دوازده امام و چهارده معصوم تاکنون چه خدمتي به بشريت کرده اند که تا اين حد آنها را مقدس مي دانيد؟ حتي اگر يک مورد خدمت کرده باشند واقعاً قابل تقديرند. مردم آمريکا و اروپا نه دوازده امام دارند و نه چهارده معصوم اما خوشبخت ترين مردم جهانند. در حاليکه ملت ما، هم دوازه امام دارد و هم چهارده معصوم، اما از همه ملت هاي دنيا عقب افتاده تر، بيچاره تر، و در نتيجه به خاطر رفع نيازهاي مادي خود نيرنگ بازتر و دوروتر و رياکارتر است. علت چيست؟

1. هر عضوي در اين هستي بيکران داراي هدف خاص و مأموريت مشخص است، تمام کهکشانها و ستاره گان و سيارات منظومه شمسي و موجودات زنده و موجوداتي که ما آنها را زنده نمي پنداريم داراي يک نقش درکارگاه هستي هستند و رسالت خود را به خوبي انجام مي دهند. خورشيد، نور روز را تأمين مي کند و ماه و ستاره ها نور شب را، جهان هستي با نظم و تدبير و مديريت بي مانند اداره مي شود؛ اعضاي بدن انسان هر يک داراي وظيفه و نقش و کار کرد خاص خود مي باشد، هرگز نمي توان از عضوهايي که مأموريت خاص دارند و جايگاه ويژه از آن کاري که به او محول نشده انتظار داشت. خداوند دين را به وسيله پيامبران و با ارسال آنها پا بر جا نموده تا نيازهاي ضروري و حياتي و هدايتي انسان را برعهده دارد او را از گرفتار شدن به زندگي پست حيواني نجات دهند. انسان موجودي است که خداوند در وجود او ظرفيت هاي بي نظير مانند عقل و تفکر و توليد انديشه قرار داده و در او نيروي قرار داده است که با آن تمام هستي را به تسخير خود در آورد. خداوند به انسان قدرت و استعدادهايي داده که از لحاظ مادي به کشفيات بزرگ دست يابد، از آن جهت که خداوند به ضعف هاي انسان نيز آگاه است، از اينروي جهت تأمين نيازهاي روحي و معنوي او و تعديل او پيامبران را ارسال نمود تا او را از گمراهي و غرق شدن در ماديات و حرکت در يک بعد از استعداد ها، باز دارند و بعد معنوي و تعالي معنوي او را به جنبش و حرکت درآورند، لذا در روايات اسلامي آمده است انسان داراي دو خرد است، عقل دروني و عقل بيروني (پيامبران) انسان با اين دو بال مي تواند پرواز و به جايگاه رفيع خود در نظام هستي راه يابد. اگر جهان هستي يک جامعه کوچک فرض شود داراي نهادهاي مختلف است، هر نهادي قسمتي از وظايف و کارها را در اين جامعه انجام مي دهد تا نظام جامعه پايدار بوده و اهل آن در آسايش و زندگي سعادتمند و مترقي باشند؛ انبياء عهده دار اين مسئوليت خطير، جهت هدايت انسان ها هستند، خداوند براي آنها کتاب و قوانيني داده است. که به وسيله آن انسان ها را در جامعه نظم بدهند و وظايف مدني، فردي و خانوادگي آنها را در اين کتاب ها مشخص و بر اساس اين معيارها انسان ها را به کمال رهنمون شوند، کاملترين کتاب که از طرف خداوند نازل شده قرآن است که به پيامبر خاتم فرو فرستاده شده است. منظور از کمال قرآن در اينجا اين نيست که در قرآن به جزئيات زندگي انسان و يا تأسيس کارخانه و اختراع ماشين و کشفيات خاص صنعتي، جوشکاري و... پرداخته شده باشد! اساسا انتظار انسان از دين اين مسائل نيست؛ انسان با قدرت خلاقيت فکري در مقابل مشکلات مادي هرگز درمانده نبوده است که چنين انتظاري از دين و پيامبران و کتاب هاي آسماني داشته باشد، در طول تاريخ انسان به چنين مشکلاتي به خوبي فائق آمده چون خداوند در قرآن فرموده به انسان قدرتي داده شده که مي تواند تمام هستي را به تسخير خود در آورد و کهکشانها را درنوردد و کوه ها را شکافته و از آنها در رفاه و آسايش خود استفاده کند. و زندگي مادي خود را تأمين کند، اما مشکل انسان تنها اين مسائل نيست، بلکه انسان در گرفتاري به مشکلات روحي به تکيه گاهي و سرچشمه اي نياز دارد که در هيچ جاي هستي نمي تواند براي آنها پاسخ بگيرد جز مکتب انبياء و اولياي الهي، روح انسان بزرگتر از جسم اوست، روح انسان نيازهاي بزرگتر و فراتر از ماديات دارد که تنها در سايه معنويت، وحي و پيامبران به آن مي رسد؛ قرآن و دين اسلام تأمين کننده اين بعد از نياز انسان هستند؛ انتظار بشر از دين نيز همين است، نهاد دين عهده دار اين مسائل و نظامهاي اجتماعي است، قوانيني که تأمين کننده نرم افزارهاي اداره جامعه و مشخص کننده وظايف انسان در قبال ـ خدا ـ جامعه، خانواده و همنوعان مي باشد. پس از هر نهادي بايد به همان اندازه انتظار داشت که عهده دار آن وظايف است؛ 2. آنچه در سئوال مطرح شده مربوط به علوم ائمه است. که آيا ائمه از اين علوم نيز بهره مند بودند يا نبودند؟ اگر بودند چرا کار آمدي نداشتند؟. ائمه داراي علومي بوده اند که فراتر از آنچه ما تصور مي کنيم، امّا هيچ زمينه اي براي ارائه تمام علوم ايجاد نشد؛ مگر اندکي براي امام علي ـ عليه السلام ـ و امام باقر ـ عليه السلام ـ و امام صادق ـ عليه السلام ـ همه آنان در حصر و حبس زندگي کرده و سرانجام به شهادت رسيده اند، با وجود اين همه محدوديت، روايات آنها حاوي علوم فراواني است که تمدن بشري را درخشش داده است. قرآن کريم حاوي علومي است که امروز برخي از ابعاد آن توسط دانشمندان شناخته شده. جاذبه زمين و گردش زمين به دور خورشيد، در قرآن به خوبي بيان شده. اما دانشمندان پس از قرن ها تلاش آن را کشف کرده و متوجه شده اند قرآن چهارده قرن پيش از اين بر آن اشاره کرده؛ درباره بهداشت و تغذيه و سلامتي و اسرار هستي آيات فراواني در اين کتاب هست که مي توان با مراجعه کتاب هاي مربوط از آنها مطلع شد. ائمه که مي توانستند اسرار و رموز قرآن را براي مردم بيان کنند، در موقعيتي قرار گرفتند که هرگز از آنها آن گونه که سزاوار بوده از نظر علمي استفاده نشد، امام علي ـ عليه السلام ـ مکرر مي فرمود: بپرسيد از من هر چه نمي دانيد. امّا هرگز چنين افرادي پيدا نشدند که از آنها درباره علوم سئوال کنند. با اين همه، مجموعه ها و رواياتي که از آنها به دست ما رسيده حاوي علوم مختلف است که در بين جوامع بشري سابقه نداشت. حدود قرن هشتم ميلادي که ائمه حيات داشتند و امام باقر ـ عليه السلام ـ و امام صادق ـ عليه السلام ـ علوم مختلف را تدريس مي کردند اروپا و غرب در توحش و سايه تاريک جهل به سر مي برد. بهتر است در اين باره دوره حيات ائمه و وضع علمي و فرهنگي جهان اسلام و غرب را مقايسه و مطالعه نموده و سپس در اين باره قضاوت نمود. شاگردان امام صادق ـ عليه السلام ـ و امام باقر ـ عليه السلام ـ بسياري از شاخه هاي علوم را که از آنها اخذ کردند در جهان گسترانيدند. جابر بن حيان علم شيمي و کشفيات اين علم را در آثار خود مکتوب و همين آثار در قرون وسطي و جنگ هاي صليبي از طريق ترجمه در قرطبه و فرانسه به دست آنها رسيد، بسياري از شاخه هاي علوم از طريق ائمه به ديگران منتقل و رشته هاي گوناگون تأسيس گرديده کافي است به آثاري که در اين باره نوشته شده مراجعه شود. احاديث و آثاري که از ائمه به دست ما رسيده و خدمات علمي آنها هنوز ناشناخته است هزاران روايات علمي پزشکي و بهداشتي در آثار ائمه وجود دارد که مورد غفلت بوده. بسياري از علومي که اکنون در غرب رواج دارد و بسياري از اختراعات که به نام غربي ها معروف است از جهان اسلام و دانشمندان اسلامي گرفته و به نام خود زده اند. کاشف ميکروب وبا، پس از آن که دانشمندان جهان به خاطر اين کشف بزرگ به او تبريک گفتند، در جواب تبريک يکي از دانشمندان الازهر مصر نوشت، در حقيقت کاشف واقعي اين ميکروب يکي از دانشمندان شما به نام علي بن الحسين است (امام سجاد) نه من، اين تبريک را بايد به او گفت: آنجا که در کتاب دعايش درباره وبا صحبت کرده. پس عامل عقب ماندگي ما ائمه نيستند، علل و عوامل عقب ماندگي جهان اسلام را بايد در عوامل ديگر جست، علل پيشرفت غرب را نيز بايد در عوامل ديگر جستجو کرد با اين سئوال که آيا غرب به تنهايي به اين کشفيات رسيده، سيطره طولاني استعمار و استبداد در کشورهاي اسلامي، و وجود جنگ هاي طولاني در جهان اسلام هجوم اقوام وحشي مثل مغولان و صليبي ها و حاکميت پادشاهان ناکارآمد و خلفاي جاهل در جوامع اسلامي، و دهها عامل ديگر را مي توان به عقب ماندگي جوامع اسلامي بر شمرد؛ وقتي در غرب کليساها تفتيش عقايد کرده و مطالعه کتاب غير از انجيل را حرام مي دانستند، جهان اسلام برخوردار از دهها کتاب و کتابخانه و بيمارستان ها بود و پزشکان بزرگي چون رازي به مداواي بيماران مي پرداختند، در کليسا که مرکز فرهنگي غرب منحصر در آن بود شمار کتاب ها از ده عدد تجاوز نمي کرد، که آنها را با زنجير بسته بودند، در جهان اسلام دانشمندان بزرگ چون فارابي در علوم مختلف نظريه پردازي مي نمود، دانشمندان بزرگ چون بيروني، ابن سينا در طب و نجوم و رياضيات مهم ترين آثار بشريت را با الهام از مکتب اهل بيت نوشته بودند، تا قرن 18 ميلادي و تا عصر حاضر قانون ابن سينا بهترين منبع پزشکي براي پزشکان غربي بوده و هنوز نيز در غرب براي مداواي بيماري ها از دستورات ابن سينا استفاده مي کنند، بيماري سرطان و بيماريهاي استخواني و خوني و مغزي و بسياري از تجهيزات پزشکي توسط دانشمندان مسلمان در قرن سوم و چهارم کشف شده امّا توسط غربيان به نام آنها معروف شده. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19

لینک کوتاه