چرا جهل در تضاد با عقل است نه علم؟ / اخلاق و تربیت اسلامی / ارزش ها / تفکر و تعقل /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

چرا جهل در تضاد با عقل است؟و در تضاد با علم نمی باشد؟


معنای اصلی «عقل» در لغت عرب، منع، نهی، امساک، حبس و جلوگیری است [1]   و اطلاقات دیگر عقل از همین معنا اخذ شده و با آن مناسبتی دارد. خلیل نحوی می‏گوید: عقل نقیض جهل است [2] و راغب معتقد است عقل به قوه‏ای که آماده قبول علم است گفته می‏شود. [3] فارس بن زکریا وجه تسمیه عقل را این می‏داند که انسان را از گفتار و کردار زشت‏بازمی‏دارد و می‏گوید: جهل دو اصل و دو معنای اصلی دارد: یکی خلاف علم است و دیگری خلاف طمانینه و از همین معنای دوم است چوبی که با آن تکه‏های آتش را حرکت می‏دهند، و لذا به چنین چوبی مجهل می‏گویند. [4] و جرجانی در این باره می‏گوید عقل صاحبش را از انحراف از راه راست منع می‏کند. [5] نتیجه این بررسی کوتاه آن است که معنای اصلی عقل منع و جلوگیری است و در این معنا دو جنبه «معرفتی‏» و «ارزشی‏» لحاظ شده است. یعنی عقل منشا معرفت است; معرفتی که انسان را به راه راست و اعمال نیکو رهنمون می‏شود. البته رسیدن به راه راست مستلزم شناخت اعتقادات درست و مطابق با واقع است و لازمه اعمال نیکو، شناختن حسن و قبح اشیا و افعال است. بنابراین می‏توان گفت عقل چیزی است که عقاید درست و اعمال نیکو را به انسان می‏نمایاند. معنای لغوی مذکور در استعمالات قرآن و حدیث مورد لحاظ قرار گرفته است و در واقع در این مورد  اصطلاح خاصی به عنوان حقیقت‏شرعیه در لسان دین وارد نشده است; نهایت اینکه تفسیر ویژه‏ای از این معنا انجام گرفته و اوصاف و قیودی بر آن اضافه گشته است که در اصطلاح به آن «تعدد دال ومدلول‏» می‏گویند [6] .   مؤیداتی بر معنای لغوی عقل در استعمالات قرآن و روایات: 1ـ در حوزه اعتقادی آیات متعددی از قرآن انسان را به تعقل در آیات تکوینی امر می‏کند [7] و علت کفر و انحراف را عدم تعقل ذکر می‏کند [8] . در احادیث آمده است: در احادیث، از جمله آثار عقل، رشد و هدایت ذکر شده است. [12] در حدیث نبوی آمده است: « ان العقل عقال من الجهل‏ » [13] . و از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است:« بالعقل استخرج غور الحکمة ‏» [14] « العقل اصل العلم ‏» [15] .همچنین امام صادق(ع) در این باره فرمودند: « فطانت و فهم و حفظ و علم از عقل ناشی می‏شود ». [16] به نظر می‏رسد تعابیری مانند علم و حکمت و معرفت [17]   و تصدیق خدا، که از آثار عقل ذکر شده است ‏بیانگر معرفت مطابق با واقع هستند. از همین جاست که عقل صدق و کذب را نشان می‏دهد و حجت الهی است [18]  . در حدیث مشهور معراج تصریح شده که کسی که عقلش را به کار گیرد، خطا نمی‏کند. [19] در قرآن کریم آمده است:  « وَ یَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذینَ لا یَعْقِلُون ‏» [20] خداوند پلیدی را بر آنها قرار داد که تعقل نمی‏کنند. در احادیث ‏بسیاری، اعمال نیکو و مکارم اخلاقی از آثار عقل ذکر شده است. برای مثال می‏توان از این موارد نام برد: اعمال نیکو [21]   ، ترک گناه [22]   ، عبادت خدا [23]   ، حلم و تواضع [24]   ، ادب و اخلاق نیکو [25]   ، تقوا [26]   ، انصاف و ترک غضب [27]   ، قول صواب [28] ، قرار دادن هر چیز در جای مناسبش [29] . در حدیث معروفی آمده است که وقتی امام صادق(ع) در تعریف عقل فرمودند: عقل آن است که به وسیله‏اش خدای رحمان عبادت می‏شود و بهشت‏ به دست می‏آید، راوی پرسید: پس آن چیزی که در معاویه وجود دارد چیست؟ حضرت در پاسخ فرمودند: آن شیطنت است و شبیه عقل، اما عقل نیست. یعنی عقل تنها به حقیقت و صواب و نیکی هدایت می‏کند، نه به گمراهی و ضلالت. [30] در برخی از احادیث آمده است که انسانها با استفاده از عقل به معرفت ‏حسن و قبیح می‏رسند. [31] کسی که عقل را به کار گیرد طغیان نمی‏کند و عقل نیز غیرمصلحت را به صورت مصلحت تزیین نمی‏کند [32] .  و در برخی دیگر از احادیث، گاهی جهل در مقابل عقل قرار گرفته است . حتی محدثان بزرگی چون کلینی (ره) «عقل و جهل‏» را عنوان بابی از ابواب کتاب‏های روایی خویش نهاده‏اند، نه عنوان «علم و جهل‏» را، و گاهی درمقابل علم [33]   مثلا امام علی علیه السلام می‏فرمایند: «جهل ثروتمند، او را پست می‏گرداند و علم فقیر، او را بالا می‏برد [34] .» اما معمولا عقل در مقابل جهل قرار گرفته است . امام علی علیه السلام می‏فرمایند:«هیچ بی‏نیازی همچون عقل، و هیچ فقری مانند جهل نیست .» [35] همچنین می‏فرمایند: «عقل هدایت و نجات می‏بخشد و جهل گمراه و نابود می‏گرداند .» [36] شاید وجه جمع این دو دسته این باشد که عقل، منشا علم است. پس جهل می‏تواند به لحاظ اینکه عقل منشا علم است، در مقابل عقل قرار گیرد. نکته دیگری که در اینجا به نظر می‏رسد این است که تقابل عقل با جهل بیانگر این است که جهل به معنای فقدان هرگونه علمی نیست، بلکه فقدان علم صواب و معرفتی است که انسان را به طریق الهی، رهنمون گردد. بدین سان کسی که فاقد چنین معرفتی است، با وجود دارا بودن علوم دیگر، جاهل است. در نتیجه جهل دو معنا خواهد داشت: یکی فقدان هرگونه علم، و دیگری فقدان علم مثبت. و از طرف دیگر از احادیثی که درباره عقل و جهل وارد شده است [37] ، چنین برمی‏آید که ویژگی‏ها و آثار بیان‏شده برای عقل و جهل درست در نقطه مقابل یکدیگرند و می‏توان نتیجه گرفت که به‏طور کلی عقل و جهل دو نیروی متضاد در انسانند . اما از این که در روایات عقل در مقابل شهوت نیز قرار داده شده است [38] ، می‏توان نتیجه گرفت که جهل در این احادیث‏ به معنای شهوت نیز هست گویا در کلمات معصومان علیهم السلام جهل معنای واحدی ندارد: گاه جهل به معنای نادانی یا عدم علم است، و از این رو در مقابل علم قرار می‏گیرد .( این معنای جهل، امری عدمی است) و اما گاه جهل به معنای شهوت و امری وجودی مطرح است . جهل به این معنا در مقابل عقل قرار می‏گیرد و این دو یعنی عقل و جهل دو نیروی متضادند و آدمی همیشه شاهد تنازع آنها با یکدیگر است.  گفتنی است که در حدیث معروف «جنود عقل و جهل‏» منقول از امام صادق علیه السلام علم از جنود عقل، و جهل از جنود جهل برشمرده شده و این دو در مقابل یکدیگر قرار گرفته‏اند; همان‏گونه که فرماندهان آنها (عقل و جهل) در مقابل یکدیگر صف‏آرایی کرده‏اند [39] . روشن است که مقصود از جهلی که فرمانده سپاه است ‏با جهلی که سرباز است، متفاوت است: جهل فرمانده، همان نیروی وجودی و شهوت است که در مقابل نیروی وجودی دیگر یعنی عقل قرار می‏گیرد و چون امری وجودی است، دارای لشکر و سپاه فراوان است . از جمله آثار و لشکریان عقل، علم است; زیرا لازمه پیروی از عقل، فراگیری دانش است . از سوی دیگر جهل به معنای نادانی و فقدان علم از سپاهیان نیروی جهل و شهوت است; زیرا که لازمه جهل و شهوت، ترک علم و دانش است. .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image