تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
خالد پسر وليد بن مغيره بن عبدالله بن عمر مخزوم، است كه خود و پدرش در جاهليت از بزرگان و اشراف قريش بودهاند. مادرش ربابه صغري، خواهر ميمونه همسر رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ و خواهرش ربابه كبري، همسر عباس بن عبدالمطلب ميباشد. وي در زمان جنگ احزاب يا در صفر سال هشت هجري به همراه عمرو بن عاص مسلمان شد. او فردي نيرومند بود و از قابلیت های نظامی بالایی برخوردار بود اما به ارزشهاي اخلاقي پايبند نبود . در برخي از مأخذ چنين آمده است كه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ او را «سيف الله» ناميده است، اما چنانكه ابن دُريد و ديگران گفتهاند: سخن درست آن است كه ابوبكر او را «سيف الله» ناميد. به روايت ابن اعثم، خالد خود را سيف الله ناميد و ابوبكر نيز آن را تأييد كرد. لذا روايت نقل شده از رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ جعلي و دروغ است. خالد در خُلق و خوي و رفتار شبيه به عمر بود. او مردي بيباك و سفاك بود و از خون ريزي دريغ نداشت، او از جمله چهل نفري بود كه در شب هجرت پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ خانه حضرت را محاصره كرده بودند. در زمان رسول خدا(ص)خالد در بعضي از غزوات شركت كرد. در زمان حيات آن حضرت خالد بن وليد مرتكب خونريزي و خطا گرديد و پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ از كارهاي او سخت متأثر و ناراحت گرديد. در منابع تاریخی آمده است:پس از فتح مكه، پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ افرادي را براي دعوت به اسلام به قبايل اطراف مكه فرستاد. از جمله خالد بن وليد را به سرپرستي جماعتي براي دعوت بني جذيمه اعزام فرمود. اين فرستادگان مأمور جنگ نبودند، بلكه فقط دستور داشتند مردم را به دين اسلام دعوت كنند از آنجا كه قبيله بني جذيمه، فاكه بن مغيره، عموي خالد را هنگامي كه از سفر تجارت يمن بر ميگشت كشته بودند، خالد نسبت به آنها كينه داشت، چون با آنان روبرو شد، ايشان آماده جنگ شدند، خالد گفت: سلاح های خویش را زمین بگذاريد که همه مردم مسلمان شدهاند و ديگر جنگي نيست. آنان به گفته خالد اطمينان كرده، سلاحهاي خود كنار گذاشتند، سپس خالد دستور داد شانههاي مردان را بستند و آنان را با شمشير گردن زدند. وقتي كه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ از كار خالد بن وليد آگاه گرديد، دستهاي مبارك را به آسمان بلند كرد و فرمود: خدايا من از كردار خالد بيزارم. سپس حضرت علي ـ عليه السّلام ـ را با مال فراواني به سوي آنها فرستاد تا ديه كشتگان و خسارت وارده را بپردازد، حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ديه كشتهشدگان و همه خسارتهاي مالي حتي قيمت ظرف آب خوري سگهای ایشان را پرداخت، پيامبر هم حضرت علي ـ عليه السّلام ـ را تحسين كرد. بعد از اين قضيه روزي بين خالد و عبد الرحمن بن عوف درگيري لفظي رخ داد و خالد بن وليد به عبد الرحمان ناسزا گفت، پيامبر نيز دوباره از شخص خالد ناراحت و غضبناك شد و به خالد فرمود: به اصحاب من ناسزا نگو. خالد بن وليد يكي از عمال و كارگزاران ابوبكر بود، وي از طرف ابوبكر براي جمعآوري زكات، بر مالك بن نويره يربوعي وارد شد، مالك، زكات را مصرف كرده بود، بين خالد و او مشاجره لفظي رخ داد، مالك به خالد گفت: مرا پيش ابوبكر بفرست تا خود هر چه بخواهد انجام دهد، خالد گفت: محال است تو را نزد خليفه بفرستم، سپس ابوقتاده انصاری درباره مالك، با خالد صحبت كرد و ميانجي شد ولي خالد به سخنان وی اعتنا نكرد و دستور قتل مالك را صادر كرد. مالك در آخرين لحظات زندگي در حالي كه كلامش را متوجه همسرش نموده به او گفت: اين زن مرا به كشتن داد.! خالد بعد از كشتن مالك بن نويره، همان شب با همسر او زنا نمود. وقتی نزد ابوبكر برگشت ، عمر به ابوبكر گفت: خالد مرتكب قتل شدهو بايد قصاص شود، ابوبكر گفت: زبانت را از گفتگو در پيرامون خالد كوتاه كن زيرا من شمشيري را كه خداوند بر كافران برهنه نموده غلاف نميكنم، او در رأي و اجتهادش خطا كرده است. علامة اميني مينويسد:چگونه ميتوانيم خالد بن وليد را شمشيري از شمشيرهاي خدا بشماريم با اينكه به راستي پيامبر اسلام چندين بار، از وي بيزاري جست و ابوبكر شاهد اين بيزاري بود. در خصوص جبهه گیری خالد بن وليد در مقابل حضرت علي ـ عليه السّلام ـ بایستی به این نکته اشاره کرد که وي از مخالفان سرسخت امير المؤمنان و از طرفداران ابوبكر بوده است، او در ماجراي هجوم افراد به خانه آن حضرت براي گرفتن بيعت و شكستن مقاومت آنان، مهاجمان را همراهي ميكرده است،هم چنين از خالد بن وليد به عنوان كسي كه خلافت را براي ابوبكر آماده كرده، ياد شده است، يعني از جمله افرادي بوده كه مقدمات به قدرت رسيدن ابوبكر را فراهم نموده ، ابوبكر نيز اشتباهات او را توجيه مي كرد، خالد بن وليد به حدّي مخالف حضرت علي ـ عليه السّلام ـ بوده كه به دستور ابوبكر طرحي براي ترور آن داشت كه در حال نماز اجرا كند. هر چند ابوبكر پشيمان شده و او را نهي کرد. خالد بن وليد جرأت درگيري با امام را به طور مستقيم نداشت اما كينه و دشمني او با امام آشکار بود و از مخالفين سرسخت آن حضرت محسوب می شد. سرانجام خالد در سال 21 هجری در زمان خلافت عمر از دنیا رفت. .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.