشته شده است پیوسته زنده می ماند، و فرزندان و نسلهای آینده را به حرکت در می آورد، و ای بسا تمام تاریخ را در طول قرون و اعصار تحت تاثیر خود قرار می دهد». (14) به هر حال انبیاء و اولیای الهی در برابر تمام تلاش های مستمر و منسجم دشمنان حق توانستند اهداف خود را در دنیا پیش ببرند و پیروان زیادی پیدا کنند و خط مکتبی خود را تداوم بخشند و در برابر آن همه طوفان قد علم کنند و حتی در دنیای امروز افکار اکثریت مردم جهان را به خود متوجه سازند. از آن گذشته نوع دیگر از پیروزی داریم که پیروزی تدریجی در برابر دشمن در طول قرنها است که گاه نسلی به میدان می آید و پیروز نمی شود اما نسل های آینده دنبال کار آنها را می گیرند و به پیروزی می رسند (مانند پیروزی نهایی لشکر اسلامبر لشکر صلیبیون بعد از دویست سال!) این نیز پیروزی برای مجموع محسوب می شود. (15) باید بر این سخن بیفزاییم که ما شیعیان همه سال با چشم خود آثار حیات امام حسین عزیز (علیه السلام) و دوستان شهیدش را در کربلا می بینیم که جلسات سوگواری آنها سرچشمه چه جنبشهای عظیمی می شود؟! ما با چشم خود شاهد و ناظر حرکت میلیونها نفر مسلمان بیدار در ایام عاشورای حسینی برای ریشه کن ساختن کاخ ظلم و استبداد و استعمار بودیم. ما با چشم خود دیدیم که این نسل فداکار که درس خویش را در مکتب امام حسین (علیه السلام) و مجالس یادبود و ایام عاشورای او خوانده بود چگونه با دست خالی از هر گونه سلاح قدرتمندترین سلاطین جبار را از تخت خود پائین کشیده اند. آری ما با چشم دیدیم چگونه خون حسین در عروق آنها به جریان افتاد و تمام محاسبات سیاسی و نظامی ابرقدرتها را بر هم زد. آیا این پیروزی حسین (علیه السلام) و یارانش نبود که توانستند بعد از 13 قرن چنان قدرت نمایی کنند؟(16) بنابراین نباید پیروزی ها را در محدوده زمانی و مکانی خاص دید، این مقیاس ها، یک مقیاس کوچک بشری است؛ ولی در مقیاس بزرگ تر که زمان و مکان را در می نوردد و به عصر و زمان خاص و مکان خاصّی محدود نمی شود، هرگز انبیا و مومنان شکست نخوردند؛ چرا که در نهایت، عقیده و مرام آنان باقی ماند و در حقیقت یاری خدانسبت به اعتقادات آنان، همان یاری آنان است. البته نمی توان به این نکته نیز اشاره نکرد که وعده خداوند دائر به غلبه مومنان یک «وعده مشروط» است، نه مطلق و بسیاری از اشتباهات از عدم توجه به این حقیقت سرچشمه می گیرد. گاهی اوقات مجاهدان جبهه حق همه اعمال شان مخلصانه نیست یا مثلا می خواهند با نقشه های شیطانی به پیروزی در مسیر الهی دست یابند. بعد هم تعجب می کنند که چرا مغلوب دشمنان شدند! مگر آنها به همه وعده های شان عمل کرده اند که حالا و به هنگام جنگ انتظار داشته باشند خداوند همه وعده های خود مبنی بر پیروزی آنها را عملی کند؟! خداوند هرگز قول نداده است که هر کس نام خود را مسلمان و سرباز اسلامنهاد در تمام صحنه ها بر دشمن غلبه کند، این وعده الهی مخصوص کسانی است که از قلب و جان خواهان رضای خداو از نظر عمل در خط فرمان او باشند و تقواو امانت را فراموش نکنند. (17) .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image