روح حیوانات-قیامت حیوانات /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

۱. خداوند متعال در آیه ی ۴۴ سوره اسراء می فرماید: « آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند تسبیح او می گویند و هیچ چیزی نیست مگر اینکه تسبیح و حمد او می گوید؛ لکن شما تسبیح آنها را نمی فهمید.


1. خداوند متعال در آیه ی 44 سوره اسراء می فرماید: « آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند تسبیح او می گویند و هیچ چیزی نیست مگر اینکه تسبیح و حمد او می گوید؛ لکن شما تسبیح آنها را نمی فهمید. او بردبار و آمرزنده است.»علامه طباطبایی(رضوان الله علیه) در تفسیر این آیه فرموده اند: از کلام خدا استفاده می شود همچنان که خلقت در اشیاء جاری و ساری است علم هم در اشیاء سریان دارد و هر موجودی به اندازه ای که از وجود بهره دارد از علم نیز بهره مند است.(المیزان، ج13، ص110( همچنین خداوند متعال می فرماید: « و روزی که دشمنان خدا محشور می شوند به سوی آتش، پس آنها را نگه می دارند تا صفهای بعدی به آنها محلق شوند. وقتی به آن می رسند،‌ گوشها و چشم ها و پوستهای آنها به آنچه می کردند، گواهی می دهند. آنها به پوست های خود می گویند، چرا بر ضد ما گواهی دادید؟ آنها جواب می دهند: همان خدایی که هر موجودی را به نطق آورده ما را گویا ساخته است ...»(فصلت/19-21( علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیه آن را شاهدی دیگر بر با شعور بودن اشیاء دانسته و به آیه ی 44 اسراء اشاره کرده و فرموده اند: جمله « لکن شما تسبیح آنها را نمی فهمید» بهترین دلیل است که تسبیح اشیاء از روی علم و اراده است؛ نه به زبان حال؛ و از این قبیل است آیه 11 فصلت که می فرماید: « سپس خدا به آفرینش آسمان پرداخت، در حالی که به صورت دود بود، به آن و به زمین فرمود بیایید یا از روی میل و اطاعت یا با اکراه. آنها گفتند: ما از روی میل و اطاعت می آییم.»علامه طباطبایی(ره) فرموده اند: هیچ دلیلی نیست که علم تنها یک سنخ است؛ لذا علم می تواند گونه های مختلف داشته باشد و هر گونه ای هم آثار خاص خود را دارد، پس لازم نیست که از جمادات نیز آثاری مشابه آثار حیوانات یا انسان مشاهده شود.علامه طباطبایی(ره) بعد از این بحث قرآنی در ضمن یک بحث فلسفی فرموده اند: هر معلومی و هر صاحب علمی موجود مجرد(غیر مادّی) است ؛ چون علم یعنی حضور یک چیز برای چیز دیگر؛ و هر موجود مجرّدی ، هم می تواند حاضر در نزد خود باشد و هم می تواند حاضر در نزد مجرّدی دیگر باشد. همچنین هر مجرد دیگری می تواند حاضر در نزد او باشد؛ و هر چه برای مجرد به امکان عامّ ثابت است برای او ضروری است لذا علم مساوق با وجود مجرّد است. بنابراین موجود مادی (غیرمجرد) نه می تواند عالم باشد و نه معلوم. لکن از آن جهت که موجود مادی در تغیّر خود ثابت و بالفعل است و در تغیّر خود متغیّر نیست از این جهت مجرد است و علم ، در او ساری است.(المیزان، ج17، ص381و382 و ذیل آیه 30 و31 فصلت(حم سجده( ) از همین بیانات علامه طباطبایی(ره) روشن می شود که ایشان همه ی موجودات مادی را دارای نفس مجرّد می دانند؛ ایشان فرمودند که علم مساوق با وجود مجرّد است و موجودات مادی هم به یک اعتبار دارای جنبه ی تجرد هستند بنابراین عالمند و نفس چیزی نیست جز موجود مجرّدی که یک نحوه تعلق به مادّه دارد. حکما دلایل دیگری نیز بر این مسأله اقامه کرده و ثابت نموده اند که همه ی موجودات مادّی دارای نفس مجرّدند، که ذکر آنها در این مقاله بدون مقدّمات فلسفی مقدور نیست. بنابراین همه ی موجودات دارای نفس مجردند. این نفس مجرد را در انسان معصوم نفس قدسی یا روح القُدُس ، در انسان عادی نفس ناطقه ، در حیوان، نفس حیوانی و در گیاه ، نفس نباتی می گویند. امّا نفس جمادی ـ اگرچه حقیقتاً وجود دارد ـ لفظ آن استعمال چندانی در حکمت ندارد و به جای آن بیشتر از واژه ی «صورت مثالی جمادات» استفاده می شود. البته در مورد اجرام آسمانی «نفس فلکی» هم استفاده می شود. از نظر حکما افعال و حرکات و سیر تکاملی تمام موجودات عالم مادّه توسط همین نفس مجرّد اداره و تدبیر می شود.نفس جمادات پایین ترین مرتبه ی نفس است و بالاتر از آن نفس نباتی است. لذا نفس گیاهان ، هم کمالات نفس جمادات را داراست هم کمالاتی مختص به خود دارد ؛ که به واسطه ی کمالات نفس جمادی خواص جماد مثل داشتن انسجام و حفظ ترکیب در گیاه دیده می شود و به واسطه ی کمالات خاص نفس نباتی ، آثار نباتی از آن به ظهور می رسد ؛ مثل رشد و نموّ و تولید مثل. بالاتر از نفس نباتی،‌ نفس حیوانی است که هم کمالات نفس جماد را دارد، هم کمالات نفس نباتی را . و بالاتر از نفس حیوانی نفس انسانی است که شامل کمالات همه ی نفوس قبلی است به علاوه ی کمالات خاص نوع انسان . همه نفوس یاد شده خود دارای مراتب گوناگونند مثلا نفس یک کرم خاکی با نفس یک میمون قابل مقایسه نیست با اینکه هر دو نفس حیوانی دارند. یا نفس یک گیاه ابتدایی مثل خزه با نفس یک گیاه حشره خوار در یک حد نیستند با اینکه هر دو نفس نباتی هستند. در انسان نیز نفس دارای شدت و ضعف است. نفس بچه، ضعیفت تر از نفس بزرگسال است و نفس عالِم قویتر از نفس جاهل است و نفس مؤمن قویتر از نفس کافر است. پایین ترین مرتبه ی نفس انسانی که نزدیک به نفس حیوانی است،‌ نفس امّاره است و بالاتر از آن نفس لوامّه است و مرتبه ی دیگری از آن نفس مطمئنه است و بالاتر از نفس مطمئنه نفس قدسیه است که نفس انبیاء و اوصیاء و اولیاء است؛ البته خود نفس قدسیه هم مراتبی دارد لذا انبیاء و اوصیاء و اولیاء هم همگی در یک مرتبه نیستند و بالاترین نفس از آن چهارده معصوم(ع) است. لذا نفوس چهارده معصوم (ع) احاطه ی وجودی بر همه ی عالم داشته فاقد هیچ کمال امکانی نیستند.به نفس انسان از آن حیث که مشغول اداره بدن است نفس یا نفس مدبّر گفته می شود و از آن حیث که یک موجود مجرد عقلی است ــ با صرف نظر از تعلق آن به جسم ــ روح نامیده می شود ؛ و از این حیث که منشأ تعقّل و مفهوم سازی و به تبع آن نطق است ،‌ نفس ناطقه نامیده می شود ؛ و از آن حیث که یک سری گرایشها و آگاهیهای فطری و ذاتی دارد، وجدان گفته می شود. عقل و خیال و وهم و عاطفه و امثال اینها نیز همگی قوای نفسند؛ یا به عبارت دیگر آثار نفس انسانی هستند، همان طور که حرکت ارادی اثر نفس حیوانی است و رشد و نمو اثرنفس نباتی است. 2. در مورد حیوانات خداوند متعال در آیه ی پنجم تکویر می فرماید: «وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَت . ـــــــــ و در آن هنگام که وحوش محشور شوند. » از این آیه ی شریفه استفاده می شود که حیوانات و وحوش نیز در آخرت محشور خواهند شد.امّا اینکه آیا آنها نیز دارای تکالیف لایق به خودند یا نه ؟ و اینکه آیا آنها نیز ثواب و عقاب دارند یا نه؟ تحقیقات جامعی در این باره انجام نشده ولی برخی مفسّرین چون علّامه ی طباطبایی بر آنند که حیوانات نیز تکلیف و ثواب و عقاب مخصوص به خود دارند. از برخی آیات و روایات نیز ـ که تعدادشان هم کم نیست ـ چنین مطلبی استفاده می شود. علّامه مجلسی صاحب کتاب عظیم بحارالانوار فرموده است:« اخبار بسیار زیادى ـ بیش از حدّ شمارش ـ دلالت دارد بر اینکه حیوانات داراى تسبیح و ذکر هستند و خداى خود را می شناسند و منافع و مضارّ خویش را تشخیص می دهند و استبعادى ندارد که آنها مکلّف به بعضى از تکالیف باشند که در صورت ترک آن تکالیف معذب می شوند چنانچه در اخبار زیادى رسیده که پرنده اى صید نمی شود مگر بواسطه ی ترک تسبیح » (بحار الأنوار ، ج 27، ص: 274 )این مطلب از آیات قرآن کریم نیز قابل استنباط است. خداوند متعال می فرماید:« أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّیْرُ صَافَّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبیحَهُ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِما یَفْعَلُونَ . ـــــــــ آیا ندیدى تمام آنان که در آسمانها و زمینند براى خدا تسبیح مى کنند، و همچنین پرندگان به هنگامى که بر فراز آسمان بال گسترده اند؟! هر یک از آنها نماز و تسبیح خود را مى داند؛ و خداوند به آنچه انجام می دهند داناست.» (النور:41) همچنین فرمود: « و سلیمان وارث داوود شد، و گفت:«اى مردم! زبان پرندگان به ما تعلیم داده شده، و از هر چیز به ما عطا گردیده؛ این فضیلت آشکارى است.» (16) لشکریان سلیمان، از جنّ و انس و پرندگان، نزد او جمع شدند؛ آن قدر زیاد بودند که باید توقّف مى کردند تا به هم ملحق شوند. (17) (آنها حرکت کردند) تا به سرزمین مورچگان رسیدند؛ مورچه اى گفت: «به لانه هاى خود بروید تا سلیمان و لشکرش شما را پایمال نکنند در حالى که نمى فهمند.» (18) سلیمان از سخن او تبسّمى کرد و خندید و گفت: «پروردگارا ! شکر نعمتهایى را که بر من و پدر و مادرم ارزانى داشته اى به من الهام کن ، و توفیق ده تا عمل صالحى که موجب رضاى توست انجام دهم، و مرا به رحمت خود در زمره ی بندگان صالحت وارد کن!» (19) (سلیمان) در جستجوى آن پرنده ( هدهد) برآمد و گفت:«چرا هدهد را نمى بینم، یا اینکه او از غایبان است؟! (20) قطعاً او را کیفر شدیدى خواهم داد، یا او را ذبح مى کنم، یا باید دلیل روشنى(جهت غیبتش) براى من بیاورد. (21) چندان درنگ نکرد(که هدهد آمد و) گفت: «من بر چیزى آگاهى یافتم که تو بر آن آگاهى نیافتى؛ من از سرزمین«سبا» یک خبر قطعى براى تو آورده ام. (22) من زنى را دیدم که بر آنان حکومت مى کند، و همه چیز در اختیار دارد، و(به خصوص) تخت عظیمى دارد. (23) او و قومش را دیدم که براى غیر خدا ـ خورشید ـ سجده مى کنند؛ و شیطان اعمالشان را در نظرشان جلوه داده، و آنها را از راه بازداشته؛ و از این رو هدایت نمى شوند.» (24) چرا براى خداوندى سجده نمى کنند که آنچه را در آسمانها و زمین پنهان است خارج(و آشکار) مى سازد، و آنچه را پنهان مى دارید یا آشکار مى کنید مى داند؟! (25) خداوندى که معبودى جز او نیست، و پروردگار عرش عظیم است! (26) (سلیمان) گفت: «ما تحقیق مى کنیم ببینیم راست گفتى یا از دروغگویان هستى؟ (27) این نامه ی مرا ببر و بر آنان بیفکن؛ سپس برگرد(و در گوشه اى توقّف کن) ببین آنها چه عکس العملى نشان مى دهند!» ( سوره نمل )از آیات شریفه به وضوح معلوم است که مورچه فهم و شعور دارد و در برابر هم نوعان خود احساس تکلیف می کند لذا به آنها هشدار می دهد. علّامه ی طباطبایی فرموده اند: این مورچه سخنانی می گوید که در حدّ متوسّطین از مردم است.همچنین از آیات شریفه استفاده می شود که هدد فهم و شعور بالایی داشته معنی علم ، شرک و توحید ، عبادت ، سجده ، حکومت ، عمل ، شیطان ، زینت دادن ، خبر ، یقین و قطع ، تخت ، عظمت ، خورشید ، زن و مرد ، قوم ، خدا و ... را می داند. و از کلام حضرت سلیمان درباره ی هدد معلوم می شود که برای او دروغ گفتن نیز ممکن است. همچنین معلوم می شود که هدد تکلیف و مسئولیّت دارد. و الّا حضرت سلیمان نمی فرمود: « قطعاً او را کیفر شدیدى خواهم داد، یا او را ذبح مى کنم، یا باید دلیل روشنى(جهت غیبتش) براى من بیاورد. ». چون عقاب نمودن موجود غیر مکلّف بر حکیم قبیح است.3. در برخی روایات تصریح شده که برخی حیوانات چون سگ اصحاب کهف و الاغ بلعم باعورا وارد بهشت خواهند شد. امّا اینکه آیا آنها وارد بهشت انسانها می شوند یا نه؟ معلوم نیست. جایگاه دیگر حیوانات نیز به وضوح معلوم نیست. همین اندازه از روایات استفاده می شود که آنها نیز نوعی حساب و کتاب مخصوص خود را دارا هستند. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image