تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

در داستان انبياء الهي مي خوانيم که گاهي شخصي غير از انبياء مردم را به کارهايي، جهت رفع مشکلشان راهنمايي مي کند، که معمولا با واژه هايي مثل؛ غلامي، مردمي، بشير و ... ياد مي شوند، اينها کي هستند؟


واژه غلام در داستان انبياء و در قرآن کريم چهار بار تکرار شده؛ اولي در سوره آل عمران آيه 40 و منظور از اين واژه در اين آيه، بشارت حضرت يحيي به حضرت زکريا است، که از خداوند درخواست فرزند کرده و خداوند دعاي او را اجابت کرده بشارت يحيي را به او داده، معناي غلام در اين آيه فرزند پسر است که حضرت يحيي مي باشد.، واژه غلام «الغلام» در داستان خضر و موسي نيز ذکر شده و منظور از او در آيه کسي است که توسط خضر کشته شد. مورد دوم از داستان ها داستان حضرت يوسف ـ عليه السلام ـ است که در آيه 19 سوره يوسف آمده و منظور از غلام نيز حضرت يوسف ـ عليه السلام ـ مي باشد، که يکي از اعضاي کاروان تجارتي او را از چاه پيدا کرده و گفت مژده باد بر شما که غلامي (فرزندي پسري) در دلو ما قرار گرفته، در اينجا نيز خبر خوشحال کننده به اهل کاروان به سبب يافتن يوسف داده شد، چنان که در داستان حضرت يحيي ـ عليه السلام ـ ولادت يحيي در آينده به حضرت ذکريا داده شده مورد سوم کاربرد واژه غلام در داستان انبياء مربوط است به داستان حضرت زکريا که در سوره مريم همان داستان تکرار شده. مورد چهارم از کاربرد اين واژه در قرآن و داستان انبياء استفاده از آن درباره حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ است، که حضرت مريم آن را فرموده و در قرآن ذکر گرديده است قَالَتْ أَنَّي يَکونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَک بَغِيّاً. از کجا من داراي فرزند پسر شده ام در حالي که من هنوز ازدواج نکرده ام. مريم اين گفتار را در پاسخ فرستاده خداوند گفت، و آن فرستاده پاسخ داد: که براي خداوند اين مسائل آسان است. واژه بشير نيز مربوط است به داستان پيامبران و چهار بار در آيات قرآن ذکر شده است. در اين آيات، از پيامبران به عنوان بشارت دهنده ياد شده که اين واژه لقب پيامبران مي باشد، و هم چنين، اين واژه يک بار نيز با الف و لام «البشير» در سوره يوسف آيه 96 تکرار شده که به معناي کسي است که بشارت زنده بودن يوسف را به يعقوب آورده، و او يکي از برادران يوسف بود که عهده دار اين مأموريت شد. واژه رجل نيز حدودا بيش از ده بار در قرآن و داستان پيامبران و در بيان احکام خاص فقهي مثل ارث در سوره نساء / 12، ذکر شده، در سوره اعراف / 63 و يونس / 2 درباره پيامبر است و در داستان حضرت لوط / 78 نيز به معناي استفهام درباره مردي با تقوا و رشيد به صورت عمومي ذکر شده است ـ در آيات 25 و 38 سوره مؤمنون درباره حضرت نوح است، که قومش گفتند: نوح مردي از خود ما است که به خداوند افترا مي گويد. واژه رجل در سوره يس آيه 20 و غافر آيه 28 نيز تکرار شده که منظور از او يک نفر است که به حضرت موسي ـ عليه السلام ـ ياري مي کرد و مؤمن بود، نام او را خربيل و شمعون يا شمعان نوشته اند. در سوره زخرف آيه 31 منظور از رجل حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ است که قومش در حق وي گفتند و منظورشان تحقير بوده و هر جا درباره پيامبران مردم اين واژه را به کار می بردند منظورشان تحقير بوده که گفتند چرا به فلان مرد وحي نازل شده و به ما نازل نشده است؟. احتمال دارد اين واژه ها در داستان هاي ديگر که مربوط به پيامبران يا مسائل ديگر است، در قرآن و روايات و يا منابع تاريخي ذکر شده باشد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image