تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه
گفتوگوی «برهان» با «مهدی محمدی» پیرامون آخرین وضعیت برنامهی هستهای ایران؛
«ورود به منطقهی مصونیت»؛ آستانهی جهش ایران
ایران از آنچه اسرائیل به عنوان خط قرمز خود اعلام کرده عبور کرده و غنیسازی 20 درصد را به مکانی آسیبناپذیر نسبت به حملهی اسرائیل انتقال دادهاست. بر اساس آخرین ارزیابیها، ایران برای رسیدن به این منطقه نیازی به احداث تأسیسات مخفی ندارد...
گروه سیاسی برهان؛ از اوایل ماه جاری تا کنون تحولات عدیدهای مرتبط با برنامهی هستهای ایران رخ داده است: ارائهی گزارش فصلی آژانس دربارهی برنامهی هستهای ایران همزمان با برگزاری اجلاس عدم تعهد در ایران، افزایش تهدیدات رژیم صهیونیستی در قبال ایران و تغییر لحن ناگهانی و آشکار آنها، صدور قطعنامهی جدید شورای حکام آژانس و... برای بررسی و تحلیل این تحولات با «مهدی محمدی»، کارشناس مسائل سیاسی، به گفتوگو نشستهایم.
از یک سو آژانس انرژی اتمی علیه ایران قطعنامه صادر میکند و از سوی دیگر شاهد تمدید معافیت 11 کشور از تحریمهای ایران هستیم. این تحولات را چگونه ارزیابی میکنید؟
با نزدیک شدن به ریاست جمهوری آمریکا میتوان شاهد وقوع چند پدیدهی خاص در سیاستهای آمریکا دربارهی ایران بود. اولین پدیده اینکه آمریکاییها مایلاند همچنان مانور جهانی علیه ایران را به نمایش بگذارند و نمونهها و نشانههایی از رفتار و حرکت اجتماعی علیه ایران را نشان دهند تا ایران به این نتیجه برسد که توان اجماعسازی آمریکا علیه ایران دستنخورده باقی مانده است.
تصویب قطعنامهی هفتهی گذشتهی شورای حکام آژانس و تمدید معافیت حدود 11 کشور از تحریمهای ایران در همین راستا قابل ارزیابی است. در واقع این قطعنامه فاقد ارزش اجرایی است و صرفاً در حد ابزار پیامرسانی به تهران، برای ارسال پیام اجماع علیه ایران، قابل تحلیل است.
معافیت مجدد کشورها نیز، بیش از هر عامل دیگری، به این دلیل اعمال شده است که آمریکا در صدد حفظ همراهی کشورهای مختلف در تحریم علیه ایران است، زیرا میداند که چنانچه این معافیتها را لحاظ نکند، سایر کشورها عملاً علاقهمند به پیگیری و تعقیب پروژههای آمریکا علیه ایران به ویژه در مسئلهی تحریم نخواهند بود.
پدیده دومی که آمریکا دربارهی ایران در تدارک آن است، ایجاد ثبات در سیاستهای آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران است. مخالفت آمریکا با تعیین خط قرمز علیه ایران نشاندهندهی عزم جدی آنها برای اجتناب از اقداماتی است که ممکن است در آینده آمریکا را مجبور به انجام رفتار خصمانه علیه ایران نماید. بنابراین حفظ اجماع علیه ایران و جلوگیری از رفتارهای بیثباتکننده، فاکتورهای عمدهی رفتار آمریکا در قبال ایران در فضای کنونی است.
واکنش آمریکا در مقابل فشارهای مضاعف رژیم صهیونیستی برای اعمال فشار بیشتر بر ایران چیست؟
مهمترین مطالبهی اسرائیلیها از آمریکاییها این است که از کوتاه آمدن احتمالی اوباما در مقابل ایران، بعد از انتخاب مجدد به عنوان رئیسجمهور، پیشگیری کنند. ابزار این پیشگیری نیز این است که یک سلسله خطوط قرمز، از جمله عدم پذیرش هیچ سطحی از غنیسازی در ایران، را به اوباما تحمیل کنند و پیشاپیش از اوباما تعهد بگیرند که این خطوط قرمز را در مورد ایران مراعات نماید.
اوباما با آگاهی از این راهبرد اسرائیلیها، عملاً هفتهی گذشته اعلام کرد علاقهای به این موضوع نخواهد داشت و بنابراین به اسرائیل اجازه نخواهد داد که پیشاپیش سیاستهای بعد از نوامبر او را تعیین کند و وضعیتی به وجود بیاورد که آمریکا به سمت یک درگیری اجباری با ایران سوق داده شود. به نظر میرسد که آمریکا در برنامهی غنیسازی ایران در حال جدا کردن راه خود از اسرائیل است و احتمالاً این فرآیند بعد از انتخابات نوامبر تشدید خواهد شد.
به نظر میرسد که آمریکا در برنامهی غنیسازی ایران در حال جدا کردن راه خود از اسرائیل است و احتمالاً این فرآیند بعد از انتخابات نوامبر تشدید خواهد شد.
این شرایط میتواند متأثر از برگزاری اجلاس عدم تعهد در ایران باشد؟
تا حدودی بله، البته نباید خیلی در این باره اغراق کرد، ولی به نظر میآید که آمریکا و به ویژه اسرائیل میخواهند بابت برگزاری اجلاس عدم تعهد در تهران از ایران انتقام بگیرند و در این زمینه مجموعهای از سناریوها را برای انتقامگیری از ایران کلید زدهاند که قطع روابط کانادا با ایران و قطعنامهی شواری حکام در چارچوب این سناریوها قابل ارزیابی است.
اما در مجموع میتوان گفت که فعلاً تا زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سطح تنش آمریکا و اسرائیل با ایران از سطح حداقلی فراتر نخواهد رفت، زیرا ایجاد وضعیتی که طی آن مجبور به اتخاذ مواضع خصمانه و چالشبرانگیز با ایران شوند مطلوب آنها نیست.
تا اینجا به راهبرد آمریکا و همچنین اسرائیل تا انتخابات آمریکا اشاره کردید، اما راهبرد ایران در این بازهی زمانی چیست؟
رئوس برنامههای ایران تغییری نخواهد کرد. البته اولویتهای برنامهها متفاوت است و ایران تلاش خواهد کرد که فعلاً برای پیشبرد اهداف خود، زمینههای فنی خود را ارتقا دهد و با تکیه بر ابعاد حقوقی، خلأهای حقوقی استراتژی آمریکا را نشان دهد و شرایطی را ایجاد کند که تحت این شرایط یک ظرف مذاکراتی برای مرحلهی بعد از نوامبر ـمرحلهای که به نظر میرسد آمریکا وارد مذاکرهی جدیتر با ایران شودـ همچنان حفظ شود. بنابراین از سوی ایران اتفاق ویژهای رخ نخواهد داد. البته آمریکاییها برای مواجهه با ایران محاسباتی بسیار جدی کردهاند که در فرصت دیگری قابل بحث است.
گزارش آمانو در فضای اجلاس عدم تعهد منتشر شد. رسانههای غربی خیلی روی این گزارش مانور دادند و افزایش تعداد سانتریفیوژها را معادل با افزایش ظرفیت غنیسازی ایران القا نمودند و این مسئله را ورود ایران به منطقهی مصونیت تلقی کردند. حال سؤال این است که آیا واقعاً ایران به منطقهی مصونیت مورد ادعای ایهود باراک رسیده است؟ از سوی دیگر، طبق این گزارش، نه تنها حجم اورانیوم غنیشدهی ایران افزایش نیافته، بلکه در اثر استفادهی اورانیوم غنیشده برای تولید صفحات سوخت راکتور تحقیقاتی تهران، با کاهش نیز مواجه بوده است. بنابراین به طور کلی گزارش آمانو چگونه ارزیابی میشود؟
گزارش آمانو فاقد عناصری بود که پروژهی فشار غرب علیه ایران را تشدید کند.
اولاً، این گزارش هیچ اتهام سنگین جدیدی را به ایران وارد نمیکند حتی درباره موضوع پارچین تأکید میکند عملیاتی که در آنجا در حال انجام است به ساختمانی که آژانس خواهان بازدید آن است ارتباطی ندارد.
ثانیاً، در حوزهی غنیسازی 20 درصد با وجود القای اسرائیلیها، مبنی بر اینکه اورانیوم غنیشدهی ایران صرف ذخیرهسازی برای تبدیل به اورانیوم با غنای بالاتر شدهاند، تأکید این گزارش بر این است که اعلام ایران مبنی بر اینکه غنیسازی 20 درصد را برای سوخت راکتور استفاده کرده درست است و ایران عملاً مجموعهی اورانیوم غنیشدهی خود را صرف تولید صفحات سوخت کرده است.
نکتهی سومی که در این گزارش وجود دارد این است که رفتار فنی ایران از فشارها تأثیر نپذیرفته و عملاً سانتریفیوژها 2 برابر شده است که این موضوع نشان میدهد فشارها و تحریمها محاسبات فنی ایران را تغییر نداده است.
ارزیابیها بیانگر این است که گزارش اوت آژانس دقیقاً در خلاف مسیری قرار دارد که آمریکاییها طراحی کرده بودند و آن مسیری است که توجیهات فنی برای سناریوی ایران ایجاد میکند. در نتیجه، برآوردها حاکی از این است که آژانس در حال حرکت به سمتی است که مجبور خواهد شد بعضی از مهمترین اتهامات واردشده علیه ایران را پس بگیرد و در نهایت به لحاظ فنی ابزارهای آمریکا برای اعمال تحریم علیه ایران کمتر خواهد شد و این تأثیر مهمی بر مذاکرات ایران با 1+5 خواهد داشت. لذا در مذاکرات، کشورهای غربی قادر نخواهند بود با استناد به گزارشهای آژانس ایران را متهم به تعقیب برنامهی غیرصلحآمیز نمایند.
برآوردها حاکی از این است که آژانس در حال حرکت به سمتی است که مجبور خواهد شد بعضی از مهمترین اتهامات واردشده علیه ایران را پس بگیرد و در نهایت به لحاظ فنی ابزارهای آمریکا برای اعمال تحریم علیه ایران کمتر خواهد شد و این تأثیر مهمی بر مذاکرات ایران با 1+5 خواهد داشت.
اگر تعریف از مصونیت انتقال کامل غنیسازی 20 درصد به فردو مد نظر باشد، ایران به منطقهی مصونیت وارد شده است و این را گزارشهای آژانس تأیید میکنند.
اما اگر سؤال این باشد که چرا این حد از غنیسازی را منطقهی مصونیت نامگذاری کردهاند، در پاسخ باید گفت کارشناسان معتقدندکه طبق توان نظامی فعلی اسرائیل، مجتمع غنیسازی فردو، از عملیات نظامی این رژیم مصون است. به عبارت دیگر، در منطقهی مصونیت، ایران در وضعیتی قرار میگیرد که عملاً اسرائیل با یک حملهی نظامی قادر به خنثی کردن این برنامه نخواهد بود. بنابراین مدتهاست که برنامهی هستهای ایران، بر اساس مرز تعریفشده توسط ایهود باراک، از منطقهی مصونیت عبور کرده است.
اخیراً ریابکوف، معاون وزیر خارجهی روسیه، اعلام کرده است که روسیه قصد دارد طرح جدیدی را ارائه کند که بر اساس آن در قبال نظارت جامع بر برنامهی هستهای ایران، غنیسازی در ایران مورد پذیرش قرار خواهد گرفت و تحریمها نیز لغو خواهد شد، اما عملاً این طرح در تضاد آشکار با طرح گامبهگام روسیه است. این طرح را چگونه تحلیل میکنید؟
پوتین قبل از انتخابات ریاست جمهوری روسیه، در مقالهای به صراحت اشاره کرد که صرفاً در ازای اجرای پادمانها در ایران باید تحریمها لغو شوند و طرح اعلامی ریابکوف تکرار حرف پوتین قبل از انتخابات ریاست جمهوری روسیه است؛ نظری که رئیسجمهور روسیه به صراحت آن را اعلام کرده بود و در حال حاضر نیز دیپلماتهای روسیه همان نظر را تکرار میکنند.
روسیه با مشاهدهی رفتار آمریکا و اینکه آمریکاییها عملاً به دنبال کسب اطمینان از صلحآمیز بودن برنامهی هستهای ایران نیستند و به دنبال بهانهای برای تغییر رژیم در ایران هستند، به تدریج به این نتیجه رسیده است که در رفتار استراتژیک خود تجدید نظر نماید و روی اصول NPT تأکید کند؛ اما به طور کلی این تغییر رویکرد در صورت تحقق، به نحو مثبت ارزیابی میشود.
آیا با گذشت چند ماه، کشورهای 1+5 به طرح پیشنهادی ایران در بغداد پاسخهای روشنی ارائه کردهاند؟
تا امروز پاسخ جدی، قابل توجه و قابل اعتنایی به پیشنهادهای ایران داده نشده است و به نظر میرسد با توجه به موضوع سوریه درون کشورهای 1+5 اجماع کافی برای ارائهی یک پاسخ روشن به ایران اساساً وجود ندارد.
شرایط کنونی را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا در کوتاهمدت میتوان شاهد تغییر شرایط بود؟
به نظر نمیرسد تا قبل از انتخابات در آمریکا و بعد از آن تا انتخابات ریاست جمهوری ایران اتفاق ویژهای رخ دهد. ملاحظات سیاست داخلی آمریکا به گونهای است که به آمریکاییها فعلاً اجازه نخواهد داد ابتکار عمل جدیدی در مذاکرات در پیش بگیرند و باید منتظر ماند تا سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایران روشن شود. هر گشایشی بخواهد حاصل شود موکول به بعد از انتخابات 2 کشور است.
با تشکر از اینکه وقت خود را در اختیار «برهان»قرار دادید/برهان/۱۳۹۱/۶/۲۸ .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.