تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

در صحیح مسلم نقل شده رسول خدا(ص) خطاب به عایشه فرمود: «ادعي لي أبابكر أباك وأخاك حتي أكتب كتاباً فإني أخاف أن تتمني متمناً ويقول قائل: أنا، ويأبي الله و المؤمنون إلا أبابكر» اگر سند حديث دوات و قلم از صحيح مسلم و صحيح بخاري است، پس چرا شیعیان اين حديث را قبول ندارند؟! آیا اگر راوي حديثی سني باشد، مي توان آن را پذيرفت يا نه؟


حديث « دوات و قلم» در منابع تاريخي شيعه همانند، الارشاد، اعلام الوري، قصص الانبياء، و مناقب ابن شهر آشوب و... ذکر شده است. علاوه بر اينکه اهل سنت به جز مسلم و بخاري نيز حديث را در جوامع حديثي و منابع تاريخي خويش آورده اند که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد. مطلب ديگري که در مقدمه بايد به آن اشاره شود اين است که اگر ما براي اثبات عقايدمان از منابع اهل سنت، حديثي را نقل کرديم، اين دليل نمي شود که ديگر احاديث آنها را نيز بپذيريم. وجود حديث «دوات و قلم» در منابع اهل سنت (صحيح مسلم و صحيح بخاري و...) نشان دهنده اعتبار اين حديث است چرا که حديث مذکور به ضرر اهل سنت است. اينکه حديث را در منابع خويش ذکر کرده اند نشان دهنده اين است که آنها نتوانسته اند اين حقيقت را انکار کنند. در مسائل مختلف و اختلافات عقيدتي بين شيعه و سني، محققان و علماي هر دو فرقه تلاش مي کنند در منابع حديثي و تاريخي و... طرفِ مقابل، مطلبي را بيابند که طبق عقيده خودشان است. شيعيان سعي مي کنند به منابع اهل سنت استناد دهند تا آنها را مجاب کنند و بگويند: ما خودمان اين مطلب را از پيش خودمان نساخته ايم بلکه شما در منابعتان به اين مطلب اشاره کرده ايد. همان گونه که علامه اميني (ره) مسئله غدير را عموما با استناد به منابع اهل سنت ثابت کرده است تا اهل سنت نتوانند در ادله ايشان خدشه وارد کنند. شهيد مطهري (ره) پس از بيان اين مطلب که: « نمي شود بشر را متهم کرد که هميشه مطابق منافع خودش وقايع را نقل مي کند، مي نويسد: «شما مي بينيد بعضي از قضايا را دو طرف متخاصم نوشته اند... امکان تحريف در بعضي قضايا نيست... شکي نيست که شيعه عقايد خاصي داشته و سني عقايد خاصي، تواريخي که اهل تسنن نوشته اند با تواريخي که شيعه نوشته اند در خيلي از موارد با هم اختلاف دارد ولي در عين حال مسائل مشترک زياد، وجود دارد حتي مسائلي که به نفع يک فرقه معين است در عين حال در کتاب هاي هر دو فرقه نوشته شد، يعني در اينجا اغراض نتوانسته اند دخالت کنند که مثلاً فرقه اهل تسنن فلان قضيه را که به نفع شيعه بوده چون سني اند حتما ننويسند. ما الان چقدر وقايع داريم که به نفع تشيع است و در کتب اهل تسنن آمده است». علاوه بر اينکه در خصوص حديث دوات و قلم استناد ما تنها به صحيح بخاري و صحيح مسلم نيست. اين مطلب در منابع ديگر اهل سنت و هم در منابع شيعي ذکر شده است. ما ابتدا به چند منبع از منابع متقدم اهل سنت و سپس به منابع دست اول شيعي اشاره مي کنيم. محمد بن سعد (م 230) در حديثي به نقل از سعيد بن جبير که به ابن عباس مي رسد نقل مي کند که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ روز پنج شنبه سخت دردمند شد. سعيد بن جبير مي گويد: ابن عباس به گريه افتاد و گفت: روز پنج شنبه و چه پنج شنبه اي! درد پيامبر و بيماريش سخت شد. حضرت فرمود: دوات و قلم و کاغذي بياوريد تا براي شما مطلبي نوشته شود که پس از آن گمراه نشويد. يکي از کساني که در آنجا بود، گفت: پيامبر هذيان مي گويد ( سروصدا و اختلاف در آوردن يا نياوردن کاغذ و قلم زياد شد) سپس کسي گفت: آنچه مي خواستيد بياوريم؟ حضرت فرمود: حالا و پس از اين حرف؟ و ديگر کاغذ و قلم نخواست.» همين نويسنده در حديثي ديگر آورده که پيامبر فرمود: بياييد نامه اي براي شما بنويسم که پس از آن هرگز گمراه نشويد. عمر گفت: درد و بيماري بر پيامبر غلبه يافته، قرآن پيش شماست و همين قرآن که کتاب خداست ما را بس است کساني که در خانه بودند در اين مورد اختلاف کردند...» طبري (م 310هـ) نيز همين احاديث را با تفاوت هاي جزئي به نقل از سعيد بن جبير از ابن عباس نقل کرده است. بنابراين همان گونه که ملاحظه شد حديث را فقط بخاري و مسلم ذکر نکرده اند، طبري و ابن سعد هم از کتاب بخاري و مسلم نقل نکرده اند، که بگوئيم مصدر حديث فقط صحيح مسلم و صحيح بخاري مي باشد. همين حديث را شيخ مفيد در ارشاد، طبرسي در اعلام الوري، راوندي در قصص الانبياء و سليم بن قيس (م 80 هـ) در کتابش و علامه مجلسي در بحارالانوار و ابن شهر آشوب در مناقب ، فضل بن شاذان در الايضاح و بسياري ديگر از بزرگان و علما در کتاب هاي خويش با اختلافات جزئي در مطالب ذکر کرده اند. اما در خصوص حديث ادعي لي اباک (که از عايشه نقل شده) که چرا ما اين حديث را قبول نداريم در حالي که در صحيح مسلم و صحيح بخاري همانند حديث دوات و قلم ذکر شده است؟ لزومي ندارد که ما اين حديث را که حتي خود اهل سنت نيز آن را نپذيرفته اند، بپذيريم مگر ما شيعيان بايد احاديث اهل سنت را که به ضرر ماست و دليلي هم بر صحت آن احاديث نيست، بپذيريم؟ اگر چنين باشد پس بايد همه ما سني شويم علاوه بر اينکه اهل سنت نيز همه احاديثي را که شيعيان ذکر کرده اند نمي پذيرند مرحوم قاضي نورالله شوشتري پس از نقل حديث (ادعي لي اباک و اخاک) که نصي در خصوص خلافت ابوبکر محسوب مي شود و از عايشه دختر ابوبکر نقل شده، به بحث پرداخته و اين حديث را مردود مي داند. ايشان در رد اين حديث چندين دليل مي آورد که به دو دليل از ادله ايشان اشاره مي کنيم. دليل اول این است که عايشه در اين حديث در موضع تهمت است چون اين حديث به نفع عايشه و پدرش مي باشد. علاوه بر اينکه عداوت و دشمني عايشه با علي ـ عليه السلام ـ کاملا آشکار است... ثانيا بر فرض که حديث صحيح بود اگر مفاد آن نص بر خلافت ابوبکر باشد چرا کسي در هنگام منازعه با انصار ( در سقيفه) و جاهاي ديگر به اين حديث تمسک نکرده است...». علامه اميني (ره) نيز در خصوص حديث ادعي لي اباک و... مي نويسد: اين حديث صورت مسخ شده و جعلي از حديث کتف و دوات است که با اسانيد فراوان و صحيح ذکر شده است سپس به نقل از ابن ابي الحديد ج3 ص17 مي نويسد: عده اي اين حديث باطل را در مقابل حديث دوات و قلم جعل کرده اند. بنابراین دليلي وجود ندارد که اگر ما براي اثبات عقايدمان از منابع اهل سنت حديث و مطلبي را ذکر کرديم، ساير احاديث آنها را نيز بپذيريم. به اين نکته بايد توجه داشت که اگر حديثي بر خلاف عقايد اهل سنت باشد و آنها آن حديث را در جوامع حديثي و تاريخي خويش ذکر کرده باشند، اين مطلب تا حد زيادي دلالت بر صحت حديث دارد و نشان گر اين است که آنها نتوانسته اند حقيقت را انکار کنند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image