تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

خود حقیقی و واقعی انسان چیست و چگونه به دست می آید؟


انسان دارای دو جنبه مادّی و فرامادّی است. به دیگر سخن انسان یک (تن) دارد و یک (من) که از آن به (روح الهی) یا (گوهری مجرّد) و (ملکوتی) تعبیر می شود. (تن) و بُعد جسمانی انسان زوال پذیر است و همواره در حال دگرگونی و تحوّل و تغییر است و هر عضوی از عضو دیگر غایب و پنهان و ناآگاه می باشد. در مقابل، (من) یا روح، هویّت حقیقی انسان و بهره مند از حیات ذاتی، آگاهی و شعور، بقا و جاودانگی، قدرت و اراده است. انسان در پرتو شناخت (من) و روح الهی است که می تواند به خداوند متعال معرفتی حضوری و شهودی بیابد؛ چنان که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: (مَنْ عرف نفسه فقد عرف ربّه)1. بنابراین شناخت نفس به شناخت حق تعالی می انجامد. آن حقیقت ثابت و پایداری که در طول زندگی دنیایی همراه ماست و باعث ثبات شخصیّت و هویّت شخصی انسان می شود همان روح و بُعد فرامادّی انسان می باشد که در واقع انسانیّت انسان به آن بستگی دارد. خداوند به خاطر جنبه مجرّد و روح ملکوتی انسان بود که به فرشتگان دستور سجده و کُرنش در برابر او را داد؛ (فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ ساجِدِینَ)2. دستیابی انسان به جایگاه برتر (خلافت الهی) و (دریافت و تعلیم اسماء الهی) به خاطر بهره مندی او از ظرفیت ویژه ای بود که در او به ودیعت گذاشته شده بود. انسان به خاطر آن روح و دم الهی بود که بار امانت الهی و مسئولیّت تکالیف خداوند را بر دوش کشید، در حالی که آسمان و زمین و کوه ها از تحمل آن سرباز زدند3. آن حقیقت زنده و آگاهی که پس از مرگ انسان به جهان برزخ و سپس به عالم آخرت منتقل می شود و پاسخگوی عملکرد و رفتار انسان می باشد همان خود واقعی و روح انسان است. بنابراین خود حقیقی انسان، همان (روح الهی) است که در پرتو معرفت به آن احساس شرافت و کرامت و تعالی می کند و خویشتن را از تن دادن به پستی ها برتر می شمرد، به قداست خویش پی می برد، مقدسات و ارزش های اخلاقی و اجتماعی برایش معنی و ارزش پیدا می کند4. امّا بسیاری (تن پروری) و لذّت های جسمانی را هدف نهایی و مطلوب اصلی خویش پنداشته و آن را با (من) و هویّت انسانی خود اشتباه می گیرند و در نتیجه تمام تلاش و همّت خود را در راستای رشد و بالندگی و فربهی (تن) مصروف ساخته و از رشد و کمال (من) حقیقی خود باز می مانند. انسان و خود فراموشی در قرآن کریم گاهی سخن از (خودفراموشی) به میان آمده و می فرماید: (نَسُوا اللّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ)5؛ (خدا را فراموش کردند، او نیز آنان را دچار خود فراموشی کرد). و گاهی سخن از (خودباختن و خودزیانی) است؛ (قُلْ إِنَّ الْخاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ)6؛ (زیان کاران در حقیقت کسانی اند که به خود زیان رسانده اند). و گاهی سخن از (ظلم و ستم به خویش) است؛ (رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا)؛ (پروردگارا ما به خود ستم و جفا نمودیم). از این گونه آیات به دست می آید که در انسان حالتی پیدا می شود که خودش از خودش فاصله می گیرد؛ یعنی خودِ خیالی و تن خود را برخود واقعی و هویت انسانی اش ترجیح و برتری می دهد و غیر خود را خود می پندارد و در نتیجه به خود حقیقی زیان رسانده و آن را فراموش می نماید. امام علی علیه السلام در مورد کسی که خود واقعی خویش را گم کرده می فرمایند: (عجبتُ لمَن ینشدُ ضالّته و قد أضلَّ نفسه فلا یَطلبها)7؛ (شگفت از کسی که در جست و جوی گم شده خود می گردد، در حالی که (خود) را گم نموده ولی آن را نمی جوید). مولوی در تمثیلی زیبا اشتباه گرفتن (تن) را با (من) به قطعه زمینی تشبیه می نماید که انسان با صرف نیرو و سرمایه فراوان و تلاشی خستگی ناپذیر در آن زمین خانه ای می سازد. هنگامی که می خواهد در آن خانه سُکنی گزیند به او گفته می شود؛ تو خانه را در زمین دیگران ساخته ای نه در زمین خود. کسی که یک عمر تمام تلاش خود را در پروراندن و بالندگی و رفاه جسم و (تن) خود صرف می نماید و از روح و (من) خود و رشد و کمال آن غافل می شود، در واقع مانند کسی است که در زمین دیگران خانه ساخته است: در زمین مردمان، خانه مکن کار خود کن، کار بیگانه مکن کیست بیگانه؟ تن خاکی تو کز برای اوست غمناکی تو تا تو تن را چرب و شیرین می دهی جوهر خود را نبینی فربهی گر میان مشک، تن را جا شود روز مُردن گندِ آن پیدا شود مُشک را بر تن مزن، بر دل بمال مُشک چِبود؟ نام پاک ذوالجلال8 دستیابی به (خود واقعی) یا (معرفت نفس) در گرو دو عامل سلبی و ایجابی است؛ یعنی از یک سو بایستی موانع و حجاب های خودشناسی را از بین برد و از سوی دیگر خود واقعی را بر اساس راه کارهای ایجابی تقویت و بالنده نمود. موانع خودشناسی موانع شناخت خود حقیقی به سه دسته تقسیم می شوند: الف. موانع رفتاری، مانند: 1. پرداختن و توجّه زیاد به لذّت های جسمانی و حیوانی؛ 2. پیروی از هواها و تمایلات نفسانی که در چهارچوب عقل و شرع قرار نمی گیرند؛ 3. ارتکاب گناهان. ب. موانع اخلاقی، رذائل و صفات ناپسند اخلاقی مثل: 1. تکبّر، 2. بخل، 3. طمع، 4. خودخواهی و... همچون علف های هرزی هستند که بایستی از کشتزار نفس انسان برکنده شوند و از رشد آنها جلوگیری شود. ج. موانع شناختی، مانند: 1. توهّمات و خیالات، 2. اندیشه های فاسد و ناپسندی که در ذهن و دل انسان رسوخ کرده و به جای دعوت انسان به سرچشمه حقیقت، او را به سراب دروغین فرا می خواند. ره پوی معرفت نفس بایستی با کنترل و مراقبت از تخیّلات افسار گسیخته زمینه را برای شناخت حقیقت خود فراهم نماید. حضرت امام خمینی رحمه الله در این باره می فرمایند: (آنچه منشأ غلبه بر شیطان و جنودش می شود، حفظ طایر خیال است. چون که این خیال مرغی است بَس پرواز کن، که در هر آنی به شاخی خود را می آویزد و این موجب بسی از بدبختی ها است و خیال یکی از دستاویزهای شیطان است که انسان را به واسطه آن بیچاره کرده به شقاوت دعوت می کند. انسان مجاهد که در حدود اصلاح خود برآمده و می خواهد باطن را صفایی دهد و آن را از جنود ابلیس خالی کند. باید زمام خیال را در دست گیرد و نگذارد هر جا می خواهد پرواز کند و مانع شود از این که خیال های فاسد و باطل برای او پیش آید از قبیل خیال معاصی و شیطنت. همیشه خیال خود را متوجّه امور شریفه کند).9 راه خودشناسی در مورد راه کارهای ایجابی معرفت نفس به چند راه کار مهم اشاره می شود: 1. التزام و پایبندی به ظواهر شرع: اهل معرفت برآنند که تمام حرکات و رفتارهای انسان بایستی در چهارچوب احکام شرعی صورت پذیرد؛ انجام واجبات و ترک محرّمات گام اوّلیّه در معرفت نفس می باشد. 2. ذکر و فکر: توجّه قلبی و زبانی به خداوند اگر همراه با تفکّر و تعقّل باشد، مانند دو بال پرواز، انسان را به کعبه مقصود هدایت می کند.10 3. شب زنده داری: نجوای عاشقانه در دل شب و خواندن نماز شب یکی از مهمترین راه های دستیابی به خود حقیقی است؛ اگر این مناجات شبانه همراه با سوز و آه و گریه و دعاهای رسیده از اهل بیت علیهم السلام باشد؛ اثر بسزایی در خودیابی انسان خواهد داشت. 4. انس با قرآن: تلاوت و تدبّر در قرآن زمینه نفوذ نور قرآن در دل انسان را فراهم می کند و در پرتو این نور، انسان بهتر خودِ واقعی خویش را می شناسد. 5. توسّل به اهل بیت علیهم السلام: بدون چنگ زدن به ریسمان ولایت و محبّت اهل بیت عصمت و طهارت و بدون عنایت های ویژه آن پاکان نورانی، پیمودن راه معرفت نفس امکان پذیر نیست؛ از این رو شایسته است سالک الی اللّه پیوند ژرف و عمیقی با اهل بیت علیهم السلام پیدا کند، تا به هدف اصلی که قرب به خداوند است دست یابد. .

موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/03



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image