شریعتی و روحانیت /

تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه

علت مخالفت روحانیون با شریعتی و شریعتی با روحانیون چیست؟


مرحوم دکترعلى شریعتى ازشخصیت هایی است که در دوران انقلاب اسلامی نقش و تاثیر بسزایی در آگاهى بخشیدن به مردم به ویژه نسل جوان وآشنا نمودن آن ها با فرهنگ اسلامی داشت وتلاش های زیادی در این زمینه انجام داد. اما این تلاش صادقانه وشور و هیجان انقلابی در تبیین معارف اسلامی از آنجا که با شناخت و تخصص کافی و لازم در زمینه علوم اسلامی همراه نبود و از تاثیرات تحصیلات غربی وی مصون نبود , از یک سو باعمق و درون مایه های لازم همراه نبود و از سوی دیگر از پاره ای نقص ها ,عیب ها و انحراف ها در امان نبود وهمین مساله مخالفت ها و اعتراضهای زیادی را به ویژه در میان علما به عنوان حافظان و مروجان شریعت اسلامی که مسئولیت تبیین صحیح معارف دین و جلوگیری از افکار انحرافی را بر عهده دارند به دنبال داشت و بحث از اندیشه ها و نظریات وی تا مدتها اذهان جامعه را به خود مشغول نمود و در این میان برخی از دیدگاهها و تحلیل ها در مورد اندیشه و نظریات وی گرفتار افراط و تفریط شده و پا را از حد اعتدال و انصاف فراتر گذاردند . روشن است که هر گونه ارزیابی وتحلیل در مورد افکار و اندیشه های شریعتی آنگاه صحیح و منصفانه خواهد بود که با توجه به مجموعه نقاط ضعف وقوت دیدگاه وی و در نظر گرفتن هر دو باشد. و در این راستا واقعیت آن است که افکار واندیشه های دکتر شریعتی در کنار نکات مثبت دارای نکات منفی نیز می باشد . که به منظور آشنایی به برخی از آنها به اختصار اشاره می کنیم ؛ 1- ایشان داراى شور و نشاط و صاحب زبانى بسیار حماسى و موج آفرین بود. که در نسل جوان بسیار تاثیر گذار بود اما در مقابل، نقص او این بود که نسبت به اسلام و علوم دینى از آگاهى ژرف و عمیقى برخوردار نبود. او گرچه تابلوى زیبایى از اسلام ارائه کرده است، ولى در این نگارش هنرى بسیارى از زیبایى هاى اساسی و حقیقى دین نادیده گرفته می شد . 2- ایشان فردى پر احساس و داراى درد و درکى اجتماعى و گرایشات اسلامى بود. اما در مقابل نقص و اشتباه بزرگ و اساسى او این بود که تحت تأثیر اندیشه هاى مکاتب عصر خود مانند تفکرات مارکسیستى و اگزیستانسیالیستى بود. این مسأله اندیشه دینى او را دستخوش التقاط مى نمود. البته او در مواردى به نقد مارکسیسم نیز مى پرداخت، لیکن نفوذ اندیشه هاى مارکسیستى در ذهن او چنان بود که مارکسیسم را با همان ادبیات مارکسیستى و تحت تأثیر همان نگرش ها مورد نقد و چالش قرار مى داد و از همانى سر در مى آورد که از آن مى گریخت. تصویرى که شریعتى از اسلام ارائه کرده است در موارد زیادى آلوده به اینگونه افکار است. 3- وی برخلاف دیگر روشنفکران، که مى کوشند دین را از صحنه جامعه بیرون رانده و میدان را براى اندیشه های سکولاریستی خالى کنند و دین را به رابطه فردى بین بنده و خدا تقلیل دهند، دین را در متن جامعه مى خواست و از دین در حاشیه و بى مسؤولیت سخت گریزان و متنفر بود. لیکن در این باره نیز گاه گرفتار تک ساحت گرایى شده و نسبت به مسائل ماورائى و مبدأ و معاد و... بى مهرى نشان مى داد. تا آنجا که عالمان بزرگى که در این زمینه ها به هدایت جامعه و نشر تعالیم اخروى دین پرداخته اند را گرفتار طعن و تمسخر مى ساخت. 4- یکی ازچالش های اساسى اندیشه دکتر شریعتى در این نکته نهفته است. که او با تمرکز به دید جامعه شناسانه به اسلام نظر می کرد و این دیدگاه اولاً: شدیدا یک طرفه است و نمى تواند تمام ابعاد اسلام را نشان دهد. چنانچه نگاه تنها کلامى یا فقهى به اسلام باعث مى شود که بخشى از اسلام کنار زده شود، نگاه جامعه شناسانه به تنهایى هم دچار همین اشکال است. دکتر شریعتى نه تنها وضع موجود جامعه اسلامى یا حتى تاریخ اسلام را با این دیدگاه مى دید، بلکه اعتقادات و مبانى معرفتى اسلام را نیز به این معیار مى سنجید و بدین ترتیب باعث مى شد که اسلام آنچنانکه شایسته و بایسته است، معرفى نشود. گذشته از این او در معارف اسلامى صاحب نظر نبود. به عبارت دیگر چنانچه جامعه شناسى را به صورت کلاسیک آموخته بود، با هیچ یک از علوم اسلامى آشنایى این چنین نداشت. ثانیا: دیدگاه جامعه شناسانه دیدگاهى توصیفى است. یعنى نگاهى از بیرون به دین دارد. از شاخه هاى جامعه شناسى، جامعه شناسى دین و ادیان است که از بیرون حوزه دین به توصیف ادیان موجود مى پردازد، بدون اینکه درصدد تحلیل یا ارزشگذارى باشد. جامعه شناس در بهترین حالت، همانند گزارشگر امینى است که آنچه را مى بیند بدون دخل و تصرف و با دقت توصیف مى کند و کارى به ارزشگذارى و صدق و کذب دیده هاى خود ندارد. جامعه شناسى هرگز در صدد داورى و قضاوت در حق و باطل بودن ادیان مختلف نیست، زیرا او تمام فرهنگها و تمدنها و ادیان را به یک چشم مى بیند. بلکه او تمام آنها را به عنوان دستاوردهاى بشرى محترم مى شمارد. به عبارت دیگر جامعه شناسى نسبت به دینى در مقایسه دین دیگر یا تمدنى نسبت به تمدن دیگر یا فرهنگى نسبت به فرهنگ دیگر تعهدى ندارد. اما دکتر شریعتى کاملاً نسبت به فرهنگ و تمدن و دین اسلام و مذهب تشیع متعهد بود، او توصیف گر صرف قضایا نبود، بلکه در بسیارى از موارد به تحلیل مى نشست و نظریه و رهنمود ارائه مى داد. دکتر شریعتى درد دین داشت و تمام تلاش او حل پاردوکس هاى جامعه مسلمانان در روزگار تسلط مدرنیته بود. همان دردى که پیش از او، اقبال لاهورى داشت. اگرچه نفس این درد محترم است، اما با ذات علم جامعه شناسى سازگار نیست. و این تناقضى در افکار وى ایجاد مى کرد. ثالثا: جامعه شناسى رایج علمى غربى و مبتنی بر پیش انگاره های سکولار است که در قرن هجدهم توسط اوگوست کنت پایه گذارى شد. این علم در چهارچوب بنیانهاى معرفت حسى سازمان یافته است و نگاهش متوجه زمین و طبیعت است. این علم با عالم قدس سرو کار ندارد و هرگز به آن توجه نمى کند و در حقیقت نمى تواند، به آن نظر بیافکند. این علم محدودیت عقل بشرى را در بند محسوسات و پدیدارها پذیرفته و سعى دارد از راه تجربه به توصیف جهان پیرامونى بپردازد، چنانکه فیزیکدان با ماده رفتار مى کند، او نیز با جامعه و تمدن و دین رفتار مى کند. و طبیعى است که این طرز تلقى به هیچ وجه مورد تایید اسلام نیست. با این تحلیل و توصیف از اسلام فقط ظاهرى مى ماند و راه به حقیقت آن ناممکن مى شود. نظر به دین از نظرگاه جامعه شناسى ـ که مرحوم دکتر شریعتى بر آن تاکید داشت ـ نگاه به آن از منظر تنگ حسى و نظرگاهى کاملاً غربى است و اسلام با این نگاه از حقیقت متعالى خود تهى مى شود. شاید همین نکته است که دکتر شریعتى واداشت که وصیت کند که کتابهاى او توسط استاد محمد رضا حکیمى بازنگرى و اصطلاح شود و چنین نگاشت :«آنچه از من نشر یافته به دلیل نبودن امکانات و کم بودن فرصت , خام و عجولانه و پر غلط و بد چاپ شده است و تمامی آن را نه به عنوان کارهای علمی , تحقیقی , که فریادهایی از سر درد , نشانه هایی از یک راه , نگاه هایی برای بیداری , ارائه طریق , طرح های کلی از یک مکتب , یک دعوت ،جهات و ایده ها و بالاخره نوعی بسیج فکری و روحی در جامعه باید تلقی کرد آن هم در شرایطی تبعیدی , فشار , توطئه , فرصت گذرا و حالتی که هر لحظه اش انتظار فاجعه ای می رفت , آن ها همه باید تجدید نظر شود , از نظر علمی غنی شود و غلط گیری معنوی و لفظی وچاپی شود.»(دکتر شریعتی از دیدگاه شخصیتها , ص 80) مقام معظم رهبری در مورد افکار و اندیشه های ایشان فرمودند:« من شریعتی را به صورت یک مرحله می توانم قبول کنم به این معنا که او کسی بود که اندیشه های مطرح شده در جامعه را با زبان درستی با یک سلطه ویژه ای بر فرهنگ رایج آن نسل می توانست بیان کند ... مرحله بعدی این است که بیاییم آن مسائلی را که شریعتی با استفاده از آشنایی های خودش با فرهنگ اسلام فهمیده بود با اصول اساسی فلسفه مکتب اسلام بیامیزیم و منطبق کنیم آنچه بدست خواهد آمد به نظر من مرحله جدیدی است که می تواند برای نسل ما مفید باشد به تعبیر بهتر بیاییم شریعتی را با مطهری بیامیزیم , شریعتی را در کنار مطهری مطالعه کنیم ترکیبی از زیبایی های شریعتی با بتون آرمه اندیشه اسلامی شهید مطهری به وجود بیاوریم این به نظر من همان مرحله نوینی است که نسل ما به آن نیاز دارد .»( جعفر سعیدی , دکتر شریعتی از دیدگاه شخصیتها , تهران: سایه 1380, ص 99, روزنامه جمهوری اسلامی , 30/3/60)مرحوم شهید مطهری نیز در ارزیابی افکار ونظریات دکتر شریعتی فرمودند :« معتقدم نسبتهایی از قبیل سنیگری , وهابیگری به او بی اساس است او در هیچیک از مسائل اصولی اسلام از توحید گرفته تا نبوت و معاد وعدل و امامت گرایش غیر اسلامی نداشته است ولی نظر به اینکه تحصیلات عالیه و فرهنگ او غربی بوده و هنوز فرصت و مجال کافی نیافته بود در معارف اسلامی مطالعه وافی داشته باشد تا آنجا که گاهی از مسلمات قرآن و سنت و معارف اسلامی بی خبر می ماند حتی در مسائل اصولی دچار اشتباهات فراوان گردیده است .»( جعفر سعیدی , دکتر شریعتی از دیدگاه شخصیتها , ص 108و109) برای آشنایی با دیدگاه علما و اندیشمندان در مورد دکتر شریعتی به کتاب دکتر شریعتی از دیدگاه شخصیتها نوشته جعفر سعیدی ، تهران ، سایه مراجعه شود . « دیدگاه شریعتی در مورد روحانیت »دیدگاه دکتر شریعتی در مورد روحانیت بسیار متناقض و متأثر از نگاه وی به اسلام وتشیع است . وی نگاه خاصی به تشیع اززاویه دید انقلابی دارد به گونه ای که ماهیت تشیع را انقلاب و مخالفت با وضع موجود دانسته که این نگاه برخاسته از نگرش مارکسیستی به دین است . بر این اساس ، دکتر شریعتی روحانیتی را می پذیرد که همواره دیدگاه مخالفت با وضع موجود داشته باشند ودر راستای تفکر اسلام و تشیع انقلابی حرکت کنند و برپایه چنین نگاهی به اصلاح روحانیت و مرز بندی بین روحانیت اصیل و روحانیت غیر اصیل می پردازد ولی در نهایت به بی راهه رفته و به سمت طرح نوعی اسلام شناسی منهای روحانیت منجر شد , حرکتی است که پیش از آن در نهضت آزادی و پس از آن در مجاهدان خلق تجربه شد . تأسیس نوعی اسلام شناسی نوین , تحت عنوان برداشت های ما , کاری بود که پس از آن از گروههای زیادی به آن روی آوردند . ( جعفریان ، رسول , جریان ها و سازمان های مذهبی ـ سیاسی ایران , تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی , 1383, ص 511-512 ) وی در حالی که در یک جا می گوید :«اکنون خوشبختانه همانطوری که دکتر مصدق تز اقتصاد منهای نفت را طرح کرد تا استقلال نهضت را پی ریزی کند و آن را از بند اسارت و احتیاج به کمپانی استعماری سابق آزاد سازد ، تز اسلام منهای آخوند در جامعه تحقق یافته است و این موفقیت موجب شده است که اسلام از چارچوب تنگ قرون وسطایی و اسارت در کلیساهای کشیشی و بینش متحجر ... آزاد شده است.»( شریعتی ، علی ، مجموعه آثار ، ج1، با مخاطب های آشنا ، تهران ، چاپخش،چاپ پنجم، 1377، ص 108)در نقطه مقابل در مواردی به دفاع جانانه از روحانیت پرداخته که انسان از قضاوت در می ماند . به عنوان نمونه می گوید : « بزرگترین پایگاهی که می توان امیدوار بود که توده ها را آگاه کند اسلام راستین را به مردم ارایه دهد و در بیداری افکار عمومی به خصوص متن توده ها نقش مؤثر و نجات بخش را ایفا نماید ، در احیای روح اسلام ، ایجاد نهضت آگاهی دهنده و حرکت بخشنده اسلامی عامل نیرومند و مقتدری باشد ، همین پایگاه طلبه ، حوزه و حجره های تنگ و تاریکی است که از درون آن سید جمال الدین ها بیرون آمده اند » (شریعتی ، علی ، قاسطین ، مارقین ، ناکثین ، ص 195)همچنین می گوید « دفاع ، جانبداری و نگاهداری از این جامعه علمی (روحانیت ) نه تنها وظیفه هر مسلمان مؤمن است بلکه از آن جا که آخرین و تنها سنگری که در برابر هجوم استعمار فرهنگی غرب ایستادگی می کند ، وظیفه هر روشنفکر مسئول است ولو معتقد به مذهب نباشد .»( شریعتی ، علی ، پیشین ، ص 191 ) به هر حال قضاوت ها و اظهار نظرهای دکتر شریعتی در مورد روحانیت بسیار متناقض می باشد که جمع کردن میان آنها بسیار دشوار به نظر می رسد . همین امر سبب برداشت های متفاوت از سخنان و اظهار نظرهای او شده است . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image