به اشخاصی که در زمان مشکلات از دیگران کمک مادی نمیگیرن و میگن ما میترسیم که طرف مقابل به ما جواب منفی دهد، چه باید گفت؟؟؟

الف. درخواست کمک از غیر خدا ، دو صورت دارد : 1- کمک خواهی از غیر خدا خواه انسان باشد ، خواه عامل طبیعی ، با اعتقاد به این که او در فعل و کمک رسانی خود ، از خدا بی نیاز بوده و از موضع استقلال ، انسان را یاری می کند ، چنین کمک خواهی ، جز (( شرک )) نام دیگری ندارد .2- استعانت از غیر خدا به قید این که این فرد ، در کمک رسانی خود ، از قدرت و نیروی خدا دادی بهره گرفته و انسان را یاری می کند ، چنین کمک خواهی نه تنها شرک نیست ، بلکه عین توحید است .  قرآن در سور? حمد یادآور می شود که فقط از خدا استعانت بجوییم ، ولی در موارد دیگر دستور می دهد ، که ازغیر او نیز استعانت بجوییم مانند : (( استعینوا بالصبر و الصّلاة )) { بقره /45 } .  (( از شکیبایی و نماز کمک بگیرید )) . مسلماً نماز و شکیبایی ، فعل انسان است ، و با انجام این دو فعل ، انسان قوی و نیرومند می شود .در واقع هر مسامانی می داند که نصرت واقعی از آن خداست ، چنان که می فرماید : ((و ما النصر الاّ من عند الله العزیز الحکیم )) . { آل عمران /126 } . (( پیروزی تنها از جانب خداوند توانای حکیم است )) .ولی در عین حال ، در کلیه مسائل زندگی از یکدیگر کمک طلبیده و یکدیگر را کمک می کنند ، و هرگز آن را با ((  ایاک نستعین )) منافی نمی دانند ، و نکته در این است که هدف آیه ، نقد کمک خواهی مشرکان است که از معبودهای خود کمک می طلبیدند ، به تصور این که در افعال و اعمال خود ، از خدا بی نیاز هستند . در خواست کمک از غیر خدا ،  به معنی در خواست دعا از آنان است که در حق ما انجام دهند ، بنابراین در خواست کمک از ارواح اولیای الهی ، در صورتی که شرایط لازم را داشته باشد ، مستجاب و نتیجه بخش خواهد بود .{ کتاب راهنمای حقیقت .  تألیف آیت الله جعفر سبحانی . صفحات 159 و 160 و 161 و 162ب. هر چند کمک گرفتن از دیگران در هنگام سختی و گرفتاری کاری روا و بی اشکال است ولی اگر انسان بتواند بار مشکلات و سختی های خود را به دوش بگیرد و بار خود را به دوش دیگران نیندازد ارزش و قیمت فراوانی دارد . در داستانی که شهید مطهری آن را درکتاب داستان راستان تحت عنوان مردی که کمک خواست آورده است،آمده است که: مرد فقیر ی از یاران رسول خدا –ص- که تنگدستی بر او غلبه کرده بود تصمیم گرفت از آن حضرت استمداد مالی کند . خدمت آن حضرت رسید ولی پیش از بیان حاجتش پیامبر به او فرمود :هر کس از ما کمک بخواهد ما به او کمک می کنیم ولی اگر بی نیازی بورزد و دست حاجت پیش مخلوقی دراز نکند خداوند او را بی نیاز می سازد . آن مرد چیزی نگفت و به خانه برگشت . روز دیگر فشار فقر و تنگدستی دوباره او را به محضر پیامبر کشاند ولی باز همان جمله را از زبان پیامبر شنید و بدون گفتن خواسته اش دوباره به خانه بر گشت ولی این بار اطینان ببشتری در قلب خود احساس کرد . حس کرد کلید مشکل خود را در همین جمله یافته است .با خود فکر می کرد که دیگر هر گز به دنبال کمک و مساعدت بندگان نخواهم رفت . به خدا تکیه می کنم و از نیرو و استعدادی که خدا د وجودم به ودیعت نهاده استفاده می کنم و از او می خواهم که مرا بی نیاز کند و مشکلم را حل نماید . با همین فکر به صحرا رفت و مقداری هیزم جمع کرد و فروخت و شیرینی دسترنج خود را چشید و هر روز به کار خود توسعه داد تا از فقر رها گردید و وضع مالی مناسبی به هم زد و صاحب سرمایه و غلامانی شد . روزی پیامبر –ص- او را دید و تبسم کنان فرمود : نگفتم هر کس از ما کمکی بخواهد ما به او کمک می کنیم ولی اگر بی نیازی بورزد خداوند او را بی نیاز می کند . ( اصول کافی ، ج 2 ،ص 139 ، باب القناعه ) ج. بنا بر صرف احتمال دریافت جواب رد هنگام درخواست کمک از دیگران مجوز عدم درخواست از دیگران در وقت نیاز نیست . البته اگر انسان اطمینان به جواب رد داشته باشد نباید با درخواست از چنین افرادی خود را خوار و بی ارزش کند اما اگر چنین اطمینانی ندارد و نیازمند کمک است و اعتقاد او این است که چنین فردی در کمک به او از قدرت و نیروی خداوند بهره می برد و استقلالی در عمل خود ندارد کمک خواستن بی اشکال و گاهی لازم و ضروری است .   .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه