اخلاق /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

چگونه مي توانيم يک انسان واقعي باشيم؟


بر اساس تعاليم اسلامي، تکامل نهايي انسان در گرو ايمان و انجام اعمال صالح است، به اين معنا که انسان از طريق ارتباط با خدا و انجام اعمال صالح مي تواند به مقام واقعي خود (که همان قرب الهي است) برسد راه رسيدن به چنين مرتبه اي از معنويت تنها تهذيب و تزکيه نفس و مداومت بر انجام کارهاي نيک مي باشد. در جواني، انسان داراي قدرت اراده، اميد و توانايي جسماني است، به همين خاطر بهترين موقعيت و فرصت براي پيمودن مراحل کمال دوران جواني است. از همين روست که امام راحل (ره) در تمام آثار عرفاني و تربيتي خود، به خود سازي در فصل جواني تأکيد داشتند. ايشان خطاب به حاج احمد آقا مي فرمايند: پسرم، تا نعمت جواني داري فکر اصلاح خود باش که در پيري همه چيز را از دست مي دهي. البته در اين مسير، انسان هميشه با موانع و مشکلاتي روبرو بوده است. علماي اخلاق موانع تکامل انسان و عوامل سقوط وي را در هواي نفس، دنيا و شيطان خلاصه کرده اند. زماني که انسان در مقابل خواسته هاي کور جسماني و تمايلات غريزي قرار مي گيرد، مي خواهد که در برابر غرايز تسليم شود. از طرفي برخي از انسان ها با بينش مادي به دنيا مي نگرند و گمان دارند که جز زندگي دنيا که در آن زنده مي شويم و مي ميريم زندگي ديگري وجود ندارد و تمام تلاش خود را براي برطرف کردن نيازهاي دنيوي خود صرف مي کنند. با چنين ديدي به دنيا نگريستن خطايي است که خطا هاي فراوان ديگري در اعمال و رفتار انسان به دنبال خواهد داشت، از جمله اين که انسان در صورتي که زندگي را محدود به زندگي دنيوي بداند، تمام سعي و تلاش خود را براي به دست آوردن لذت دنيوي به کار مي گيرد و هيچ گونه کوششي براي رسيدن به سعادت اخروي نمي کند. از سوي ديگر شيطان با زينت دادن گرايش هاي هواي نفس و نعمت هاي زود گذر دنيوي سبب مي شود انسان بيشتر به طرف گرايش هاي نفساني و دنيا کشيده شوند و در نتيجه تمام توجه انسان به طرف ماديات و لذايذ دنيا جلب شود و در دل او جايي براي خدا باقي نماند. البته ممکن است شخصي در دنيا و آخرت هر دو سعادتمند باشد و با به کارگيري نعمت هاي دنيوي در راه کمال خود بکوشد. و اتيناه في الدنيا حسنه و انه في الاخره لمن الصالحين و به او (ابراهيم) سعادت دنيا را عطاء کرديم و او در آخرت از صالحين و شايستگان است. انسان با به کارگيري قوه عقل و اراده و تدبر در زندگي گذشتگان مي تواند بر اين مشکلات غلبه کند و به قله هاي سرافرازي در دنيا و آخرت برسد. در ادامه راهکارهايي که براي رسيدن به مقام واقعي انسان و غلبه بر موانع اين راه وجود دارد را متذکر مي شويم: 1. اولين برنامه براي رسيدن به مقام واقعي انسان، تقويت اراده است. انسان به وسيله قدرت اراده خود می تواند بر تمام موانع زندگي خود فائق آيد و از امور ناممکن، ممکن بسازد. بنابر اين مي توان گفت «من نمي توانم» در قاموس انسان راه ندارد و تنها شرط رسيدن انسان به قله هاي تکامل، تصميم جدي و عزم فولادين است. زندگي نامه بزرگان علم و دين شاهد غير قابل انکاري بر اين مطلب است و بيانگر اين واقعيت است که مردان بزرگ درسايه تلاش و کوشش هاي فراوان به مقامات بلند انساني و اجتماعي رسيده اند. خلاصه آن که تجربه نشان مي دهد زماني که انسان با تمام وجود عزم خود را براي انجام کاري جزم کند قطعا به نتيجه دلخواه خود خواهد رسيد براي به دست آوردن اراده اي قوي و محکم نياز به ممارست و تمرين است و انسان بدون سعي و تلاش و خون دل خوردن هرگز به اين گوهر گرانبها نخواهد رسيد. راه هاي تقويت اراده: الف) تلقين به خود در تقويت اراده اثر قابل توجهي دارد بنابر اين همواره در کارهاي سخت و دشوار به خود تلقين کنيد و جملات زير را به کار بريد. «من اراده لازم را براي انجام کارهايم را دارم»، هيچ چيز نمي تواند اراده ام را متزلزل کند. ب) بايد براي تمام کارها و فعاليت هاي شبانه روزي، برنامه اي مدون و منظم داشته باشيد؛ بدين منظور از جدولي استفاده کنيد که در ستون افقي آن ساعات شبانه روز و در ستون عمودي، ايام هفته را ياداشت و تمام کارهاي روزانه را در آن درج کنيد (از خواب و استراحت تا عبادت، ورزش، مطالعه و ...) هر فعاليتي را در زمان خاص خود در جدول بنويسيد و هيچ زماني را بدون کار خالي نگذاريد. هر روزصبح با نگاهي به آن برنامه به اجراي دقيق آن بپردازيد و شب ها قبل از خواب آن را محاسبه و ارزيابي کنيد. ج) ترک گناه و مخالفت با هواهاي نفساني، نقش بسيار مؤثري در تقويت اراده و نهادينه کردن آن در درون انسان دارد. 2. ثبات قدم: همانگونه که بيان شد، انسان براي رسيدن به مقام واقعي خود، با مشکلات و موانع بسياري روبروست. انسان با ثبات قدم و استقامت و در پرتو ارتباط با خدا مي تواند، از سد هاي پيش روي خود به راحتي عبور کرده و با شوق به دست آوردن رضاي الهي رنج مغيلان را محو کند و رنج ها و دردهايي که براي ناز پروردگان تنعم قابل تحمل نيست بر او آسان و گوارا مي شود. 3. مشارطه: منظور از مشارطه اين است که انسان بين خود و خداي خود عهد و پيمان مي بندد که هرگز از خواهشهاي نفساني و تمايلات غريزي پيروي نکند و هيچ يک از اعضاء و جوارحش را در مسير معصيت و تخلف از دستورات الهي به کار نگيرد. 4. مراقبه: پس از مرحله مشارطه انسان بايد اقدام به مراقبت و نظارت کامل نسبت به عهدي که با خداي خود بسته است، نمايد. به اين معنا که در تمام طول روز به ياد عهد خود با خداي خويش باشد و زماني که تصميم به ارتکاب گناه گرفت، عهد خود را به ياد آورد و از انجام گناه منصرف شود. 5. محاسبه: در پايان روز انسان بايد در مقام محاسبه اعمال و رفتار روز مره اش بر آيد تا روشن شود تا چه حدي در کسب سرمايه معنوي موفق بوده است و تا چه حدي در تحصيل مراتب معنوي عقب مانده و زيان ديده است. 6. تفکر: تفکر يکي از مرزهايي است که هوشياران را از خفتگان جدا مي سازد از طريق تفکر پيرامون آفاق و انفس و بررسي آثار و نشانه هاي خداوند انسان هر چه بيشتر به نظم حاکم به جهان هستي پي مي برد و از اين طريق شناخت کاملتري نسبت به خداوند متعال پيدا مي کند. تفکر در مبدأ، مسير و سرانجام زندگي مي تواند چراغ روشني براي طالبان حقيقت و کمال انساني باشد در ضمن تفکر در مورد اين که جهان محل گذر است نه سکني گزيدن و احوالات انسان پس از مرگ مي تواند نقش بسزايي در کنترل و جهت دهي رفتار انسان داشته باشد. 7. تلاش: انسان بايد هميشه به اين نکته توجه داشته باشد که مهم ترين سرمايه انسان در رسيدن به کمالات و موفقيت در زندگي تلاش و کوشش است. اين مطلب يکي از قوانين عالم هستي که در تمام مراحل زندگي انسان جريان دارد. بنابر اين کسي که در سير کمال انساني گام بر مي دارد بايد آگاه باشد که بدون تلاش و به کارگيري تمام توان خود به گوهر مقصود نخواهد رسيد. ناپلئون در اين مورد مي گويد: رمز موفقيت 3 چيز است: تلاش، تلاش، تلاش. 8. مطالعه و بررسي سيره عملي ائمه ـ عليهم السلام ـ : با مطالعه زندگي ائمه معرفت انسان نسبت به آن بزرگواران بيشتر مي شود بديهي است هر چه انسان نسبت به الگو هاي خود شناخت بيشتري پيدا کند، انگيزه و شوق او براي تقليد از الگو افزايش پيدا مي کند. در ضمن مطالعه زندگي معصومين باعث مي شود که رابطه انسان با ائمه ـ عليهم السلام ـ به طور مستمر حفظ شود. 9. ترک محرمات و انجام واجبات: قطعا يکي از معيارهاي مهم انسانيت، بندگي خداوند است و انسانيت انسان در سايه بندگي او محقق مي شود. اگر انساني در مسير بندگي خداوند حرکت نکند. از جرگه انسانيت خارج شده و فقط در شکل و شمايل شبيه انسان است. در زير به نکاتي که شما را در بندگي خداوند ياري مي کند اشاره مي شود: الف) عالم محضر خداست: خداوند متعال در هر حالت و در هر زماني آگاه بر رفتار و اعمال انسان است بسيار اتفاق افتاده است که راننده اي پس از مشاهده پليس از تصميم خود مبني بر زير پاي نهادن قوانين راهنمايي و رانندگي منصرف شده و از ترس جريمه مادي تمام قوانين را مو به مو اجرا کرده است ولي متأسفانه انسان ها از انجام گناه در محضر خدا هيچ واهمه اي به خود راه نمي دهند. هميشه و همه جا به ياد داشته باشيد که خدا ناظر بر اعمال انسان است. ب) حضور در مجالس مذهبي: شرکت در مجالس مذهبي مي تواند در تقويت انگيزه و ايجاد نشاط روحي در انسان تأثير زيادي داشته باشد. ج) دوري ازمجالس گناه: از مکان و موقعيت هايي که انسان را به انجام گناه تشويق مي کند پرهيز کنيد. د) معاشرت با دوستان ديندار: فضاي دوستي بهترين فضاي استفاده از کمالات معنوي است و مي تواند زمينه ساز بندگي در رشد علمي و اخلاقي انسان باشد زيرا انسان ها به طور ناخواسته تحت تأثير رفتار دوستان خود قرار دارند. هـ) توسل به اهل بيت: ايجاد رابطه معنوي با اهل بيت باعث رشد روحي و رفع مشکلات اخلاقي و موانع پيش روي انسان در راه تکامل مي شود. به علاوه در پرتو چنين ارتباطي انسان هميشه اعمال خود را تحت نظر و سيطره ائمه ـ عليهم السلام ـ مي داند. و سعي مي کند در رفتار و اعمال خود رضايت آن ها را بدست آورد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image