تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه
شیخ مفیده (ره) در کتاب الارشاد انبوهی از این نشانهها و علایم را به طور فشرده نقل کرده است. به نظر او مهمترین نشانهها عبارت است از:
1. جنبش ارتجاعی سفیانی(از علایم حتمی ).
2. قتل سید حسنی.
3. جنگ قدرت بنی عباس.
4. گرفتن خورشید در نیم روز ماه رمضان.
5. شکافته شدن زمین و فرورفتن تجاوزکاران در بیداء(از علایم حتمی)
6. فرورفتن زمین در مشرق و مغرب.
7. توقف خورشید به هنگام نیم روز در وسط آسمان.
8. طلوع خورشید از مغرب.
9. قتل نفس زکیه پشت دروازه کوفه در زمره هفتاد تن از شایستگان.
10. بریده شدن سر مردی از بنی هاشم در میان رکن و مقام.
11. ویران شدن دیوار مسجد کوفه.
12. حرکت پرچمهای سیاه از طرف خراسان.
13. قیام جنبش یمنی(از علایم حتمی).
14. آشکار شدن مرد مغربی و تصرف سرزمین شام به وسیله لشگر او.
15. فروآمدن ترکها در جزیره.
16. فروآمدن رومیان در رمله.
17. طلوع ستارهای درخشان و نورانی بسان ماه و آن گاه انعطاف خاص آن.
18. پدیدار شدن سرخی در آسمان و گسترش آن در آفاق آسمان.
19. پیدایش ستون آتشی در مشرق به مدت سه تا هفت روز.
20. قیام امت عرب و برکنار شدن زمامداران عرب به وسیله ملتهای خویش و به دست گرفتن زمام امور کشورها به وسیله مردم.
21. خروج جهان عرب از سیطره عجم (احتمالاً غربیها).
22. کشته شدن رهبر مصر به دست مردم.
23. انهدام شام و اختلاف سه جریان سیاسی در آن.
24. ورود پرچمهای قیس و عرب به مصر و پرچمهای (کنده) به خراسان.
25. ورود سپاهی از سوی مغرب و رسیدن به آنها به دروازه شهر حیره.
26. شکستن دیوار فرات و جریان یافتن آب در کوچههای کوفه.
27. خروج شصت پیامبر دروغین.
28. خروج دوازده امام دروغین.
29. به آتش کشیده شدن مرد گران قدری از بنی عباس بین جلولا و خانقین.
30. ایجاد پل ارتباط میان کوفه و بغداد.
31. وزش بادی سیاه در آغاز روز.
32. ترس و ناامنی فراگیری که همه عراق و بغداد را فرا میگیرد.
33. مرگ سریع و دردناک و نقص و زیان در اموال و جان و ثمرات.
34. آفت ملخ نابهنگام و بهنگام کشاورزی.
35. برداشت کم محصولات زراعی.
36. جنگ قدرت میان عجم (غیرعرب) و خونریزی بسیار در میان آنان.
37. شورش بردگان بر ضد برده داران و کشتن آنان.
38. مسلمان شدن گروهی از بدعت گذاران و به صورت میمون و خوک درآمدن آنان.
39. تسلط کشورهای عقب مانده به کشورهای زورمندتر و ثروتمند.
40. طنین افکن شدن ندایی از آسمان و رسیدن آن به گوش جهانیان به زبانهای گوناگون(از علایم حتمی).
41. پدیدار شدن چهره و سینهای در کره خورشید.
42. زنده شدن گروهی از مردگان و بازگشت آنان به دنیا به گونهای که مردم آنان را شناخته و با آنان دیدار میکنند الارشاد، ص 356؛ بحارالانوار، ج 52، ص 220.. ... آن گاه است که (مردم) از ظهور آن امام موعود در مکه مکرمه و بیت اللَّه آگاه میگردند و با شور و شوق و اخلاص به یاری او میشتابند ر.ک: محمدکاظم قزوینی، امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص 293 و 294..
برخی بر این باورند که بسیاری از علایم ظهور اتفاق افتاده و تنها علایم حتمی ظهور باقی مانده است؛ پاسخ این است که واقعاً نمیتوان سخنی قطعی و کامل در این مورد گفت؛ زیرا منابع اصلی و قدیمی شیعه، معمولاً از نشانههای خاص و محدود نام بردهاند و بعضی از این نشانههایی که به عنوان علایم اتفاق افتاده مطرح میشود، در این منابع وجود ندارد و یا بسیار کم رنگ مطرح شده است. ارائه نظر قطعی در مورد این نشانهها، نیاز به پژوهشهای علمی و گسترده در همه این منابع دارد.بنابراین با دیدن این حوادث،انتظار نباید به نحو عجولانه باشد، یعنی فکر کنیم با پیدایش فلان حادثه حتماً تا چند روز یا هفته دیگر قیام شروع خواهد شد؛ بلکه این مسائل، بیداری را در ما به وجود میآورد که یک گام به آن وعده بزرگ الهی نزدیک شدهایم و باید خود را بیش از پیش در مسیر این نهضت جهانی، آماده کنیم. ظهور حضرت مهدی(عج)، منوط به اذن الهی است و اذن الهی زمانی است که شرایط و زمینههای ظهور فراهم باشد. در این رابطه توجه به چند نکته بایسته است:
یکم. عدهای با توجه به اوضاع و شرایط فعلی حاکم بر جهان به این باور رسیدهاند که دورهای که ما در آن زندگی میکنیم همان دوره آخرالزمان است که در روایات به آن اشاره شده است؛ زیرا برای آخرالزمان نشانههایی گفته شده (مانند گسترش فساد و تفسیر دین براساس هوا و هوس و...) که این نشانهها در دوره زمانی ما به وقوع پیوسته است پس زمان کنونی آخرالزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق میشود. به علاوه با وجود انقلاب اسلامی ایران و زنده شدن نام و یاد امام زمان(عج)، آمادگی و اقبال مردم برای پذیرش ایشان بیشتر شده و امید به ظهور زیادتر گشته است.
دوم. برخی از علما معتقدند: همان گونه که غیبت دو مرحلهای بود و غیبت صغری برای ایجاد آمادگی مردم برای ورود به غیبت کبری لازم بود، ظهور نیز ممکن است دو مرحلهای باشد و با ظهور صغری که در انقلاب اسلامی ایران تجلی یافته است، مردم با حقیقت قیام امام زمان آشنایی بیشتری پیدا کردهاند و برای ظهور اصلی و قیام جهانی حضرت آماده میشوند.
سوم. حرکت عمومی کشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرایی و به عبارت دیگر توجه به تشکیلات بین المللی و اتحادیههای منطقهای و فاصله گرفتن از جزءگرایی، ملتها را به این نتیجه رسانده که برای آیندهای بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکدهای کوچک دانست. این رویداد، آمادگی مردم برای برای پذیرش یک حاکمیت فراگیر، بیشتر کرده است. البته استکبار جهانی تئوری دهکده جهانی را در جهت حفظ منافع خود و تک قطبی شدن جهان پیگیری میکند اما چه بسا اراده الهی به دست دشمنان خدا نیز انجام گیرد.
چهارم. اجحاف و تجاوز بیش از حد و روز افزون دولتهای استکباری به کشورهای فقیر به شکلهای گوناگون از یک سو و لجام گسیختگی فرهنگی و فکری و علمی؛ مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مدنیت از سوی دیگر، باعث هرج و مرج در زندگی بشر شده است.این گونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات میکند که آینده روشن فقط در سایه حاکمیت فردی آسمانی است که احتمالاً ظهورش نزدیک است.
نتیجه آنکه سخن از واقع شدن بعضی از نشانهها و تطبیق آنها با حوادث خارجی، دشوار است. به عنوان نمونه، در مواردی که سخن از یک علامت و ظهور فرج بعد از آن مطرح شده، منظور گشایش و راحتی برای مؤمنان است (نه ظهور حضرت مهدی(عج)). از امام باقر(ع) نقل شده است: (منتظر صدایی باشید که از طرف دمشق، ناگهان به شما میرسد که آن، گشایشی بزرگ برای شما خواهد بود) الغیبة نعمانی، ب 14، ح 66..
در بعضی از روایات، سخن امام به گونهای است که خبر از یک اتفاق و واقعه میدهد، نه اینکه بخواهد آن واقعه را یکی از علایم ظهور معرفی کند؛ مانند وقوع گرمای شدید در زمین همان، ح 44..
بعضی از نشانهها نیز طوری است که میتواند معنای دیگری - غیر از معنای ظاهری - داشته باشد؛ مانند طلوع خورشید از مغرب که شاید کنایه به ظهور از مکه باشد. چنان که امام علی(ع) فرمود: (و هو الشمس الطالعة من مغربها)؛ بحارالانوار، ح 52، ح 26.
با این حال بعضی از علایم و نشانههای ظهور محقق شده است ر.ک: محمد صدر، تاریخ غیبت کبری.. و این میتواند نویدی از نزدیک شدن ظهور باشد. البته باید دانست قیام امام وابسته به تحقق علایم نیست، بلکه وقوع آنها خبر از نزدیک ظهور میدهد. پس به استثنای برخی از علایم (نشانههای حتمی)، هیچ یک دلالت ندارند که میزان نزدیکی آن حوادث با ظهور چه قدر است؟ برای مثال ممکن است پدیدهای قرنها قبل از قیام رخ دهد و پدیدهای در بیست یا سی سال قبل از ظهور رخ نماید.
تقسیم علایم
علایم ظهور بر دو دسته کلی تقسیم می شوند:
1- علایم حتمی، علایمی که پیش از ظهور واقع می شوند و هیچ قید و شرطی ندارند. این علایم عبارتند از: خروج سفیانی، خروج یمانی، صیحه ی آسمانی، قتل نفس زکیّه، فرو رفتن لشکر سفیانی در بیابان و خروج دجّال.این نشانه ها تاکنون محقق نشده اسند و در فاصله زمانی اندکی با ظهور امام زمان رخ خواهند داد.
2- علایم غیر حتمی که مبتنی بر شرط یا شروطی هستند که اگر آنها تحقق یابند، این علایم محقق می شوند که اینها فراوان هستند.
از این جهت علایم ظهور را به چند دسته کلی می توان تقسیم نمود که به نظر می رسد پاره ای از آنها محقق شده اند یا در حال وقوع هستند.
الف- عوامل اجتماعی:
به طور خلاصه نتیجه ی تحقق این عوامل، سقوط تمدن منحط بشری است که به برخی از آنها اشاره می شود: 1- انتشار ظلم وجور در سراسر جهان، به عبارت دیگر جهانی شدن و فراگیر شدن ظلم وجور. 2- فاسق شدن حاکمان جهان: تذکر این نکته ضروری است که منظور از ظلم و فساد جهانی و فسق حاکمان این است که در سراسر جهان نظام های سیاسی مبتنی بر ظلم اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تشکیل شده و حاکمان نیز بر اساس استکبار و استعمار و استبداد حکومت می کنند، البته منظور این نیست که در جهان انسان عادل و یا نظام و حکومت عادلانه پیدا نمی شود بلکه نظام حاکم بر جهان، نظام ظالمانه و فاسد خواهد بود. 3- گرانی و نابسامانی اقتصادی که از نتایج نظام ظالمانه می باشد. 4- پیدایش دروغگویان و دجّالان با ادّعای اصلاح جامعه. . 5- افراد پست و دروغگو سخنگوی جامعه می شوند. 6- مردم صالح و صادق تکذیب و کنار گذاشته می شوند و بر عکس، مردم دروغگو، لاف زن مورد تأیید قرار می گیرند.
ب- عوامل دینی و اعتقادی
در روایات از امیرالمؤمنان (علیه السلام)نقل شده است که در آخرالزمان نماز رها می شود، امانت ضایع می گردد، دروغ حلال می شود، ربا خواری رواج می یابد، رشوه گیری همه گیر می شود، دین به دنیا فروخته می شود، با زنان مشورت می شود، قطع رحم می گردد، مردم هوی پرست می شوند، قتل امری عادی می شود، صبر ضعف تلقی می گردد، ظلم فخر شمرده می شود، عارفان خائن می شوند، قاریان فاسق می گردند، مساجد زیبا می شوند و مناره ها بلند می گردد (اما از محتوا تهی می گردند)، عهدها شکسته می شوند و هواها مختلف می گردند. به عبارت کلی پیش از ظهور، احکام اسلام تعطیل می گردد اما این تعطیلی نسبی است یعنی صفت غالب جامعه ی بشری چنین است. چنانچه در روایات ما وارد شده است که وقتی امام (علیه السلام) ظهور می کنند با شیوه و کتاب و دین جدید حکومت می کنند که منظور این است که اسلام چنان با خرافات و قرآن با تحریف های معنوی آمیخته شده که حقیقت و باطن آن فراموش گردیده است.
ج- عوامل طبیعی:
از دیگر عوامل و زمینه های ظهور حضرت بلاهای طبیعی می باشد که در روایات ذکر گردیده است، مانند: صاعقه های آخرالزمان، ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی در غیر اوقات طبیعی، تغییر در جهان فلکی و اوضاع جوّی و آب و هوایی و طلوع خورشید از مغرب و... که البته این روایات نیز قابل تطبیق با بعضی از اتفاقات امروزه می باشند چنانچه استاد شهید مطهری رحمة الله علیه طلوع خورشید از مغرب را به ظهور اسلام - به وسیله ی امام خمینی رحمة الله علیه - از پاریس تطبیق نموده است.
برای مطالعه بیشتر ر.ک: مهدویت (پس از ظهور),رحیم کارگر(نشر معارف)
porseman.org .
موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.