شیخ محمود حلبی- انجمن حجتیه /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

آیت الله محمود حلبی چه دیدگاههایی داشت وچه نقدهایی براو وارد است؟


حاج شیخ محمود تولائی مشهور به حلبی در سال 1280 ش در مشهد به دنیا آمدآموزش‌های ادبی و عربی را در همان شهر آغاز کرده و نزد اساتید به نام آن مانند میرزا عبد الجواد ادیب نیشابوری به تحصیل مشغول گردید.دروس سطح را نزد حاج شیخ محمد نهاوندی و حاج میرزا احمد کفایی گذراند و در کنار آن، متون فلسفی را نزد حکیم آقا بزرگ فراگرفت و خارج اصول وفقه را نزد حاج میرزا کفایی و مرحوم حاج آقا حسین قمی تحصیل کرد وی در مسائل اخلاقی و عرفانی متاثر از مرحوم حاج حسنعلی نخودکی اصفهانی بود که در مشهد مقیم شده بود. وی افزون بر فقه واصول، به فلسفه نیز علاقه داشت اما به تدریج به مکتب معارف مشهد که از سوی میرزا مهدی غروی اصفهانی بنیاد گذاشته بود گروید و نزد وی به شاگردی پرداخته و از فلسفه دست کشید. کار عمده آقای حلبی پس از شهریور بیست، کارهای تبلیغی بود. وی به همراه جمعی از فعالان مذهبی مشهد و نیز انجمن‌ها و هیات‌های مذهبی، به طور منظم با بهائیان درگیر بودند.وی در آستانه ملی شدن صنعت نفت نیز بر فعالیت‌های تبلیغی – سیاسی خود افزود. پس از آن و در جریان شکستی که در انتخابات مجلس هجدهم خورد، از فعالیت سیاسی رویگردان شد و دو سالی که پس از آن که به تهران آمد، به همان کار خطابه مشغول گردید. زمانی که آقای حلبی به تهران آمد، فعالیت بهائیان در سراسر ایران گسترش زیادی یافته بود و وی در امتداد مبارزاتی که با بهائیان در دهه بیست در مشهد داشت، با ایجاد تشکیلات منظمی که بعدها به انجمن حجتیه شهرت یافت، مبارزه‌ای پر دامنه را بر ضد آنان آغاز کرد و تا پایان عمر همین مشی را ادامه داد. و سرانجام در سال 1376 در گذشت و در کنار مزار شیخ صدوق به خاک سپرده شد.( جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی سیاسی ایران، تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی ،1383، ص 370-371)دیدگاهها و نظرات وی در قالب انجمن حجتیه شکل گرفته است که نگاهی اجمالی به آن خواهیم داشت . « زمینه های شکل گیری انجمن حجتیه »بدنبال گسترش فعالیت و تبلیغات بهائیت در دهه 20 13و 30 13شمسی و نفوذ روز افزون بهائییان در عرصه حاکمیت،لزوم ایجاد سازمان و تشکیلاتی منظم برای مقابله با این انحراف بوجود آمد. از اواسط دهه سی، یک تشکل مذهبی ویژه در تهران وسپس سایر شهرها توسط یک روحانی به نام شیخ محمود ذاکر زاده تولایی، مشهور به شیخ محمود حلبی، شکل گرفت. این تشکل که انجمن خیریه حجتیه مهدویه نامیده می‌شد نه فقط در حوزه مبارزه با بهائیت، بلکه در محدوده‌ای وسیع تر و طی بیش از دو دهه، در تعمیق بسیاری از آموزش‌های دینی – و لو با برداشتی خاص - در سطح جامعه مذهبی ایران موثر بود.انجمن حجتیه از آغاز تأسیس به هیچ وجه داعیه مبارزه با حکومت را نداشت و  با جدا انگاشتن دین از سیاست، از مبارزه با اصل و ریشه فساد غافل ماند به همین دلیل حکومت وقت منعی برای تشکیل چنین انجمنی نمی‌دید، بلکه از جهاتی هم به نظر می‌رسید مایل به تشکیل چنین سازمان‌هایی باشد، زیرا بسیاری از نیروها، توان خود را در جایی به غیر از مبارزه با حکومت صرف می‌کردند و این امر مطلوب حکومت بود. نگاهی به اساسنامه انجمن می‌تواند مؤید این موضوع باشد. در تبصره دوم آن چنین آمده است:«انجمن به هیچ وجه در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت و نیز مسئولیت هر نوع دخالتی را که در زمینه‌های سیاسی از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد برعهده نخواهد داشت» (جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی سیاسی ایران، پیشین، ص 373)« مهم‌ترین مبانی فکری و اعتقادی انجمن حجتیه و نقدهای آن»1.رویکرد خاص به مهدویت و مساله انتظار در دید انجمن حجتیه اعتقاد به حضرت صاحب الزمان(عجل الله فرجه الشریف) در محبت و دوستی ایشان و برنامه‌های عبادی خلاصه شده است. رسالت انسان منتظر در دوران غیبت را بیشتر در تلاش برای سازندگی خود و دیگران و اصلاح محیط و به راه آوردن گم گشتگان و منحرفان از اسلام به ویژه، اصلاح محیط از بهائیت می‌دانستند. (علیانسب ، سید ضیاء الدین، علوی نیک ، سلمان، جریان شناسی انجمن حجتیه ، قم: زلال کوثر ، 1385، ص 55و56)همانگونه که مشاهده می‌شود سخنی از مبارزه با حکومت ظلم و ستم که یکی از ارکان اصلی انتظار می‌باشد، به میان نیامده است و متاسفانه در این دیدگاه به فراموشی نظری و عملی سپرده شده است. در حالی که انتظار ظهور حضرت ولی عصر (عج) که از بهترین عبادت‌ها است، یک انتظار منفی و منفعلانه نیست، بلکه انتظاری مثبت و فعال و ایستادگی در برابر حکومت‌های ظلم است.2.اعتقاد نداشتن به تشکیل حکومت اسلامی پیش از ظهور یکی از مبانی فکری انجمن اعتقاد نداشتن به تشکیل حکومت در زمان غیبت امام معصوم است .انجمن با استناد به برخی از روایات معتقد بودند که هر گونه قیام و تشکیل حکومتی پیش از ظهور امام زمان مردود و محکوم به شکست استو از این روایات چنین استنباط می‌کردند که قیام و مبارزه در عصر غیبت به طور کلی مورد رضایت ائمه اطهار علیهم السلام نیست و در همین راستا با بیان چنین روایاتی، هر کسی که علیه رژیم شاه اقدام می‌کرد و به دنبال تشکیل حکومت بود را محکوم می‌نمودند. (همان ، ص 78)این در حالی است که این روایات صرف نظر از ضعف سندی بعضی از آن‌ها، مربوط به قیام‌هایی است که با داعیه امامت و مهدویت همراه باشد و اگر فرض کنیم روایتی یافت شود که به طور مطلق بگوید هر قیامی صورت بگیرد، محکوم به شکست و نادرست است، این روایت چون مخالف با خطوط اصلی قرآن وسنت قطعیه معصومین علیهم السلام است، مردود و غیر قابل پذیرش است، زیرا این همه آیات و روایاتی که ما در جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و احیای کلمه دین واقامه حدود الهی داریم و این‌ها مخصوص زمان خاصی نیست، نشان می‌دهد که جلوگیری از احیای دین، سخن نادرست و قابل پذیرش نیست. اگر در عصر غیبت، حکومت دینی نباشد، لازمه‌اش حاکمیت قوانین غیر دینی و افراد ناصالح بر مردم مسلمان است که هیچ گاه خداوند و رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) به چنین چیزی راضی نیستند. (جوادی آملی ، عبد الله، ولایت فقیه ، ولایت فقاهت وعدالت ، قم : مرکز نشر اسراء ، 1379، ص 374)انجمن برای توجیه سکوت و کنار گذاردن مبارزه عملی به بحث تقیه نیز استناد می‌نمود. در حالی که حضرت امام فرمودند : تقیه برای حفظ اسلام و مذهب بود که اگر تقیه نمی‌کردند مذهب را باقی نمی‌گذاشتند. تقیه مربوط به فروع دین است اما وقتی اصول اسلام، حیثیت اسلام، در خطر است، جای تقیه و سکوت نیست. (موسوی خمینی ، سید روح الله، ولایت فقیه ، تهران: موسسه تنظیم ونشر آثار امام ، 1376، ص 135)3.اعتقاد به عدم دخالت در سیاست انجمن معتقد به عدم دخالت در سیاست بود. درتبصره دوم اساسنامه این انجمن تاکید شده بود که انجمن به هیچ وجه در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت و نیز مسئولیت هر نوع دخالتی را که در زمینه‌های سیاسی از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، برعهده نخواهد داشت. (جعفریان ، رسول، جریان ها و سازمان های مذهبی – سیاسی ایران سال های 1320 -1357 ،پیشین ، ص 373) این مسأله بعدها باعث چالش اعضای انجمن با نیروهای انقلابی در جریان مبارزات برعلیه رژیم ستمشاهی شد. در حالی که حضرت امام مبارزه خود را با اساس رژیم استوار نموده بود، انجمن حجتیه نه تنها با امام همراه نشد که عملاً در مسیری حرکت کرد که مورد رضایت و حمایت طاغوت قرار گرفت. حضرت امام می‌فرمود: ما مکلفیم در امور سیاسی دخالت کنیم و مکلفیم همانطور که پیغمبر می‌کرد.   (صحیفه امام ، ج 15، ص 53)4-تمرکز بر مرجعیت به جای  ولایت فقیه انجمن مدعی آن است که به ولایت فقیه معتقد می‌باشد لیکن ولایت فقیه مورد تأیید انجمن در حقیقت همان ولایت عامه مراجع است یعنی همه مجتهدان ولایت دارند و اینکه اعلم در میان آنان وظیفه‌اش نظارت بر جریان امور است بر این اساس ولایت فقیه در دیدگاه این انجمن به معنای ولایت عامه مراجع می‌باشد .  (علیانسب، سید ضیاء الدبن، علوی نیک، سلمان ،جریان شناسی انجمن حجتیه، پیشین ، ص 89)5- دشمن شناسی ناقص انجمن انجمن در تشخیص دشمن و دشمن شناسی دچار انحراف و اشتباه بود زیرا پیش از انقلاب اسلامی بجای اینکه مبارزه خود را معطوف به مبارزه با رژیم ستمشاهی و استعمار نماید، مبارزه با بهائیت را در اولویت خویش قرار داد . یکی دیگر از اهداف انجمن، مسأله اهل تسنن بود، آن‌ها برای ایجاد دافعه نسبت به آنان برنامه ریزی می‌کردند.  (صدقی ، ابوالفضل، جریان شناسی انجمن حجتیه ، فصلنامه 15 خرداد، سال ششم، شماره 20، تابستان 88 ، ص 139)که این جهت گیری نیز به دلیل ایجاد اختلاف وبهره برداری دشمنان از آن در جهت ضربه زدن به اصل اسلام ، ناشی از تدبیر نادرست این انجمن می باشد . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image