دروغ‌گویی مسلمانان /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

دین اسلام دین کاملی هست پس چرا به راحتی بعضیها دروغ می گن، چرا تهمت می زنند، چرا کارهای ناشایست انجام می دن؟


پاسخ اجمالى : اینکه اسلام دین کاملى است باعث نمى شود که افراد بشر اختیار خود را از دست بدهند . اسلام یک قانون کامل است براى ساختن انسان کامل . امّا اگر کسى نخواست به این قانون عمل نماید ، نمى توان او را مجبور به این کار نمود . دین مى گوید : دروغ نگویید ! امّا کسى را مجبور نمى کند که دروغ نگوید . پس اینکه برخى مسلمانان دروغ مى گویند نشان نقص اسلام نیست بلکه نشانگر آن است که این افراد نخواسته اند به اسلام عمل کنند . البته در مقابل اینها ، کسانى هم وجود دارند که حاضرند جانشان را بدهند ولى یک معصیت نکنند . پاسخ تفصیلى : به هر حال برخى هستند که عامل به قوانین اسلام نیستند پس باید دید علت چیست و این مسئله از کجا نشأت مى گیرد با اینکه در کامل بودن دین اسلام شکى نیست . چرا که این دین همچون سلمانها ، ابوذرها ، امام خمینى ها و . . . را تربیت کرده ومى کند . انسانهایى که نه تنها گناه نمى کردند ، بلکه مکروه و مباح نیز در کارنامه اعمال خود ، نداشتند . بطور کلى مى توان علل گرایش انسان به گناه را در موارد ذیل خلاصه کرد : 1 - ضعف شناخت : کسى که به یک دینى متدین مى گردد ، باید آنرا از روى شناخت و از روى تعقل بپذیرد . وبا تحقیق و تفکر در جرگه پیروان آن دین در آید ودراصول وکلیات آن اهل تقلید نباشد . چنانکه در کتب کلامى ما چنین آمده که در اصول دین تقلید راه ندارد و شخص باید از روى تعقل واز راه استدلال آنرا قبول یا رد کند . و تقلید فقط در فروع دین و احکام عملى آن پذیرفته شده است ونیز در بخشى ازآن ، در مورد کسى که توانایى ندارد در تمام مسائل اعتقادى خود با استدلال پیش رود که مى تواند با تقلید از صاحب نظران دینى وبهره گیرى از نقل ، نیاز خود را برآورده سازد . مسلم است کسى که پایه و اساس اعتقادش بر پایه تقلید باشد ، دینش متزلزل بوده وبا وزش هر بادى به یک طرف متمایل مى شود . و این ضعف اعتقادى در مرتبه عمل نیز نمود پیدا کرده وخود را نشان مى دهد . متأسفانه دین اکثر مردم ، تقلیدى است و تابع اکثریت هستند . چون همه اطرافیان مسلمانند ، آنها هم مسلمانند . و اگر فردا در محیطى قرار بگیرند که مثلا مسیحیت ترویج مى شود ، ممکن است مسیحى شوند . به خصوص اگر تمایلات نفسانیشان راهم برآورده کند . این از مهمترین عوامل سستى انسانهاى به اصطلاح متدین در حیطه ى عمل است . که موجب مى شود ، دست به هر گناهى بزنند . 2 - حاکمیت هواهاى نفسانى : هواى نفس اگر کنترل نشود ، شخص هر چند که دیندار باشد ، باز مرتکب گناه مى شود . بخل حسد ، عجب ، علو وتمام رذایل اخلاقى دیگر ، هر کدام مى توانند محرک براى ارتکاب گناهان متعدد باشند . مثلا حسد موجب شد قابیل ، هابیل را به قتل برساند . همچنین مى تواند باعث شود ، در مورد شخصى که تحمل پیشرفت او را نداریم ، غیبت کرده یا تهمت زنیم . و به دروغ هر نسبت زشتى را که خواستیم به او نسبت دهیم . علماى اخلاق مى فرمایند که هر رذیله اخلاقى مى تواند کشت زار وجود انسان را ، تخمى باشد که از آن تخم انواع گناهان مى روید . واگر در وجود کسى انواع رذایل اخلاقى یافت شود ، دیگر رهایى از گناه ، برایش کار سختى خواهد بود . مگر اینکه خود را از آنان برهاند و نفسش را تزکیه کند . این رذایل نه تنها انسان را وادار به ارتکاب گناهان مى نماید ، بلکه بشر را تا آنجا مى رسانند ، که حتى دینش را نیز زیر پا مى گذارد و آنرا انکار مى کند . در این رابطه قرآن کریم مى فرماید : « بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ » . ( قیامت / 5 ) او مى‌خواهد از طریق انکار معاد ، کسب آزادى براى هر گونه هوسرانى و ظلم و بیدارگرى و گناه بنماید ، هم و جدان خود را از این طریق اشباع کاذب کند ، و هم در برابر خلق خدا مسئولیتى براى خود قائل نباشد ، چرا که ایمان به معاد و رستاخیز و دادگاه عدل خدا سد عظیمى است در مقابل هر گونه عصیان و گناه ، او مى‌خواهد این لجام را بر گیرد و این سد را در هم بشکند و آزادانه هر عملى را خواست انجام دهد . 3 - عوامل بیرونى از جمله تربیت که از طرف خانواده و اجتماع در شخص اثر مى گذارد به خصوص اگر فرد مورد نظر ایمانش توسط استدلال وسپس اعمال صالح وعبادت مستحکم نگشته باشد ، تا ایمان از مرتبه علم الیقین به حق الیقین رسیده و به قلبش نفوذ کند ، چنین شخصى در مقابل عوامل بیرونى ضعیف و ناتوان است . واین اسباب مى توانند او را دچار سستى در ایمان و به تبع آن دچارضعف در عمل کند وسبب شود که فرد گرفتار انواع گناهان گردد . از جمله ى عوامل بیرونى وسوسه هاى شیطانى است ، که باز اگر ایمان در قلب شخص رسوخ نکرده باشد ، موجب مى شود به طرف گناهان سوق پیدا کرده و مرتکب کارهاى نا شایست گردد . از قول شیطان ، در قرآن کریم آمده : « قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ * إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ » ( ص / 82 و 83 ) گفت پس به عزتت سوگند که همه و همه شان را گمراه خواهم کرد . مگر بندگان مخلصت از ایشان را . نتیجه اینکه : عواملى که ذکر شد باعث مى شود ، مسلمانان با وجود دسترسى داشتن به چنین دین محکم وکاملى باز مرتکب معصیت شوند . در نتیجه ، ضعف مسلمانان در عرصه هاى مختلف از جمله درمقام عمل ، هیچ ربطى به اسلام ندارد . به قول شعرى که میگوید : اسلام به ذات خود ندارد عیبى هر عیب که هست از مسلمانى ماست . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image