کلام /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

يكي از مسائلي که ماترياليست ها براي اثبات اينکه خدا وجود ندارد طرح می کنند مسئله تضاد درونيست. جوابي که به آنها بايد داد را توضيح دهيد.


پاسخ صريح و مختصر به اين سوال عبارت است از اينکه: ماترياليسم ديالکتيک با فرض اينکه همه حرف هايش درست و غيرقابل خدشه باشد، باز هم خللي بر اثبات وجود خدا وارد نمي کند. به خاطر اينکه ارسطو برهاني اقامه کرده بر وجود خداوند به نام برهان محرک اول، که عبارت است از اينکه در جهان حرکت وجود دارد و حرکت نيازمند فاعل و محرک است. پس عالم در حال حرکت و تغيير و تبديل، نيازمند يک محرک است که او خداست. سپس ماترياليست ها آمده گفته اند هر چند حرکت وجود دارد. اما محرک و عامل حرکت خدا نيست بلکه عامل حرکت عبارت است از تضاد دروني داخل خود اشياء. نتيجه اين مي شود که اگر حرف ماترياليسم ديالکتيک درست باشد که نيست، فقط و فقط مي تواند برهان ارسطو را ردّ کند و رد شدن برهان ارسطو که دليل بر نفي و انکار وجود خدا نمي شود. برهان ارسطو يکي از راه هاي اثبات وجود خداست. فرض مي گيريم که اين برهان ردّ شد. آيا اين دليل مي شود که خدا نيز انکار شود؟ اثبات وجود خداوند دلايل متعدد، گوناگون و قوي ديگري دارد که محال است بشود کوچکترين خدشه اي بر آنها وارد کرد. قاعده کلي اين است که ردّ دليل، باعث ابطال مدعا نمي شود. اما پاسخ مفصل اين است که: ديالکتيک و خدا فلاسفه مادي (ماترياليست ها) کلاً ماده را به جاي خدا قرار داده در برابر فلاسفه الهي مي گويند: شما از طريق «محال بودن دور و تسلسل» خداوند را اثبات مي کنيد «ماده» را به جاي خدا بگذاريد چون «ماده» همان واجب الوجودي است که شما به او اعتقاد داريد. خصوصاً بيشتر روي سخن آنها با (فلاسفه طبيعي) است که سر و کارشان معمولاً با جسم طبيعي و حرکت است. چون ماترياليست ها مي خواهند حرکت را از طريق ماده توليد کنند و فلاسفه طبيعي مي گويند «عامل حرکت» يک جسم بايد نيروي غير مادي باشد ولي ماترياليسم ديالکتيک مي گويد، عامل حرکت جسم، تضاد داخل در خود جسم است. از اين رو آن چه از ديالکتيک در رابطه با بحث «خداشناسي» لازم است بررسي شود همين تضاد است که يکي از اصول چهارگانه ديالکتيک مي باشد. ماترياليسم ديالکتيک بر چهار اصل استوار است: 1. اصل تضاد و تناقض. 2. اصل تأثير متقابل يا اصل همبستگي تضادها. 3. اصل حرکت. 4. اصل جهش يا اصل انقلاب يا اصل تبديل کميت به کيفيت. / آنها در حرکت به سه خصلت، معتقداند: 1. همگاني بودن حرکت؛ 2. تکاملي بودن حرکت؛ 3. دروني بودن حرکت. همگاني بودن حرکت: نظر به اينکه مارکسيسم يک مکتب «مادي» يعني ماترياليسمي است همه جهان (حتي انديشه، علم، روح و غيره) را مادي مي داند و اساساً به جهان غير مادي (جهان مجرد) با ديده انکار مي نگرد و بر اين اساس مي تواند بگويد کل جهان در حرکت است حتي مفهوم علم و انديشه و... «هيچ يک از احکام ما دائمي نيستند زيرا هر مفهوم متغير است... هيچ حقيقت دائمي وجود ندارد». تعريف حرکت: «حرکت در ماترياليسم ديالکتيک، داراي مفهوم وسيعي است. اين حرکت، بر هر گونه تغييري اطلاق مي شود. از تغيير مکان ساده مکانيکي گرفته تا بغرنج ترين جريان، که تفکر انساني است». «حرکت عبارت است از هر گونه تبديل و تحول، و هر گونه انتقال از حالي به حال ديگر». ارکان حرکت: حرکت شش رکن دارد: يکي مبدء، دوم منتهي، سوم علت فاعلي حرکت که آن را محرک گوييم. چهارم علت قابلي حرکت که آن را متحرک گوييم پنجم زماني که در آن زمان حرکت واقع شود و ششم مقوله حرکت. از بين همه ارکان حرکت آن چه براي ما مهم است. علت و عامل حرکت است. در اين باره استاد مصباح يزدي مي فرمايد: «حرکت پديده اي است نيازمند به علت، پس هيچ حرکتي خود به خود و بدون علت پديد آورنده آن به وجود نمي آيد، و اگرعلت آن نيز متحرک باشد نيازمند به محرک ديگري خواهد بود تا منتهي به علت غير مادي گردد که از حرکت و دگرگوني، مصون باشد. و اين محتواي برهاني است که از ارسطو براي اثبات وجود خداي متعال نقل شده است». خلاصه: ماترياليست هاي ديالکتيک، 1. همه عالم را ماده مي دانند و به موجودات مجرد از ماده و جسم اعتقاد ندارند. 2. براي همه عالم حرکت و تغيير در نظر مي گيرند. 3. هر حرکت نيازمند حرکت دهنده اي است. ارسطو آن حرکت دهنده را موجودي غير مادي مي داند بدين وسيله خداوند را ثابت مي کند. اما ماترياليست ها عامل حرکت را به خود ماده بر مي گردانند يعني مي گويند حرکت نيازمند علت بيروني نيست بلکه علت حرکت در درون خود ماده وجود دارد. اينجا از اصل تضاد استفاده مي کنند، اکنون ما اصل تضاد را و اين که آنها چگونه عامل حرکت را به خود ماده باز مي گردانند، توضيح مي دهيم. سپس برهان ارسطو را توضيح مي دهيم. سپس بيان مي کنيم بالفرض که تمام حرف ماترياليست ها را بپذيريم ثابت مي شود که از طريق برهان «محرک اول» ارسطو نمي شود خدا را ثابت کرد. يعني به فرض محال که سخنان آنها درست باشد نقص، متوجه برهان ارسطو مي شود و چون برهان ارسطو تنها راه اثبات وجود خدا نيست، ادعاهاي ماترياليست ها نمي تواند اثبات کند که خدا نيست بلکه تمام کوشش آنها اگر درست باشد يکي از استدلال هاي اثبات وجود خدا را رد مي کند اما اثبات وجود خدا از راه هاي بسياري امکان پذير است. سپس ما به ردّ و نقد ادعاهاي ماترياليست هاي ديالکتيک مي پردازيم. اصل تضاد و تناقض: «در تعبيرات مارکسيست ها ميان تناقض و تضاد تفاوتي نيست. گاهي مي گويند تضاد و مرادشان تناقض است و گاهي هم مي گويند تضاد و مرادشان همين تضاد است. و همچنين آنها ميان تضاد فلسفي «يعني تصادم و برخورد» و تضاد منطقي «اجتماع ضدين» فرقي نمي گذارند. مانند تخم مرغ و جوجه که معمولاً آنها مثال مي زنند و مي گويند که جوجه در درون تخم مرغ رشد مي کند و تخم مرغ را از بين مي برد و بعد خودش به صورت موجود زنده در عالم باقي مي ماند. سپس تخم مرغ ضد خودش را در خود مي پروراند مائو در اين باره مي گويد: «علت اصلي نشو و نماي هر چيز در برون آن يافت نمي شود بلکه بر عکس در درون آن است. اين علت ناشي از سرشت متضاد ملازم هر چيز و هر پديده است تضادها هستند که مولد حرکت و نشو و نماي چيزها مي شوند... بدين ترتيب جدل مادي گرا نظريه متافيزيکي علت بروني را مصممانه ردّ مي کند. همچنين در دنياي نباتات و حيوانات رشد ساده يعني نشو و نماي کمّي نيز به طور اساسي به تحريک تضادهاي دروني انجام مي گيرد. جامعه نيز به طور دقيق به همين ترتيب است...». نقل برهان ارسطو (برهان حرکت) اين برهان را «برهان ارسطو» نيز مي گويند، چون ارسطو، از راه برهان حرکت، وجود خدا را اثبات مي نموده است. و «برهان العجائز» هم به آن گفته اند چون از پيرزني که چرخ ريسندگي داشت، سئوال کردند: چه دليل و برهاني بر اثبات خداشناسي وجود دارد؟، در پاسخ گفت: اين چرخ، بدون حرکت من، به کار نمي افتد، آيا چرخ فلک با اين همه عظمت، بدون محرک مي چرخد!؟ خلاصه استدلال اين است: جهان متحرک است. و هر متحرکي دلالت بر محرّک مي کند پس جهان دلالت بر محرک مي کند». نقد و ابطال مباني ماترياليسم ديالکتيک 1. جهان همه، ماده نيست. به خاطر اين که آگاهي، حس و انديشه، فاقد خواص مادي هستند. يعني خواصي مانند، وزن، اندازه، مکانمند بودن و دگر آثار و خواص ماده را ندارند كه مهمتر از همه آنها قابليت تجزيه و تقسيم است. و چيزي که مادي نباشد تضاد در آن راه ندارد. به اين وسيله کليّت نظريه آنها درهم مي شکند. 2. آنها براي تضاد دروني به مثال هاي متفاوتي استناد کرده اند که وجه جامع و مشترکي بين آنها وجود ندارد. بعضي از آنها مصداق تناقض اند. بعضي مصداق تضاد بعضي مصداق تزاحم و بعضي نيز نه مصداق تضاد و نه تناقض است. ايشان براي اثبات اصل تضاد به همين مثال ها بسنده کرده و دليل و برهاني براي مساله تضاد نمي آورند. آيت الله مصباح يزدي در كتاب پاسداري از سنگرهاي ايدئولوژي همه اين مثال‌ها را رد كرده‌اند. شهيد مطهري نيز با پاسخي کلي اصل ادعاي آنها را در هم شکند: اين اصل (تضاد) چيزي نيست که علم آن را تأييد کند و قبول داشته باشد که به نام جريان هاي عالم بر اين اساس است، با چند مثال که در مورد خاصي گفته شده است نمي شود اين موضوع را به عنوان يک اصل کلي قبول کرد. بر فرض صحت چنين چيزي (برخاستن ضد از درون شيئ) آن نتيجه بزرگ الحادي که از آن مي گيرند عبارت است از مساله بي نياز بودن حرکت ها از يک علت بيروني. زيرا مي گويند همان تضاد دروني منشاء حرکت است. بنابراين حرکت هر چيزي را تضاد دروني آن به وجود مي آورد و نيازي به عامل ماوراء الطبيعي ندارد... يعني تضاد را علت حرکت مي دانند. همين جا مچ شان گرفته مي شود و مي گوييم آيا مي شود حرکت را با تضاد تعليل کرد يا بايد تضادها را با حرکت تعليل کنيم؟ اينها مي گويند هر چيزي در درون خودش نطفه نيستي خودش را دارد. در اينجا اين سئوال مطرح مي شود که آيا نطفه نيستيِ خودش را بالقوه دارد يا بالفعل؟ اگر بگويند بالفعل دارد، معنايش اين است که هر چيزي که به وجود مي آيد، از ابتدا دو چيز به وجود مي آيد که دو امر متقارن با يکديگرند. ولي اينها که اين را قبول ندارند. پس ناچار بايد بگويند که شيئ نفي خودش را در بطن خود دارد و تدريجاً آن نفي و انکار در درون خودش رشد مي کند و بعد از جدال و نزاع بين شيئ و ضدش، شيئ از بين مي رود، کهنه از بين مي رود و نو باقي مي ماند. خود تعبير «نو و کهنه» دليل بر اين است که ضد شيئ بعداً متولد مي شود و رشد مي کند؛ اگر همزاد با شيئ بود تعبير نو و کهنه معني نداشت. پس رشد کردن ضد در درون شيئ، چيزي جز حرکت و تغيير نمي تواند باشد و قهراً مساله نياز به محرک (که برهان ارسطو نيز همين را مي گفت) به قوه خود باقي است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image