ولايت فقيه قرائتي فقهي از نظريه سياسي افلاطون است.

ولایت فقیه قرائتی برآمده از متن دین بوده و مباني فکري نظريه ولايت فقيه بر پايه مباني اسلامی و ادله عقلی و نقلی بنا نهاده شده است. در حالی که مباني ايده فيلسوف شاه برگرفته از فلسفه يونان باستان بوده است. اصولا براي ارزيابي هر موضوعي بايد به دستگاه فکري آن نيز توجه داشت اين صحيح نيست که گزاره اي از يک سيستم فکري را از آن خارج کرده و با يک گزاره ديگر برگرفته از يک سيستم فکري ديگر مقايسه کنيم. نظريه ولايت فقيه و فيلسوف شاه متعلق به دو دستگاه فکري در دو حوزه متفاوت می باشند ولايت فقيه حاصل يک انديشه فقهي، کلامي دینی و فيلسوف شاه حاصل يک انديشه فلسفي است. ولايت فقيه را بايد در پس زمينه ايده جامعه توحيدي و نظریه حاکمیت اسلام ملاحظه کرد , در صورتي که فيلسوف شاه را بايد ذيل مفهوم آرمانشهر افلاطوني فهميد نظريه هاي اجتماعي بايد ريشه در واقعيت هاي جامعه داشته و بتوانند پديده ها و وقايع موجود در جامعه را به درستي تحليل کند. اگر جامعه ايران اسلامي را به خوبي بشناسيم به خوبي درک خواهيم کرد که نه تنها نظريه هاي يونان باستان بلکه همه نظريه هاي مادي غربي از تحليل صحيح وقايع جامعه ايراني عاجزند تا چه برسد به آنجا که توانايي به وجود آوردن نظامي بديع و منسجم و الهي مانند نظام اسلامي در ايران را داشته باشند. فيلسوف شاه براي تحقق حکومتش نيازي به مردم ندارد ولي شرط تحقق و فعلیت یافتن حکومت ولايت فقيه بيعت مردم با او و آرمانهايش است و اين سنت فکري ريشه در واقعيت و سنن اجتماعي است که خداوند قرار داده است که تا اراده مردمي پشتوانه تفکري قرار نگيرد آن فکر هرگز توان تحقق بيروني نخواهد يافت. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19

لینک کوتاه