چرایی ظهور اسلام در عربستان  /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

چرایی ظهور اسلام در عربستان


پرسش. چرا اسلام و پیامبر آخرالزمان در عربستان ظهور نمود؟ الف. علّت شخصیّت شناسانه مقام والای رسالت و امامت، لیاقت و شایستگی می طلبد و هر کسی ظرفیت چنین کاری را ندارد؛ و خداوند در عصر نبی گرامی اسلام(ص) لایق تر و مناسب تر از ایشان را در رسالت ندیدند و او را برگزیدند. و روشن است که وقتی حضرت از سرزمین عربستان باشد، قرآن هم در همان سرزمین باید نازل شود و فرزندانش هم باید از همان جا انتخاب شوند؛ زیراشایسته تر از آن‌ها در آن عصر کسی نبود. و البته عجیب هم نبود که آن حضرت از آن منطقه ظهور نمود؛ چون آن حضرت از نسل حضرت اسماعیل است. و نسل پاک، در داشتن ظرفیّت بالای وجود مؤثّر می باشد. ب. علّت جامعه شناسانه وقتی نگاه به گذشته و زمان بعثت می کنیم، متوجه می شویم که شرایط ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان، از بسیاری جهات، بهتر از شرایط سرزمین‌های دیگر بوده؛ و امکان بقا و رشد بیشتری داشته است. این ویژگی و شرایط به قرار زیرند: 1ـ در شبه جزیره عربی به خصوص سرزمین حجاز حکومت مقتدر مرکزی وجود نداشت. این امر اگر چه باعث یک سری نابسامانی‌های اجتماعی می شد؛ لیکن در مسیر موفقیت انقلابی که پیامبر(ص) به راه انداخت، مؤثر بود. خلاء حکومتی یکی از زمینه‌های موفّقیّت در نهضت‌ها و قیام‌ها است. اگر حکومت مقتدری همانند حکومت‌های ایران و روم وجود داشت، صداهای مخالفان توسط حکومت خاموش می شد و مجالی برای پیامبر(ص) باقی نمی ماند تا مردم را به راه راست، ارشاد نماید. رسول الله(ص) 13 سال در مکّه تبلیغ نمودند ولی در این مدّت، اسلام گسترش چندانی نیافت؛ چون سران قریش، در مبارزه با اسلام، متّحد بودند؛ و بعدها نیز بارها به مسلمین حمله‌ی نظامی کردند. امّا در مدّت 10 سالی که حضرت در مدینه بودند، به سرعت اسلام را گسترش دادند. چون قبایل مدنی، بر خلاف قبایل مکّی، همواره باهم نزاع داشتند، و اتّحادی بینشان نبود؛ لذا رسول الله(ص) توانست به عنوان میانجی بین آنها وارد عمل شود و به عنوان نقطه‌ی اتّحاد بین قبایل مدنی مطرح شود؛ و همین امر باعث شد که آن حضرت بتواند از قدرت مدنی‌ها برای خاموش نمودن آتش مکّی‌ها استفاده کند. 2ـ برقراری نظام قبیلگی و پایبندی افراد به حمایت‌های گسترده از افراد قبیله. قبایل عرب در منازعات اغلب کاری با حقّ و باطل نداشتند؛ بلکه اگر فردی از قبیله‌ی آنها، به هر دلیلی مورد تعدّی قرار می گرفت از او حمایت بی دریغ می کردند. این امر سبب می شد که اگر فردی همانند پیامبر اسلام (ص) بر خلاف نظام حاکم آن دیار (که نظام حکومتی اشرافی یا آریستوکراسی بود) بخواهد اقدامی صورت دهد، افراد قبیله در مجموع از او حمایت می کردند. و این حمایت چشمگیر قبیله ای سبب می شد چندان گزندی به وی نرسد؛ لذا در دوره‌ی مکه به رغم آن همه مبارزه‌های رسول گرامی اسلام بر ضد شرک و بت پرستی، قریش نتوانستند پیامبر را بکشند، یا آسیبی بدو برسانند و او را شکنجه دهند؛ چون از قبیله‌ی رسول الله(ص) در هراس بودند. حال اگر پیامبر(ص) در بین مردم ایران یا یونان یا مصر یا روم مبعوث می شد، به جهت این که اینها همانند عرب‌ها تعصبات قومی و قبیلگی چندانی نداشتند، در برابر فشارها و هجوم حکومت استکباری، سپر دفاعی قوی نمی داشت و زود شکست می خورد. 3ـ وجود قانون ماه‌های حرام. در محیط عربستان و سرزمین حجاز در چهار ماه از سال، یعنی ماه‌های حرام (ذی القعده، ذی الحجه، محرم و رجب) جنگ و خون ریزی ممنوع بود. آنها جنگ در ماه‌های حرام را گناهی بزرگ و نابخشودنی (فجار) می دانستند. چنین قانونی آن هم با آن گستره‌ی حمایتی و پشتوانة فرهنگی، فرصت خوبی برای رساندن پیام پیامبر (ص) به گوش دیگران پدید آورد که این زمینه و بستر در جای دیگر نبود؛ یعنی آن حضرت، در این چهار ماه، تبلیغ خود را می کرد و می دانست که در این مدّت، مورد حمله نخواهد بود. 4ـ وجود کعبه و سنت حج و زیارت خانه خدا که از زمان حضرت ابراهیم خلیل به یادگار مانده بود. این امر موجب شد که مکه مرکز رفت و آمدها و تبادل امور تجارتی و فرهنگی گردد؛ و پیامبر از این فرصت استفاده کند تا پیامش را به گوش اقوام و ملل جهان برساند. چون تجّاری که از نقاط گوناگون جهان به مکّه می آمدند خبر بعثت نبیّ جدید را هم با خودشان می بردند. 5ـ مکه و حرم. در میان اعراب از قدیم قانون حرم و حرمت کعبه و اطراف آن وجود داشت. این امر موجب شد پیامبر(ص) تا حدودی از شر دشمنانش آسوده باشد. چون هر گاه یارانش با تهدید مواجه می شدند با رساندن خودشان به محدوده‌ی حرم، از گزند دشمنان ایمن می شدند. 6ـ قانون امان. در میان عرب‌های جاهلی به رغم همه‌ی ضعف‌های اخلاقی، برخی از خصلت‌های پسندیده و مترقی هم رواج داشت که از آن جمله قانون امان و پناهندگی بود. طبق این قانون اگر کسی (حتی دشمن) در پناه فرد یا قبیله ای قرار می گرفت، در امان بود و با تمامی وجود از او دفاع می کردند. در تاریخ آمده است که یارانش پیامبر اسلام(ص) در شرایط سخت و بحرانی از این قانون استفاده می نمودند و از کشته شدن رهایی می یافتند. همچنین می توان گفت که سرزمین حجاز یک موقعیت تمدنی منحصر به فرد داشت؛ چون در مرکز دایره ای قرار داشت که از هر سو تمدن‌های گذشته‌ی بشری آن را احاطه کرده بودند. در جنوب آن تمدن یمن، در شمال تمدن روم و فنیقیه، در شرق و شمال شرقی تمدن ایران، کلده و آشور و در غرب، تمدن مصر باستان وجود داشتند. طبیعی است که چنین موقعیتی بستر خوبی برای رشد و گسترش اسلام گردد و خداوند حکیم و علیم، پیامبر اسلام را در مرکز این دایره برانگیزد تا راه هدایت بشری آسان گردد. در حالی که اگر آن حضرت، در ایران بود، مصر و روم و ... ایمان نمی آوردند و اگر در روم بود، ایرانی‌ها ایمان نمی آوردند و ...؛ چرا که این تمدّن‌ها با هم رقابت داشتند و حاضر نبودند به همدیگر باج بدهند. امّا هیچکدام اینها با مکّه و مدینه مشکل آنچنانی نداشتند. 7ـ همچنین عرب زمان پیامبر خیلی پر بهانه تر در پذیرش حق بودند، قرآن نیز اشاره دارد که اگر قرآن را به زبان عجمی نازل میکردیم عرب ایمان نمی آورد؛ پس خدا با این کار که پیامبری از جنس خود عرب را مبعوث کرد، بهانه را از آنها گرفت. در حالی که بین عجم‌ها تعصّب زبانی و قومی چندان زیاد نبود؛ لذا ملاحظه می کنید که مسلمین هر جا پا نهاده اند، اغلب زبان آن مناطق به عربی تغییر یافته است. البته برخی کشورها مثل ایران نیز توانسته اند با تلفیق زبان عربی و زبان خودشان به ترکیبی نو از زبان برسند که بسیار با برکت است. لذا امروز ما ایرانیان قادر به بیان مطالبی هستیم که اجداد قبل از اسلام ما کلماتی مناسب برای بیان آن مطالب را نداشتند؛ چون این مطالب در پرتو قرآن و اهل بیت (ع) به جامعه‌ی بشری هدیه داده شده اند. بی اغراق باید اذعان نمود که زبان عربی اصیل، برترین زبان درتفهیم مطالب عمیق است؛ به طوری که همه‌ی لغات غیر عرب را می شود به عربی درآورد ولی شما نمی توانید به جای تمام لغات عربی، معادل غیر عربی مثلا فارسی یا انگلیسی بگذارید. مثلا کلمه‌ی «عین» درلغت عرب 70 معنی دارد که هرکدام فقط با قرینه معلوم میشود. یا عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» در اینجا حروفی مانند «ال» و «بـ» و تقدّم و تأخّر الفاظ، همه معنی دارند ولی معادل فارسی آن چنین نیست؛ لذا تاکنون حتّی یک ترجمه‌ی درست و مطابقِ اصل نیز برای «بسم الله الرحمن الرحیم» پیدا نشده است. اگر کسی بخواهد این آیه را ترجمه کند، به جای یک جمله باید از چندین جمله استفاده نماید که می شود تفسیر نه ترجمه؛ یا در ابواب گوناگون زبان عربی این قابلیّت وجود دارد که شما از یک واژه بتوانید به واژه‌های فراوانی با معانی متفاوت دست پیدا کنید. همچنین قواعد جمع و تثنیه در زبان عربی، قابلیّت‌های فراوانی را برای گوینده فراهم می کند تا بتواند با کمترین لفظ، بیشترین معنا را القاء کند. این گونه خصلت‌های زبان عربی است که باعث شده است قرآن کریم با این حجم اندکش بتواند دریایی از مفاهیم را حمل کند، تا آنجا که طبق ادّعای علّامه طباطبایی، آیه 102 سور بقره ـ که حدوداً هفت سطر است ـ یک میلیون و دویست و شصت وجه معنایی دارد. در خاتمه به این نکته نیز اشاره می شود که دین الهی برای انسان نازل می شود نه برای نژاد خاصّی. دین متکفّل این است که انسان الهی بسازد؛ و انسان در هر مکان و زمانی باشد ، انسان است؛ لذا فرمود: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ»[1] پس روى خود را خالصاً متوجّه دین کن! فطرتى الهی که خداوند،انسان‌ها را بر آن آفریده؛ دگرگونى در آفرینش الهى نیست؛ این است آیین استوار؛ ولى اکثر مردم نمى دانند! »؛ یعنی دین الهی در حقیقت ظهور خارجی فطرت انسانی است؛ لذا دین در حقیقت همان کتاب راهنمای انسان است که از طرف سازنده اش همراه با یک متخصّص انسان سازی فرستاده شده تا بر طبق آن انسان‌ها درست ساخته شوند. همانگونه که هر کارخانه ای یک کتاب راهنما نیز در کنار وسیله‌ی ساخته شده قرار می دهد تا طبق آن، از آن وسیله استفاده‌ی درست شود. [1] روم:30. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image