اخلاق /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

من فردي هستم که بدون اختيار دروغ مي گويم، با وجود اينکه مي دانم گناه کبيره است .لطفا راه حل هاي براي اين گناه من بنويسيد.


هيچ انساني فطرتاً دروغگو نيست، بلكه دروغگويي را معمولا در محيط خود، يعني خانواده، مدرسه، دوستان و به طوركلّي اجتماعي كه در آن زندگي مي كند ياد مي گيرد. اين خوي ناپسند به مرور زمان تبديل به عادت شده و گاه كل شخصيّت فرد را پوشش مي دهد. بنابراين دروغگويي افراد، هم از نظر علّت و زمينة پيدايش، و هم از نظر ميزان و شدّت و ضعف با يكديگر متفاوت است، امّا بيشترين عواملي كه باعث دروغگويي در افراد ميشود عبارتند از: 1. الگوهاي نامناسب: يكي از عواملي كه باعث ميشود افراد به خصوص كودكان و نوجوانان به دروغگويي عادت كنند، وجود الگوهاي نامناسب است. اگر در خانواده اي والدين يا ديگر كساني كه با كودك و نوجوان زندگي ميكنند دروغ بگويند، ناخودآگاه و به طور غيرمستقيم زمينة دروغگويي را براي آنان فراهم ساخته اند. در واقع اولين درس دروغگويي را فرزندان از والدين و اطرافيان خواهند آموخت، زيرا خانواده اولين محيط تربيتي محسوب ميشود و گفتار، رفتار و به طوركلي طرز زندگي والدين در تربيت و شكل دهي رفتار فرزندان مؤثر است. وقتي كودكان دروغگويي را از والدين ياد گرفتند، به مرور زمان جزء شخصيّت آنها شده و در بزرگسالي نيز رفتار دروغگويي در آنها ظاهر مي شود. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: "قلب كودك همانند زمين بكر و آماده اي است كه هر چه در آن كاشته شود پرورش مي يابد" و دروغ بذري است كه توسط اطرافيان در اين زمين حاصلخيز كاشته مي شود و با آبياري و پرورش مناسب رشد مي كند تا حدّي كه گاهي به صورت يك درخت تنومند در مي آيد و در بزرگسالي نيز مشاهده مي شود. 2. احساس حقارت و ضعف شخصيّت: يكي ديگر از عواملي كه باعث مي شود افراد هميشه دروغ بگويند، ضعف شخصيّت و احساس حقارتي است كه در آنها وجود دارد. افرادي كه احياناً در جهات مختلف توانايي لازم را نداشته و خود را حقير مي بينند، تلاش مي كنند به هر نحوي كه ممكن است توجه ديگران را به خود جلب و ناتوانايي خود را به اين طريق جبران نمايند. از اينرو به رفتارهاي مختلفي از جمله درغگويي دست مي زنند. اغلب دربارة خود، ديگران و حوادث و رويدادها دروغهاي باور نكردني مي گويند. رسول گرامي اسلام ـ صلي اللّه عليه و آله و سلّم ـ در اينباره مي فرمايد: "درغگو، دروغ نمي گويد مگر به سبب حقارتي كه در خود احساس مي كند". 3. نيازهاي ارضاء نشده: عدّه اي از روانشناسان معتقدند كه دروغ نشان دهندة نيازها و تمايلات ارضاء نشدة افراد است. به هر ميزان نيازهاي ارضاء نشده در افراد بيشتر باشد، احساس كمبود در آنان بيشتر است و چون ارضاي آن نيازها به صورت طبيعي و واقعي نتوانسته است براي آنها محقق، سعي مي كنند به صورت تخيّلي و گفتن مطالب دروغ خود را قانع سازند. اين امر در خصوص افرادي كه در زندگيشان كمتر مورد توجّه و محبّت والدين قرار گرفته اند، بيشتر صادق است. حتي دروغگويي در دوران بزرگسالي امكان دارد به خاطر كمبود محبّت در دوران كودكي باشد. 4. ترس از مجازات: يكي از مهمترين علل دروغگويي در كودكان و بزرگسالان ترس از مجازات، خدشه دار شدن آبرو و جايگاه اجتماعي افراد است. افراد بزرگسال از ترس اينكه اگر هميشه راست بگويند ممكن است موقعيت اجتماعيشان را از دست بدهند، لذا براي حفظ آن به دروغ متوسّل مي شوند، امّا كودكان و نوجوانان از ترس مجازات و تنبيه والدين به دروغ پناه مي برند. مُچ گيري و بازجوييهاي والدين و مربيان گاه باعث مي شود كه فرزندان و دانش آموزان واقعيتها را كتمان نموده و به تحريف واقعيتها روي آورند. تحقيقي كه روي كودكان شش تا چهارده ساله انجام شده نيز اين مطلب را تأييد مي كند. اين پژوهش نشان مي دهد كه 71 درصد علّت دروغگويي افراد را ترس تشكيل مي دهد. 5. كم عقلي: يكي ديگر از عواملي كه باعث مي شود افراد دروغگويي كنند، كم عقلي آنان است. به اين معنا كه اگر تعقّل داشته باشند و پيامدهاي دروغ را درنظر بگيرند، هيچگاه دروغ نخواهند گفت. امّا وقتي مي بينيم مرتب دروغ مي گويند و هيچ توجّهي به پيامدهاي منفي دروغ و حكم اسلام دربارة آن ندارند، مي دانيم كه اين افراد از نيروي تعقّل و انديشة سالم برخوردار نيستند، اميرالمومنين علي ـ عليه السّلام ـ در اين باره مي فرمايد: "مَا كَذَبَ عاقلٌ ؛ انسان عاقل دروغ نميگويد". راه هاي درمان دروغگويي 1. اصلي ترين راه درمان دروغگويي اين است كه فرد دروغگو نخست در آيات و اخباري كه در مذمّت دروغ وارد شده، بينديشد تا بداند كه اگر آن را ترك نكند، هلاكت گريبانگيرش خواهد شد و به ياد بياورد كه شخص دروغگو به تدريج ارزشمندي و آبرويش از بين رفته، پيش مردم رسوا خواهد شد. 2. توجّه داشته باشد كه اگر دروغگويي را ترك نكند، فرد دروغگو بر اثر فراموشي، در بعضي موارد، گفتة خود را تكذيب نموده، خلاف آن را بيان مي كند و در نتيجه بين مردم رسوا مي گردد. 3. براي ترك هر گناه و كار اشتباهي كه به عادت تبديل شده اند بايد به اين نقطه توجه كرد كه درمان يكباره و كوتاه مدت بسيار مشكل است. پس بايد با صبر و حوصله و قدم به قدم پيش رفت و از شكست هاي احتمالي نااميد نشد. 4. يكي از اولين برنامه ها، مطالعه بيشتر آيات و روايات و گفته هاي بزرگان در مورد گناهان و دروغگويي و تفكر در آنها است. اين كار انگيزه و اراده انسان را براي ترك گناه افزايش خواهد داد. همچنين مي توانيد با توجه به آيات و نشانه ها خدا و نعمت هايش و داشتن ذكر دائم هميشه متوجه خدا باشيد و در نظر داشته باشيد كه او كه خدا را دارد چيزي كم ندارد چون او حكيم، عالم، قادر، و واجد همه كمالات است. 5. "اصلي ترين روش براي ترك گناهان روش سه مرحله اي مشارطه، مراقبه و محاسبه است. در اين روش، انسان اول هر روز با خود شرط مي كند كه امروز با تكيه بر لطف خداوند بر خلاف فرموده او رفتار نكند. اين شرط بندي آسان است ولي ممكن است با وسوسه هاي شيطان، سخت و ناممكن جلوه داده شود. در اين صورت بايد شيطان را لعن كرد و افكار باطل را از ذهن دور ريخت. در مرحله دوم نوبت به مراقبه مي رسد. يعني انسان در طول روز مراقب اعمال و گفتار خود باشد تا بر خلاف شرطش عمل نكند و اگر وسوسه شد تا گناهي بكند شيطان را لعن كرده و به خدا پناه ببرد و به همين ترتيب پيش رود تا شب كه مرحله سوم است. بايد هنگام شب از نفس حساب كشي كرد تا مشخص شود در طول روز تا چه ميزان در عمل به شرط موفق بوده است. پس براي هر موفقيتي بايد خدا را شكر كرد و براي هر شكستي توبه نمود و تصميم گرفت كه فردا باز همين برنامه را تكرار كرد. 6. روزه گرفتن مستحبي و خواندن قرآن نيز بر اراده و معنويت انسان مي افزايند و او را در حالت آگاهي و تذكر نسبت به خدا نگه دارند به فرموده امام علي ـ عليه السّلام ـ "كسي با قرآن همنشين نشد مگر آنكه (قرآن) او را افزود يا از او كاست. در هدايت او افزود و از گمراهي او كاست." 7. دوستي با افراد گناهكار و دروغگو باعث مي شود كه زشتي دروغ از بين برود پس بايد دوستان خود را از راستگويان انتخاب كرد. پس "براي مؤمن شايسته است كه از دوستي با دروغگو كناره گيري كند و با راستگويان رفاقت كند "يا ايها الذين أمنوا اتقوا الله و كونوا مع الاصدقين 8. صحبت كردن زياد براي جلب توجه هم يكي از دلايل دروغگويي است. زيرا كسي كه زياد حرف مي زند و كم مي آورد براي پيدا كردن مطلب به دروغ متوسل مي شود. كم گوئي و راست گويي به اعتبار اجتماعي فرد در نزد ديگران کمک مي کند . در پايان : از مهمترين عوامل ترک که قبلا اشاره شد توجه ومرور پيامد هاي عمل است مرورهاي مکرر همراه با توجه باعث ايجاد باور مي شود و اگر تنها به يکي ازاين پيامدها باور داشته باشيد ديگر گرد اين گناه نمي رويد.برخي از پيامدهاي دروغ را ذکر مي نمايم اميدوارم با انديشيدن در اين موارد زمينه چشيدن طعم ايمان براي شما فراهم گردد. پيامدهاي زشت دروغ: 1ـ نابودي ايمان: دروغ با ايمان ناسازگار است و ضعف و نابودي آن را در پي دارد پس سرشت دروغگويي با ايمان ناسازگار است و ايمان را از قلب خارج مي کند. 2ـ محدوديت از هدايت الهي: دروغ انسان را از هدايت الهي محروم مي سازد. 3ـ زمينه سازي کفر و نفاق: دروغ گاه زمينه کفر يا نفاق را در انسان فراهم مي سازد. زماني که دل دروغگو از ايمان خالي شد، کفر يا نفاق به آن راه خواهد يافت. 4ـ ضعيف ساختن مروت و جوان مردي: جوان مردي در شخص دروغگو از همه کمتر است، گوهر جوانمردي جز با راستي و درستي سازگار نيست و روح جوانمرد از کژي و ناراستي گريزان است. آنگاه که دروغ عادت فرد شد، جوانمردي يکسره از وجود او رخت بر مي بندد. 5ـ فراموشي: از آن جا که خبرهاي انسان دروغگو، با واقع مخالف است و مخالفت با واقع حدّ و مرز و معيار واحدي ندارد، چه بسا خبرهاي او از يک واقعه با هم سازگار و يکسان نباشد. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: همانا از کمک هايي که خداوند بر ضد دروغگويان مي کند فراموشي آن هاست. 6ـ کاهش ارزش اجتماعي: دروغگو قابل اطمينان نيست و مردم به او اعتماد نمي کنند از اين رو نزد مردم ارزش ندارد. ارزش انسان در جامعه بشري، به اطمينان و اعتماد مردم به اوست. آنگاه که شخص وجهه و آبروي خاصي دارد، ارزشمند است و از بين رفتن اعتبار و آبرو نابود کننده ارزش اجتماعي اوست و دروغگويي رفتار ناشايستي به شمار مي رود که اعتبار انسان را از بين مي برد و آن قدر گسترش خواهد يافت که مردم، شخص دروغگو را طرف مشورت خويش نيز قرار نخواهند داد و رأيش بي ارزش خواهد بود. 7ـ سرزنش و پشيماني: سرانجام دروغگويي، سرزنش و پشيماني از کرده خويش است، زيرا مردم دير يا زود به رفتار ناشايست و گفتار خلاف واقع دروغگو پي برده او را خواهند شناخت. 8ـ نابودي شرم و حيا: کسي که عادت کند بدون توجه به ارزش و منزلت انساني ديگران، به آن ها دروغ بگويد، پرده حيا ميان خود و ايشان را دريده، بي شرم مي شودو سرانجام همه آن ها دوزخ و عذاب الهي است. در پايان لازم است به اين نكته توجّه شود كه! درمان دروغگويي احتياج به گذشت زمان دارد، زيرا از بين بردن يك رفتار زشت و جايگزين كردن خلق شايسته، با يك بار و چندبار امكانپذير نيست، بايد افراد را تشويق نمود تا مدّتي به اعمال نيك و شايسته بپردازند و از كار زشت مانند دروغ دست بردارند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image